سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ
بزرگ ترین سایت مطالب ودانلود
به سایت از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ خوش آمدید

در این بخش تخم مرغ های رنگی رو برای سفره هفت سین نوروزی شما آماده کردم. امیدوارم که لذت ببرید و در سفره عیدتون استفاده کنید (???)

دانلود فایل:   دانلود رایگان سرور کمکی
حجم فایل: 624.87 کیلوبایت
پسورد: www.kamyabdl.com



موضوع مطلب :

چهارشنبه 91 اسفند 30 :: 3:40 عصر

hou180 کارت پستال عید نوروز 91

 

hou181 کارت پستال عید نوروز 91

hou183 کارت پستال عید نوروز 91

hou184 کارت پستال عید نوروز 91

hou185 کارت پستال عید نوروز 91

hou186 کارت پستال عید نوروز 91

hou187 کارت پستال عید نوروز 91

hou188 کارت پستال عید نوروز 91

hou189 کارت پستال عید نوروز 91

hou1901 کارت پستال عید نوروز 91

hou1911 کارت پستال عید نوروز 91

hou1921 کارت پستال عید نوروز 91




موضوع مطلب :

چهارشنبه 91 اسفند 30 :: 3:27 عصر

امام جعفر صادق علیه السلام درباره روز نوروز فرمودند:
همانا نوروز روزى است که پروردگار جهان از بندگانش پیمان گرفت که او را پرستش کنند و به او شرک نورزند و به پیامبران و امامان علیهم السلام ایمان بیاورند...
... نوروز اولین روزى است که خورشید در آن طلوع کرد و بادهاى ناگهانى وزیدن گرفت و ستاره زمین در چنین روزى ایجاد شد...
... نوروز روزى است که على علیه السلام در نهروان، خوارج را هلاک کرد... گل هاى زمین در آن روز خلق شد... در چنین روزى بود که کشتى حضرت نوح(ع) بر کوه جودى نشست... همان روزى است که جبرئیل بر پیامبر اکرم(ص) نازل شد... همان روزى است که ابراهیم(ع) بت ها را شکست... در همین روز حضرت محمد(ص)، على (ع) را بردوش خود حمل کرد تا بت هاى قریش را سرنگون کند... در چنین روزى حضرت مهدى (عج) ظهور مى فرماید و ما انتظار فرج آن حضرت را در چنین روزى داریم... براى این که نوروز از ما و شیعیان ماست...
... ابوریحان بیرونى که نوشته هایش در زمینه نوروز غنى ترین و معتبرترین آثار مکتوب است، مى گوید:
نخستین روز است از فروردین ماه و از این جهت روز نو نام کردند که پیشانى سال نوست.
تا قبل از دوره هخامنشى هیچ اطلاعى از تقویم ها و روش محاسبه تاریخ توسط مردم در دست نیست با این وجود، بعد از هخامنشیان دو نوع تقویم ساخته شده است. که مى توان به: 1ـ تقویم به جا مانده در کتیبه هاى پرسپولیس
این تقویم شامل 12 ماه و تقویمى شمسى بود که احتمالاً از پاییز آغاز مى شده و شامل سالهاى کبیسه نیز بود.
2ـ تقویم اوستا
این تقویم در واقع مبداً تقویم کنونى ایرانیان است.
در این تقویم سال 365 روز بوده و دوازده ماه 30 روزه را تشکیل مى داد. پنج روز باقیمانده نیز «پنجه» نامیده مى شد.
زمان تا جگذارى (پادشاهى) در ایران باستان، به عنوان آغاز تقویم به حساب مى آمد، و سالها، بعد از پادشاهان نامگذارى مى شدند.
طبق عقاید زرتشت، ماه فروردین ( اولین ماه تقویم شمسى ایرانیان) به فراوشى ( سرزندگى) اشاره دارد که دنیاى مادى را در آخرین روزهاى سال دچار تحول مى کند. بنابراین، زرتشتیان، 10 روز را براى اینکه روح نیاکان خود را شاد کنند، گرامى مى دارند.
روایاتى است که گویاى این سنت است که مى توان به آنها اشاره داشت:
1ـ بعضى ها قبل از نوروز به گورستانها مى روند که مى تواند ریشه در این باور داشته باشد.
2ـ در مورد مبداً پیدایش نوروز این گونه روایت کرده اند که در این روز کیاخسرو، پسر پرویز بردینا، به تخت سلطنت نشست و ایرانشهر را به اوج شکوفایى خود رساند.
3ـ روایت دیگر این است که سبب پیدایش نوروز را چنین پنداشتند که دیوان ( دیوها) به فرمان جمشید تختى ساختند. آن را بر دوش گرفتند و از دماوند به بابل بردند و جمشید بر آن جاى گرفت.
مردم از دیدن او که چون خورشید برتخت خود مى درخشید، به حیرت افتادند و پنداشتند که او خورشید است و در یک روز دو خورشید در آسمان پدیدار شده است. بنابراین برگرد تخت جمشید جمع شدند و گفتند: این روز نو است؛ و این گونه بود که جمشید فرمان داد این روز و پنج روز پس از آن را جشن بگیرند.
4ـ به روایت دیگر، سلیمان حلقه خود را گم کرد و در نتیجه حکومت خود را از دست داد. بعد از اینکه چهل روز به دنبال آن گشت، حلقه خود را یافت و دوباره به حکومت رسید. از این رو، مردم در آن روز فریاد برآوردند که، «نوروز ( روز نو) آمده است.»
حکیم عمر خیام در کتاب (نوروز نامه) ى خود مفصلاً به تدوین خصوصیات این جشن پرداخته و گویا نخستین تقویم خورشیدى را در عهد ملکشاه سلجوقى برمبناى نخستین روز از فصل بهار بنیاد گذاشته است. هم او مى گوید:
نوروز نخستین روز از سال نو را گویند.
در گذشته، نوروز را در ایران قدیم جشن فروردگان نیز گفته اند. در ایام نوروز مراسم خاصى در ایران قدیم برگزار مى شد که دنباله آن تا به امروز نیز باقى است. جشن نوروز در اولین روز فروردین شروع مى شد، ولى مشخص نیست چند روز طول مى کشیده است. در بعضى از دربارهاى سلطنتى جشن ها یک ماه ادامه داشت. مطابق برخى اسناد، جشن عمومى نوروز تا پنجمین روز فروردین بر پا مى شد، و جشن خاص نوروز تا آخر ماه ادامه داشت.
در اوستا نیز هیچ اشاره اى به این جشن نشده است. همچنین از دید مذهب و باورهاى دینى ایرانیان باستان در ارتباط با این جشن اطلاعاتى در دست نیست. اگر چه مطالبى کلى در تعداد اندکى از کتابهاى نوشته شده در عصر ساسانیان درباره جشن نوروز وجود دارد.
گفته شده داریوش کبیر، یکى از شاهان هخامنشى (421ـ486 قبل از میلاد)، در ابتداى هر سال از پرستشگاه بال مردوک، که از خدایان بزرگ بابلیان بود، دیدن مى کرد.
همچنین پارتیان و ساسانیان همه ساله نوروز را با برپایى مراسم و تشریفات خاصى جشن مى گرفتند.
روشن کردن آتش هنگام عصر یکى دیگر از رسومى بود که بین مردم در نوروز عمومیت داشت.
ریشه مراسم روشن کردن آتش توسط ایرانیان درآخرین چهارشنبه سال نیز به همین عمل ایرانیان باستان بازمى گردد.
ایرانیان باستان به آتش احترام مى گذاشتند. آن زمان عقیده بر این بود که آتش موجب تصفیه هوا مى شود.
دراولین صبح نوروز، مردم روى یکدیگر آب مى پاشیدند. بعد از گرویدن به اسلام نیز این رسم حفظ شده است با این تفاوت که به جاى آب از گلاب استفاده مى شود.
نوروز بزرگترین آغاز است. آغاز رویش و بالندگى، مرورى بر باورهاى مردم جهان درباره نوروز، نمایانگر است که ملت ها و اقوام گوناگون به نوعى، بیدارى طبیعت و آغاز فصل بهار که عیدبزرگ ما ایرانیان است را جشن مى گیرند. گرامیداشت مواهب الهى و زیبایى ها و برکات طبیعى برخاسته از یک حس مشترک جهانى است. سخن تازه از نوروز گفتن دشوار است، بسیارگفته اند، جامعه به تکرار نیازمند است و نوروز داستان زیبایى است که در آن طبیعت، احساس و جامعه هرسه دست اندرکارند، نوروز که سالهاست بر همه جشنهاى جهان فخر مى فروشد. نوروز جشن جهان است و روز شادمانى زمین، آسمان و آفتاب، وجوش شکفتن ها و شورزادن ها و سرشار از هیجان هرآغاز.
در همه کشورها عید به نوعى خاص برگزارمى شود. همچنین اعیاد به دسته هاى مختلف مانند اعیادملى، سنتى و مذهبى تقسیم مى شوند. براى مثال عیدنوروز درکشور ایران که همزمان با آغاز بهار است یک عید ملى و سنتى است که از زمانهاى بسیار دورتاکنون درمیان ایرانیان مرسوم بوده است، حتى ایرانیانى که درخارج از ایران زندگى مى کنند این عید را جشن مى گیرند. با برگزارى این عید، فرهنگ و سنت ایرانى فراموش نمى شود.
رسومات هرکشور به نوبه خود زیبا و باشکوه است. در ذیل مى خواهیم درمورد مراسم و تاریخ عید در دهلى (جمهورى هندوستان) صحبت کنیم...
عید در شبه قاره هند
شکوه عید در جمهورى هندوستان ازهمه جا بیشتر بوده است. هنوز هم در این جمهورى سخت موردتوجه است. باید گفت که شبه قاره هند داراى سه فصل است. جارا (زمستان) گرمى (تابستان) برسات (فصل بارندگى) درنتیجه درآنجا فصل بهار مانند ایران وجودندارد ولى مراسم آن برسات که فصل بارندگى است انجام مى گیرد. درزمانى که سبزه ها دمیده اند و شکوفه ها شکفته اند و زیبایى بر طبیعت سایه گسترده است.
درنوشته هاى نظم و نثر امیرخسرو دهلوى، ذکر نوروز و برگزارى جشنهاى نوروز درشبه قاره هند زیادآمده است، درمثنوى خزائن الفتوح که مشتمل بر احوال و اوضاع عهد سلطان علاءالدین خلج است و چندین بار ذکر بهار و نوروز آمده است.
از این نوشته ها مى توان نتیجه گرفت که در قرن هفتم و هشتم هجرى بلکه خیلى بیشتر ازاین جشن نوروز در شبه قاره هند توسط مسلمانان برگزارمى شده و رواج داشته است؛ تا اینکه امپراتورى بزرگ تیموریان گورکانى درآن سرزمین تشکیل شد و میلیونها ایرانى به آنجا مهاجرت کردند و خودظهیرالدین بابرشاه، مؤسسه سلسله پادشاهى تیموریان گورکانى هند مراسم ایرانى، مخصوصاً نوروز را برگزارمى کرده، چنانکه درتاریخ فرشته آمده است که:
«چون فصل موسم بهار بود، در کابل بزم نشاط آراست و تا درآن بلده فردوس قرین بود صبح و شام به شرب مى گلفام و مخالطت جوانان سیم اندام اشتغال نمود...»
مورخین زمان ورود این عیدنوروز را درحوالى اول فروردین ماه بیان داشته اند، درنوشته هاى موجود این عید به وسیله ایرانیان به آن سرزمین برده شده، امیرخسرو دهلوى درمثنوى قرآن السعدین برگزارى جشن نوروز را درزمان سلطنت معزالدین کیقباد چنین شرح داد:
رفت چو خورشید به برج حمل نور شرف کرد به گیتى عمل
دور جهان روز نو از سر گرفت موسم نوروز جهان در گرفت
در سیرت سلطان غیاث الدین بلبن متوفى 685 هجرى قمرى غلام و داماد سلطان قطب الدین ایبک و سلطان بزرگ شبه قاره هند که سلطنت او تمام آن سرزمین را در بر گرفته بود، نوشته شده است که:
«مجلس جشن را نیز به تکلف آراستى و ایام عید نوروز را به طرز پادشاهان عجم به سر بردى و در ایام جشن تا آخر روز به مجلس نشستى و پیشکشهاى خوانین و امرا از نظر گذشتى و چون پیشکش یکى از اعیان گذشتى، مقربان صفات پسندیده و خدمات شایسته او را معروض مى داشتند.» همچنین جلال الدین محمد اکبرشاه گورکانى که لقب «مغول اعظم» به او داده شد، تقویم هجرى قمرى را از میان برداشت و «تقویم جلالى» را از آغازنوروز گرفت و همچنین روزها و ماههاى ایرانى را رواج داد. اکبرشاه در اول نوروز در یک طرف ترازو مى نشست و هم وزن خود طلا و جواهرات میان فقرا و نیازمندان تقسیم مى کرد و جشنهاى بزرگ نوروز را گرامى مى داشت و این رسوم در میان تمام پادشاهان گورکانى تیمورى رواج داشت. در واقع تشریفات جشن نوروز شکوه برگزارى این آیین ها را نشان مى دهد، به نوشته مورخین در زمان سلطنت مغول و بابرنى نیز نوروز اهمیت فراوان داشت. اکبرشاه در سال 999 هجرى تقویم خورشیدى ایران را در آنجا معمول ساخت. خواجه نظام الدین احمدبن محمد مقیم هروى در طبقات اکبرى درباره جشن نوروز در دربار اکبرى شرحى جامع نگاشته است بالجمله گوید: «صحن بارگاه دولتخانه را با شامیانه هاى زرى دوزى و زربفت و غیره ترتیب داده تخت از طلا و مرصع به یاقوت و لالى در آن نهاده اشک فردوس بر این ساختند و مدت هر ده روز این منازل دلگشا آراسته بود.»
در روایت دیگر، ابوالفضل غلامى اینگونه نگاشته است که: «برگزارى جشن نوروز در زمان اکبرشاه نوزده روز طول مى کشید و در آن روز زیاد به آذین بندى و تزئیات و چراغانى مى پرداختند، نقاره ها به صدا در مى آمدند، آوازخوانها و خنیاگران از هنر خویش مردم را محظوظ مى ساختند، تمام شبها چرغانى ادامه داشت. دو روز قبل از جشن در آخرین روز آن صدقه ها داده مى شد و هدیه ها رد و بدل مى گردید.»
همچنین نورالدین جهانگیر پسر اکبرشاه در تألیف خود به نام «توزک جهانگیرى» مطالب جالبى درباره برگزارى مراسم نوروز در مدت هجده روزى که طى 22 سال حکومت خود براى نوروز را در قصر خود مى گرفت، بیان داشته است. نورالدین جهانگیر نیز سنوات جلوس خود را بر مبناى نوروز گذاشته و روز اول فروردین را جشن مى گرفته و چندان به جشنهاى اسلامى یا هندو در مقام مقایسه با جشن نوروز وقعى نمى نهاده است. دربار جهانگیر در نوروز شکوه و جلالى خاص مى یافت و سراپا آذین بندى مى شد و آوازه خوانان و خنیاگران همه جا در ترنم و پایکوبى مى شدند و این سرور تا نوزده فروردین ادامه مى یافت.
حتى اگر در ایام نوروز، جهانگیر در سفر بود، مراسم را در خیمه گاه و با جلال و شکوه برگزار مى کرد و از اول فروردین تا نوزده این ماه که «روز شرف» خوانده مى شد، امرا و حکام هدایاى گرانبها به خدمت مى آوردند و در این مهم با یکدیگر رقابت مى کردند. جهانگیر نیز متقابلاً هدایایى به آنان مى داد.
منجمین درباره رنگى که به هر نوروز سال مربوط مى شد، به او مى گفتند و او مقرر مى داشت دیوارهاى منزلش را به همان رنگ نقاشى کنند، رنگ فرشها و پرده ها و لباسها با همان رنگ مطابقت داشت، همه پوشش فیلان و اسبان و شتران و جانوران اهلى نیز به همان رنگ بود، حتى اطلس و مخمل هم که در تزئینات و در و دیوار به کار مى رفت، همان رنگ مخصوص را داشت. شاه جهان پسر جهانگیر با ذوق ترین شخص در خانواده سلاطین بابرى به شمار مى رفت، چه او بود که بناى زیباى جهان یعنى تاج محل را از خود به یادگار گذاشت و به علاوه آثارى دیگر نیز چون مسجد جامع دهلى از او باقى است. چنان که درباره جشنهاى نوروز در تاریخ ادبیات مسلمانان هند آمده است:
«در اصل این یک جشن ایرانى است که در آغاز فصل بهار برپا مى شود. در اینجا (شبه قاره) در عهد سلاطین مسلمان آغاز شد و در زمان حکومت تیموریان گورکانى نیز ادامه داشت. زمانى که در سال 1857 میلادى حکومت تیموریان به پایان رسید، این جشن نیز خاتمه پذیرفت.» آمده است اورنگ زیب عالم گیر به خاطر اسراف و زیاده روى در برگزارى این جشن، آن را ممنوع قرار داد، اما پادشاهان دیگر مانند اکبر و جهانگیر و شاه جهان و دیگر پادشاهان بعد از اورنگ زیب، آن را به اهتمام خاص برگزار مى کردند. دربار را به آیین نیکو تزئین مى کردند و امرا و وزرا و در باریان با آرایش و شکوه و جلال وارد دربار مى شدند. اکبر شاه کاخها و تالارهاى مختلف را میان امیران و وزیران و درباریان تقسیم مى کرد و آنان به سلیقه هاى خودشان آن را آرایش و تزئین مى کردند. مغنى و مطرب مى آمدند و آهنگ و سرود مى خواندند و مى رقصیدند. به همان طریق این جشن تا نوزده روز ادامه داشت. در شبها چراغانى مى شد و قندیلها، فانوسها، چراغها، شمعها و لوسترها از هر سو آویزان بود. در کاخها و حرمسراها نیز جشن نوروز برپا مى شد. ذوق و هنر و سلیقه نور جهان تهرانى، همسر نوالدین جهانگیر، در این زمینه مورد ستایش بود و فیض و بخشش و داد و دهش او نیز زبانزد عوام و خواص بود. او در چنین مواقع، این صفات خوب خود را کاملاً آشکار مى کرد. از آنجا که مردم از جشنهاى نوروز لذت مى بردند، ذوق و سلیقه آنان نیز تربیت مى شد و در فرهنگ و شایستگى آنان افزوده مى شد. پس از تسلط انگلیس در شبه قاره هند، جشن نوروز نیز اهمیت خود را از دست داد و فقط بعضى از مسلمانان یا افراد ایرانى الاصل به طور خصوصى آن را برگزار مى کردند تا اینکه در زمان مبارزات سیاسى مسلمانان علیه انگلیسیها، کم کم جشن نوروز فراموش شد؛ البته به صورت «جشن بهاران» باقى ماند. از سوى دیگر در میان ملت مسلمان شبه قاره این فکر به وجود آورده شد که آنان هندى هستند و نوروز یک سنت ایرانى و زرتشتى است که با افکار اسلامى آنان مناسبت ندارد.
شیعیان هندوستان نیز نوروز را گرامى مى دارند و آن را عیدى بزرگ مى شمارند، مخصوصاً در لکنهند و غیره خشنودى ها کنند و وظایف نوروز را بجا آورند و نسبت به بزرگى نوروز و تاریخ اجتماعى آن به زبانهاى مختلف اوراقها نوشته، خدمتها به این روز نموده اند.
جشن هولى در هند
جشن بزرگ و پرآب و رنگ هولى هر سال در ماه فالگونه (فوریه ـ مارس) در تمام بخشهاى کشور هند برگزارامى شود. این جشن در فصلى که هوا سرد است و نه گرم و درختان با انواع گلهاى دلفریب مى شکفند، اتفاق مى افتد.
جشن هولى براى مدت پنجاه روز در ایام بهار تمام فعالیتهاى دیگر را در منطقه براج (ماتهورا ـ ورینداوان) تحت الشعاع خود قرار مى دهد. شمار بسیار زیادى از مردم هند و سایر کشورها براى مشاهده این جشن دیدنى رنگها به طور گروهى به این منطقه سفر مى کنند. هولى یکى از بزرگترین جشنهاى هند است که علاقه مندان زیادى داشته و با توجه به رنگ سحرآمیز آن هیچ جشن دیگرى نمى تواند با آن رقابت و برابرى کند و در این ایام تمام فعالیتها در این منطقه با روح هولى آمیخته مى شوند. در معابد هر روز از گولال (پودر رنگى) براى استحمام مذهبى خدایان استفاده مى شود.
بر اساس افسانه اى، روزگارى شاه مقتدرى به نام هیرانکاشیپور بر زمین حکمفرمایى مى کرد. تکبر او به حدى بود که دعوى خدایى کرد و به مردم فرمان داد او را بپرستند، اما پراهلد، تنها پسر شاه، از پذیرفتن پدرش به عنوان (خدا) امتناع کرد، زیرا او فقط به راما، یکى از صور تجلى ویشنو، اعتقادى راسخ داشت. شاه براى پسرش به انواع تنبیه هاى خشن متوسل شد و حتى کمر به قتل او بست. اما هر بار پراهلد نام ویشنو را بر زبان مى آورد، نجات پیدامى کرد. بالاخره هولیکا، عمه پراهلد، با ادعاى اینکه آتش بر او اثر ندارد، کودک (پراهلد) را در دامنش گرفت و در آتش نشست تا او زنده زنده در آتش بسوزد (اما در واقع قصد نجات او را داشت) وقتى شعله هاى آتش خاموش شد، پادشاه دریافت که کودک نجات یافته، اما عمه اش در آتش هلاک شده است. افسانه دیگرى که با هولى ارتباط دارد، درباره قتل کاماى زیبا، خداى عشق، به دست شیواست. بر اساس این افسانه، زمانى که شیوا در حالت تفکر عمیق فرو رفته بود، پرواتى، دختر هیمالیا که سخت دلبسته شیوا بود، مى خواست با او وصلت کند، اما شیوا که یک مهایوگى بود، توجهى به او نشان نمى داد، کاما براى اینکه شیوا را عاشق پرواتى کند، حواس او را پرت مى کند. شیوا بر او خشم گرفت و بى درنگ این خداى کمان دار (کاما) را به تلى از خاکستر تبدیل کرد. شیوا بعدها با شفاعت پرواتى زندگى را به کاما برگرداند.
بر اساس روایت دیگرى، هولى همان شیطان مونث پوتاناست که در سرپمادبها گاواتا نقل شده است که سعى کرد با گذاشتن سینه زهرآگین اش در دهان کریشناى کودک او را از پا درآورد. کریشنا که مى دانست با چه کسى سر و کار دارد، چنان محکم سینه پوتانا را مکید که جان از بدنش خارج شد، این افسانه مشهور اضافه مى کند بدن مرده ناپدید شد و بنابراین گاوچرانان ماتهورا تمثال او را سوزاندند. از آن به بعد ناحیه ماتهورا، زادگاه کریشنا، مکان اصلى برگزارى جشن هولى شد. آیین جشن دو روز است. در روز اول آتشى بزرگ در غروب و یا شب هنگام روشن مى شود، قبل از آن آتش بزرگ دیگرى بر روى مکانى که از قبل آماده شده، روشن مى شود و تمثالى از هولیکا که از خیزران و بوریا ساخته شده، در حرکت دسته جمعى منظم به همراه خوانندگان و نوازندگان محلى به وسیله برهمنها با تشریفات به محل مى شود. تمثال در وسط تل آتش گذارده مى شود و دستیار برهمن هفت بار آن را طواف مى کند و قبل از اینکه آن را آتش بزنند، اشعارى را درستایش هولى ذکر مى کند. مفهوم آن اشعار جملات زیر است: روشن کردن آتش به عنوان نمادى از نابودى تمام شرهایى که در انسان وجود دارد.
دعا به درگاه خدا براى رفاه و بهبودى بشر.
... سپس مردم به خانه هایشان بر مى گردند.
در روز دوم از صبح زود تا ظهر، مردم با هر کاست و عقیده مذهبى بر سر و روى دوستان و خویشان گرد رنگ مى ریزند یا با آبفشان آب رنگى مى پاشند. پسرها و افراد کاستهاى پایین تر به خیابانها مى ریزند و در حالى که کلمات زشت رکیکى به زبان مى آورند، با سرنگ، آب رنگى بر سر و روى هم مى پاشند.
اما مسن ترها گرد قرمز را به آرامى روى صورت هم مى ریزند. مردم از رنگین شدن لباسهایشان ناراحت نمى شوند.
در غروب همان روز مردم شیرینى تعارف مى کنند و دوستان سه بار همدیگر را در آغوش مى گیرند. و براى هم آرزوى خوشبختى مى کنند. کودکان و نوجوانان براى اداى احترام برپاهاى بزرگترهایشان دست مى کشند.
در ایالت پنجاب، سیک ها مراسم هولاموهالا را یک روز بعد از مراسم هولى با شادمانى فراوان برگزار مى کنند.




موضوع مطلب :

چهارشنبه 91 اسفند 30 :: 3:23 عصر

هر ملت و قومی ابتدا و سرآغازی را برای شمارش تقویم سال خود در نظر گرفته است. به عنوان مثال بسیاری از ملل جهان اول ژانویه را سرآغاز شمارش تقویم سال قرار داده‌اند و بسیاری دیگر مانند برخی از کشورهای عربی، اول محرم را ابتدای سال قرارداده‌اند و در قرون گذشته نیز اول ربیع‌الاول ابتدای سال عربی بود.

برخی از ملل گردش سال را بر اساس گردش ماه تعریف کرده‌اند که سال آنها «قمری» است و برخی دیگر نیز سال را بر اساس گردش خورشید به شمارش در می‌آورند که به سال آنها «شمسی» اطلاق می‌گردد.

البته چه بر اساس گردش خورشید و چه بر اساس گردش ماه، باید یک مبدأیی نیز برای شمارش سال‌ها تعیین گردد که اغلب کشورهای مسیحی، روزی را به عنوان سالروز میلاد حضرت مسیح تعیین کرده‌اند، لذا تاریخ‌شان «میلادی» نام گرفته است و اغلب کشورهای اسلامی مبدأ شمارش تاریخ خود را سالروز هجرت پیامبر اکرم (ص) تعیین کرده‌اند که سال آنها نیز «هجری» نامیده می‌شود. پس اگر سال آنها بر اساس گردش ماه باشد «هجری قمری» و اگر مانند ایران بر اساس گردش خورشید باشد، «هجری شمسی» نامیده می‌شود.

بسیاری از ملل جهان، به همراه و متناسب طبیعت، ابتدای سال را آغاز بهار که طبیعت نیز نو می‌شود و حیات جدیدی آغاز می‌گردد قرار داده‌اند که به آن «نوروز» گفته می‌شود. البته ایرانی‌ها قدیمی‌ترین و بزرگ‌ترین ملتی هستند که «نوروز»، یعنی سر آغاز فصل بهار را شروع تقویم سال خود قرار داده‌اند.

آغاز سال با جشن و سرور، که به آن «عید» می‌گوییم، یک سنت ملی است و نه دینی. لذا ضرورتی ندارد که حتماً در اسلام بدان توجه شده باشد و پیامبر اکرم (ص) یا اهل بیت (ع) در باره‌ی آن موضعی اعلام نموده باشند. لذا در سنت‌های ملی کشورهای متفاوت، مانند: روز استقلال، روز مادر، روز طبیعت، روز کارگر و ...، باید توجه داشت که آیا منافات یا ضدیتی با اسلام دارد یا خیر؟ پس اگر منافاتی نداشته باشد، از نظر اسلام نیز پذیرفته است.

البته لازم به یادآوریست که بین حضرات اهل عصمت (ع)، فقط وجود مبارک و مقدس حضرت ثامن الحجج، علی بن موسی‌الرضا علیه‌السلام به ایران تشریف آوردند. لذا مردم مسلمان و شیعه، رسم و سنت ایرانیان مبنی بر قرار دادن ابتدای بهار برای آغاز تقویم سال و برپایی جشن و سرور «عید» به همین مناسبت را به ایشان عرضه داشتند و ایشان نه تنها منعی بر آن ننهادند، بلکه بسیاری از سنت‌های مردم در چنین روز و عیدی (مانند: صله ارحام، دید و بازدید، عیدی دادن و ...) را ارج نهادند. و دعای معروف «تحویل سال نو» را به ایرانیان آموختند. لذا در تاریخ مستند است که شخص ایشان (ع)، مانند سایر ایرانیان در روزهای عید پذیرای بازدید کنندگان بودند. رجال، تجار، علما و سایر مردم به دیدن ایشان می‌آمدند و برخی نیز هدایای بسیاری تقدیم می‌کردند و ایشان نیز به بازدید دیگران و از جمله فقرا و مستمندان می‌رفتند و این هدایا را بین آنها تقسیم می‌کردند.

البته روایات بسیاری درباره نوروز وجود دارد. مانند این که خلقت حضرت آدم (ع) در نوروز بوده است در بهار بسیار یاد قیامت کنید، همان‌طور که طبیعت زنده می‌شود، در قیامت نیز انسان‌ها زنده و محشور می‌شوند خود را در معرض بادهای بهاری قرار دهید که چنان چه طبیعت را زنده و جوان می‌کند، بدن شما را نیز جوان می‌کند و خود را در معرض  بادهای پاییزی قرار ندهید که چنان چه سبب خزان آنها می‌شود، بدن شما را نیز پیر می‌کند و ... .

در جمع‌بندی توجه داشته باشید که هیچ سنت ملی، جشن، سرور و عیدی از نظر اسلام مردود نیست، مگر آن که با آموزه‌های اعتقادی و دینی منافات داشته باشد و هیچ رفتاری نیز ممدوح نیست، مگر آن که منطبق بر دین مبین اسلام باشد. البته «عید»های دینی و مذهبی مثل «عید فطر»، «عید قربان» یا «عید غدیر» یا سالروز میلاد پیامبر اکرم (ص) و ائمه‌ی اطهار (ع) [که البته شخص آنها سالروز میلاد خود را عید اعلام ننموده‌اند] برای همه‌ی مسلمانان و شیعیان عید است و در نهایت آن که امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: عید آن روزی است که در آن گناهی مرتکب نگردید».




موضوع مطلب :

چهارشنبه 91 اسفند 30 :: 3:18 عصر



در‌مورد بنیاد جشن نوروز مطالب بیشماری بیان شده که در این‌جا نمونه‌هایی از آنها را ذکر می‌نماییم.
1. در روایات زرتشتی و بیشتر نویسندگان ایرانی و عرب و شاعران از‌جمله فردوسی، بنیاد آن را به جمشید پادشاه پیشدادی نسبت می‌دهند و می‌گویند: جمشید شاه تختی بساخت که دیوان آن‌را بدوش گرفته به هوا بردند و به یک روزه از کوه دماوند به بابل فرود آوردند، مردم با مشاهده این عمل در شگفت شدند و آن روز خاص را نوروز خواندند.
فردوسی می‌گوید:

چـو خــورشیــد تـابـان میــان هــوا
نشستــه برو شــــاه فـــرمـــــانـــروا
جهـــان انجمن شــد بر آن تخت او
شــگفتی فــرو مــانــده از بخت او
بــه جمشیــد بر گــوهـر افشـانـدنـد
مرآن روز راروز نوروز خــوانــدنــد
ســر ســال نـو هـرمـز فــــرودیـــن
بر آســـوده از رنـــج روی زمیـــن
بـــزرگان به شـــادی بیـــاراستنـــد
مـی و جـام و رامشگـران خواستنـد
چنیــن جــشن فــرخ از آن روزگار
به ما ماند از آن خسروان یادگار(1)


2. حکیم عمر خیام در نوروزنامه راجع به جشن نوروز می‌گوید:
از آن بوده است که آفتاب در هر 365 شبانه‌روز و ربعی به اول دقیقه حمل بازآید و چون جمشید از آن آگاهی یافت آن را نوروز نام نهاده پس از آن پادشاهان و دیگر مردمان به او اقتدا کردند و آن روز را جشن گرفتند و به جهانیان خبر دادند تا همگان آن را بدانند وآن تاریخ را نگاهدارند و بر پادشاهان واجب است که آیین و جشن و رسم ملوک را به‌جای آرند. از بهر مبارکی و خرمی‌کردن در اول سال هر‌کسی در نوروز جشن کند تا نوروز دیگر عمر در شادی گذراندند.


3. این فصل «فروردگان» است که جشن‌آوری اجداد و نیاکان بود و چنان می‌پنداشتند که در پنج شب متوالی، ارواح طیبه مردگان، برای دیدار وضع زندگی و احوال باز ماندگان به زمین فرود آمده و در خانه و آشیانه خویش مشغول تماشا و سرکشی می‌شوند، اگر خانه تمیز و پاک بود، ارواح مسرور بر می‌گردند، اما در غیر این صورت، آنان غمگین و ناراحت بر‌می‌گردند.
4. روایتی دیگر می‌گوید که نیشکر را جمشید(2)، در این روز پیدا کرد و مردم از کشف و خاصیت آن متحیر شدند. سپس جمشید دستور داد تا از شهد آن شکر ساختند و به مردم هدیه دادند. آن روز را «نوروز» نامیدند.
5. می‌گویند: اهریمن، بلای خشکسالی و قحطی را بر کره زمین فرو نشانید، اما جمشید به جنگ با اهریمن پرداخت وعاقبت اورا شکست داد. آن‌گاه خشکسالی و قحطی را از ریشه خشکانید و به زمین باز گشت. با بازگشت وی، درختان و هرنهال و چوب خشکی سبز شد. بسا مردم این روز را «نوروز» خواندند و هر کس به یمن و مبارکی، در تشتی جو کاشت و این رسم سبزی نشانیدن درایام نوروز از آن زمان تا به امروز باقی مانده است.
6. بیرونی در آثار الباقیه‌(3) می‌نویسد: «از آداب جشن نوروز این بود که در صحن هر‌خانه به هفت ستون، هفت رقم از غلات می‌کاشتند و هر‌یک از آنها که بهتر می‌رویید، دلیل ترقی و خوبی آن نوع غله می‌دانستند».
در المحاسن و الاضداد نوشته شده: «بیست و پنج روز قبل از نوروز در صحن کاخ سلطنتی، دوازده ستون از خشت خام برپا می‌شد که بر هر‌یک از آنها یکی از حبوبات را می‌کاشتند و آنها را نمی‌چیدند مگر با نغمه‌سرایی و خواندن آواز. در ششمین روز نوروز این حبوب را می‌کندند و در مجلس پراکنده می‌نمودند وتا شانزدهم فروردین که مهر روز نام دارد آن را جمع نمی‌کردند(4).


تقسیم روزهای ماه فروردین:

در عهد باستان مراسم جشن نوروز به مدت 21‌روز برگزار می‌گردید که در هر روز برنامه‌یی خاص انجام می‌گرفت.
1. از اول تا روز سوم برای دید و بازدید خویشاوندان و بزرگان.
2. از روز سوم الی روز ششم فروردین، دید و بازدید همگانی و برگزاری جشن رپیثون.
3. از روز ششم الی روز نهم، برای اجرای جشن خوردادگان.
4. از روز نهم الی سیزدهم، بار عام شاهی برای پذیرفتن عموم طبقات هر یک به‌نوبه خود بود.
5. ازروز سیزدهم الی روز نوزدهم، برای تفریحگاههای خارج از شهر.
6. ازروز نوزدهم الی بیست و یکم، برای اجرای مراسم جشن فروردگان
7. روز بیست و یکم پایان جشن و مخصوص تفریح و گردش در خارج از شهر است(5).
در یک تقسیم‌بندی دیگر، فروردین به شش قسمت تقسیم می‌گردید:
1. پنج روز اول به پادشاه و اشراف مربوط بود و آنها جشن ویژه داشتند.
2. پنج روز دوم برای بخشش اموال ودریافت هدایای نوروزی از طرف پادشاه.
3. پنج روز سوم متعلق به خدمتگزاران بود.
4. چهارمین پنج روز به خواص تعلق داشت.
5. پنج روز پنجم به لشکریان.
6. ششمین قسمت پنج روزه به رعایا اختصاص داشت(6).
این تقسیم‌بندی به قول جاحظ در المحاسن الاضد زمان جمشید و به قول بیرونی در آثارالباقیه بعد از جمشید و بنا به نظر ذبیح‌الله صفا در زمان ساسانیان معمول بوده است.
نقسیم‌بندی دیگر هم وجود داشته است که به نوروز خاصه و نوروز عامه تقسیم می‌شده. پنج روز اول را نوروز عامه و بقیه روزهای نوروز را نوروز خاصه می‌گفتند.




موضوع مطلب :

چهارشنبه 91 اسفند 30 :: 3:16 عصر

 

 

 

 

 

 

نوروز91,عیدنوروز1391,عید نوروز,عیدنوروز,نوروزباستانی,جشن نوروز

 

 

 

 

 

عید نوروز برابر با اول فروردین ماه (تقویم شمسی)، جشن آغاز سال و یکی از کهن‌ترین جشن‌های به جا مانده از دوران باستان است.خاستگاه عید نوروز در ایران باستان می باشد و هنوز مردم مناطق مختلف فلات ایران عید نوروز را جشن می‌گیرند.

 

 

 

 

امروزه زمان برگزاری عید نوروز، در آغاز فصل بهار است. عید نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب می‌شود و در برخی دیگر از کشورها تعطیل رسمی است.

 

 

 

 

 

 

زمان عید نوروز


 



جشن نوروز از لحظه? اعتدال بهاری آغاز می‌شود. در دانش ستاره‌شناسی، اعتدال بهاری یا اعتدال ربیعی در نیم‌کره شمالی زمین به لحظه‌ای گفته می‌شود که خورشید از صفحه استوای زمین می گذرد و به سوی شمال آسمان می‌رود. این لحظه، لحظه اول برج حمل نامیده می‌شود، و در تقویم هجری خورشیدی با نخستین روز (هرمز روز یا اورمزد روز) از ماه فروردین برابر است.

 

 

 



در کشورهایی مانند ایران و افغانستان که تقویم هجری شمسی به کار برده می‌شود، نوروز، روز آغاز سال نو است. اما در کشورهای آسیای میانه و قفقاز، تقویم میلادی متداول است و نوروز به عنوان آغاز فصل بهار جشن گرفته می‌شود و روز آغاز سال محسوب نمی‌شود.

 

 

 

 

 

 

 

نوروز91,عیدنوروز1391,عید نوروز,عیدنوروز,نوروزباستانی,جشن نوروز

 

 

 

 

 

 

 

پیدایش عید نوروز

 

 


 

عید نوروز را به نخستین پادشاهان نسبت می دهند. شاعران و نویسندگان قرن چهارم و پنجم هجری چون فردوسی، عنصری، بیرونی، طبری و بسیاری دیگر که منبع تاریخی و اسطوره ای آنان بی گمان ادبیات پیش از اسلام بوده ، نوروز را از زمان پادشاهی جمشید می دانند.


 

 

 

در خور یادآوری است که جشن نوروز پیش از جمشید نیز برگزار می شده و ابوریحان نیز با آن که جشن را به جمشید منسوب می کند یادآور می شود که : «آن روز که روز تازه ای بود جمشید عید گرفت؛ اگر چه پیش از آن هم نوروز بزرگ و معظم بود».

 

 

 

 

 

 

آداب و رسوم عید نوروز در ایران:

 

 

 

 

مراسم چهار شنبه سوری قبل از عید نوروز :یکی از آیینهای نوروزی امروز - که بایستی آمیزه ای از چند رسم متفاوت باشد - " مراسم چهارشنبه سوری " است که در برخی از شهرها آن را چهارشنبه آخر سال  گویند.

 



برگزاری چهارشنبه سوری، که در همهً شهرها و روستاهای ایران سراغ داریم، بدین صورت است که شب آخرین چهارشنبه ی سال ( یعنی نزدیک غروب آفتاب روز سه شنبه )، بیرون از خانه، جلو در، در فضایی مناسب، آتشی می افروزند، و اهل خانه، زن و مرد و کودک از روی آتش می پرند و با گفتن : " زردی من از تو، سرخی تو از من "، بیماری ها و ناراحتی ها و نگرانی های سال کهنه را به آتش می سپارند، تا سال نو و عید  نوروز را با آسودگی و شادی آغاز کنند.

 


تا زمانی که از ظرف های سفالین چون، کاسه و بشقاب و کوزه، در خانه استفاده می شد، پس از خانه تکانی، کوزهً کهنه ای از پشت بام خانه به کوچه می انداختند؛

 

 


کوزه ای که در آن آب و چند سکه ریخته بودند. اسفند دود کردن و آجیل خودرن، فال گرفتن، " فال گوش " ( در کوی و گذر به حرف عابران گوش دادن و از مضمون آن ها برای نیت خود تفاًول زدن. ) و " قاشق زنی " ( معمولا زنان روی خود را می پوشانند و با قاشق، یا کلید به خانه ها در می زنند، صاحب خانه شیرینی، میوه و یا پول در ظرف آنها می گذارد. ) نیز از باورها و رسم هایی است که به ویژه در بین نوجوانان، هنوز به کلی فراموش نشده است.و این رسم ها و باورها در شهرهای مختلف با یکدیگر متفاوت اند.

 

 

 

 

 


نوروز91,عیدنوروز1391,عید نوروز,عیدنوروز,نوروزباستانی,جشن نوروز

 

 

 

 

 


خرید لباس برای عید نوروز

 

 


 

از یکی دو ماه به عید نوروز مانده مردم به بازار می روند و لباس عیدشان را می خرند.در گذشته مردم معمولا پارچه هایی را خریداری می کردند که رنگ روشن داشت و معتقد بودند اگر لباس را خودشان بدوزند پارچه آن را روزهای دوشنبه یا جمعه قیچی کنند و نیز معتقد بودند که روز پنج شنبه ساعت سنگین است و لباس مدتی روی دست می ماند تا دوخته شود. روز سه شنبه اگر بریده شود نصیب دزد یا مرده شور خواهد شد و روز چهار شنبه می سوزد وسایل خانه نیز باید عوض شود و یا تمیز گردد. پختن نان شیرین از جمله کارهایی بود  که حتماً باید قبل از عید نوروز و برای عید انجام میگرفت.

 

 

 

 

سبز کردن گندم، عدس، تره تیزک، ده پانزده روز به عید نوروز مانده در خانه ها صورت می گیرد. در شیراز معمولا برای این کار از ظرفی استفاده می کنند که از جنس مس یا روی باشد و بعد مقداری دانه ابتدا به سلامتی امام زمان می ریزند و به ترتیب بعد از آن نام اعضای خانواده را می آورند .

 

 

 



خانه تکانی یا رفت و روب قبل از عید نوروز :

 

 

 

یکی دو هفته پیش از عید نوروز خانه تکاتی یا رفت و روب انجام می گیرد و مجدداً اثاثیه را جابه جا می کنند و گرد گیری می کنند و دوباره آنها را می چینند. در مراحل بعد تخم مرغ رنگ کردن است که آن ها را آب پز می کنند و رنگ های شاد بر روی آنها می زنند.

 

 

 

 

 

سفره هفت سین و ساعت تحویل سال

 

 

 

 

برای تحویل سال در یکی از اطاق های خانه شان سفره می اندازند . پیش از هر چیز آیینه و قرآن در آن می گذارند و بعد هفت سین را می گذارند. 

 

 

 

هفت سین عبارت است از سماق، سیر، سنجد، سمنو، سکه، سرکه، سبزی . علاوه بر هفت سین شمع  و آینه  تخم مرغ و ... سر  سفره گذاشته میشود.

 

 

 

 

 

 

نوروز91,عیدنوروز1391,عید نوروز,عیدنوروز,نوروزباستانی,جشن نوروز

 

 

 

 

 

موقع تحویل سال همه اهل خانه باید با لباس نو بر سر سفره باشند اسپند نیز دود می شود و هر کدام از این ها فلسفه ای دارد. شمع برای روشنایی خانه و زندگی، قرآن نشان توجهی است که باید در آغاز سال به خداوند داشته، به علاوه در سال نو، صاحب قرآن یار و مددکار اهل خانه خواهد بود.

 

 




دید و بازدید عید نوروز

 

 

 

از بامداد نوروز دید و بازدیدها آغاز می شود در همه خانواده ها رسم است که به دیدار کسی که از نظر سن و شخصیت بر دیگران مزیت دارد بروند و دست او را ببوسند و تبریک بگویند و او نیز عیدی که شامل سکه یا پول است به آنها بدهد. بعضی نیز صبح عید نوروز یک بشقاب گندم برشته که شامل: کنجد، گندم، شاهدانه، نخودچی و کشمش است به اضافه یک بشقاب نان شیرین به اضافه تخم مرغ رنگی یا سکه به کوچک ترها می دهند.

 

 

 

 

 

 

سیزده بدر (روز سیزدهم عید نوروز )

 


 

 

روز دوازده فروردین همه وسایل تهیه می شود و هر چه از شیرینی ها و آجیل ها باقی مانده برای صبح سیزده آماده می شود که البته همراه آن سرکه و کاهو نیز هست. صبح سیزده فروردین همه دسته دسته عازم کوه و باغ های اطراف شهر می شوند و معتقدند در روز سیزده فروردین نباید در خانه ماند زیرا این روز نحس و بدیمن می باشد. روز سیزده پیش از طلوع آفتاب و تا پاسی از شب ادامه دارد در عصر این روز ویژه سبزی گره زدن دخترهاست که در واقع برای گشایش بخت خود این کار را می کنند.

 

 

 

 

 

 

 

عیدنوروز1392بر همگان مبارک باد.




موضوع مطلب :

چهارشنبه 91 اسفند 30 :: 3:14 عصر

hou37591 کارت پستال عید نوروز 1392 با طرح های جدید مار

 

 

.

hou37561 کارت پستال عید نوروز 1392 با طرح های جدید مار

 

کارت پستال های نوروز 92 با طرح مار

hou37571 کارت پستال عید نوروز 1392 با طرح های جدید مار

 کارت پستال مار سال 92

hou37581 کارت پستال عید نوروز 1392 با طرح های جدید مار

 

کارت پستال سال 92 با طرح مار

hou37631 کارت پستال عید نوروز 1392 با طرح های جدید مار




موضوع مطلب :

چهارشنبه 91 اسفند 30 :: 3:12 عصر

 جدیدترین مدلهای تزئین سفره هفت سین نوروز | www.irannaz.com

 جدیدترین مدلهای تزئین سفره هفت سین نوروز | www.irannaz.com


  جدیدترین مدلهای تزئین سفره هفت سین نوروز | www.irannaz.com

 

 جدیدترین مدلهای تزئین سفره هفت سین نوروز | www.irannaz.com

 جدیدترین مدلهای تزئین سفره هفت سین نوروز | www.irannaz.com

 جدیدترین مدلهای تزئین سفره هفت سین نوروز | www.irannaz.com

 جدیدترین مدلهای تزئین سفره هفت سین نوروز | www.irannaz.com

 جدیدترین مدلهای تزئین سفره هفت سین نوروز | www.irannaz.com

 جدیدترین مدلهای تزئین سفره هفت سین نوروز | www.irannaz.com

 جدیدترین مدلهای تزئین سفره هفت سین نوروز | www.irannaz.com

 جدیدترین مدلهای تزئین سفره هفت سین نوروز | www.irannaz.com

 جدیدترین مدلهای تزئین سفره هفت سین نوروز | www.irannaz.com

 جدیدترین مدلهای تزئین سفره هفت سین نوروز | www.irannaz.com

 جدیدترین مدلهای تزئین سفره هفت سین نوروز | www.irannaz.com

 جدیدترین مدلهای تزئین سفره هفت سین نوروز | www.irannaz.com

 جدیدترین مدلهای تزئین سفره هفت سین نوروز | www.irannaz.com

 جدیدترین مدلهای تزئین سفره هفت سین نوروز | www.irannaz.com

 جدیدترین مدلهای تزئین سفره هفت سین نوروز | www.irannaz.com

 جدیدترین مدلهای تزئین سفره هفت سین نوروز | www.irannaz.com

 جدیدترین مدلهای تزئین سفره هفت سین نوروز | www.irannaz.com

 جدیدترین مدلهای تزئین سفره هفت سین نوروز | www.irannaz.com

 جدیدترین مدلهای تزئین سفره هفت سین نوروز | www.irannaz.com

 جدیدترین مدلهای تزئین سفره هفت سین نوروز | www.irannaz.com

 جدیدترین مدلهای تزئین سفره هفت سین نوروز | www.irannaz.com

 جدیدترین مدلهای تزئین سفره هفت سین نوروز | www.irannaz.com




موضوع مطلب :

چهارشنبه 91 اسفند 30 :: 3:10 عصر

دانلود تقویم سال 1392

تقویم سال 1392 عنوان این نوشته سایت ازهمه جا ازهمه رنگ است. تقویم ها به یکی از کاربردی ترین موارد کمک کننده و ضروری جهت برنامه ریزی امورات روزانه زندگی میباشد. با تقویم سال میتوانید پیدا کنید که امروز چندم است، یا امروز چند شنبه است، یا فلان روز چند شنبه است و یا فلان چند شنبه چه تاریخی دارد. همچنان میتوانید با استفاده از تقویم کامل، مناسبت های مهمی که در آن روز رخ میدهد را مشاهده کنید و به این وسیله از مناسبت ها و تعطیلی های ایام سال با خبر باشید. از زمانی که کامپیوتر و موبایل روی کار آمده است، و کم کم دیجیتال در زندگی مردم جامعه نقش پیدا کرده است بیشتر موارد زندگی به دیجیتال تبدیل شده است: مانند ساعت ها، آلبوم های عکس، ماشین حساب و … که تقویم هم از این قاعده مستثنی نیست. تقویم های دیجیتالی فارسی گوناگونی برای کامپیوتر و موبایل تولید و منتشر شده است که کاربران فارسی زبان با استفاده از آن تقویم ها، میتوانند تقویم فارسی مورد نظر خود را در کامپیوتر و یا موبایل داشته باشند و از استفاده آن لذت ببرند.

در این نوشته از سایت ازهمه جا ازهمه رنگ تقویم فارسی سال 1392 هجری شمسی را برای کاربران عزیز، آماده دانلود رایگان نموده ایم. دانلود تقویم سال 1392 تنها برای کامپیوتر یا ویندوز آماده نشده است! بلکه برای موبایل در دو نسخه جاوا و آندروید قرار گرفته است. تقویم سال 1392 که برای ویندوز است به صورت 12 عکس زیبا به پسوند JPG با کیفیت و ابعاد بالا میباشد که در این دوازده عکس، متناسب به فصل های سال، عکسهای زیبای طبیعت به کار رفته است که مناسب برای تنظیم این عکسهای تقویم به عنوان عکس پشت زمینه دیسکتاپ ویندوز میباشد، لازم به ذکر است که مناسبت های ملی و مذهبی و تعطیلات در این تقویم موجود است. نسخه موبایل تقویم سال 92 همانطور که در فوق گفته شده در دو نسخه جاوا و آندروید میباشد که به راحتی میتوانید بر روی موبایل خود که سیستم عامل جاوا یا آندروید دارد نصب کنید و از امکانات آن نظیر: ارائه 3 تقویم به صورت همزمان (تقویم شمسی، قمری و میلادی)، نمایش وقایع ملی و مذهبی، اوقات شرعی، قابلیت پخش اذان، تبدیل تاریخ شمسی، قمری و میلادی به یکدیگر و بالعکس و سایر امکانات اشاره کرد. لازم به ذکر است نام نرم افزار تقویم موبایل باد صبا بوده که توسط موسسه موج همراه نور ارائه شده است.

دانلود دانلود تقویم 1392 برای ویندوز : دانلود رایگان با لینک مستقیم
دانلود دانلود نرم افزار تقویم 1392 برای موبایل (آندروید) : دانلود رایگان با لینک مستقیم
دانلود دانلود نرم افزار تقویم 1392 برای موبایل (جاوا): دانلود رایگان با لینک مستقیم
حجم تقویم 92 ویندوز : 12?86MB
حجم تقویم 92 موبایل (آندروید): 5?30MB
حجم تقویم 92 موبایل (جاوا): 2?10MB
password رمز : www.p30af.com




موضوع مطلب :

سه شنبه 91 اسفند 29 :: 11:6 صبح

همه چیز درباره عید نوروز باستانی ایران

نوروز در ایران باستان
مردم بابل از دوران‌های بسیار قدیم، روز اول سال را، عموماً در اعتدال بهاری (21 مارس) جشن می‌گرفتند. این زمان اول بهار و آغاز فصل نو است، زمانی که طبیعت از خواب زمستانی بیدار می‌شود، در حقیقت آغاز سال نو بود. از لوحه‌ها چنین بر می‌آید که این جشن تقریباً از 2340 سال، پیش از میلاد، شناخته شده بود
قدمت نوروز در ایران
آرتور کریستن سن، ایرانشناس نام‌دار دانمارکی نوشته‌است، سال ایرانیان باستان، به صورتی که آن را در سنگ‌نوشته‌های داریوش بزرگ در بیستون می‌یابیم، در پاییز آغاز می‌شد و جشن بسیار معروف مهرگان (بگیاد)، در اصل جشن اول سال ایرانیان بوده‌است. از جشن نوروز در اوستا و ادبیات اوستایی هیچ نام برده نشده‌، چنانکه از مهرگان نیز اشارتی نیست. در اواخر فرمانروایی داریوش بزرگ، ایرانیان که تحت تأثیر تمدن آسیای صغیر و سرزمین‌های مدیترانه ای قرار گرفته بودند، تقویم مصری را پذیرفتند که بر طبق آن سال به دوازده ماه سی روزه، به اضافه? پنج روز اضافی (پنجه دزدیده یا خمسه? مسترقه) تقسیم شده بود و در اعتدال بهاری آغاز می‌شد. این سال، یعنی سال اوستایی جدید، سال دینی زرتشتی گشت و تا امروز در نزد پارسیان حفظ گردیده‌است. روز اول سال در اعتدال بهاری، اول فروردین، عید نوروز است.

استاد مهرداد بهار با نظریه? وامگیری عید نوروز ایرانیان، از بین النهرین موافق نیست و عقیده دارد، از سه هزار سال پیش از میلاد، در آسیای غربی دو عید، رواج داشته‌است، عید آفرینش در اوایل پاییز و عید رستاخیزی که در آغاز بهار، برگزار می‌شده‌است. بعدها دو عید پاییزی و بهاری به یک عید تبدیل گردیده و سر بهار جشن گرفته می‌شده‌است. به اعتقاد مهرداد بهار، احتمالاً نوروز در ایران قبل از هخامنشیان وجود داشته، در اوستا مطرح نمی‌شود، چون یک عید ملی محسوب می‌شده و اوستا یک کتاب دینی است و جشن‌های خاص خودش را دارد. بعد از گذشت زمان، سرانجام دین زرتشتی، هم جشن مهرگان را که در آغاز یک عید بومی بوده و هم نوروز را می‌پذیرد.
.
جشن زرتشتی فروردگان
جشن فروردگان یا جشن همسپثمیدیه در دوران باستان به عنوان عید اصلی جشن گرفته می‌شد. این جشن فروهر‌ها بود و ظاهراً در آن هنگام ده روز و ده شب برگزار می شد. فروهرها همان ارواح مردگانند. نام فروردین که آغاز بهار است، برگرفته از نام فروهر هاست. در فروردین یشت آمده است که در مدت جشن فروردگان فروهرهای مؤمنان از اقامتگاه‌های خود می‌آیند و مدت ده شب در کنار مردم می‌مانند، این جشن مربوط به بازگشت مردگان بود. زمان این جشن به حساب گاه شمارهای امروزی، پنج روز آخر اسفند و پنج روز اول فروردین، بحساب می‌آمد. از زمانی که آغاز سال در اعتدال بهاری تعیین گردید، نوروز ششمین روز این جشن گشت که به فروردگان افزوده شد. بدین ترتیب اندیشه? شکوه و پر اهمیت بودن ششمین روز جشن سال نو، در ذهن ایرانیان، از قبل وجود داشته و در زمان ساسانی هم حفظ گردید.
.
نوروز کوچک
روز نخست فروردین ماه نوروز عامه یا نوروز کوچک یا نوروز صغیر خوانده می‌شد. پنج روز اول فروردین جشن نوروز گونه‌ای همگانی داشته و عموم مردمان به اجرای مراسم و سرور و شادمانی می گذرانیده‌اند، از اینرو آنرا نوروز عامه نامیده‌اند.
.
نوروز بزرگ در ششمین روز فروردین
در گاه‌شماری زرتشتی ایران باستان، روز ششم هر ماه شمسی و ماه سوم هر سال خورشیدی، بنام خرداد می باشد. نوروز بزرگ یا خردادروز نام ششمین روز فروردین ماه در ایران باستان بوده‌است. خردادامشاسپند موکل بر آب است و این روز بدو منسوب می‌باشد. این روز در میان جشن‌ها و اعیاد فراوان ایران باستان به ویژه دوران ساسانیان از اهمیت و ارزش و تقدس خاصی بهره داشته‌است. بسیاری از حوادث مهم به موجب آن در چنین روزی واقع شده از جمله زرتشتیان بدان باور دارند که تولد زرتشت نیز در چنین روزی است بعدها وقتی ایرانیان اسلام و تقویم عرب را پذیرفتند، جشن زرتشتی فروردگان و نوروز بزرگ، در ششمین روز ماه فروردین، از بین رفت.
.
مراسم ایرانیان باستان در نوروز
آداب و رسوم نوروزی همه سرچشمه‌ای کهن دارند و از نظر گاه دانش مردم‌شناسی بسیار جالب توجه برای مطالعه هستند. ایرانیان عقیده داشتند که سرنوشت انسان و جهان در سالی که در پیش است، در نوروز تعیین می‌شود. گفته می‌شد که در این روز زرتشت با خدا گفتگویی پنهانی داشت و در این روز نیکبختی‌ها برای مردمان زمین، تقسیم می‌گردد و از این روست که ایرانیان آن را روز امید نامند.
.
خوان نوروزی
ایرانیان عقیده داشتند که در ایام نوروز ارواح درگذشتگان از جایگاه آسمانی خود به زمین و به خانه‌های خویش باز می گردند. بازماندگان برای پذیرایی از آنها سفره‌ای رنگین می‌گستراندند و انواع خوراک‌ها و نوشاک‌ها را در آن می‌نهادند تا ارواح درگذشتگان از پذیرایی و صفا و پاکیزگی بازماندگان، دل خوش شده و آنان را برکت عطا کنند. این رسم توجیه سفره? نوروزی یا هفت سین شد. استاد پورداود هفت سین را همان خوانی که جهت درگذشتگان می‌گستردند، می‌داند.
.
کاشت حبوبات جهت تفال زدن
یکی از آیین‌های که پیش از نوروز تدارک آن مرسوم بوده، پروردن سبزه می‌باشد. به موجب روایتی کهن، بیست و پنج روز پیش از عید، ستون‌هایی از خشت خام اطراف حیاط دربار برپا می‌کردند و بر فراز هر ستونی نوعی دانه از حبوبات می‌کاشتند و خوبی و بدی رویش غلات را در سالی که در پیش بود، از چگونگی روییدن آن پیش بینی می‌کردند. معمول بود به رشد این دانه‌ها نگریسته و هر یک از دانه‌هایی که بهتر بار آمده بود، تفال می‌زدند که آن محصول در سال بیشتر خواهد بود. در خانه‌ها نیز در ظروف ویژه سبزه به عمل می‌آوردند. هر کدام از مردمان در ظرفی یا چیزی مانند آن اقلامی از دانه‌ها از قبیل گندم، جو، برنج، لوبیا، عدس، ارزن، نخود، کنجد، باقلا، ذرت، و ماش می‌کاشتند.
.
جشن و مراسم آب پاشی
از جمله مراسم بسیار مشهور و سنتی معتبری که در نوروز انجام می‌شد، رسوم آبریزگان یا شست و شو و غسل و آب پاشیدن به یکدیگر بوده است. در جشن آبریزگان و به کار بردن آب، برای تطهیر و برای اطمینان یافتن از باران کافی بوده است. ابوریحان بیرونی می‌گوید مردمان هنگام سپیده‌دم این روز، خود را می‌شستند و در آب کاریزها و آبگیرها، غوطه‌ور می‌شدند. در این روز مردمان به یکدیگر آب می‌پاشیدند، به همان دلیلی که خود را می‌شستند و سبب آن همان اغتسال است. برخی گفته‌اند که علت این است که در کشور ایران دیرگاهی باران نبارید، ناگهان به ایران سخت ببارید و مردم به این باران تبرک جستند و از این آب به یکدیگر پاشیدند و این کار همین طور در ایران مرسوم بماند.
به نظر می‌رسد جشن آبریزگان اصلی همان تیرگان باشد و در نوروز عبارت بوده‌است از غسل و شست و شو و آماده شدن از لحاظ سنن دینی جهت حلول سال نو.
.
هدایای نوروزی
در نوروز و مهرگان رسم بود که نمایندگان و بزرگان و فرمانروایان ایالات و اشراف و عامه? مردم هر یک به توانایی و استطاعت، هدایایی را به دربار اهدا می‌کردند.
در نوروز مردم بیکدیگر شیرینی هدیه می‌دادند و این رسم در دوران ساسانی همگانی بوده‌است. در نوروز بزرگ، پیش از لب به سخن گشودن، شکر می‌خورند و بر خود روغن می‌مالند تا از انواع بلایا در طول سال، در امان باشند.
.
جشن سوری پایان سال
یکی از جشن‌های آتش مرسوم جشن سوری پایان سال بود. این جشن در یکی از چند شب آخر سال که مسلماً چهارشنبه نبوده است برگزار می‌شده‌است. در جشن فروردگان مردم پیش از عید نوروز بر روی پشت بام‌ها، آتش برمی‌افروختند، اگر چنین می‌کردند تصور بر این بود که فروهر‌ها (ارواح مردگان) به طور گروهی بازگشته و مانند یک سپاه به بازماندگان کمک خواهند کرد. در نتیجه جنگ‌های خیلی مهم، را سعی می‌کردند که در بهار آغاز کنند چون فروهر‌ها، در بهار به یاری بازماندگان می‌آیند.
.
کوسه برنشین
مراسم کوسه برنشین یا بهار جشن. ابوریحان بیرونی شرح این رسم را آورده است که در اولین روز بهار مرد کوسه را بر خر می‌نشاندند که به دستی کلاغ داشت و به دستی بادزن که خود را مرتب باد می‌زد اشعاری می‌خواند که حاکی از وداع با زمستان و سرما بود و از مردم چیزی به سکه و دینار می‌گرفت. آنچه از مردم می‌ستاند، از بامداد تا نیمروز به جهت خزانه و شاه بود و آنچه از نیمروز تا عصر اخذ می‌کرد، تعلق به خودش داشت. آنگاه اگر از عصر وی را می دیدند، مورد آزار و شتم قرار می‌دادند. این رسم در روزگار ساسانی و دوره? اسلامی، توسط غلامان سیاه اجرا می‌شده که ملبس به لباس‌های رنگارنگ شده و با آرایش ویژه و لهجه? شکسته و خاصی که داشتند، دف و دایره می‌زدند و ترانه‌های نوروزی می‌خواندند. حاجی فیروز‌های امروزی که مقارن نوروز و سال نو در کوی و برزن مردم را به طرب در می‌آورند، از بقایای آن رسم کهن است. با این تفاوت که امروزه چون غلام و سیاهانی نیستند که چنین کنند، دیگران خود را سیاه کرده و به زی آنان آراسته و تقلیدشان می‌کنند.
.
میر نوروزی
در ایران رسم بود در ایام عید نوروز محض تفریح عمومی و مضحکه فردی عامی و از میان مردم را به عنوان پادشاه یا امیر یا حاکمی موقتی به نام میر نوروزی انتخاب می‌کردند و برای یک یا چند روز زمام امور شهری را به عهده‌اش می‌سپردند پس از انقضای ایام جشن سلطنت او نیز به پایان می‌رسیده است. واضح است که جز تفریح و خنده و بازی هیچ منظور دیگری در بین نبوده است و احکامی که میرنوروزی صادر می‌کرده پس از نوروز به حال اول بازگردانده می‌شده است. نظیر این جشن در بابل نیز مرسوم بود.
.
بار عام نوروزی
در زمان هخامنشیان، شاه، نوروز را در تخت جمشید برپا می‌داشت. از رسم‌هایی که شاهان در نوروز برگزار می‌کردند، یکی این بود که شاه جشن نوروز را افتتاح می‌کرد و به مردمان اعلام می‌داشت که وی آنان را بار خواهد داد و به آنان نیکی خواهد کرد. دومین روز، بلند پایه‌ترین کسان را بار می‌داد، یعنی دهقانان و اعضای خاندان‌های بزرگ (اشراف بلند پایه? موروثی، ویسپوهران). سومین روز، اسوران و بلند پایه‌ترین موبدان را بار میداد. چهارمین روز، خانواده? خود و نزدیکان خویشان و درباریان را بار می‌داد و پنجمین روز، فرزندان و کارگزاران خود را بار می‌داد. بدین ترتیب به هر کدام رتبه و اکرامی را که شایسته? آن بود ارزانی می داشت چون روز ششم فرا می‌رسید، شاه که وظایف خود را نسبت به آنان انجام داده‌بود، نوروز را برای خود و در خلوت جشن می‌گرفت.
در دو جشن بزرگ نوروز و مهرگان تظلم و دادخواهی و بار عام شاه و رسوم اهدای پیش کش‌ها بسیار اهمیت داشت و با تشریفات فراوان اجرا می‌شد. در نوروز رسمی در دربار جاری بود که اربابان نقش بندگان را برعهده می‌گرفتند و برعکس. خواجه نظام‌الملک طوسی وزیر مشهور سلاطین سلجوقی نکته? دیگری درباره? جشن نوروز در زمان ساسانیان ضبط کرده‌است.

رسم ملکان عجم چنان بوده است که روز نوروز و مهرگان پادشاه اجازه? دیدار عامه? مردم را می‌داده‌است و هیچ کس را مانعی از دیدار با شاه نبوده‌است. هر کس قصه? خویش نوشته و شکایت خود را آماده می‌کرد و شاه نامه‌ها و شکایات مردم را یک به یک، بررسی می‌کرد. اگر از شاه شکایتی می‌شد، موبد موبدان را قاضی قرار داده و شاه از تخت به زیر آمدی و پیش موبد به دو زانو می‌نشست و می گفت «بدون محابا بین من و این مرد داوری کن. هیچ گناهی نیست، نزدیک ایزد تعالی، بزرگتر از گناه پادشاهان چون شاه بیدادگر باشد، لشکر همه بیدادگر شوند و خدای عز و عجل را فراموش کنند و کفران نعمت آرند.» پس موبد به داد مردم، رسیدگی کرده و داد به تمامی بستاند و اگر کسی بر ملک، دعوی باطل کرده بود، عقوبتی بزرگ به او می‌داد و می گفت «این سزای آن کس است که بر شاه و مملکت وی عیب جوید.» در نوروز هر که ضعیف تر بود، نزدیکتر به شاه بود و کسانی که قویتر بودند، باید دورتر از شاه جای می‌گرفتند. از زمان اردشیر تا زمان یزدگرد بزه گر (یکم)، این رسم بر جا بود. یزدگرد روشهای پدران را بگردانید.
خواجه نظام‌الملک طوسی، یزدگرد یکم را به عنوان پادشاهی که این رسم را برانداخته، معرفی کرده‌است ولی در واقع این رسم توسط یزدگرد دوم، لغو شده‌است.
.
روایتی از پیامبر اسلام در مورد نوروز
در کیهان‌شناسی نوشته? زکریا قزوینی، روایتی از پیامبر اسلام، آمده‌است که با استناد به قول عبدالصمد بن علی که از قول پدربزرگش، عبدالله بن عباس آن را نقل کرده‌است، جامی سیمین محتوی شیرینی به پیامبر هدیه شد. پیامبر پرسید «این چیست؟» پاسخ دادند «اینها شیرینی نوروز است». وی گفت «نوروز چیست؟» پاسخ دادند «این عیدی بزرگ برای ایرانیان است.» گفت «این روزی است که در آن خدا سپاه را دوباره زنده کرد.» پرسیدند «کدام سپاه، ای پیامبر خدا؟» پاسخ داد «سپاه کسانی که از اقامتگاه‌های خود از ترس مرگ بیرون آمدند و هزاران بودند و خدا به آنان گفت، بمیرید و بعد آنان را آن روز زنده کرد و روان‌هایشان را به آنان بازگردانید و به آسمان فرمان داد که بارانی بر آنان ببارد، از این روست که مردمان این رسم را دارند که در این روز آب می‌پاشند.» سپس مقداری از آن شیرینی را خورد و محتوای جام را میان اصحاب خود تقسیم کرد. این روایت را ابوریحان بیرونی نیز در آثار الباقیه آورده‌است.


فلسفه نوروز از دیدگاه دکتر علی شریعتی

از : زنده یاد دکتر علی شریعتی
سخن تازه از نوروز گفتن دشوار است. نوروز یک جشن ملی است،‌جشن ملی را همه می‌شناسند که چیست، نوروز هر ساله برپا می‌شود و هر ساله از آن سخن می‌رود. بسیار گفته‌اند و بسیار شنیده‌اید؛ پس به تکرار نیازی نیست؟ چرا، هست. مگر نوروز را خود مکرر نمی‌کنید؟ پس سخن از نوروز را نیز مکرر بشنوید. در علم و ادب تکرار ملال‌آور است و بیهوده؛ “عقل” تکرار را نمی‌پسندد؛ اما “احساس” تکرار را دوست دارد، طبیعت تکرار را دوست دارد، جامعه به تکرار نیازمند است، طبیعت را از تکرار ساخته‌اند؛ جامعه با تکرار نیرومند می‌شود، احساس با تکرار جان می‌گیرد و نوروز داستان زیبایی است که در آن، طبیعت، احساس و جامعه هر سه دست‌اندرکارند.
نوروز که قرن‌های دراز است بر همة جشن‌های جهان فخر می‌فروشد، از آن رو “هست” که یک قرارداد مصنوعی اجتماعی و یا یک جشن تحمیلی سیاسی نیست، جشن جهان است و روز شادمانی زمین، آسمان و آفتاب، و جوشِ شکفتن‌ها و شور زادن‌ها و سرشار از هیجانِ هر “آغاز”.
جشن‌های دیگران، غالباً انسان‌ها را از کارگاه‌ها، مزرعه‌ها، دشت و صحرا، کوچه و بازار، باغ‌ها و کشتزارها، در میان اطاق‌ها و زیر سقف‌ها و پشت درهای بسته جمع می‌کند: کافه‌ها، کاباره‌ها، زیرزمینی‌ها، سالن‌ها، خانه‌ها … در فضایی گرم از نفت، روشن از چراغ، لرزان از دود، زیبا از رنگ و آراسته از گل‌های کاغذی، مقوایی، مومی، بوی کندر و عطر و … اما نوروز دست مردم را می‌گیرد و از زیر سقف‌ها، درهای بسته، فضاهای خفه، لای دیوارهای بلند و نزدیک شهرها و خانه‌ها،‌ به دامن آزاد و بیکرانة طبیعت می‌کشاند: گرم از بهار، روشن از آفتاب، لرزان از هیجانِ آفرینش و آفریدن، زیبا از هنرمندی باد و باران، آراسته با شکوفه، جوانه، سبزه و معطر از:
“بوی باران، بوی پونه، بوی خاک،
شاخه‌های شسته، باران خورده، پاک” …
نوروز تجدید خاطرة بزرگی است: خاطرة خویشاوندی انسان با طبیعت. هر سال، این فرزند فراموشکار که،‌ سرگرم کارهای مصنوعی و ساخته‌های پیچیدة خود، مادر خویش را از یاد می‌برد، با یادآوری‌های وسوسه‌آمیز نوروز، به دامن وی باز می‌گردد و با او، این بازگشت و تجدید دیدار را جشن می‌گیر: فرزند، در دامن مادر، خود را بازمی‌یابد و مادر،‌ در کنار فرزند، چهره‌اش از شادی می‌شکفد، اشک شوق می‌بارد، فریادهای شادی می‌کشد؛ جوان می‌شود، حیات دوباره می‌گیرد. با دیدار یوسفش بینا و بیدار می‌شود.
تمدن مصنوعی ما هر چه پیچیده‌تر و سنگین‌تر می‌گردد، نیاز به بازگشت و بازشناخت طبیعت را در انسان حیاتی‌تر می‌کند و بدینگونه است که نوروز، برخلاف سنت‌ها که پیر می‌شوند و فرسوده و گاه بیهوده، رو به توانایی می‌رود و در هر حال، آینده‌ای جوان‌تر و درخشان‌تر دارد، چه، نوروز راه سومی است که جنگ دیرینه‌ای را که از روزگار لائوتزو و کنفسیوس تا زمان روسو و ولتر درگیر است به آشتی می‌کشاند.
نوروز تنها فرصتی برای آسایش، تفریح و خوشگذرانی نیست، نیاز ضروری جامعه، خوراک حیاتی یک ملت نیز هست. دنیایی که بر تغییر و تحول، گسیختن و زایل شدن، درهم ریختن و از دست رفتن بنا شده است، جایی که در آن، آنچه ثابت است و همواره لایتغیر و همیشه پایدار،‌ تنها تغییر است و ناپایداری؛ چه چیز می‌تواند ملتی را، جامعه‌ای را، در برابر عرابة بی‌رحم زمان – که بر همه چیز می‌گذرد و له می‌کند و می‌رود، هر پایه‌ای را می‌شکند و شیرازه‌ای را میگسلد- از زوال مصون دارد؟
هیچ ملتی با یک نسل و دو نسل شکل نمی‌گیرد؛ ملت، مجموعة پیوستة نسل‌های متوالی بسیار است، اما زمان، این تیغ بی‌رحم، پیوند نسل‌ها را قطع می‌کند؛ میان ما و گذشتگانمان- آنها که روح جامعة‌ ما و ملت ما را ساخته‌اند- درة هولناک تاریخ حفر شده است؛ قرن‌های تهی ما را از آنان جدا ساخته‌اند؛ تنها سنت‌ها هستند که پنهان از چشم جلاد زمان، ما را از این درة هولناک گذر می‌دهند و با گذشتگانمان و با گذشته‌هایمان آشنا می‌سازند. در چهرة مقدس این سنت‌ها است که ما حضور آنان را در زمان خویش، کنار خویش و در “خودِ خویش”، احساس می‌کنیم؛ حضور خود را در میان آنان می‌بینیم و جشن نوروز یکی از استوارترین و زیباترین سنت‌ها است.
در آن هنگام که مراسم نوروز را به پا می‌داریم، گویی خود را در همة‌ نوروزهایی که هر ساله در این سرزمین برپا می‌کرده‌اند، حاضر می‌یابیم و در این حال، صحنه‌های تاریک و روشن و صفحات سیاه و سفید تاریخ ملت کهن ما در برابر دیدگانمان ورق می‌خورد، رژه می‌رود. ایمان به اینکه نوروز را ملت ما هر ساله در این سرزمین بر پا می‌داشته است، این اندیشه‌های پرهیجان را در مغزمان بیدار می‌کند که: آری، هر ساله! حتی همان سالی که اسکندر چهرة این خاک را به خون ملت ما رنگین کرده بود، در کنار شعله‌های مهیبی که از تخت جمشید زبانه می‌کشید، همانجا، همان وقت، مردم مصیبت‌زدة ما نوروز را جدی‌تر و با ایمان بیشتری برپا می‌کردند؛ آری، هر ساله! حتی همان سال که سربازان قتیبه بر کنارة جیحون سرخ رنگ،‌ خیمه برافراشته بودند و مهلب خراسان را پیاپی قتل عام می‌کرد، در آرامش غمگین شهرهای مجروح و در کنار آتشکده‌های سرد و خاموش، نوروز را گرم و پرشور جشن می‌گرفتند.
تاریخ از مردی در سیستان خبر می‌دهد که در آن هنگام که عرب سراسر این سرزمین را در زیر شمشیر خلیفة جاهلی آرام کرده بود، از قتل عام شهرها و ویرانی خانه‌ها و آوارگی سپاهیان می‌گفت و مردم را می‌گریاند و سپس، چنگ خویش را برمی‌گرفت و می‌گفت: “اباتیمار، اندکی شادی باید”! نوروز در این سال‌ها و در همة سال‌های همانندش، شادی‌یی اینچنین بوده است، عیاشی و “بی‌خودی” نبوده است،‌ اعلام ماندن و ادامه داشتن و بودن این ملت بوده و نشانة پیوند با گذشته‌ای که زمان و حوادث ویران‌کنندة زمان همواره در گسستن آن می‌کوشیده‌ است.
نوروز همه وقت عزیز بوده است؛ در چشم مغان، در چشم موبدان، در چشم مسلمانان و در چشم شیعیان مسلمان، همه نوروز را عزیز شمرده‌اند و با زبان خویش، از آن سخن گفته‌اند. حتی فیلسوفان و دانشمندان که گفته‌اند: “نوروز روز نخستین آفرینش است که اورمزد دست به خلقت جهان زد و شش روز در این کار بود و ششمین روز، خلقت جهان پایان گرفت و از این رو است که نخستین روز فروردین را هورمزد نام داده‌اند و ششمین روز را مقدس شمرده‌اند”.
چه افسانة زیبایی؛ زیباتر از واقعیت! راستی مگر هر کس احساس نمی‌کند که نخستین روز بهار، گویی نخستین روز آفرینش است. اگر روزی خدا جهان را آغاز کرده است، مسلماً آن روز، این نوروز بوده است. مسلما بهار نخستین فصل و فروردین نخستین ماه و نوروز نخستین روز آفرینش است. هرگز خدا جهان را و طبیعت را با پاییز یا زمستان یا تابستان آغاز نکرده است. مسلما اولین روز بهار، سبزه‌ها روییدن آغاز کرده‌اند و رودها رفتن و شکوفه‌ها سرزدن و جوانه‌ها شکفتن، یعنی نوروز.
بی‌شک، روح در این فصل زاده است و عشق در این روز سر زده است و نخستین بار، آفتاب در نخستین روز نوروز طلوع کرده است و زمان با وی آغاز شده است.
اسلام که همة رنگ‌های قومیت را زدود و سنت‌ها را دگرگون کرد، نوروز را جلای بیشتری داد، شیرازه بست و آن را، با پشتوانه‌ای استوار، از خطر زوال در دوران مسلمانی ایرانیان، مصون داشت. انتخاب علی به خلافت و نیز انتخاب علی به وصایت، در غدیر خم، هر دو در این هنگام بوده است و چه تصادف شگفتی! آن همه خلوص و ایمان و عشقی که ایرانیان در اسلام به علی و حکومت علی داشتند پشتوانة نوروز شد. نوروز که با جان ملیت زنده بود، روح مذهب نیز گرفت؛ سنت ملی و نژادی، با ایمان مذهبی و عشق نیرومند تازه‌ای که در دلهای مردم این سرزمین برپا شده بود پیوند خورد و محکم گشت، مقدس شد و، در دوران صفویه، رسما یک شعار شیعی گردید،‌ مملو از اخلاص و ایمان و همراه با دعاها و اوراد ویژة خویش. آنچنان که یکسال نوروز و عاشورا در یک روز افتاد و پادشاه صفوی، آن روز را عاشورا گرفت و روز بعد را نوروز!
نوروز- این پیری که غبار قرن‌های بسیار بر چهره‌اش نشسته است- در طول تاریخ کهن خویش، روزگاری در کنار مغان، اوراد مهرپرستان را خطاب به خویش می‌شنیده است؛ پس از آن، در کنار آتشکده‌های زردشتی، سرود مقدس موبدان و زمزمة اوستا و سروش اهورامزدا را به گوشش می‌خوانده‌اند؛ از آن پس، با آیات قرآن و زبان الله از او تجلیل می‌کرده‌اند و اکنون، علاوه بر آن، با نماز و دعای تشیع و عشق به حقیقت علی و حکومت علی، او را جان می‌بخشند و در همة این چهره‌های گوناگونش، این پیر روزگارآلود، که در همة قرن‌ها و با همة نسل‌ها و همة اجداد ما- از اکنون تا روزگار افسانه‌ای جمشید باستانی- زیسته است و با همه‌مان بوده است، رسالت بزرگ خویش را، همه وقت، با قدرت و عشق و وفاداری و صمیمیت انجام داده است و آن، زدودن رنگ پژمردگی و اندوه از سیمای این ملت نومید و مجروح است و درآمیختن روح مردم این سرزمین بلاخیز با روح شاد و جانبخش طبیعت و، عظیم‌تر از همه، پیوند دادن نسل‌های متوالی این قوم- که بر سر چهار راه حوادث تاریخ نشسته و همواره تیغ جلادان و غارتگران و سازندگان کله منار‌ها بند بندش را از هم می‌گسسته است و نیز پیمان‌یگانگی بستن میان همة دل‌های خویشاوندی که دیوار عبوس و بیگانة دوران‌ها در میانه‌شان حائل می‌گشته و درة عمیق فراموشی میانشان جدایی می‌افکنده است.
و ما، در این لحظه، در این نخستین لحظات آغاز آفرینش، نخستین روز خلقت، روز اورمزد، آتش اهورایی نوروز را باز برمی‌افروزیم و در عمق وجدان خویش، به پایمردی خیال، از صحراهای سیاه و مرگ‌زدة قرون تهی می‌گذریم و در همة نوروزهایی که در زیر آسمان پاک و آفتاب روشن سرزمین ما برپا می‌شده است، با همة زنان و مردانی که خون آنان در رگ‌هایمان می‌دود و روح آنان در دلهایمان می‌زند شرکت می‌کنیم و بدینگونه، “بودن خویش” را، به عنوان یک ملت، در تندباد ریشه برانداز زمان‌ها و آشوبِ گسیختن‌ها و دگرگون شدن‌ها خلود می‌بخشیم و، در هجوم این قرن دشمنکامی که ما را با خود بیگانه ساخته و، “خالی از خویش”، بردة رام و طعمة زدوده از “شخصیت” این غرب غارتگر کرده است، در این میعادگاهی که همة نسل‌های تاریخ و اساطیر ملت ما حضور دارند، با آنان پیمان وفا می‌بندیم و “امانت عشق” را از آنان به ودیعه می‌گیریم که “هرگز نمیریم” و “دوام راستین” خویش را به نام ملتی که در این صحرای عظیم بشری، ریشه در عمق فرهنگی سرشار از غنی و قداست و جلال دارد و بر پایة “اصالت” خویش، در رهگذر تاریخ ایستاده است، “بر صحیفة عالم ثبت” کنیم.




موضوع مطلب :

دوشنبه 91 اسفند 28 :: 9:46 عصر
1   2   3   4   5   >   
درباره وبلاگ


با سلام خدمت شما بازدیدکننده گرامی ، خوش آمدید به سایت من . این سایت با به روز کردن مطالب خود باعث می شود اطلاعات شما بازدید کننده گرامی ارتقا یابد لطفا برای هرچه بهتر شدن مطالب این وب سایت ، ما را از نظرات و پیشنهادات خود آگاه سازید یا از طریق فرم تماس سایت یا ازطرق ایمیل Amirmohammad.omumi@yahoo.com ما را در بهتر شدن کیفیت مطالب یاری کنید.
پیوندها
نویسندگان
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 10
  • بازدید دیروز: 19
  • کل بازدیدها: 2317252
فرم تماس
نام و نام خانوادگی
آدرس ایمیل
امکانات دیگر

اسفند 91 - از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ
پربازدیدترین مطالب

کد پربازدیدترین

کلیه حقوق این وبلاگ برای از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ محفوظ است