سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ
بزرگ ترین سایت مطالب ودانلود
به سایت از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ خوش آمدید
جوزف جان تامسون
تمبر یادبود جوزف تامسون - انتشار در سال 2001 - گینه
متولد 18 دسامبر 1856
منچستر , لانکشایر
مرگ 30 اوت 1940 (83 سال)
کمبریج
ملیت بریتانیایی
رشته فعالیت فیزیک
محل کار دانشگاه کمبریج
استاد راهنما جان استرات
دلیل شهرت مدل تامسون
کشف الکترون و ایزوتوپ
پراکندگی تامسون
طیف‌سنجی جرمی
کار بر روی خواص الکتریکی گازها
جوایز Nobel prize medal.svgجایزه نوبل فیزیک (1906)
مدال کاپلی (1914)
امضا
امضای جوزف جان تامسون

جوزف جان تامسون (به انگلیسی: Sir Joseph John "J. J." Thomson)‏ ‏ فیزیکدان انگلیسی بود که در سال 1906 جایزه نوبل فیزیک را به خاطر کار بر روی خواص الکتریکی گازها به دست آورد.

وی همچنین پدر جرج پاجت تامسون بود که او هم در سال 1937 نوبل فیزیک را گرفت.

علاوه بر تامسون، میلیکان نیز از سال 1906 تا 1913 به مدت هفت سال با روشی متفاوت به اندازه گیری بار الکترون پرداخت.

آزمایش تامسون (محاسبه نسبت بار به جرم الکترون)

در آزمایش تامسون از اثر میدان الکتریکی و میدان مغناطیسی استفاده شده‌است. دستگاهی که در این آزمایش مورد استفاده قرار گرفته‌است از قسمتهای زیر تشکیل شده‌است:

الف ) اتاق یونش که در حقیقت چشمه تهیه الکترون با سرعت معین می‌باشد بین کاتد و آند قرار گرفته‌است. در این قسمت در اثر تخلیه الکتریکی درون گاز ذرات کاتدی ( الکترون ) بوجود آمده بطرف قطب مثبت حرکت می‌کنند و با سرعت معینی از منفذی که روی آند تعبیه شده گذشته وارد قسمت دوم می‌شود. اگر بار الکتریکی کیو تحت تاثیر یک میدان الکتریکی بشدت ای قرار گیرد، نیروییکه از طرف میدان بر این بار الکتریکی وارد می‌شود برابر است با:

F= q.E

در آزمایش تامسون چون ذرات الکترون می‌باشند کیو مساوی منفی ای بنابراین:

F= -eE

از طرف دیگر چون شدت میدان ای در جهت پتانسیلهای نزولی یعنی از قطب مثبت بطرف قطب منفی است بنابراین جهت نیروی اف در خلاف جهت یعنی از قطب منفی بطرف قطب مثبت می‌باشد. اگرایکس فاصله بین آند و کاتد باشد کار نیروی اف در این فاصله برابر است با تغییرات انرژی جنبشی ذرات . از آنجاییکه کار انجام شده در این فاصله برابراست با مقدار بار ذره در اختلاف پتانسیل موجود بین کاتد وآند بنابراین خواهیم داشت

ev0 =½m0v2

که در آن وی اختلاف پتانسیل بین کاتد و آند ای بار الکترون وی سرعت الکترون و m0 جرم آن می‌باشد. بدیهی است اگر v0 زیاد نباشد یعنی تا حدود هزار ولت رابطه فوق صدق می‌کند یعنی سرعت الکترون مقداری خواهد بود که می‌توان از تغییرات جرم آن صرفنظ نمود . بنابراین سرعت الکترون در لحظه عبور از آند بسمت قسمت دوم دستگاه برابر است با:

v = √(2e v0/ m0)

ب) قسمت دوم دستگاه که پرتو الکترونی با سرعت v وارد آن می‌شود شامل قسمتهای زیر است :

1- یک خازن مسطح که از دو جوشن A وB تشکیل شده‌است اختلاف پتانسیل بین دو جوشن حدود دویست تا سیصد ولت می‌باشد اگر پتانسیل بین دو جوشن را به v1 و فاصله دو جوشن را به d نمایش دهیم شدت میدان الکتریکی درون این خازن E = v1/d خواهد بود که در جهت پتانسیلهای نزولی است.

2- یک آهنربا که در دو طرف حباب شیشه‌ای قرار گرفته و در داخل دو جوشن خازن: یک میدان مغناطیسی با شدت B ایجاد می‌نماید . آهنربا را طوری قرار دهید که میدان مغناطیسی حاصل بر امتداد ox امتداد سرعت - و امتداد oy امتداد میدان الکتریکی - عمود باشد.

پ) قسمت سوم دستگاه سطح درونی آن به روی سولفید آغشته شده که محل برخورد الکترونها را مشخص می‌کند.

وقتی الکترو از آند گذشت و وارد قسمت دوم شد اگر دو میدان الکتریکی و مغناطیسی تاثیر ننمایند نیرویی بر آنها وارد نمی‌شود لذا مسیر ذرات یعنی پرتو الکترونی مستقیم و در امتداد ox امتداد سرعت ) خواهد بود و در مرکز پرده حساس p یعنی نقطه p0 اثر نورانی ظاهر می‌سازد.

اگر بین دو جوشن خازن اختلاف پتانسیل v1 را برقرار کنیم شدت میدان الکتریکی دارای مقدار معین E خواهد بود و نیروی وارد از طرف چنین می‌دانی بر الکترون برابر است با FE = e E این نیرو در امتداد oy و در خلاف جهت میدان یعنی از بالا به پایین است.

میدان مغناطیسی B را طوری قرار می‌دهند که برسرعت v عمود باشد . الکترون در عین حال در میدان مغناطیسی هم قرار می‌گیرد و نیرویی از طرف این میدان بر آن وارد می‌شود که عمود بر سرعت و بر میدان خواهد بود . اگر این نیرو را بصورت حاصلضرب برداری نشان دهیم برابر است با:

FM = q.(VXB)

در اینجا q = e پس:

FM = q.(VXB)

و مقدار عددی این نیرو مساوی است با F = e v B زیرا میدان B بر سرعت v عمود است یعنی زاویه بین آنها 90 درجه و سینوس آن برابر واحد است. اگر میدان B عمود بر صفحه تصویر و جهت آن بجلوی صفحه تصویر باشد امتداد و جهت نیروی FM در جهت oy یعنی در خلاف جهت FE خواهد بود. حال میدان مغناطیسی B را طوری تنظیم می‌نمایند کهFE = FM گردد و این دو نیرو همدیگر را خنثی نمایند. این حالت وقتی دست می‌دهد که اثر پرتو الکترونی روی پرده بی تغییر بماند پس در این صورت خواهیم داشت:

FM = FE

       e.v.B = e E
       v = E/ B 

چون مقدار E و B معلوم است لذا از این رابطه مقدار سرعت الکترون در لحظه ورودی به خازن بدست می‌اید . حال که سرعت الکترون بدست آمد میدان مغناطیسی B را حذف می‌کنیم تا میدان الکتریکی به تنهای بر الکترون تاثیر نماید . از آنجاییکه در جهت ox نیرویی بر الکترون وارد نمی‌شود و فقط نیروی FE بطور دائم آنرا بطرف پایین می‌کشد لذا حرکت الکترون در داخل خازن مشابه حرکت پرتابی یک گلوله در امتداد افقی می‌باشد و چون سرعت الکترون را نسبتاً کوچک در نظر می‌گیریم معادلات حرکت الکترون ( پرتو الکترونی ) در دو جهت ox و oy معادلات دیفرانسیل بوده و عبارت خواهد بود از

m0(d2x /dt2)/span>=0 در امتداox

 m0d2y /dt2)=e. E      در امتداoy 

با توجه به اینکه مبدا حرکت را نقطه ورود به خازن فرض می‌کنیم اگر از معادلات فوق انتگرال بگیریم خواهیم داشت:

y=(1/2)(e.E)t2/m0

x=v.t

معادلات فوق نشان می‌دهد که مسیر حرکت یک سهمی است و مقدار انحراف پرتو الکترونی از امتداد اولیه (ox) در نقطه خروج از خازن مقدار y در این لحظه خواهد بود . اگرطول خازن را به L نمایش دهیم x = L زمان لازم برای سیدن به انتهای خازن عبارت خواهد بود از t = L / v اگر این مقدار t را در معادله y قرار دهیم مقدار انحراف در لحظه خروج از خازن به دست می‌آید:

Y = ½ e( E/m0) ( L/ v )2

    e/ m0 = ( 2y/ E ) ( v/ L )2

که در آن v سرعت الکترون که قبلاً بدست آمده‌است. L و E بترتیب طول خازن و شدت میدان الکتریکی که هر دو معلوم است پس اگر مقدار y را اندازه بگیریم بار ویژه یا e/m0 محاسبه می‌شود.

پس از خروج الکترون از خازن دیگر هیچ نیرویی بر آن وارد نمی‌شود بنابراین از آن لحظه به بعد حرکت ذره مستقیم الخط خواهد بود و مسیر آن مماس بر سهمی در نقطه خروج از خازن است . اگر a فاصله پرده از خازن یعنی D P0 باشد می‌توانیم بنویسیم:

P0P1 = y + DP0 tgθ

tgθ عبارتست از ضریب زاویه مماس بر منحنی مسیر در نقطه خروج از خازن و بنابراین مقدار یست معلوم پس باید با اندازه گرفتن فاصله اثر روی پرده( P0 P1) به مقدار y رسید و در نتیجه می‌توانیم e/ m0 را محاسبه نماییم.

مقداری که در آزمایشات اولیه بدست آمده بود 108×7/1 کولن بر گرم بود مقداریکه امروزه مورد قبول است و دقیقتر از مقدار قبلی است برابر 108×7589/1 کولن بر گرم است.




موضوع مطلب :

جمعه 92 مهر 5 :: 7:23 عصر

درباره وبلاگ


با سلام خدمت شما بازدیدکننده گرامی ، خوش آمدید به سایت من . این سایت با به روز کردن مطالب خود باعث می شود اطلاعات شما بازدید کننده گرامی ارتقا یابد لطفا برای هرچه بهتر شدن مطالب این وب سایت ، ما را از نظرات و پیشنهادات خود آگاه سازید یا از طریق فرم تماس سایت یا ازطرق ایمیل Amirmohammad.omumi@yahoo.com ما را در بهتر شدن کیفیت مطالب یاری کنید.
پیوندها
نویسندگان
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 81
  • بازدید دیروز: 58
  • کل بازدیدها: 2317809
فرم تماس
نام و نام خانوادگی
آدرس ایمیل
امکانات دیگر

درموردجوزف جان تامسون - از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ
پربازدیدترین مطالب

کد پربازدیدترین

کلیه حقوق این وبلاگ برای از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ محفوظ است