سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ
بزرگ ترین سایت مطالب ودانلود
به سایت از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ خوش آمدید

مقدمه :

درباره سعدی چه می‏توان گفت؟ شاعری بزرگ در عرصه اجمال و راز یا نویسنده‏ای نوآور و خلاق! مردی فرهیخته و فرهنگمند که سودای معرفتش از کویی به کویی و از شهری به شهری می‏کشاند و درد دوری و اشتیاق دیدار غزلخوانش می‏کند! و یا سیاحی که آرزومند دیدار آثار بدیع جهان است و طبعی خوش و روحی سرکش دارد!… باری… سعدی نیز زندگی را در سایه نام دوست محو کرده است…

میراث‌ معنوی‌ سعدی‌ برای‌ فرهنگ‌ ایران‌ و جهان‌ آمیزه‌ای‌ است‌ از همة‌ دستاوردهای‌ نیکو و خردمندانه‌ای‌ که‌ عقل‌ جمعی‌ بشر در آن‌ روزگار بدان‌ دست‌ یافته‌ بود. هند و ایران‌ و جهان‌ عرب‌ و شمال‌ آفریقا ،قلمروی‌ بود  که‌ اندیشة‌ سعدی‌ آنها را در نوردید و از هر بوستانی‌ گلی‌ چید تا گلستانی‌ پررنگ‌ و بوی‌ فراهم‌ آورد که‌ امروز هم‌ رایحة‌ جان‌ پرورش‌ ،مشتاقان‌ بسیار دارد. اما سیاحت‌ سعدی‌ در دنیای‌ روزگار خود ،صرفاً مشاهده‌ تجربیات‌ بشری‌ نیست‌، با چشم‌ بصیرت‌ و تأمل‌ به‌ جهان‌ نگریستن‌ و از آن‌ درس‌ آموختن‌، ویژگی‌ ممتاز مکتب‌ این‌ پیر جهاند دیده‌ است‌. به‌ عبارتی‌ می‌توان‌ اندیشه‌ و آراء سعدی‌ را نمونه‌ای‌ ارجمند از دستاوردهای‌ فکری‌ به‌ حساب‌ آورد که‌ از میراث‌ تمدنی‌ بشری‌ به‌ اندازه‌ کافی‌ سود جسته‌ است‌ و در قید و بند محدوده‌ای‌ خاص‌ باقی‌ نمانده‌ است‌ و با گفتگو و تحقیق‌ از تمدنهای‌ مختلف‌ بهره‌ برده‌، در غوغای‌ غارت‌ و کشتار که‌ اغلب‌ دم‌ فرو بسته‌ بودند تا با پرهیز از «خلاف‌ رأی‌ سلطان‌ رأی‌ جستن‌» جان‌ خویش‌ را به‌  خطر نیندازند، سعدی‌ به‌ زبان‌ ادب‌ ،با حکمرانان‌ به‌ گونه‌ای‌ سخن‌ گفت‌ که‌ کمتر کسی‌ در قلمرو فرهنگ‌ ایران‌ بدین‌ پایه‌ و مایه‌ سخن‌ گفته‌ است‌. او «تلون‌ طبع‌» حاکمان‌ را در کلامی‌ تلخ‌ نکوهش‌ می‌کرده‌ است‌ و در پی‌ کشف‌ معنی‌ و حقیقت‌ زیبایی‌ و خیر در عرصه‌های‌ مختلف‌ حیات‌ انسانی‌، صمیمانه‌ و معرفت‌ شناسانه‌ حضور یافته‌ است‌ و در عین‌ حال‌ که‌ صورت‌ را رها نکرده‌ است‌، اما معنا را به‌ نیکوتر وجهی‌ جلوه‌ داده‌ است‌ .

Saadi shiraz مقاله ای کامل در مورد سعدی

 سعدی‌ آیینه‌ داری‌ است‌ که‌ نه‌ فقط‌ صورت‌ عصر خود را در آثارش‌ باز می‌تاباند، بلکه‌ با شناختی‌ ژرف‌ و دقیق‌ چنان‌ سیمایی‌ از آدمی‌ عرضه‌ می‌دارد که‌ همگان‌ از توانگر و درویش‌ و عارف‌ و عامی‌ می‌توانند تصویر خویش‌ را در آیینه‌ کلام‌ او ببینند و با بهره‌ گرفتن‌ از زیورِ  آموزه‌ها و اندرزهای‌ او، خوی‌ و خصلت‌ و گفتار و رفتار خود را به‌ زیبایی‌ و کمال‌ بیارایند. 

ابتدای زندگی سعدی:

 سعدی تخلص و شهرت «ابو عبدالله مشرف به مصلح» یا «مشرف الدین بن مصلح الدین»، مشهور به «شیخ سعدی» یا «شیخ شیراز» و یا «شیخ» و همچنین معروف به «افصح المتکلمین» است.

شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی یکی از بزرگترین شعرای ایران است که بعد از فردوسی آسمان زیبای ادبیات فارسی را با نور خود روشن ساخت و او نه تنها یکی از بزرگترین شعرای ایران بلکه یکی از بزرگترین سخنوران جهان می باشد . ولادت سعدی در سالهای اول سده هفتم هجری حدودا در سال 606 ه.ق میباشد

خانواده اش از عالمان دین بودند و پدرش از کارکنان دربار اتابک بوده که سعدی نیز از همان دوران کودکی تحت تعلیم و تربیت پدرش قرار گرفت ولی در همان دوران کودکی پدرش را از دست داد و تحت تکفل جد مادری خود قرار گرفت .او مقدمات علوم شرعی و ادبی را در شیراز آموخت و سپس در دوران جوانی به بغداد رفت که این سفرآغاز سفرهای طولانی سعدی بود .

دوران جوانی و سفر به بغداد:

سعدی در بغداد در مدرسه نظامیه مشغول به تحصیل شد که در همین شهر بود که به محضر درس جمال الدین ابوالفرج عبدالرحمن محتسب رسید و از او به عنوان مربی و شیخ یاد می کند . پس از چند سال که او در بغداد به تحصیل مشغول بود شروع به سفرهای طولانی خود کرد که از حجاز گرفته تا روم و بارها با پای پیاده به حج رفت .

. شیخ شیراز دوستی محکمی با دو برادر معروف به صاحب دیوان یعنی شمس الدین محمد و علاء الدین عطا ملک جوینی وزرای دانشمند مغول داشته و آن طور که از سخنان شیخ معلوم است او به تصوف و عرفان اعتقاد داشته و شاید در سلسله متصوفه داخل شده وهم چنین  گفته اند که محلی که امروز مقبره او می باشد خانقاهش بوده است.شیخ شیراز در دوران شاعری خود افراد معدودی را مدح کرده که بیشتر اتابکان سلغری و وزراء فارس و چند تن از رجال معروف زمانش می باشد و بزرگترین  ممدوح سعدی از میان سلغریان اتابک مظفر الدین ابوبکر بن سعد بن زنگی است که سعدی در روزگار این پادشاه به شیراز بازگشته بود و ممدوح دیگر سعد بن ابوبکر می باشد که سعدی گلستان را در سال 656 ه. ق به او تقدیم می کند و دو مرثیه نیز در مرگ این شخص نیز سروده است و از میان ممدوحان ، سعدی شمس الدین محمد و برادرش علاءالدین عطا ملک جوینی را بیش از همه مورد ستایش قرار داده که مدایح او هیچ شباهت به ستایشهای دیگر شاعران ندارد چون نه تملق می گوید و نه مبالغه می کند . بلکه تمام گفتارش موعظه و اندرز است و متملقان را سرزنش می کند و ممدوحان خود را به دادرسی و مهربانی و دلجویی از فقرا و ضعفا و ترس از خدا و تهیه توشه آخرت و بدست آوردن نام نیک تشویق و ترغیب می کند .

از محضر ابوالفرج بن الجوزی و همچنین شهاب الدین عمر سهروردی استفاده‏ها سپس به حجاز و شام رفت و زیارت حج به جا آورد. در شهر شام به وعظ و سیاحت و عبادت پرداخت. در روزگار سلطنت اتابک ابوبکر بن سعد به شیراز بازگشت و در همین ایام دو اثر جاودان بوستان و گلستان را آفرید و به نام «اتابک» و پسرش سعد بن ابوبکر کرد.

پس از زوال حکومت سلغریان، سعدی بار دیگر از شیراز خارج شد و به بغداد و حجاز رفت. در بازگشت به شیراز، با آن که مورد احترام و تکریم بزرگان فارس بود، بنابر مشهور عزلت گزید و در زاویه‏ای به خلوت و ریاضت مشغول شد.

سعدی سفرهای خود را تقریبا در سال 621  – 620 آغاز و حدود سال 655 با بازگشت به شیراز به اتمام رساند که البته درخصوص کشورهایی که شیخ به آنجا سفر کرده علاوه بر عراق ،شام ، حجاز که کاملا درست بوده ،‌هندوستان ،‌غزنین ، ترکستان و آذربایجان و بیت المقدس و یمن و آفریقای شمالی که ذکر کرده اند و اکثر این مطالب را از گفته های خود شیخ استنباط نموده اند ولیکن بنا بر نظر بسیاری از محققین به درستی آن نمی توان اطمینان کرد بخصوص اینکه بعضی از آن گفته ها با شواهد تاریخی و دلایل عقلی سازگار نیست.

این شاعر بزرگ در زمانی دار فانی را وداع گفت که از خود شهرتی پایدار به جا نهاد . سال وفات او را بعضی 691 ه. ق ذکر کرده اند و گروهی معتقدند که او در سال 690 ه. ق وفات یافته که مقبره او در باغی که محل آن نزدیک به سرچشمه نهر رکن آباد شیراز است قرار دارد .

آثار سعدی :

آثار او به دو دسته منظوم و منثور تقسیم می شود که در آثار منثور او مشهورترین آنها که شاهکار سعدی نیز می باشد گلستان است . در آثار منظوم که باز معروفترین و مشهورترین آنها بوستان می باشد که این منظومه شعری در اخلاق و تربیت و وعظ و تحقیق سروده است و شامل 10 باب است که عبارتند از 1- عدل 2- احسان 3- عشق 4- تواضع 5- وفا 6- ذکر 7- تربیت 8- شکر 9ـتوبه 10 –مناجات و ختم کتاب  ، که شاعر تاریخ تمام شدن کتاب را در سال 655 ه .ق بیان کرده است که این کتاب را شاعر قبل از بازگشت به شیراز سروده و آن را به عنوان یک ارمغانی به شهر خود آورده است و هم چنین این کتاب را به ابوبکر بن سعد بن زنگی تقدیم کرده است .

2- مجموعه دوم ازآثار منظوم سعدی قصاید عربی است که کمتر از 700 بیت است که شامل : مدح ، نصیحت و یک قصیده مفصل در مرثیه المستعصم بالله است 3ـ مجموعه سوم شامل قصاید فارسی در موعظه و نصیحت و توحید و مدح پادشاهان و رجال معروف زمان خود می باشد

4- چهارمین آثار او مرثیه هایی است که شامل چند قصیده در مرگ مستعصم بالله و ابوبکر بن سعد بن زنگی و سعدبن ابوبکر و امیر فخرالدین ابوبکر است و یک ترجیع بند بسیار معروف در مرثیه اتابک سعد بن ابوبکر

5- معلمعات و مثلثات 6- ترجیعات 7- طیبات 8- بدایع 9- خواتیم10 ـ غزل قدیم11- صاحبیه که مجموعه ای است از بعضی قطعه های فارسی وعربی که غالبا در مدح شمس الدین صاحب دیوان جوینی است که معروف به صاحیبیه است 12- مجموعه ای از اشعار هزل و دو مثنوی انتقادی شیرین و چند غزل و رباعی است .13- رباعیات  14- مفردات ، و کلیات شیخ عنوانی است که به مجموعه آثار منظوم و منثور داده شده است که تمام این آثار را ابتدا خود شیخ جمع ‌آوری و مرتب نمود ولی بعد از وفات شیخ شخصی به نام علی بن احمد بن ابی بکر بیستون این آثار را مرتب و تنظیم کرد . کتاب گلستان زیباترین کتاب نثر فارسی است و شاید بتوان گفت که در سراسر ادبیات جهانی بی نظیر است و دارای ویژگیهایی است که در هیچ کتاب دیگری نیست . نثری است آمیخته به شعر یعنی برای هر شعر و جمله و مطلبی که به نثر ادا شده یک یا چند شعر فارسی و گاهی عربی به عنوان شاهد آورده است . کتاب گلستان دارای 8 باب است که عبارتند از : 1ـ در سیریت پادشاهان 2ـ در اخلاق درویشان 3ـ در فضیلت قناعت 4ـ در فوائد خاموشی 5ـ در عشق و جوانی 6ـ در ضعف و پیری 7ـ در تاثیر تربیت 8ـ در آداب صحبت .آثار منثور دیگر او عبارت است از : 1ـ مجالس پنجگانه ،‌که شامل ذکر و مواعظ شیخ است . 2ـ رساله ای در پاسخ صاحب دیوان شمس الدین محمد جوینی و جوابهای شیخ است . 3ـ رساله ای در عقل و عشق که سعدی به آن پاسخ گفته است .4ـ نصیحة الملوک که نصایح الملوک هم گفته شده که رساله ای است در باب سیاست .

سعدی، شاعر جهاندیده، جهانگرد و سالک سرزمینهای دور و غریب بود؛ او خود را با تاجران ادویه و کالا و زوار اماکن مقدس همراه می‏کرد. از پادشاهان حکایتها شنیده و روزگار را با آنان به مدارا می‏گذراند.

سفاکی و سخاوتمندان را نیک می‏شناخت و گاه عطایشان را به لقایشان می‏بخشید. با عاشقان و پهلوانان و مدعیان و شیوخ و صوفیان و رندان به جبر و اختیار همنشین می‏شدو خامی روزگار جوانی را به تجربه سفره‏های مکرر به پختگی دوران پیری پیوند می‏زد.

سفرهای سعدی تنها جستجوی تنوع، طلب دانش و آگاهی از رسوم و فرهنگهای مختلف نبود؛ بلکه هر سفر تجربه‏ای معنوی نیز به شمار می‏آمد.

سنت تصوف اسلامی همواره مبتنی بر سیر و سلوک عارف در جهان آفاق و انفس بود و سالک، مسافری است که باید در هر دو وادی، سیری درخور استعداد داشته باشد؛ یعنی سفری در درون و سفری در بیرون.

وارد شدن سعدی به حلقه شیخ شهاب الدین عمر سهروردی خود گواه این مدعاست.

ره‏آورد این سفرها برای شاعر، علاوه بر تجارت معنوی و دنیوی، انبوهی از روایات، قصه‏ها و مشاهدات بود که ریشه در واقعیت زندگی داشت؛ چنان که هر حکایت گلستان، پنجره‏ای رو به زندگی می‏گشاید و گویی هر عبارتش از پس هزاران تجربه و آزمایش به شیوه‏ای یقینی بیان می‏شود. گویی، هر حکایت پیش از آن که وابسته به دنیای تخیل و نظر باشد، حاصل دنیای تجارب عملی است.

شاید یکی از مهمترین عوامل دلنشینی پندها و اندرزهای سعدی در میان عوام و خواص، وجه عینی بودن آنهاست. اگر چه لحن کلام و نحوه بیان هنرمندانه آنها نیز سهمی عمده در ماندگاری این نوع از آثارش دارد.

از سویی، بنا بر روایت خود سعدی، خلق آثار جاودانی همچون گلستان و بوستان در چند ماه، بیانگر این نکته است که این شاعر بزرگ از چه مایه دانایی، توانایی، تجارب اجتماعی و عرفانی و ادبی برخوردار بوده است.

گزیده ای از آثار سعدی (بوستان):

چنان قحط سالی شد اندر دمشق        که یاران فراموش کردند عشق

چنان آسمان بر زمین شد بخیل        که لب تر نکردند زرع و نخیل

نجوشید سرچشمه های قدیم            نماند اب جز آب چشم یتیم

نبودی به جز آه بیوه زنی              اگر بر شدی دودی از روزنی

چو درویش بی رنگ دیدم درخت    قوی بازوان سست و درمانده سخت

نه در کوه سبزی نه در باغ شخ     ملخ بوستان خورده مردم ملخ

درآن حال پیش آمدم دوستی         ازو مانده بر استخوان پوستی

و گرچه بمکنت قوی حال بود     خداوند جاه و زر و مال بود

بدو گفتم ای یار پاکیزه خوی       چه درماندگی پیشت آمد بگوی

بغرید بر من که عقلت کجاست   چو دانی و پرسی سوالت خطاست

نبینی که سختی بغایت رسید       مشقت به حد نهایت رسید

نه باران همی آید از آسمان        نه بر می رود دود فریاد خوان

بدو گفتم آخر ترا باک نیست     کشد زهر جایی که تریاک نیست

گر از نیستی دیگری شد هلاک   ترا هست ،‌بط راز طوفان چه باک

نگه کرد رنجیده درمن فقیه       نگ کردن عالم اندر سفیه

که مردار چه بر ساحل است ای رفیق     نیاساید و دوستانش غریق

من از بینوایی نیم روی زرد        غم بینوایان رخم زرد کرد

نخواهد که بیند خردمند ،‌ریش     نه بر عضو مردم نه بر عضو خویش

یکی اول از تندرستان منم        که ریشی ببینم بلرزد تنم

منغص بود عیش آن تندرست    که باشد به پهلوی بیمار سست

چو بینم که درویش مسکین نخورد    بکام  اندرم لقمه زهر ست و درد

یکی را به زندان درش دوستان      کجا ماندش عیش در بوستان

گزیده ای از آثار سعدی (گلستان):




موضوع مطلب :

سه شنبه 92 تیر 25 :: 12:32 صبح

درباره وبلاگ


با سلام خدمت شما بازدیدکننده گرامی ، خوش آمدید به سایت من . این سایت با به روز کردن مطالب خود باعث می شود اطلاعات شما بازدید کننده گرامی ارتقا یابد لطفا برای هرچه بهتر شدن مطالب این وب سایت ، ما را از نظرات و پیشنهادات خود آگاه سازید یا از طریق فرم تماس سایت یا ازطرق ایمیل Amirmohammad.omumi@yahoo.com ما را در بهتر شدن کیفیت مطالب یاری کنید.
پیوندها
نویسندگان
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 12
  • بازدید دیروز: 66
  • کل بازدیدها: 2333065
فرم تماس
نام و نام خانوادگی
آدرس ایمیل
امکانات دیگر

مقاله ای کامل در مورد سعدی - از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ
پربازدیدترین مطالب

کد پربازدیدترین

کلیه حقوق این وبلاگ برای از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ محفوظ است