سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ
بزرگ ترین سایت مطالب ودانلود
به سایت از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ خوش آمدید

مشکل‌های المپیک

جنگ

به رغم آنچه که کوبرتین امید آن را داشت، المپیک نتوانست مانع از وقوع جنگ شود در حقیقت، به خاطر جنگ سه المپیاد بدون برگزاری مسابقات المپیک سپری شد؛ المپیک 1916 به خاطر جنگ جهانی اول برگزار نشد، و رقابتهای 1940 و 1944 نیز به دلیل جنگ جهانی دوم برگزار نشد. همچنین، کشورهای پیروز جنگ جهانی اول مانع از حضور کشورهای مغلوب در المپیک 1920 شدند.

کشتار مونیخ

در حین برگزاری بازی‌های المپیک تابستانی 1972 در مونیخ (آلمان غربی)، 11 عضو تیم المپیک اسرائیل توسط گروهی از سربازان انتقام‌جوی فلسطینی تحت عنوان سازمان سپتامبر سیاه، گروگان گرفته شدند. طی یک حمله آزادسازی نافرجام توسط پلیس آلمان غربی 9 نفراز ورزشکاران اسرائیل، یک پلیس و 5 نفر از گروگان‌گیران توسط گلوله‌های پلیس آلمان غربی کشته شدند. از آن واقعه? آزادسازی نافرجام، اکنون به نام کشتار مونیخ یاد می‌شود.

تروریسم

در زمان بازی‌های المپیک تابستانی سال 1996 در آتلانتا، جورجیا، ایالات متحده، انفجار بمبی در المپیک پارک سنتینال باعث کشته شدن 2 نفر و زخمی شدن بیش از صد نفر شد. گفته می‌شود بمب گذار اریک رابرت رودلف بوده‌است که اکنون در سوپرمکس در فلورنس، کلورادو در حبس ابد بسر می‌برد؛ با این حال چندین تئوری توطئه در این مورد وجود دارد.

المپیک زمستانی 2002 در شهر سالت لیک، ایالات یوتا، ایالات متحده آمریکا، اولین سری از بازیهای المپیک زمستان بود که پس از حملات 11 سپتامبر 2001 برگزار شد. از آن زمان تاکنون شرایط امنیتی سختی بر روی بازیهای المپیک اعمال می‌شود تا از فعالیت‌های تروریستی احتمالی جلوگیری شود.

سیاست

سیاست نیز در چند مورد در بازیهای المپیک اختلال ایجاد کرد که اولین آنها در بازیهای المپیک تابستانی 1936 در برلین رخ داد. حزب نازی آلمان از این بازیها بعنوان حربه‌ای تبلیغاتی استفاده کرد. در این بازیها لو زلانگ با کمکی که به جسی اونز (دونده و پرنده سیاه پوست) در مسابقه پرش طول کرد، باعث شد او اول شود و خود در جایگاه دوم ایستاد و بدین گونه روح ورزشکاری را در بازیهای المپیک به نمایش گذاشت. جسی اونز در این مسابقات بر خلاف تصورات رایج در مورد برتری نژاد سفید، که به ویژه از سوی ناسیونال سوسیالیست‌های آلمانی مطرح شد، با کسب 4 مدال طلا یکی از نقاط اوج ورزش سیاهان و جنبش ضد تبعیض نژادی را رقم زد.

اتحاد جماهیر شوروی تا بازیهای المپیک تابستانی 1952 در هلسینکی در این بازیها شرکت نکرده بود. در عوض این کشور بازیهایی بین‌المللی به نام اسپارتاکاید را از سال 1928 به راه انداخته بود. بسیاری از ورزشکاران عضو اتحادیه‌های کارگری یا احزاب کمونیست یا هواداران آن‌ها بازیهای المپیک را تحریم نموده یا از حضور در آن منع می‌شدند و در عوض در بازیهای اسپارتاکاید شرکت می‌کردند.

ماجرای سیاسی دیگری که در مقیاس کوچکتری اتفاق افتاد مربوط یه بازیهای المپیک تابستانی 1968 در مکزیکوسیتی است. دو ورزشکار آمریکایی رشته دو و میدانی به نام‌های تامی اسمیت و جان کارلوس بخاطر پیروزی در مسابقات دو 200 متر به نشانه جنبش حمایت از حقوق سیاهان سلام نظامی با مشت‌های گره خورده دادند. در پاسخ رئیس کمیته بین‌المللی المپیک (آی او سی) اوری براندیژ از کمیته ملی المپیک ایالات متحده آمریکا خواست که این دو ورزشکار را به کشورشان باز گرداند و گرنه تیم دو و میدانی این کشور را اخراج خواهد کرد. مقامات ورزشی آمریکایی نیز ناگزیر آن دو را به کشور بازگرداند.

در پاسخ به این حرکت و رویکرد سیاست گریزانه کمیته بین‌المللی المپیک در سال 1973 تعدادی از ملت‌های تازه به استقلال رسیده، در حرکتی به نام گانفوا بازیهای کشورهای تازه شکل یافته با نام گانفوا را آغاز کردند که به صراحت طرفدار دخالت سیاست در ورزش بود. آی او سی اعلام کرد که شرکت کنندگان در بازیهای گانفوا حق حضور در بازیهای المپیک را ندارند.

آفریقای جنوبی هم از سال 1964 تا 1992 به دلیل مخالفت برخی از کشورها با سیاست آپارتاید در این کشور از حضور در بازیهای المپیک محروم شده بود.

در سال‌های 1999 تا 2002 حضور ورزشکاران اهل کشور افغانستان در المپیک و میدانهای جهانی و آسیایی به حالت تعلیق درآمد. پس از سقوط رژیم طالبان در سال 2001 افغانستان دوباره در بازیهای المپیک تابستانی 2004 حضور یافت.

تحریم

بدلیل سرکوبی شورش مجارستانی‌ها توسط پیمان ورشو کشورهای هلند، اسپانیا، سویس المپیک ملبورن 1956 را تحریم کردند. کشورهای کامبوج، مصر، عراق و لبنان نیز به‌دلیل بحران کانال سوئز این بازیها را تحریم کردند.

در 1972 و 1976 جمع کثیری از کشورهای آفریقایی برای اجبار IOC به محروم کردن آفریقای جنوبی، رودزیا، نیوزیلند تهدید به تحریم بازیها کردند. IOC در دو مورد اول همکاری کرد، اما در المپیک 1976 اقدامی نکرد، زیرا تهدید تحریم از سوی تیم راگبی نیوزیلند به آفریقای جنوبی بود و راگبی جزو بازیهای المپیک محسوب نمی‌شد. با شروع بازیها کشورهای تهدیدکننده تیم‌های خود را به کشورشان بازگرداندند، در حالیکه برخی از ورزشکاران آفریقای جنوبی رقابت خود را آغاز کرده بودند. با این ورزشکاران که به اجبار دولتهایشان مجبور به ترک دهکده المپیک بودند همدردی شد. با این حال در خارج از آفریقا با این حرکت دولتها به سردی برخورد شد. 21 کشور آفریقایی باضافه کشور گواناکو به‌دلیل تحریم نشدن نیوزلند از المپیک، بازیهای مونترال را تحریم کردند.

همچنین در سال 1976، بدلیل فشارهایی که از سوی جمهوری خلق چین اعمال شد، کانادا به تیم اعزامی از جمهوری چین (تایوان) اعلام کرد که این تیم نمی‌تواند تحت نام «جمهوری چین» در المپیک تابستانی مونترال بازی کند، با این حال توافق شد که تایوان از پرچم و سرود ملی جمهوری خلق چین استفاده کند. تایوان مخالفت کرد و تا المپیک لس‌آنجلس در سال 1984 در این بازیها حضور نیافت، تا اینکه بار دیگر با نام «چین تایپه» و با پرچم مخصوص خود بازگشت.

در المپیک مسکو در سال 1980 و المپیک لس‌آنجلس در سال 1984 طرفین درگیر در جنگ سرد بازیهای یکدیگر را تحریم کردند.

ایالات متحده بهمراه 64 کشور دیگر از جمله ایران، المپیک مسکو در سال 1980 را به‌دلیل حمله شوروی به افغانستان تحریم کردند؛ این در حالی‌ست که تنها 16 کشور غربی در بازیهای المپیک مسکو حضور یافتند. بدلیل این تحریم فقط 80 کشور در این المپیک حضور یافتند. از سال 1956 تاکنون این کمترین تعداد کشور حاضر در المپیک بوده‌است.

اتحاد جماهیر شوروی و 14 عضو بلوک شرق (بجز رومانی) هم در دوره? بعدی المپیک یعنی در المپیک لس‌انجلس در سال 1984 با عنوان این مطلب که امنیت ورزشکارانشان تامین نیست در المپیک لس‌آنجلس در سال 1984حضور نیافتند. تحریم کنندگان بازیهای المپیک سال 1984 همزمان با المپیک لس‌آنجلس در سال 1984در ماه‌های ژوئیه-اوت در مسکو بین خودشان بازی‌هایی موسوم به جام دوستی را انجام دادند. جمهوری اسلامی ایران به دلیل تغییر مکان مسابقات از تهران به لس‌آنجلس به دلیل انقلاب اسلامی المپیک لس‌آنجلس در سال 1984 را تحریم کرد.(جمهوری‌اسلامی‌ایران تنها کشوری‌ست که هر دو المپیک (1980 و 1984) را تحریم کرده‌است.)

در سال 1988 کره شمالی در اعتراض به اینکه با کره جنوبی میزبان مشترک نشده است، در المپیک سئول شرکت نکرد. سه کشور دیگر کوبا، اتیوپی، نیکاراگوئه (بدلیل مشکلات اقتصادی و عدم توانایی فرستادن ورزشکاران) همگی از حضور در بازیها انصراف دادند، اما برای اینکه توسط IOC تحریم نشوند، رسماً اعلام کردند که این بازی‌ها را تحریم کرده‌اند.

ایران بعد از انقلاب اسلامی، همواره مسابقات خود را با اسرائیل بایکوت کرده‌است،(ایران این‌کار را به‌طور واضح انجام نمی‌دهد و از راه‌های مشابه استفاده می‌کند، تا از تحریم توسط کشورهای دیگر خود را برهاند.) در المپیک 2004 در آتن، جودوکار ایرانی آرش میر اسماعیلی به عمد با پرخوری زیاد و افزایش وزن بیش‌از حدمجاز از مسابقه با حریف اسرائیلیِ خود (ایهود واکس) محروم شد. چنین اتفاقی در تاریخ برگزاری مسابقات المپیک بی‌سابقه بوده است.

در المپیک 2008 پس از آنکه معلوم شد دولت چین 800هزار مترمربع از جنگل‌های استوایی و در معرض انقراض استان پاپوآی اندونزی را برای بازیهای المپیک 2008 (به‌قیمت یک میلیارد دلار) خریده‌است، گروه‌های طرفدار محیط زیست المپیک 2008 را تحریم کردند.




موضوع مطلب :

پنج شنبه 95 مرداد 21 :: 11:43 عصر

داروهای نیروزا

یکی از مهمترین مشکلات پیش روی المپیک (و بطور کلی رقابت‌های ورزشی بین‌المللی)، استفاده از داروهای نیروزا است. از اوایل قرن بیستم، بسیاری از ورزشکاران برای تقویت عملکرد خود به استفاده از دارو رو آوردند. به عنوان مثال، برنده دو ماراتن در المپیک تابستانی 1904 توسط مربی خود حتی در حین مسابقه از استریکنین و کنیاک استفاده کرده بود.

با شدت گرفتن استفاده از این روش‌ها، به تدریج این آگاهی پدید آمد که چنین روش‌هایی در ورزش سالم نیستند.

اولین و آخرین مورد مرگ در اثر استفاده از داروهای نیروزا در المپیک، در سال 1960 رخ داد. در میدان دوچرخه‌سواری رم، کنت انه‌مارک دانمارکی از دوچرخه‌اش به زمین خورد و پس از آن فوت کرد. بررسی پزشکی قانونی نشان داد که مرگ وی در اثر استفاده از امفتامین بوده‌است.

در اواسط دهه 60، فدراسیون‌های ورزشی استفاده از داروهای نیروزا را منع کردند و در سال 1967، کمیته بین‌المللی المپیک نیز همین رویه را دنبال کرد.

اولین ورزشکار المپیک که آزمایش دوپینگش مثبت بود، هانس گونار لیلینوال سوئدی بود که در رشته پنجگانه مدرن شرکت کرده بود و به دلیل استعمال الکل، مدال برنز خود را از دست داد. طی 38 سال بعدی، هفتاد و سه ورزشکار دیگر نیز به سرنوشت وی دچار شدند که در میان آنان چندین برنده مدال نیز حضور دارد. مشهورترین رد صلاحیتی که به خاطر دوپینگ صورت گرفت، مربوط به بن جانسون دونده دو سرعت از کانادا بود. او در المپیک 1988 سئول برنده دو صد متر شد اما جواب آزمایش استانوزولول وی مثبت شد.

با وجود انجام آزمایش‌ها، بسیاری از ورزشکاران بدون اینکه گیر بیافتند به استفاده از مواد نیروزا ادامه دادند. در سال 1990، اسنادی فاش شد که نشان می‌داد بسیاری از ورزشکاران زن آلمان شرقی به عنوان بخشی از سیاست‌های دولت کشورشان به دستور مربیان خود از آنابولیک استروید استفاده کرده‌اند.

در اواخر دهه نود، کمیته بین‌المللی المپیک در حرکتی سازمان‌یافته‌تر علیه دوپینگ دست به اقدام زد که این حرکت به تشکیل آژانس جهانی مبارزه با دوپینگ در سال 1999 منجر شد. درالمپیک تابستانی اخیر در سال 2000 و المپیک زمستانی 2002، معلوم شد که این نبرد هنوز پایان نیافته‌است چراکه بسیاری از مدال‌آوران رشته‌های وزنه‌برداری و اسکی میدانی، به دلیل استفاده از داروهای نیروزا رد صلاحیت شدند.

اخیراً، در المپیک زمستانی 2006، تنها یک ورزشکار در آزمایش دوپینگ مردود شد و مدالش لغو شد. در تنها مورد دیگر، سطح هموگلوبین 12 نفر دیگر بالا تشخیص داده شد و جریمه آن یک تعلیق 5 روزه به دلیل ملاحظات بهداشتی بود.

در طی این بازیها، کمیته بین‌المللی المپیک برای اولین بار طرح آزمایش خون را به اجرا گذاشت.

جنبش المپیک

چندین سازمان در برقراری بازیهای المپیک نقش دارند. آنها در کنار هم نهضت المپیک را شکل می‌دهند. قوانین و راهکارهایی که این سازمانها بر اساس آن فعالیت می‌کنند در بخش المپیک عنوان شده‌اند.

کمیته بین‌المللی المپیک (IOC) که اکنون ژاک روژ ریاست آنرا بر عهده دارد، قلب نهضت المپیک را تشکیل می‌دهد. از این کمیته به عنوان دولت المپیک یاد می‌شود، زیرا کار حل و فصل مشکلات، تصمیم گیریهای حیاتی مانند انتخاب میزبان مسابقات و برنامه ریزی برای المپیک بر عهده این کمیته‌است.

سه سازمان در سطحی تخصصی کمیته المپیک را تشکیل می‌دهند:

در حال حاضر نهضت المپیک 202 عضو NOC و 35 عضو IF دارد. OCOGها قبل از هر المپیک تشکیل می‌شوند و پس از خاتمه آن و کامل شدن گزارش‌ها کتبی منحل می‌گردند.

به بیان دیگر نهضت المپیک متشکل از هر شخص و ارگانی است که در المپیک نقش دارند، مثل هیئت‌های داوری ورزش ملی، ورزشکاران، رسانه‌ها و حمایت کنندگان بازی‌های المپیک.

نکوهش

اغلب بازی‌های المپیک در شهرهای اروپایی و آمریکای شمالی برگزار شده‌اند و تنها چند دوره معدود از بازیها در مکان‌های دیگر بوده که این مکان‌ها نیز محدود به شهرهای آسیای شرقی می‌شود. تمامی پیشنهادهای برگزاری المپیک از سوی آفریقا و آمریکای جنوبی رد شده‌اند. بسیاری بر این باورند که بازیهای المپیک باید در مناطق فقیرتر دنیا نیز برگزار شود. اقتصاددانان به این نکته اشاره می‌کنند که سرمایه گذاریهای عظیم زیربنایی می‌تواند شهرهای فقیر تر را پس از برگزاری بازیها به شهرهایی با تولید ناخالص داخلی بیشتر تبدیل کند.

IOC اغلب مورد انتقاد قرار گرفته‌است که چرا سازمانی انعطاف نا پذیر است و تعدادی از اعضای آن حتی تا زمان مرگ عضو باقی می‌مانند. در این میان خوان آنتونیو سامارانش رئیس IOC بیش از دیگران مورد انتقاد قرار گرفته‌است. تحت ریاست او نهضت المپیک رشد چشمگیری داشته است؛ این درحالیست که نهضت همچنان مستبد و فاسد باقی‌مانده‌است. از مواردی که از او انتقاد شده‌است یکی ارتباطات او با دولت فاشیستی سابق در اسپانیا و دیگری دوره ریاست اوست (21 سال---تا سن 81 سالگی).

در سال 1998 مشخص شد که چند عضو آی‌اسی از کمیته برنامه‌ریزی برای المپیک زمستانی 2002 رسوایی در قرعه کشی المپیک زمستانی 2002 تا سالت‌لیک‌سیتی در ایالت یوتا را به عنوان میزبان بازی‌ها انتخاب کنند. طی تحقیقاتی که از سوی IOC صورت گرفت، 4 عضو آن استعفا دادند و 6 عضو دیگر اخراج شدند.

این رسوایی باعث بروز اصلاحات جدیدی شد تا رویه انتخاب شهر میزبان تغییر کرده و مسئله رشوه‌گیری دیگر رخ ندهد. همچنین ورزشکاران فعال‌تر و قدیمی نیز توانستند به IOC راه یابند و شرایط عضویت نیز محدود شد.

برنامه‌ای مستند از BBC در ماه اوت سال 2004 با عنوان پانوراما: "فروش بازی‌ها " پخش شد که به بررسی رشوه گیری در فرایند پیشنهاد میزبانی برای المپیک تابستانی 2012 اختصاص داشت. این برنامه نشان داد که چگونه می‌توان به اعضای IOC رشوه داد تا به نفع شهر خاصی برای میزبانی رای دهند. در این برنامه 2 شخصی که مخصوصا به آنها اشاره شد ایوان اسلاوکو از بلغارستان و مطلب احمد کنسول المپیک آسیا بود. با این حال آنها این اتهامات را رد کردند. برخی دیگر ادعا کردند که مقامات رسمی با رشوه دادن به اعضای IOC باعث شدند شهر تورین برای المپیک زمستانی 2006 انتخاب شود و شهر سیون سوییس انتخاب نشد.

نهضت المپیک همچنین متهم به حفاظت بیش از حد از نماد المپیک شده‌است.(آنها مخصوصا برای هرگونه ترتیبی از 5 حلقه خواهان حق کوپی رایت اختصاصی شده‌اند). این نهضت حتی در برابر مسائلی که هیچ ارتباطی با ورزش ندارند مثل بازی «افسانه پنج حلقه» جبهه گیری کردند.




موضوع مطلب :

پنج شنبه 95 مرداد 21 :: 11:41 عصر

جشن‌ها

مراسم بازگشایی

مشعل المپیک در سال 1980

جدای از عناصر سنتی، کشور میزبان هم نمایش‌های هنری از رقص و تئاتر مرسوم در آن کشور را اجرا می‌کند.

عناصر سنتی بسیاری در مراسم افتتاحیه بازیهای المپیک حضور دارند. مراسم معمولاً با برافراشتن پرچم کشور میزبان و اجرای سرود ملی آن کشور آغاز می‌شود. بخش سنتی جشن با رژه ملت‌ها شروع می‌شود که در آن ورزشکاران هر کشور به ترتیب در استادیوم رژه می‌روند. ورزشکار برجسته هر کشور پرچم آن کشور را در جلوی گروه ورزشکاران آن کشور حمل می‌کند.

به طور سنتی (که از المپیک تابستانی 1928 شروع شد) یونان بدلیل موقعیت تاریخی خود به عنوان مبدا بازیهای المپیک، اولین کشور و کشور میزبان، آخرین کشوری هستند که رژه می‌روند. (استثنائاً در سال 2004 که المپیک در آتن برگزار شد، یونان آخرین کشوری بود که رژه رفت؛ با این حال پرچم یونان جلوتر از بقیه حمل شد.) دیگر کشورهای شرکت کننده بر اساس حروف الفبای زبان اصلی کشور میزبان و اگر زبان آن کشور به حروف لاتین نباشد، بر اساس حروف الفبای انگلیسی رژه می‌روند. در المپیک تابستانی 1992 در بارسلونا هر دو زبان اسپانیایی و زبان کاتالان زبان رسمی بازیها بودند، اما بدلیل عوامل سیاسی در حاشیه استفاده از زبان کاتالان، کشورها به ترتیب بر اساس حروف الفبای زبان فرانسوی وارد شدند.

پس از رژه کشورها، ابتدا رئیس کمیته المپیک کشور میزبان سخنرانی می‌کند وپس از آن رئیس IOC سخنرانی کرده و در انتهای سخنرانی خود رهبر کشور میزبان را معرفی می‌کند که پس از سخنرانی رئیس IOC رسماً المپیک را افتتاح می‌کند. در برخی موارد اشخاص دیگری به جای رهبر کشور میزبان المپیک را افتتاح می‌کنند. دو مثال از این مطلب به ایالات متحده بر می‌گردد. در سال 1960 معاون رئیس جمهور ریچارد نیکسون بجای دوایت آیزنهاور رئیس جمهور بازیهای المپیک زمستانی 1960 را در دره اسکو در کالیفرنیا افتتاح کرد بار دیگر در سال 1980 والتر ماندیل، معاون رئیس جمهور بجای رئیس جمهور جیمی کارتر بازیهای المپیک زمستانی1980 را در لیک پلاسید، نیویورک افتتاح کرد. علی‌رغم این افتخار برگزاری بازیها به شهر اعطا می‌شود و نه به کشور.

پس از آن پرچم المپیک را وارد استادیوم می‌کنند و در حالیکه سرود المپیک در حال اجرا است، آنرا برافراشته می‌کنند. سپس حمل کنندگان پرچم هر کشور به دور یکدیگر حلقه زده و جایگاه مانندی را درست می‌کنند که در وسط آن یک ورزشکار (از زمان المپیک تابستانی 1920) و یک داور (از زمان المپیک تابستانی 1972) سوگند المپیک را یاد می‌کنند که بر طبق قوانین باز ی کرده و داوری می‌کنند. در آخر مشعل المپیک وارد استادیوم می‌شود و پس از آنکه از دست هر ورزشکار عبور کرد به آخرین حمل کننده مشعل می‌رسد که معمولاً ورزشکاری مطرح از کشور میزبان است. او آتش را در جایگاه مخصوص خود در استادیوم روشن می‌کند. (آتش المپیک از زمان المپیک تابستانی 1928 روشن بوده‌است، اما حمل امدادی مشعل از المپیک تابستانی 1936 آغاز شده‌است) از زمان المپیک تابستانی 1920 پس از جنگ جهانی اول، 68 سال است که پس از روشن شدن شعله المپیک کبوترها را به نشانه صلح رها می‌کنند. اما پس از اینکه چند کبوتر در آتش المپیک در زمان افتتاح المپیک تابستانی 1988 سوختند، این کار متوقف شد.

مراسم افتتاحیه در فضای باز اجرا می‌شود، اما قرار است در المپیک زمستانی 2010 این مراسم در فضای سبز در استادیوم BC برگزار شود.

مراسم پایانی

نشانه‌های تاریخی بسیاری نیز در زمان برگزاری مراسم اختتامیه، یعنی پس از اتمام تمامی مسابقات ورزشی، به اجرا گذاشته می‌شود. در ابتدا حمل کنندگان پرچم از هر یک از کشورهای شرکت کننده در یک ردیف وارد استادیوم می‌شوند، اما در پشت آنها تمامی دیگر ورزشکاران بدون هیچ نشانه یا دسته بندی خاصی رژه می‌روند. این سنت از بازیهای تابستانی 1956 و به پیشنهاد دانش‌آموزی از ملبورن اجرا می‌شود. به پیشنهاد او با این کار ورزشکاران جهان در کنار یکدیگر «یک ملت» خواهند بود. (در 2006 ورزشکاران با هموطنان خود وارد استادیوم شدند و در ادامه جشن همه با هم مخلوط شدند.)

پرچم سه کشور هر یک در هر بار همزمان با نواخته شدن سرود ملی کشورشان در میله‌های پرچم به اهتزاز درآمده‌است. پرچم یونان (که افتخار خاستگاه مسابقات المپیک را یدک می‌کشد)، پرچم کشور میزبان و سر انجام پرچم کشوری که میزبان مسابقات المپیک تابستانی یا زمستانی در سال آینده خواهد بود. (استثنائاً در سال 2004 که مسابقات المپیک در آتن برگزار شد، تنها یک پرچم؛ یعنی پرچم یونان به اهتزاز در آمد.)

طی مراسمی موسوم به ‹ مراسم آنتورپ ›، (علت این نام گذاری آن است که این سنت در خلال المپیک تابستانی 1920 در شهر آنتورپ برای اولین بار اجرا شد) شهردار شهری که مسابقات را سازماندهی کرده‌است، یک پرچم مخصوص المپیک را حمل می‌کند و آن را به رئیس کمیته ملی المپیک می‌رساند. رئیس کمیته ملی المپیک پس از دریافت پرچم المپیک، آن را به شهردار شهری که میزبان مسابقات المپیک است، می‌دهد. شهردار نیز پس از دریافت پرچم، آن را هشت مرتبه می‌چرخاند. از این پرچم‌ها 3 عدد بیشتر وجود ندارد و این 3 پرچم با همه دیگر پرچمها فرق دارند؛ تفاوت این پرچمها با سایر پرچم‌ها در آن است که دور آن پرچم‌های 3 گانه یک حاشیه 6 رنگی وجود دارد و نیز آن پرچم‌ها توسط روبان‌های 6 رنگی به میله پرچم بسته شده‌اند.

پس از به اهتزاز درآمدن این 3 پرچم سنتی، کشور میزبان با اجرای هنرمندانه صحنه‌هایی از رقص و نمایش خاص سرزمینش به معرفی خود می‌پردازد. این سنت از زمان مسابقات 1976 شروع شد.

پس از سخنرانی رئیس کمیته برگزاری مسابقات المپیک کشور میزبان، رئیس کمیته ملی المپیک به ایراد سخنرانی می‌پردازد و در پایان سخنرانی خود رسماً مسابقات را خاتمه می‌بخشد. مشعل المپیک خاموش می‌شود و در حالی که سرود المپیک نواخته می‌شود، پرچم المپیک که در مراسم افتتاحیه به اهتزاز درآمده بود، از میله پرچم پایین کشیده می‌شود و به بیرون از ورزشگاه برده می‌شود.

اهدای مدال

به گفته پروفسور افتخاری رابرت کی بارنی، بنیانگذار مرکز بین‌المللی مطالعات المپیک در دانشگاه وسترن انتاریو، ایدهِ برپایی سکوی مدال برای ورزشکاران برنده، ایده‌ای کانادایی است که از سال 1930 در انتاریو بوجود آمد.

مقاله 25 صفحه‌ای پروفسور بارنی در «مجله بین‌المللی مطالعات المپیک» نشان می‌دهد که از سکوی مدال ابتدا در مسابقات امپراتوری انگلیس در سال 1930 (اکنون بازیهای مشترک‌المنافع)در همیلتون استفاده شد و پس از آن در بازیهای المپیک تابستانی 1932 در لس آنجلس و بازیهای زمستانی در لیک پلاسید.

نمادهای المپیک

Association of National Olympic Committees.svg

نهضت المپیک نمادهای بسیاری دارد که بیشتر آنها نشاندهنده ایده‌ها و ایده‌آل‌های کوبرتین هستند. معروفترین نما در این میان حلقه‌های المپیک است. این پنج حلقه در هم بافته شده نمادی از اتحاد میان پنج قاره‌است.(آمریکا یک قاره محسوب شده‌است). این پنج حلقه در پنج رنگ روی زمینه سفید در پرچم المپیک کشیده شده‌اند. رنگ‌های سفید (رنگ زمینه)، قرمز، آبی، سبز، زرد و سیاه بگونه‌ای انتخاب شده‌است که هر کشوری حداقل یکی از این رنگ‌ها را در پرچم ملی خود دارد. پرچم المپیک در سال 1914 انتخاب شد، اما اولین بار در آنتورپ، 1920 برافراشته شد. این پرچم برای هر یک از جشنهای بازیها برافراشته می‌شود.

اشعار رسمی المپیک «Citius, Altius, Fortius»عبارتی لاتین به معنی «سریعتر، بالاتر، قدرتمندتر» است. ایده‌های کوبرتین بیش از همه در آیین المپیک نمود دارد:

مهمترین مسئله در بازیهای المپیک حضور در آن است، نه برنده شدن. همانگونه که در زندگی مهمترین اصل تلاش است نه پیروزی، اصل مهم فتح کردن نیست، بلکه خوب جنگیدن است.""

آتش المپیک در جایگاه مخصوص المپیک روشن می‌شود و مشعل آن را دوندگان بصورت امدادی حمل می‌کنند. این آتش نقش مهمی در مراسم افتتاحیه بازی می‌کند. با اینکه مشعل از قبل در تاریخ بوده‌است، اما حمل امدادی آن از 1936 اغاز شد.




موضوع مطلب :

پنج شنبه 95 مرداد 21 :: 11:40 عصر

رشته‌های ورزشی در المپیک

مسابقات المپیک تابستانی 2004 در 28 رشته ورزشی برگزار شد. اگر هر رشته ورزشی، از قبیل ورزش‌های آبی، به طور جداگانه شمرده می‌شد، شمار رشته‌های ورزشی به 37 می‌رسید. 9 رشته ورزشی در برنامه نخستین المپیک جای داشتند و در تمام دوره‌های بعد نیز برگزار شده‌اند: دو و میدانی، دوچرخه‌سواری، شمشیربازی، ژیمناستیک، وزنه برداری، تیراندازی، شنا و کشتی. اگر مسابقات قایقرانی در سال 1896 به سبب شرایط نامناسب جوی لغو نمی‌شد، این ورزش نیز به فهرست ورزش‌های آن المپیک افزوده می‌شد.

آخرین المپیک زمستانی در 7 رشته ورزشی برگزار شد و اگر بخواهیم هر رشته ورزشی، از قبیل اسکیو اسکیت را به طور جداگانه بشماریم، باید بگوییم با 15 رشته ورزشی برگزار شد. از میان این رشته‌ها، اسکی بیرون از جاده، اسکیت بازی نمایشی، هاکی روی یخ، عملیات مرکب اسکاندیناویایی، پرش با اسکی، و اسکیت سرعت در برنامه همگی المپیک‌های زمستانی قرار داشته‌است. افزون بر آن اسکیت نمایشی و هاکی روی یخ حتا قبل از ظهور مسابقات المپیک زمستانی، بخشی از مسابقات المپیک تابستانی بود و تیم‌ها در این زمینه با یکدیگر به رقابت می‌پرداختند.

در سال‌های اخیر، کمیته ملی المپیک به منظور جلب توجه تماشاگران چندین ورزش دیگر را نیز به برنامه مسابقات افزوده‌است. به عنوان مثال می‌توان به اسنو بورد و والیبال ساحلی اشاره کرد. رشد المپیک همچنین باعث می‌شود که ورزش‌های کم طرفدار مانند پنج‌گانه مدرن یا ورزش‌های پرهزینه (قایقرانی آب‌های آرام) جایگاه خود را ر برنامه المپیک از دست بدهند. کمیته ملی المپیک تصمیم گرفته‌است از سال 2012 بیسبال و سافت‌بال را از برنامه مسابقات المپیک خارج کند.

مطابق ماده 48?1 منشور المپیک، هر دوره مسابقات المپیک تابستانی باید با دست‌کم 15 ورزش برگزار شود. کمیته ملی المپیک پس از نشست صد و چهاردهم (114) خود در (مکزیک 2002)، تصمیم گرفت برنامه المپیک تابستانی را به حداکثر 28 ورزش، 301 مسابقه و 10500 ورزشکار محدود کند. مسابقات المپیک عبارت است از ورزش‌هایی که تحت نظارت فدراسیون‌های بین‌المللی قرار دارد و فهرست آن در ماده 64 منشور المپیک آمده‌است. رای دو سوم اعضای کمیته ملی المپیک لازم است تا بتوان منشور المپیک را اصلاح کرد و یک فدراسیون رسمی را به جایگاه المپیک ارتقا داد و آن رشته ورزشی را برای گنجاندن در برنامه المپیک واجد شرایط تلقی کرد. ماده 47 منشور المپیک می‌گوید: تنها ورزش‌های المپیکی را می‌توان در برنامه المپیک گنجاند.

کمیته بین‌المللی المپیک در نخستین جلسه‌ای که پس از هر المپیاد برگزار می‌کند به بررسی در مورد برنامه المپیک می‌پردازد. برای آنکه بتوان نام ورزشی را در برنامه المپیک نوشت، به رای اکثریت اعضا نیاز است. بر اساس قوانین فعلی، هر یک از ورزش‌های المپیک که برای قرار گرفتن در مسابقات المپیک خاصی انتخاب نشده‌اند، کماکان ورزش المپیک محسوب می‌شوند و ممکن است در مسابقات آتی به شرط حصول رای اکثریت در برنامه المپیک جای گیرند. در هفدهمین جلسه کمیته ملی المپیک در سنگاپور، 26 ورزش برای قرار گرفتن در برنامه المپیک 2012 لندن انتخاب شدند.

تا سال 1992 ورزش‌های نمایشی نیز در برنامه المپیک قرار داشتند. هدف از گنجاندن این ورزش‌ها در برنامه المپیک آن بود که این ورزش‌ها بتوانند تماشاچیان بیشتری برای خود جذب کنند؛ اما برندگان ورزش‌های نمایشی قهرمان رسمی المپیک محسوب نمی‌شدند. در پاره‌ای اوقات ورزش‌های نمایشی تنها ورزش‌هایی بودند که در کشور میزبان طرفدار داشتند، اما ورزش‌هایی که در سطح بین‌المللی مطرح بوده‌اند نیز در المپیک به نمایش در می‌آمدند. شماری از ورزش‌های نمایشی از جمله بدمینتون و تکواندو سرانجام به عنوان ورزش‌های مدال گیر و رسمی وارد برنامه المپیک شدند.

دوستاری و حرفه‌ای گری در المپیک

مدارس خصوصی انگلیس درنیمه دوم قرن نوزدهم تاثیر و نفوذ زیادی بر بسیاری از ورزشها داشت. این مدارس به شکل گیری قوانین کمک کردند و تاثیر فوق العاده زیادی بر هیات‌های حاکمه این ورزشها داشتند.

آنها این باور یونان باستان و روم را تقویت بخشیدند که ورزش بخش مهمی از آموزش را تشکیل می‌دهد و این نگرشی بود که در یک ضرب المثل قدیمی خلاصه شده بود: ‹‹ عقل سالم در بدن سالم›› یا به لاتین mens sana in corpore sano. با توجه به این روح و خلقیات، شرکت کردن در ورزش مهم تر از پیروزی در میدان مسابقه بود؛ چرا که جامعه خواهان آن بود که نجیب زادگان تبدیل به آدم‌های همه فن حریف شوند؛ نه اینکه الزاماً در هر حوزه و زمینه سرآمد و بهترین باشند. نفرت و انزجار طبقات مختلف از ‹‹تجارت›› بر شدت و حدت این باور افزوده بود. خانه والدین محصلان مدارس خصوصی ورودی ویژه و جداگانه‌ای برای نجیب زادگان داشت؛ چرا که تجار و نجیب زادگان از لحاظ طبقه اجتماعی در یک ردیف و پایه قرار نمی‌گرفتند. مدارس خصوصی نفوذ و دخالت زیادی در شکل گیری و رشد تیمهای ورزشی و مسائل مربوط به آنها از قبیل مجموعه قوانین فوتبال بریتانیا و کریکت و هاکی روی چمن داشته‌اند. مضاف بر آن، عادات مدارس خصوصی انگلیس تاثیر بسیار زیادی بر پیر دو کوبرتن (پایه‌گذار المپیک) داشت. کمیته بین‌المللی المپیک از نماینده مجمع مدیران مدارس خصوصی انگلیس دعوت به عمل آورد تا در جلسات اولیه آنها حضور یابد. اعضای مجمع مدیران مدارس رابرت لافان مدیر مدرسه چلتنهام را به عنوان نماینده خود برای حضور در جلسات کمیته بین‌المللی المپیک انتخاب کردند. در سال 1897 او یکی از اعضای کمیته بین‌المللی المپیک شد و پس از اولین حضور کمیته در لندن که به سال 1904 اتفاق افتاد، این نماینده منتخب نقش بسیار حیاتی و سرنوشت سازی در شکل گیری انجمن المپیک بریتانیا داشت که یک سال پس از آن تاسیس شد.

به نظر کوبرتن ورزشکاران باید نجیب زاده باشند. در ابتدا این گونه تصور می‌شد که تنها ورزشکاران آماتور دارای این خصلت هستند؛ ورزشکاران حرفه‌ای اجازه نداشتند در بازی‌های المپیک حضور یابند. مربیان شمشیر بازی، که انتظار می‌رفت خود نجیب زاده باشند، از این قاعده مستثنی بودند. استثنا قائل شدن در مورد حرفه‌ای‌ها باعث به وجود آمدن منازعه و جنجال بسیاری در سراسر تاریخ معاصر المپیک شده‌است.

هنگامی که معلوم شدجیم تورپی قهرمان پنج‌گانه مدرن و دهگانه المپیک 1912 قبل از به دست آوردن مدال‌هایش به صورت نیمه حرفه‌ای بیسبال بازی می‌کرده‌است، عناوین قهرمانی‌اش از وی گرفته شد. اما در سال 1983 کمیته بین‌المللی المپیک از روی ملاحظات انسانی عنوان قهرمانی اش را به او پس داد. اسکی بازان سوئیسی و اتریشی در حمایت از مربیان خود که به سبب درآوردن پول از طریق ورزش و قرار گرفتن در ردیف ورزشکاران حرفه‌ای از شرکت در مسابقات المپیک زمستانی 1936 محروم شده بودند، آن مسابقات را تحریم کردند.

رفته رفته برای بسیاری روشن شد که قوانین آماتوریسم از رده خارج شده‌اند. با این حال کمیته بین‌المللی المپیک به قوانین سنتی مربوط به آماتوریسم پایبند ماند. در دهه هفتاد شرایط آماتوریسم از منشور المپیک حذف شد و تصمیم‌گیری در مورد حضور حرفه‌ای‌ها در هر رشته ورزشی، به فدراسیون بین‌المللی هر ورزش محول شد. مثال بارز این تغییر جهت، تیم رویایی آمریکا بود که از ستارگان گرانقیمت اتحادیه ملی بسکتبال تشکیل شده بود و در سال 1992 قهرمان المپیک شد. از سال 2004 به بعد تنها رشته‌ای که در آن هیچ ورزشکار حرفه‌ای شرکت نمی‌کند بوکس است (البته با تعریفی ساده از آماتوریسم، چراکه بوکسرها هم از کمیته‌های ملی المپیک کشور خود جوایز نقدی دریافت می‌کنند)؛ در فوتبال مردان تعداد بازیکنان بالای 23 سال در هر تیم نباید بیشتر از 3 نفر باشد.

مقررات تبلیغات حداقل در زمین بازی، هنوز هم بسیار سختگیرانه‌است هر چند که رسمی بودن «حامیان مالی المپیک» پدیده‌ای عادی است. ورزشکاران تنها مجازند که نام لباس‌ها و لوازم ورزشی را بر روی لباس‌های خود داشته باشند. اندازه این نام‌ها نیز محدودیت دارد.

قهرمانان و مدال‌آوران المپیک

دارنده 10 عنوان المپیک از جمله: بازیهای میان‌دوره‌ای، ری ایوری را می‌توان یکی از موفق‌ترین ورزشکارانی دانست که در عصر حاضر در مسابقات المپیک شرکت کرده‌است.

ورزشکاران (یا تیم‌هایی) که در هر رشته به مقام اول، دوم یا سوم می‌رسند مدال دریافت می‌کنند. به برندگان اول «مدال طلا» اهدا می‌شود. (اگرچه تا سال 1912 این مدال‌ها از طلای خالص بودند، اما در حال حاضر از نقره طلاکاری شده ساخته می‌شوند. برندگان دوم مدال نقره دریافت می‌کنند و به ورزشکاران رتبه سوم، مدال برنز اهدا می‌شود. در برخی رقابت‌ها که در یک دور مسابقه تک‌حذفی صورت می‌گیرد (از جمله بوکس)، ممکن است مقام سوم مشخص نشود که در این حالت هر دو بازنده مرحله نیمه نهایی مدال برنز دریافت می‌کنند. رسم اهدای مدال به سه شرکت‌کننده برتر از سال 1994 رایج شد؛ در المپیک 1896 تنها به دو مقام اول و دوم مدال‌های نقره و برنز اهدا شد و این در حالیست که در 1900 مدالهای متنوعی اعطا شدند. با این وجود در المپیک 1904 نیز به نفرات اول مدال نقره اهدا می‌شد، که همین امر 1906 آتن را به اولین دوره‌ای تبدیل کرد که در آن سه مدال اهدا می‌شد. علاوه بر این از سال 1948 به بعد، به ورزشکارانی هم که رتبه‌های چهارم، پنجم و یا ششم را دریافت می‌کنند گواهینامه‌هایی اهدا می‌شود که بصورت رسمی از آنها با عنوان «دیپلم پیروزی» یاد می‌شود. از سال 1976، این گواهینامه‌ها به کسانی که مدال دریافت کرده‌اند نیز اهدا می‌شوند. از سال 1984 دیپلم پیروزی به رتبه‌های هفتم و هشتم نیز اهدا می‌شود تا اطمینان حاصل شود کلیه بازندگان رقابت‌های مرحله یک‌چهارم نهایی که در آنها ساختار تک-حذفی حاکم است دیپلم پیروزی را کسب کرده‌اند تا بدین ترتیب نیاز به برگزاری مسابقات دلجویی (یا بالفظ رسمی «رده‌بندی») با هدف مشخص کردن نفر پنجم از بین هشت نفر مرتفع شود. (جالب اینکه رتبه مذکور هنوز هم در بسیاری از مسابقات حذفی محل اختلاف است). در المپیک 1896 نیز این گواهینامه‌ها اهدا می‌شدند اما در آن زمان، این گواهینامه‌ها به همراه مدال به نفرات اول و دوم اهدا می‌شد. مدال‌ها و دیپلم‌های یادبود که از لحاظ طراحی با مدال‌ها و دیپلم‌های ذکر شده متفاوت هستند نیز به ترتیب به شرکت کنندگانی که مقامی پایین‌تر از سوم و هشتم را کسب کرده‌اند اهدا می‌شود. در المپیک تابستانی 2004 آتن، به سه نفر اول علاوه بر مدال تاج گل نیز اهدا شد.

از آنجا که رقابت‌های المپیک هر چهار سال یکبار برگزار می‌شوند، عموم مردم و ورزشکاران این رقابت‌ها را از رقابت‌های قهرمانی جهان و سایر رقابت‌های بین‌المللی که بصورت سالانه برگزار می‌شوند مهمتر و ارزشمندتر می‌دانند. بسیاری از ورزشکاران پس از کسب قهرمانی المپیک، در کشورهای خود و یا حتی در سطح جهانی، به قهرمان یا فردی مشهور تبدیل شده‌اند.

تنوع رشته‌های ورزشی و نیز تفاوت‌های عمده‌ای که از المپیک 1896 تا کنون ایجاد شده، قضاوت در این مورد که کدام ورزشکار موفق‌ترین ورزشکار در کل تاریخ المپیک بوده را سخت می‌کند. به علاوه با توجه به اینکه کمیته بین‌المللی المپیک دیگر رقابت‌های میان مدتی را ترتیب نمی‌دهد اینکار بسیار پیچیده‌تر شده‌است. اما اگر بخواهیم با توجه به تعداد رتبه‌های کسب شده این مقایسه را انجام دهیم، ورزشکاران زیر جزء موفق‌ترین‌ها به شمار می‌آیند (در امتیازات ری ایوری دو مدال طلا مربوط به رقابت‌های میان مدتی هستند.)

رده‌بندی مدال فردی در تمام دوره‌ها

رده‌بندی مدال کشوری

در حالیکه شمار مدال‌های هر کشور ثبت می‌شود، کمیته بین‌المللی المپیک هیچ «برنده» مشخصی را اعلام نمی‌کند. برخی رسانه‌ها همچون روزنامه‌ها و حتی سایت کمیته بین‌المللی المپیک در طی بازیها، در فهرستی مدال‌های تیم‌ها را بطور غیر رسمی پیگیری می‌کنند. روال متداول اینست که ترتیب کشورها با توجه به مدال‌های طلایی که کسب کرده‌اند مشخص می‌شود اما مشخص کردن ترتیب کشورها با توجه به تعداد کل مدال‌ها نیز صورت می‌گیرد.

منابع مختلفی نیز کل مدال‌ها و یا تعداد کل مدال‌های کسب شده از گذشته تا کنون را معیار قرار می‌دهند. این جداول ممکن است گمراه کننده باشند، چراکه کشورهایی چون ایالات متحده آمریکا از آغاز بطور مرتب و پیوسته در رقابت‌های المپیک شرکت کرده‌اند در حالیکه ممکن است برخی کشورهای دیگر یا بطور پیوسته شرکت نکرده باشند و یا اینکه شمار مدال‌های آنها به عنوان یک کشور بین کدهای کمیته بین‌المللی المپیک پخش شده باشد.




موضوع مطلب :

پنج شنبه 95 مرداد 21 :: 11:36 عصر

درباره وبلاگ


با سلام خدمت شما بازدیدکننده گرامی ، خوش آمدید به سایت من . این سایت با به روز کردن مطالب خود باعث می شود اطلاعات شما بازدید کننده گرامی ارتقا یابد لطفا برای هرچه بهتر شدن مطالب این وب سایت ، ما را از نظرات و پیشنهادات خود آگاه سازید یا از طریق فرم تماس سایت یا ازطرق ایمیل Amirmohammad.omumi@yahoo.com ما را در بهتر شدن کیفیت مطالب یاری کنید.
پیوندها
نویسندگان
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 0
  • بازدید دیروز: 19
  • کل بازدیدها: 2298084
فرم تماس
نام و نام خانوادگی
آدرس ایمیل
امکانات دیگر

مرداد 95 - از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ
پربازدیدترین مطالب

کد پربازدیدترین

کلیه حقوق این وبلاگ برای از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ محفوظ است