از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ بزرگ ترین سایت مطالب ودانلود
شعر یوسف رحیمی برای اربعین حسینی کاروان می رسد از راه، ولی آه چه دلگیر چه دلتنگ چه بی تاب دل سنگ شده آب ، از این نالهی جانکاه زنی مویه کنان ، موی کنان خسته، پریشان، پریشان و پریشان شکسته ، نشسته ، سر تربت سالار شهیدان شده مرثیه خوان غم جانان همان حضرت عطشان همان کعبهی ایمان همان قاری قرآن ، سر نیزهی خونبار همان یار ، همان یار ، همان کشتهی اعدا. کاروان می رسد از راه ، ولی آه نه صبری نه شکیبی نه مرهم نه طبیبی عجب حال غریبی ندارند به جز ماتم و اندوه حبیبی ندارند به جز خاطر مجروح نصیبی ز داغ غم این دشت بلاپوش به دلهاست لهیبی به هر سوی که رفتند نه قبری نه نشانی فقط می وزد از تربت محبوب همان نفحهی سیبی که کشانده ست دل اهل حرم را. کاروان می رسد از راه و هرکس به کناری پر از شیون و زاری کنار غم یاری سر قبر و مزاری یکی با تب و دلواپسی و زمزمه رفته به دنبال مزار پسر فاطمه رفته یکی با دل مجروح و با کوهی از اندوه به دنبال مه علقمه رفته یکی کرب و بلا پیش نگاهش سراب است و سراب است دلش در تب و تاب است و این خاک پر از خاطره هایی ست که یک یک همگی عین عذاب است و این بانوی دلسوختهی خسته رباب است که با دیدهی خونبار و عزاپوش خدایا به گمانش که گرفته ست گلش را در آغوش و با مویه و لالایی خود می رود از هوش: «گلم تاب ندارد حرم آب ندارد علی خواب ندارد» یکی بی پر و بی بال دل افسرده و بی حال که انگار گذشته ست چهل روز بر او مثل چهل سال و بوده ست پناه همه اطفال پس از این همه غربت رسیده ست به گودال همان جا که عزیزش همان جا که امیدش همان جا که جوانان رشیدش همان جا که شهیدش در امواج پریشان نی و دشنه و شمشیر در آن غربت دلگیر شده مصحف پرپر و رفته ست سرش بر سر نیزه و تن بی کفن او، سه شب در دل صحرا رها مانده خدایا.
چهل روز شکستن چهل روز بریدن چهل روز پی ناقه دویدن چهل روز فقط طعنه و دشنام شنیدن چه بگویم؟ چهل روز اسارت چهل روز جسارت چهل روز غم و غربت و غارت چهل روز پریشانی و حسرت چهل روز مصیبت چه بگویم؟ چهل روز نه صبری نه قراری نه یک محرم و یاری ز دیاری به دیاری عجب ناقه سواری فقط بود سرت بر سر نی قاری زینب چه بگویم؟ چهل روز تب و شیون و ناله ز خاکستر و دشنام ز هر بام حواله و از شدت اندوه و با خاطر مجروح جگر گوشهی تو کنج خرابه همان آینهی فاطمه جا ماند سه ساله چه بگویم؟ چهل روز فقط شیون و داغ و غم و درد فراق و فراق و ... فراق و ... چه بگویم؟ بگویم، کدامین گله ها را؟ غم فاصله ها را؟ تب آبله ها را؟ و یا زخم گلوگیر ترین سلسله ها را؟ و یا طعنهی بی رحم ترین هلهله ها را؟ و یا مرحمت دم به دم حرمله ها را؟
چهل روز صبوری و صبوری غم و ماتم دوری و صبوری و تا صبح سری کنج تنوری و صبوری نه سلامی نه درودی کبودی و کبودی عجب آتش و خاکستر و دودی و کبودی به آن شهر پر از کینه و ماتم چه ورودی و کبودی در آن بارش خونرنگ سر نیزه تو بودی و کبودی گذر از وسط کوچهی سنگی یهودی و کبودی و در طشت طلا گرم شهودی و چه ناگاه چه دلتنگ غروبی ، چه چوبی عجب اوج و فرودی و کبودی خدایا چه کند زینب کبری! برای دین اشعار دیگربرای امام حسین (ع) به ادامه مطلب مرا جعه کنید.
شعر سید مجتبی شجاع برای امام حسین(ع)
خدایا پیکرم آتش گرفته دل غم پرورم آتش گرفته شهادت نامه را با خون نوشتم ولیکن دفترم آتش گرفته خودم دیدم کنار قتلگاهم که قلب مادرم آتش گرفته خودم دیدم کنار نهر علقم لب آب آورم آتش گرفته خودم دیدم که از تیر سه شعبه گلوی اصغرم آتش گرفته خودم دیدم سکینه داد می زند که عمه چادرم آتش گرفته الا ای خواهرم زینب کجایی لباس دخترم آتش گرفته ز هرم ناله هل من معینم صدایم، حنجرم آتش گرفته شعر عباس خوش عمل کاشانی برای امام حسین(ع)
دل مردان خدا راست ز تو نور حیات
یا قتیل العبرات شده محکم ز مناجات تو ارکان صلات یا قتیل العبرات بابی انت و امی گل گلزار رسول راحت جان بتول مرتضی سیرت و صورت حسن و حمزه صفات یا قتیل العبرات ما ز نور تو رسیدیم به سر منزل عشق ای قرار دل عشق چون تو مصباح هدی هستی و کشتی نجات یا قتیل العبرات... شعر یوسف رحیمی برای امام حسین(ع)
تا خیمهی تقرّب تو پر کشیده ایم تو نور محض و ما ز تبار سپیده ایم
آقا اگر «مَصارِعُ عُشّاق» کربلاست در عاشقی به منزل آخر رسیده ایم
با عطر سیب پیرهنت مست می شویم شیدائی قبیلهی عشق و عقیده ایم
دل بر شکوه جنت الاعلی نبسته ایم وقتی بهشت را به نگاه تو دیده ایم
در بذل جان به راه تو مشتاق تر ز هم عشق تو را به قیمت جان ها خریده ایم
لب تشنه ایم و در صف پیکار میرویم وقتی که چشمه چشمه حقیقت چشیده ایم
کی دست میکشیم از این طوف عاشقی؟ با آنکه صد جراحت شمشیر دیده ایم
جان میدهیم و یک سر مویت نمیدهیم در کربلا حماسهی عشق آفریده ایم
هفتاد و دو صحیفهی با خون نوشته ایم هفتاد و دو کتیبهی در خون تپیده ایم
در جسم ما هنوز تب جانفشانی است «هَل مِن مُعِین» بی کسی ات را شنیده ایم
خورشید نیزه ها شدی و در هوای تو بر روی نیزه مثل ستاره دمیده ایم شعر محمدحسین انصاری نژاد برای امام حسین(ع)
تلفیق خدا و خون فقط پیکر توست
خورشید گلی از چمن حنجر توست شب وقف مدار چشم هایت مولا صبح، آینه ی دستِ بهارآور توست شعر رجب جعفری برای امام حسین(ع)
هم آیه و هم کتاب می گفت حسین
هم لیلی و هم رباب می گفت حسین اعضاء و جوارح قتیل ره عشق در خون خودش خضاب می گفت:حسین شعر یوسف رحیمی برای امام حسین(ع)
این روزها غم تو مرا میکشد حسین شب های ماتم تو مرا میکشد حسین
تا آن دمی که منتقم تو نیامده ست سرخی پرچم تو مرا میکشد حسین
از لحظهی ورودیه تا آخرین وداع هر شب ، محرّم تو مرا میکشد حسین
هنگام پر کشیدن یاران یکی یکی اشک دمادم تو مرا میکشد حسین
داغ علی اصغر و عباس و اکبرت غمهای اعظم تو مرا میکشد حسین
از قتلگاه تو چه بگویم؟ حکایتِ انگشت و خاتم تو مرا میکشد حسین
بر نیزه در مقابل چشمان خواهری گیسوی درهم تو مرا میکشد حسین
سالار سر بریدهی زینب سرم فدات هستی فاطمه! پدر و مادرم فدات
شعر محمدرضا شفیعی کدکنی برای امام حسین(ع)
باز در خاطرهها، یاد تو ای رهرو عشق
شعلة سرکش آزادگی افروخته است یک جهان، بر تو و بر همت و مردانگیات از سر شوق و طلب، دیدة جان دوخته است نقش پیکار تو، در صفحة تاریخ جهان میدرخشد، چو فروغ سحر از ساحل شب پرتواش بر همه کس تابد و میآموزد پایداری و وفاداری، در راه طلب چهر رنگین شفق، میدهد از خون تو یاد که ز جان، بر سر پیمان ازل ریخته شد راست، چون منظرة تابلوی آزادیست که فروزنده به تالار شب آویخته شد رسم آزادی و، پیکار حقیقتجویی همه جا، صفحة تابندة آیین تو بود آنچه بر ملّت اسلام، حیاتی بخشید جنبش عاطفه و نهضت خونین تو بود جان به قربان تو ای رهبر آزادی و عشق که روانت سر تسلیم نیاورد فرود زان فداکاریِ مردانه و جانبازی پاک جاودان بر تو و بر عشق و وفای تو درود! شعر یوسف رحیمی برای ولادت امام حسین(ع)
تا آبشار زلف تو را شب نوشته اند ما را اسیر خال روی لب نوشته اند
در اعتکاف گیسوی تو سالهای سال مشغول ذکر و سجده و یا رب نوشته اند
در مسجد الحرام خم ابروان تو مثل فرشتگان مقرب نوشته اند
در محضر نگاه الهی تو مرا در خیل نوکران مهذَب نوشته اند
شبهای جمعه که دل من مست کربلاست از اشتیاق وصل لبالب نوشته اند
با یک نگاه مادرت اینجا رسیده ایم با این دلی که فاطمه مذهب نوشته اند
از هر چه بگذرم سخن دوست خوشتر است ما را فدای دلبر زینب نوشته اند
من را که بی قرار حرم می کنی بس است اصلا مرا غبار حرم می کنی بس است
شرط نزول کوثر رحمت دعای توست اصلاً تمام خلقت عالم برای توست
بالاتری ز درک تمام جهانیان وقتی که انتهای جهان ابتدای توست
حتی نداشت روح الامین اذن پر زدن آنجا که از ازل اثر رد پای توست
بی حب تو کسی به سعادت نمی رسد رمز نجات اهل زمانه ولای توست
آسوده خاطران هیاهوی محشریم وقتی رضای حضرت حق در رضای توست
فردوس ماست تا به ابد روضة الحسین تنها بهشت اهل ولا ، کربلای توست
در آستانة تو کسی نا امید نیست صحن امیر علقمه دار الشفای توست
از ابتدای صبح ازل فضل می کنی ما را گدای دست اباالفضل می کنی
وقتی که هست دوش نبی آسمان تو یعنی تو از پیمبری و او از آن تو
فرزند خویش را به فدای تو کرده است بسته ست جان حضرت خاتم به جان تو
معلوم کرد نزد همه حرمت تو را با بوسه های دم به دمش بر دهان تو
فرمود هفت مرتبه تکبیر عشق را تا بشنود ترنم عشق از زبان تو
آوای «من أحب حسینا» وزیده است هر روز پنج مرتبه از آستان تو
ما از در حسینیه جایی نمی رویم هستیم تا همیشه فقط در امان تو
هر شب نشسته فطرس اشکم به راه عشق آنجا که صبح می گذرد کاروان تو
این اشکها برای دلم توشه می شود اذن طواف مرقد شش گوشه می شود
حال و هوای قلب من امشب کبوتریست وقتی که کار صحن و سرای تو دلبریست
شبهای جمعه عکس حرم زنده می شود تصویر رقص پرچم و گنبد چه محشریست
ما را اسیر عشق تو کرده، تفضلت با این حساب کار شما ذره پروریست
با تربت تو کام دلم را گشوده اند آقا ارادتم به شما ارث مادریست
در ماتم تو محفل اشک است چشم ما اصلا بنای هیات ما روضه محوریست
ما سالهاست در غم تو گریه میکنیم هم ناله با محرم تو گریه میکنیم شعر سید جلال یاسینی برای ولادت امام حسین(ع)
مژده ای دل که دگر سوم شعبان آمد
موضوع مطلب : درباره وبلاگ ![]() با سلام خدمت شما بازدیدکننده گرامی ، خوش آمدید به سایت من . این سایت با به روز کردن مطالب خود باعث می شود اطلاعات شما بازدید کننده گرامی ارتقا یابد لطفا برای هرچه بهتر شدن مطالب این وب سایت ، ما را از نظرات و پیشنهادات خود آگاه سازید یا از طریق فرم تماس سایت یا ازطرق ایمیل Amirmohammad.omumi@yahoo.com ما را در بهتر شدن کیفیت مطالب یاری کنید. آخرین مطالب
آرشیو وبلاگ پیوندها
نویسندگان
آمار وبلاگ
فرم تماس امکانات دیگر پربازدیدترین مطالب
کد پربازدیدترین |
کلیه حقوق این وبلاگ برای از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ محفوظ است
|