از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ بزرگ ترین سایت مطالب ودانلود
موضوع مطلب : سرا: موضوع مطلب : عکس های جالب از مجسمه های شیشه ای موضوع مطلب :
موضوع مطلب :
توماس آلوا ادیسون (11 فوریه 1847 - 18 اکتبر 1931) مخترع و بازرگانی آمریکایی بود. او وسایل متعددی را طراحی یا کامل کرد که مهمترین و معروفترین آنها لامپ الکتریکی است. ادیسون در طول حیات علمی خویش توانست 2500 امتیاز اختراع را در ایالات متحده? آمریکا، بریتانیا،فرانسه و آلمان به نام خود ثبت کند که رقمی حیرتانگیز و باورنکردنی به نظر میرسد. واقعیت این است که بیشتر اختراعات وی تکمیل شده? کارهای دانشمندان پیشین بودند و ادیسون کارمندان و متخصصان پرشماری در کنار خود داشت که در پیشبرد تحقیقات و به سرانجام رسانیدن نوآوریهایش یاریش میکردند. دهنی ذغالی تلفن، ماشین چاپ، میکروفن، گرامافون، دیکتافون،کینتوسکوپ (نوعی دستگاه نمایش فیلم)، دینام موتور و لاستیک مصنوعی از جمله مواد و وسایلی هستند که بدست ادیسون و همکارانش ابداع یا بهینه شدند. ادیسون از اولین مخترعانی بود که توانست با موفقیت بسیاری از اختراعات خود را به تولید انبوهبرساند. دوران کودکی و نوجوانیتوماس ادیسون در شهر میلان ایالت اوهایو متولد شد و سالهای کودکی را در پورتهِرون میشیگان بسر برد.«آل» بیش از یک سال نتوانست به مدرسه برود و دوران نوجوانی را با کارهایی چون فروختن ساندویچ و آبنبات در کنار ریل قطار و یا سبزی فروشی گذراند. او که برای فروش اجناس خود مرتباً با ترن میان پورتهرون و دیترویت در رفت و آمد بود، توانست از شرکت راهآهن نمایندگی توزیع یک روزنامه? دیترویتی را بدست آورد. با پسانداز پول حاصل از فروش روزنامه، آل توانست یک ماشین چاپ دست دوم خریداری کند. او دستگاهش را در یک واگن بارکشی نصب کرد و در سن پانزده سالگی اولین شماره? روزنامه? خود را با نام «ویکلی هرالد» منتشر ساخت. این نشریه که تمام کارهایش را ادیسون خود انجام میداد، نخستین و تنها روزنامهای بود که در یک قطار در حال حرکت حروفچینی و چاپ میشد.در سال 1862 م. وی اتفاقاً با تلگراف که در آن زمان وسیله? نوظهوری بود آشنا شد و با وجود کمشنوایی چندی بعد توانست در اداره? راهآهن بهعنوان تلگرافچی شغلی برای خود بیابد و با تمرین زیاد یکی از چابک دستترین مأموران تلگراف در آمریکا شود. ادیسون هنگامی که فقط بیست و یک سال داشت، اولین اختراع خود را که یک دستگاه الکتریکی شمارش آراء بود عرضه کرد. آن دستگاه فروش نرفت و او تصمیم گرفت که دیگر تا احتیاج و تقاضای عامه ایجاب نکند به فکر اختراع دیگری نیافتد. نخستین پلههای ترقیدر سال 1869 م. ادیسون که اداره? راهآهن را ترک کرده بود، بهعنوان سرپرست فنی به استخدام یک مؤسسه? صرافی بزرگ در نیویورک در آمد. در این مقام او توانست نخستین اختراع موفقش را که نوعی تلگراف چاپی بود، به نام خود ثبت کند. تلگراف ادیسون برخلاف انواع رایج که علائم مورس را به صورت صداهای کوتاه و کشیده به گوش اپراتور میرسانیدند، آنها را به شکل خط و نقطه بر روی نوار کاغذی چاپ میکرد. او حق امتیاز اختراعش را در مقابل چهل هزار دلار به مدیر صرافخانه واگذار کرد و با پول آن در شهر نیوآرک ایالت نیوجرسی یک کارگاه تحقیقاتی برای خود برپا نمود. در محل جدید او علاوه بر تکمیل لوازم جانبی تلگراف، یک سامانه? پیشرفته? نمایشگر اطلاعات بورس را طراحی کرد که سود هنگفتی از آن حاصل آمد.منلو پارکادیسون مدتها این فکر را در سرداشت که کارگاهش را به محل بازتر و بزرگتری منتقل کند. با فراهم شدن سرمایه? کافی، سرانجام در سال 1876 م. در منطقه? «منلوپارک» نیوجرسی یک لابراتوار پژوهشی مجهز بنیاد نهاد و گروهی از افراد لایق و مستعد را به همکاری فراخواند.تأسیس این آزمایشگاه نقطه? عطفی در رشته فعالیتهای ادیسون و از بزرگترین ابتکارهای او به شمار میرود. آزمایشگاه منلو پارک نخستین مؤسسهای بود که منحصراً با هدف تولید و تکمیل ابداعات علمی برپا شد و آن را باید نمونه? اولیه? آزمایشگاههای تحقیقاتی بزرگی دانست که از آن پس تمام صنایع مهم در کنار کارگاههای خود ایجاد کردند. در سایه? نظارت و سازماندهی توماس ادیسون و کار گروهی کارمندان وی صدها اختراع کوچک و بزرگ در این مؤسسه به ثمر رسیدند که البته همگی به نام ادیسون تمام شدند. گرامافوناز قدیم الایام، داشتن وسیلهای که بتوان با آن صدا را ضبط کرد از آرزوهای بشر بودهاست. قبل از آنکه توجه ادیسون به این مقوله جلب شود، لئون اسکوت مارتینویل فرانسوی (1857 م.) و دیگران تحقیقاتی کرده و گامهایی در این راه برداشته بودند؛ اما دستگاههای آنها عملاً ً قابل استفاده نبود زیرا تنها با یک دور گوش دادن، صدای ضبط شده از بین میرفت.
لامپ الکتریکی
سابقه? سیستم روشنایی الکتریکی به اواسط قرن نوزدهم میرسد. در سال 1854 م. هاینریش گوبل نخستین لامپ برق را اختراع کرد که حدود چهارصد ساعت نور میداد اما آن را به نام خود به ثبت نرساند. پس از وی جیمز وودوارد، ویلیام سایر، متیو ایوانز (1875 م.) و جوزف سووان (1878 م.) مدلهای دیگر چراغهای ا لکتریکی را ارائه کردند. کمی پیش از آنکه ادیسون نیز وارد این عرصه? جدید شود، والیس صنعتگر آمریکایی نوعی چراغ برق را روانه? بازارکرده بود که نمونهای از آن به دست ادیسون رسید (1878 م.). دستگاه والیس تشکیل میشد از چارچوبی با یک حباب و دو میله? فلزی متحرک که به هر کدام تکه ذغالی متصل بود. عبور جریان برق از میلهها باعث میشد که دو قطعه ذغال بسوزند و میانشان قوس الکتریکی بسیار درخشانی به رنگ آبی پدیدار شود. این چراغ الکتریکی ابتدایی بازده پایینی داشت زیرا مصرف برق آن زیاد و عمر ذغالهایش کم بود. با این وجود، ادیسون که به اهمیت اختراع والیس پیبرده بود، تصمیم گرفت آن را اصلاح کند و به جای ذغال ماده? مناسب تری بیابد که با برق کمتر مدت درازی روشنایی بدهد و به مرور زمان نسوزد و از بین نرود. پس از یک سال تلاش بیوقفه و آزمایش صدها ماده? گوناگون، سرانجام ادیسون و همکارانش توانستند با خالی کردن هوای داخل حباب و استفاده از نخ معمولی کربونیزه (ذغالیشده) لامپی بسازند که تا چهل ساعت نور بدهد. این موفقیت اولیه موجب شد تا آنها با پشتکار بیشتری به تحقیقات خود ادامه دهند و زمانیکه موفق شدند عمر متوسط چراغ برق را به پانصد ساعت برسانند، ادیسون تشخیص داد که زمان مناسب برای نمایش آن فرا رسیدهاست. او از روزنامهنگاران و صاحبان سرمایه دعوت کرد تا در شب 31 دسامبر 1879 م. برای دیدن اختراع جدیدش به منلوپارک بیایند. به دستور او آزمایشگاه و اطراف آن را با صدها لامپ برق آراستند بطوریکه محوطه? منلوپارک و جاده? منتهی به آن غرق در نور شده بود. ادیسون میهمانان خود را با چیزی روبرو کرده بود که برایشان سابقه نداشت. منظره? لامپهای نورانی بازدیدکنندگان را به شدت تحت تأثیر قرار داد؛ بطوریکه وقتی ادیسون نقشه? خود را برای تأسیس یک کارخانه? بزرگ الکتریسیته در نیویورک مطرح کرد پیشنهادش با استقبال گرم سرمایهداران حاضر روبرو شد. موضوع مطلب :
زندگی ابو موسی، جابر بن حیان، کیمیاگر برجسته? ایرانی، در سال صد هجری شمسی در شهرتوس از توابع خراسان متولد شد. مدت کوتاهی پس از تولدش، پدر او که یک داروساز شناخته شده و پیرو مذهب شیعه بود، به دلیل نقشی که در بر اندازی حکومت اموی داشت، دستگیر شد و به قتل رسید. جابر به نوشتههای باقی مانده از پدرش علاقه مند شد و به ادامه? حرفه? او پرداخت. او با شوق و علاقه به یادگیری علوم دیگر نیز میپرداخت. همین، سبب هجرت او از ایران به عراق شد. گر چه بعضیها گفتهاند که جابر نزد جعفر صادق (امام ششم شیعیان) علمآموزی کرده است اما تحقیقات نشان داده است که این امر غیر ممکن بوده است.کتابها و رسالات متعدد جابر، سالها بعد از او، توجه کیمیاگران اروپایی را به خود جلب کرد. آنها این کتابها را به زبان لاتین ترجمه کردند و سالها از آن به عنوان منبع معتبری استفاده میکردند. به گفته? آنها، این کتابها تاثیر عمیقی بر تغییر و تصحیح دیدگاه کیمیاگران غربی گذاشتهاست. عاقبت، جابر بن حیان، در سال صد و نود و چهار ه.ش (معادل با 815 میلادی) در شهر کوفه? عراق چشم از جهان فروبست. به اتفاق پژوهشگران بر این باورند که صفت کوفی که در روایات بسیاری به دنبال نام جابر آمدهاست، نشانگر زادگاه او نیست، بلکه حاکی از آن است که وی مدتی در کوفه اقامت داشتهاست. در مورد تاریخ دقیق تولد و مرگ و محل تولد وی اختلاف نظر وجود دارد. به گفته? برخی وی متولد سال 100 هجری شمسی و وفات وی در سال 194 هجری شمسی بوده است. برخی نیز او را متولد سال 103 هجری شمسی دانسته و وفات وی را در سال 200 هجری شمسی ذکر کردهاند. با این حال دانشنامه? بریتانیکا وی را متولد سال 721 میلادی و وفات وی را در سال 815 میلادی (نزدیک به هزار و دویست سال پیش) ثبت کرده است. منزلت جابر در علم شیمی جابر نخستین شیمیدان ایرانی است. وی اولین کسی است که به علم شیمی شهرت و آوازه بخشید و بیتردید نخستین مسلمانی است که شایستگی کسب عنوان شیمیدان را دارد. بعضی عقیده بر این دارند که وی عرب بوده اما اینطور نبودهاست. ظاهراً همین بلندی مقام، پرآوازگی و دانش عظیم او موجب شدهاست که بعضی او را مورد قدردانی و ستایش و بعضی دیگر مورد حسادت و کینهتوزی خود قراردهند. اکسیر و عقیده جابر درباره آن عقیده جابراین بود همچنان که طبیعت میتواند اشیا را به یکدیگر تبدیل کند، مانند تبدیل خاک و آب به گیاه و تبدیل گیاه به موم و عسل بهوسیله زنبور عسل و تبدیل قلع به نقره در زیر زمین و … کیمیاگر نیز میتواند با تقلید از طبیعت و استفاده از تجربهها و آزمایشها همان کار طبیعت را در مدت زمانی کوتاهتر انجام دهد. اما کیمیاگر برای اینکه بتواند یک شیء را به شیء دیگر تبدیل کند، بهوسیلهای نیازمند است که اصطلاحاً آن را اکسیر مینامند. اکسیر در علم کیمیا، به منزله دارو در علم پزشکی است. جابر اکسیر را که از آن در کارهای کیمیایی خود استفاده میکرد، ازانواع موجودات سه گانه (فلزات، حیوانات و گیاهان) به دست میآورد. او خود، در این زمینه میگوید: هفت نوع اکسیر وجود دارد:
عقیده جابر درباره فلزات فلزات اصلی هفت تا است: طلا، نقره، مس، آهن، سرب، جیوه و قلع این فلزات به تعبیر جابر اساس صنعت کیمیا را تشکیل میدهند. به عبارت دیگر قوانین علم کیمیا بر این هفت فلز استوار است. با این حال، خود این کانیها از ترکیب دو کانی اساسی، یعنی گوگرد و جیوه بوجود میآیند که به نسبتهای مختلف، در دل زمین، باهم ترکیب میشوند. بنابراین، تفاوت میان فلزات هفتگانه تنها یک تفاوت عرضی وجود دارد نه جوهری که محصول تفاوت نسبت ترکیب گوگرد و جیوه در آن است. اما طبیعت هر یک از گوگرد و جیوه تابع دو عامل زمینی و زمانی است. به عبارت دیگر، تفاوت خاک زمینی که این دو کانی در آن بوجود میآیند و همچنین تفاوت وضعیت کواکب به هنگام پیدایش آنها موجب میشود که طبیعت گوگرد و یا جیوه تفاوت پیدا کند. تعریف جابر از بعضی فلزات و تبدیل آنها
دارای چهار طبع است. ظاهر آن، سرد و تر و نرم و باطنش گرم و خشک و سخت … پس هرگاه صفات ظاهر قلع به درون آن برده شود و صفات باطنی آن به بیرون آورده شود، ظاهرش خشک و در نتیجه قلع به آهن تبدیل میشود.
از چهار طبع پدید آمدهاست که از میان آنها، دو طبع، یعنی حرارت و خشکی شدید به ظاهر آن اختصاص دارد و دو طبع دیگر یعنی برودت و رطوبت به باطن آن. ظاهر آن، سخت و باطن آن نرم است. ظاهر هیچ جسمی به سختی ظاهر آن نیست. همچنین نرمی باطن آن به اندازه سختی ظاهرش است. از میان فلزات جیوه مانند آهن است. زیرا ظاهر آن آهن و باطن آن جیوهاست.
ظاهر آن گرم و تر و باطنش سرد و خشک است. پس جمیع اجسام (فلزات) را به این طبع برگردان. چون طبعی معتدل است.
گرم و خشک است ولی خشکی آن از خشکی آهن کمتر است زیرا طبع اصلی مس، همچون طلا، گرم و تر بودهاست اما در آمدن خشکی بر آن، آن را فاسد کردهاست. لذا با از میان بردن خشکی، مس به طبع اولیه خود برمیگردد.
طبع ظاهری آن سرد و تر و نرم و طبع باطنیاش گرم و خشک و سخت است. بنابراین ظاهر آن، همان جیوه و باطنش آهن است. برای آن که جیوه را به اصل آن یعنی طلا برگردانی، ابتدا باید آن را به نقره تبدیل کنی.
اصل نخست آن، طلا است ولی با غلبه طبایع برودت و یبوست، طلا به درون منتقل شدهاست و در نتیجه ظاهر فلز، نقره و باطن آن طلا گردیدهاست. بنابراین اگر بخواهی آن را به اصلش یعنی طلا برگردانی، برودت آن را به درون انتقال ده، حرارت آن آشکار میشود. سپس خشکی آن را به درون منتقل کن، در نتیجه، رطوبت آشکار و نقره تبدیل به طلا میشود. موضوع مطلب :
شکی نیست که دانشمندان به پیشرفت مستمر جامعه ی امروز کمک بسیاری کرده اند. بعضی از چیزهایی که ما امروز از آن ها بهره مند هستیم مثلاًنیرویبرق،حاصل اختراعات کسی است که زندگی خود را وقف این کار کرده است. بر خلاف سایر مشاغل، دانشمندان به خاطر اینکه از هر چیزی برای تحقیق و نو آوری دست می کشند مشهور هستند. درطول تاریخ از دانشمندان بسیاری یاد شده است که به خاطر اعتقادشان مورد آزار و اذیت قرار گرفتند اما حتا این هم آنها را از قدم برداشتن به سوی پیشرفت باز نداشت. در تلاش برای تجلیل از دانشمندان سراسر دنیا، این مقاله سعی دارد برخی از بزرگترین دانشمندان تاریخ را معرفی کند. ارسطو ارسطو به عنوان برجسته ترین فیلسوف دوران خودش شناخته شده است. او دانش وسیعی در رشته های مختلف داشت، که تنها عده ی کمی از دانشمندان قادر به این کار بوده اند.او دررشته های فیزیک، جانور شناسی، بیولوژی، سیاست، علم اخلاق و منطقعلاوهبررشتههایدیگرنیز نقش داشته است. با وجود اینکه ارسطو صد ها سال پیش از این زندگی می کرده است اماهنوزهمدر عصر حاضرنتیجه ی اقدامات او احساس می شود. سراسحاق نیوتون احتمالاً اسحاق نیوتون هم درست مثل ارسطو، از بزرگترین دانشمندان زمان خودش بوده است. او نیز در زمینه های مختلفی مثل ریاضیات، فیزیک و فلسفه ی طبیعی در کنار سایر رشته ها مهارت زیادی داشت. نیوتون بیشتر به خاطر نقشی که در تلاش و نهایتاً روشن کردن قانون گرانش و سه قانون حرکت داشت شناخته شده است. هیچ نشانه ای در زندگی جوانی این مرد بزرگ دانش وجود نداشت که نشان دهد اویکی از مشهور ترین دانشمندان دنیا خواهد شد ولی او توانست بر تمام موانعی که در برابرش بود غلبه کند و پیروز شود. گالیلو گالیلی (گالیله) تا به امروز گالیله هنوز هم به عنوان کسی که بیشترین سهم را در پیشرفت علم داشته شناخته شده است. با وجود اینکه به خاطر اعتقادش توسط کلیسا مورد آزار و اذیت قرار گرفتاما حتا آن هم او را از انجام اکتشافاتی که در عصر حاضر هم مورد استفاده هستند باز نداشت. او نه تنها یک فیزیکدان بلکه ستاره شناس و فیلسوف هم بود. سهم او در پیشرفت علم، اختراع تلسکوپ و بیان دو قانون اول حرکت را در بر دارد. چارلز رابرت داروین در ادامه، شماره ی چهار چارلز داروین است. هرچند کسانی هستند که در دانشمند بودن او اختلاف نظر دارند. سهم عمده ی او در یافتن منشاء انسان است. او همچنین به خاطر سفرهای بسیاری که دور دنیا برای اثبات نظریه خود انجام داده معروف است. البرت انیشتین با توجه به گذشته ی البرت انیشتین، هیچ کس فکر نمی کرد پسری که تا سه سالگی نمی توانست حرف بزند و تا هشت سالگی نمی توانست بخواند، یکی از بزرگترین دانشمندان تاریخ باشد. با وجود موانعی که در پیش داشت توانست جایزه ی صلح نوبل را به خاطر تلاش هایی که در زمینه ی فیزیک انجام داد، بگیرد. توماس ادیسون هیچ دانشمند دیگری نتوانسته است مثل ادیسون بیش از 1000 اختراع ثبت شده داشته باشد. مثل انیشتین، ادیسون هم در کودکی مشکلات یادگیری داشت. دستگاه گرامافون و لامپ الکتریکی از اختراعات اوست. الساندرو جوزپه آنتونیوآناستاسیو ولتا ولتا که ایتالیایی بود به عنوان یک دانشمند در زمینه ی توسعه ی باتری الکتریکی تلاش کرد. واحد اندازه گیری الکتریسیته “ولت” به یاد او و به خا طر احترام به تلاش های او نام گذاری شده است. استفن هاکینگ بعد از درگذشت البرت انیشتین، کسی فکر نمی کرد که دوره ی دانشمندان گذشته باشد اما استفن هاکینکزبه لیست بزرگترین دانشمندان قرن بیستم اضافه میشود. شهرت او به خاطر نظریه ی انفجار بزرگ و سیاه چاله است. او همچنین در دانشگاه کمبریج به عنوان استاد ریاضیات تدریس کرده است. لوئی پاستور لوئی بیشتر به خاطر تلاش هایی که در زمینه ی پزشکی انجام داده شناخته شده است. نظریه ی جوانه ((germاولین بار بوسیله ی او معرفی شد و در ازآن پس در مطالعات میکرو بیولوژی مورد استفاده قرار می گیرد. سر جاگادیش چاندرا بوز جاگادیش به خاطر اقداماتش در اختراع رادیو و مایکرو ویو مشهور است. او که اولین دانشمند بنگالی (بنگلادشی) است تلاش های بسیاری در زمینه ی پیشرفت علم داشته است. لیست فوق تلاش کرده است که تنها بعضی از بهترین دانشمندان طول تاریخ را معرفی کند و این بدان معنی نیست که دانشمندانی که اینجا ذکر نشده اند در رشته های خاص خود تلاش های ارزنده ای نداشته اند. همچنان که دنیا و تکنولوژی پیشرفت می کند تلاش های بسیاری هم صرف این میشود که وسایل الکترونیکی موجود راکارآمد تر و کم هزینه تر کنند. برای مثال پس از اختراع اینترنت پیشرفت ها ادامه داشته است تا اطمینان حاصل شود که دسترسی به اینترنت نه تنها ارزان تر بلکه ساده تر هم باشد. موضوع مطلب :
در نمودار حجمی فوق ، کره سبز رنگ میدان گرانش کهکشان راه شیری بدون دوران هسته را نشان میدهد . استوانه آبی رنگ ( دیسک ) منطقه و حجمی است که تقریبا تمامی این میدان گرانش به علت دوران هسته در آن تراکم پیدا نموده است و با توجه به شدت میدان اندازه گیری شده بر روی مناطقی از این دیسک ، طبق معادلات مکانیک کلاسیک و نسبیت عام ، کره قرمز رنگ برای اندازه گرانش کهکشان راه شیری پیشنهاد شده است ، که مقدار گرانش آن 10 برابر جرم رویت شده در کهکشان است ، یعنی 90 درصد خطا در محاسبات روز دنیای فیزیک ما انسانها . در واقع میتوانیم به این نتیجه کلی برسیم که اگر سرعت خطی اجرام موجود در هسته کهکشان حول مرکز ، به یک سوم سرعت نور برسد ، شدت میدان گرانش در روی دیسک ایجاد شده 10 برابر خواهد شد ، پدیدهای است که مشاهده میشود و پیدا کردن رابطه ریاضی آن در آینده امکان پذیر خواهد بود . و فعلا چنین به نظر میرسد که چون محیط دایره از رابطه زیر بدست میآید : d=2πr
نیروی جاذبه در هنگام دوران میادین گرانشی با عکس فاصله مابین دو جسم متناسب باشد یعنی : F≈1/r
این تناسب به این معنی است که اگر شعاع یک دایره را دو برابر کنیم ، محیط آن دو برابر خواهد شد . پس اگر فاصله ما از یک مرکز گرانش دوار با سرعت زاویه ای بالا دو برابر شود نیروی گرانشی مابین ما و آن به نصف حالت قبل کاهش پیدا خواهد کرد نه یک چهارم . که معادله گرانش نیوتن به معادله زیر تبدیل خواهد شد . F=Gm1m2/R
که در آن m1 و m2 به ترتیب جرم دو جسم ، R فاصله مرکز دو جسم و G ثابت جهانی گرانش است . که مسلما در این حالت نیروی جاذبه هسته کهکشان نسبت به ستارگان افزایش پیدا کرده و ستارگان میبایست با سرعت زیادی به دور هسته چرخیده تا نیروی گریز از مرکز بیشتری داشته باشند تا بتوانند پیرامون هسته کهکشان تعادل و پایداری داشته باشند . و اینک با برابری نیروی جاذبه و نیروی جانب مرکز خواهیم داشت : و این پدیده شگفت انگیز واقعا مشاهده شده و به عنوان یک اصل پذیرفته شده است ، یعنی سرعت چرخش ستارگان درون کهکشانها با افزایش جرم و حجم کهکشان افزایش داشته و رابطه مستقیم دارد ، همچنین سرعت چرخش در بعضی از مکانهای کهکشان مقداری ثابت میشود . پس با رابطه بالا به راحتی میتوان جرم هسته کهکشانها را با توجه به سرعت چرخش ستارگان برآورد و محاسبه کرد که مسلما با جرم قابل رویت توافق و توازن خواهد داشت . البته این سرعت مربوط به سرعت چرخش ستارگانی است که دور از انتظار بوده و با قوانین گرانش فعلی غیر قابل توجیه و ناسازگار است .
Ep انرژی فوتون طبق معادله پلانک باید چنین توضیح داد که قدرت رصد تلسکوپ هابل میلیونها برابر دید چشم انسان است و این ابزار اپتیکی میتواند کوچکترین تغییرات در نورهای انتشاری را متوجه شود و در بسیاری از موارد برای اینکه این تغییرات برای ما مشهود و مشخص باشد ، مجبوریم تغییراتی در عکسها اعمال نماییم . در این رابطه نظر کلی این است که بجای اینکه خاصیت گرانشی به ماده تاریک قائل شویم باید خاصیت جذب نور به آن بدهیم برای اینکه این گرانش در نهایت هم برای ماده تاریک و هم برای کیهان مشکل ساز خواهد بود . تلسکوپ فضایی هابل یک ابزار اپتیکی است که توانسته است ماده تاریک را در ناحیهای از کیهان ردیابی و شناسایی کند که این موضوع دال بر این واقعیت است که این ماده تاریک با نور برهمکنش دارد که اگر نداشت ، تلسکوپ هابل هرگز نمیتوانست آن را شناسایی کند . عکس ارایه شده توسط تلسکوپ هابل بیانگر جذب نور توسط ماده تاریک است نه انحنای نور توسط ماده تاریک ، که اگر ماده تاریک با آن چگالی کم میتوانست این انحنا را در نور ایجاد کند ، به آن حالت رقیق در فضا شناور نمیماند ، بلکه همانند نوترونها همدیگر را بشدت میربودند و تشکیل یک فوق سیاه چاله را میدادند که تا به امروز چنین چیزی شناخته نشده است . گردباد کاترینا
موضوع مطلب : پدیده دوران میادین گرانشی و توجیه چرخش ستارگان درون کهکشانی ، 90 درصد خطا در محاسبات مکانیک کلاسیک و نسبیت عام
مقدمه : سقوط به مرکز جاذبه شکل فوق سقوط آزاد جسم A به طرف مرکز جاذبه B را نشان میدهد . اگر مرکز جاذبه B را بدون دوران یا با دوران ناچیز در نظر بگیریم ، 1- نیروی وارده به جسم A از طرف میدان جاذبه B و 2- شتاب گرانشی 3- سرعت سقوط جسم و مسافت طی شده در هر لحظه از زمان را میتوانیم از طریق معادلات مکانیک کلاسیک به دست آوریم ، حتی میتوانیم بدانیم که جسم در چه شعاعی از مرکز جاذبه با چه سرعت زاویهای باید چرخش کند تا جذب میدان جاذبه نشده و همواره به دور مرکز جاذبه در حال چرخش باشد . اینک برعکس این موضوع را میتوانیم در نظر گرفته و مسئلهای را مطرح کنیم ، و آن اینکه مرکز جاذبه B با چه سرعت زاویهای باید دوران داشته باشد تا جسم A از حالت سکون ، پیرامون آن به چرخش در آمده و به طرف میدان گرانش سقوط نکند ؟
" / کشف حیرت انگیز ماده تاریک
این پدیده را بهتر توجیه نماییم
ولی در این حالت بخصوص فعلا میتوانیم چنین فرض کنیم که اجسام وارد کانالهای گرانشی دایرهای شکل میشوند ، که تا حرکت بینهایت خود هرگز به مرکز جاذبه نخواهند رسید و از لحاظ قوانین فیزیکی چنین استنباط خواهند کرد که بر روی خطوط مستقیم در حال حرکت هستند و هر چه فاصله آنها از مرکز افزایش یابد ، در نواحی حاشیهای کهکشان با سرعت دور از انتظار مواجه خواهیم شد . اما موضوع مهم مطرح شده برای کیهان شناسان چیست ؟
" اگر کاملترین شناختی را که اکنون نسبت به نیروی گرانش داریم ، برای تبیین چگونگی چرخش کهکشانها به کار بگیریم با مسئله عجیبی مواجه خواهیم شد ، کهکشانها با چنان سرعتی در حال چرخشند که باید تا کنون مضمحل میشدند به عبارت دیگر در کهکشانها آنقدر جرم وجود ندارد که آنها را با سرعتی که اکنون مشاهده میکنیم به چرخش درآورد . ( ورا روبین ) اخترشناس موسسه کارنگی واشینگتن ، اولین کسی بود که در دهه 1970 به این مسئله عجیب و ناشناخته پی برد ، بهترین عکسالعمل فیزیکدانان برای حل این مسئله این بود که فرض کنند ماده بیشتری در فضای درون کهکشانها وجود دارد ، مادهای که برای ما غیر قابل مشاهده است اما مشکل اساسی در اینجاست که تا کنون هیچ کس نتوانسته در مورد چیستی این ماده توضیح قابل قبولی ارائه دهد . در واقع باید گفت که مسئله ماده تاریک شکافی اساسی را در دانش امروز بشر ایجاد کرده است . مشاهدات اخترشناسان حاکی از آن است که ماده تاریک باید حدود 90 درصد کل جرم جهان را تشکیل دهد و این مسئله وحشتناکی است که ما از ماهیت این 90 درصد جرم جهان هیچ چیز ندانیم . " دو عکس بالایی لحظاتی از گردباد مهیب کاترینا را نشان میدهند که خسارات بسیار سنگینی به بار آورد ، تشابهی که مابین ساختار فیزیکی این گردباد و کهکشانهای مارپیچی موجود در عالم دیده میشود ، حاکی از این مسئله است که نیروی دوران هسته کهکشانهای موجود در عالم شاید قادر باشد چندین برابر جرم فعلی از ستارگان و گازهای موجود را در خود جای داده و آنها را پیرامون خود به گردش درآورد و با سرعتهای بسیار بالا در کیهان حرکت کند برای اینکه این گردبادهای زمینی قدرت غیر قابل تصوری دارند که نیاز به توضیح نیست ، چه برسد به نیروی کهکشانهای مارپیچی و منظور کردن جرم ناشناختهای برای توجیه قدرت گرانشی فوقالعاده زیاد کهکشانها ، کمی دور از ذهن و نادرست به نظر میرسد . چه عاملی باعث خمیدگی و انحنای نور میشود ؟ طبق دانستههای فعلی " / اگر نور ستاره بسیار دوری از نزدیکی هاله ماده تاریک عبور کند ، نور خمیده میشود . ماده تاریک همچنین گاهی اوقات بصورت یک عدسی گرانشی بزرگ عمل میکند و باعث میشود که یک ستاره درخشندهتر از وضع طبیعی خود ظاهر شود . به این طریق با مشاهده ستارگان کم نور که ناگهان درخشندهتر میشوند ، میتوان بوجود ماده تاریک پیبرد . اندازه گیری میزان خمیدگی نور ، میتواند بعنوان روشی برای محاسبه وزن کهکشانها و وزن ماده تاریک بکار رود ، که رصدها نشان میدهند که این خمیدگیها بسیار بیشتر از وزن کهکشانهاست و 90 درصد خمیدگیها ناشی از وجود ماده تاریک است . " شکل سمت چپ انحنای خطی یک میدان گرانشی را نشان میدهد و شکل سمت راست انحنای کروی همان میدان را نشان میدهد که از مقاطع و زوایای مختلف برش خورده است . این در حالی است که نسبیت شکل زیر را برای انحنای فضا - زمان ارایه کرده است که سطحی و دو بعدی به نظر میرسد و این در صورتی است که فضا سه بعدی بوده و اصولا انحنای فضا - زمان قابلیت رسم هندسی را ندارد ، بلکه پدیدهای است که میبایست در ذهن تجسم و شبیه سازی شود ، در نتیجه توجیه هندسی خوبی هم نخواهد داشت . به طور مثال اگر پرتو شعاع نور بر روی سطح افقی حرکت کند میتوان با شکل فوق انحراف آن را در جوار یک جرم ثقیل توجیه نمود ولی اگر پرتو نور زیر سطح افقی حرکت کند یا به حالت عمودی بر جرم بتابد با شکل فوق نمی توان انحراف آن را توجیه نمود . ولی با اشکال ارایه شده مبنی بر انحراف خطی و کروی میدان گرانشی ، انحراف نور را تحت هر زاویهای میتوان توجیه کرد . یک سوال بسیار مهم که میتوانیم در نظریه نسبیت عام مطرح کنیم این است که اگر میدان گرانش یک جرم ، انحنای فضا - زمان حاصل آن در فضای پیرامون است ، پس میدان الکتریکی و یا الکترومغناطیسی حاصل از یک جسم باردار ساکن و یا در حال دوران در فضای پیرامون چه خواهد بود ؟ S=4πr²
F≈1/r²
F=Gm1m2/R²
در واقع این قانون گرانش نیوتن برای اجرامی با سرعت زاویهای پایین ، مثل خورشید و یا سیاره زمین صادق است ، ولی چنین به نظر میرسد که نیرو و میدان گرانشی یک جرم سنگین با سرعت زاویهای نسبتا زیاد ، از سطح یا حجم کروی به سطح یا محیط دایرهای تغییر شکل پیدا میکند . موضوع مطلب : 8 خهع همه عمرتان اینجا زندگی کرده اید اما واقعاً درمورد کهکشان راه شیری چه می دانید؟ احتمالاً می دانید که مارپیچی است که 100،000 سال نوری امتداد دارد. تصمیم گرفته ایم شما را با حقایق بیشتری درمورد این کهکشان آشنا کنیم.
1) مارپیچی مسدود شده است. احتمالاً می دانید که راه شیری کهکشانی مارپیچ و احتمالاً زیباترین نوع کهکشان است. آنها بازوهای بسیار بزرگ و باعظمتی دارند که از یک قطب مرکزی یا توده ای ستاره درخشان بیرون می آید. مارپیچ های آن ظاهری خارق العاده دارند: یک سد مستطیل شکل از ستاره ها در مرکز به جای یک کره و بازوها از دو انتهای سد پرتو می افکنند. ستاره شناسان به این سد، حائل می گویند و ما یکی از اینها را داریم. درواقع، سد ما واقعاً بزرگ است. این سد با طولی برابر با 27،000 سال نوری از اکثر سدها بزرگتر است. 2) حفره ی سیاه بسیار بزرگی با چگالی بسیار بالا در قلب آن وجود دارد. درست در قلب کهکشان یک دیو زندگی می کند: یک حفره بزرگ سیاه (سیاه چاله). می دانیم که به خاطر تاثیر جاذبه آنجا قرار دارد و ستاره های نزدیک مرکز کهکشان با سرعتی فوق العاده به دور آن می گردند. با سرعتی هزاران کیلومتر در ثانیه به دور مدار آن میگردند و سرعت شگفت انگیر آن شیئی که اسیرشان کرده را تسلیم خود می کند. با کمی ریاضی پایه می توان گفت که آن توده باید برای رسیدن به مقیاس کیهانی سرعت ستاره ها را به چهار میلیون برابر خورشید برساند. بااینحال در تصاویر هیچ چیز دیده نمی شود. پس چه چیز می تواند 4،000،000 برابر خورشید باشد ولی هیچ نوری از خود ساتع نکند؟ درست است، یک حفره سیاه (سیاه چاله). بااینکه بسیار بزرگ است اما به یاد داشته باشید که خود کهکشان 200 میلیارد برابر حجم خورشید است، به همین دلیل در واقعیت حفره سیاه در مرکز فقط یک شکاف کوچک از حجم کلی کهکشان است. و هیچ خطر سرازیر شدن در آن برای ما وجود ندارد. هر چه که باشد 250،000،000،000،000،000 کیلومتر از ما دور است. حال تصور می شود که یک حفره سیاه بسیار بزرگ با چگالی بسیار زیاد در مرکز کهکشان با خود کهکشان شکل می گیرد و در واقعیت ابرهایی که خارج آن به دلیل فرو ریختن اجرام در این سیاه چاله ایجاد میشود، بر شکل گیری ستاره ها در کهکشان تاثیر دارند. بنابراین، حفره های سیاه می توانند خطرناک باشند اما این امکان وجود دارد که تولد احتمالی خورشید—و تولد زمین به همراه آن—به کمک همین طوفانها به وجود آمده است. 3) کهکشانهای دیگر را می بلعد. کهکشان ها بزرگ هستند و توده های بسیار زیادی دارند. اگر کهکشان های کوچک دیگری از نزدیک یک کهکشان بزرگتر رد شوند، کهکشان بزرگتر می تواند ستاره ها و گازهای آن را جذب کند. راه شیری بسیار زیباست اما وحشی هم هست. اخیراً کهکشان های زیادی را بلعیده است. کمانهای زیادی از ستارگان که به دور مرکز راه شیری می چرخند را به سمت خود کشیده است. این کهکشان ها به کهکشان ما ملحق شده و کهکشان ما بزرگتر می شود. حقیقت این است که خوردن هرچه بیشتر کهکشان های دیگر، این کهکشان را گرسنه تر می کند. 4) ما در یک محله زیبا زندگی می کنیم... راه شیری در فضا تنها نیست. ما بخشی از یک گروه کوچک کهکشان های نزدیک هستیم که گروه محلی نامیده می شوند. البته راه شیری سنگین ترین کهکشان محل است و کهکشان آندرومیدا کمی کوچکتر از آن است. کهکشان ترای آنگیولوم هم مارپیچی است اما آنقدرها بزرگ نیست و درکنار تعداد زیادی کهکشان دیگر در کنار راه شیری قرار گرفته است. همه اینها کنار هم تقریباً سه جین کهکشان در گروه محلی می شوند که بیشترین کهکشان های کوچک را دارد که تشخیص آنها بسیار مشکل است. 5) ... و در حومه شهر هستیم. گروه محلی کوچک و دنج است و همه چمنشان را مرتب می زنند و خانه هایشان را رنگ می کنند. این به خاطر آن است که اگر از دورتر نگاه کنیم ما در حومه زندگی می کنیم. شهرِ بزرگ موجود در این تصویر ، خوشه ویرگو مجموعه ای بزرگ از حدود 2000 کهکشان است که خیلی از آنها به اندازه راه شیری هستند یا حتی بزرگتر از آن. این نزدیکترین خوشه بزرگ است که مرکز آن تقریباً 60 میلیون سال نوری دور است. به نظر می رسد که راه شیری از نظر گرانشی به سمت آن کشیده می شود، به عبارت دیگر، ما جزئی از آن هستیم. جرم کلی خوشه به اندازه یک کادریلیون برابر جرم خورشید است. 6) فقط می توانید 000003/0 درصد آنرا ببینید. وقتی در یک شب تاریک بیرون بروید، هزاران ستاره را در آسمان خواهید دید. اما راه شیری دویست میلیارد ستاره در خود دارد. شما فقط یک بخش خیلی خیلی کوچکی از تعداد ستاره هایی که به دور این کهکشان هستند را می بینید. درواقع، دورترین ستاره هایی که می توانید ببینید 100 سال نوری از شما فاصله دارند. بدتر اینکه، بیشتر ستاره ها آنقدر کم نور هستند که از فاصله ای نزدیک تر از آن هم دیده نمی شوند. خورشید تیره تر از آن است که از 60 سال نوری بیشتر دیده شود و خورشید درمقایسه با بیشتر ستاره ها بسیار بسیار روشن تر است. پس ستاره هایی که دور و بر خودمان می بینیم فقط قطره ای از اقیانوس راه شیری هستند. 7) 90 درصد آن نامرئی است. وقتی به حرکت ستاره ها در کهکشان خودمان نگاه می کنید، می توانید با کمی کمک گرفتن از ریاضی و فیزیک مقدار توده های کهکشان را تعیین کنید. حتی می توانید تعداد ستاره های موجود در کهکشان را حساب کرده و حجم آنها را دربیاورید. مشکل اینجاست که هیچ دو عددی با هم تطابق ندارند: ستاره ها (و سایر چیزهای مرئی مثل گاز و گرد) فقط 10 درصد حجم کهکشان را تشکیل می دهند. پس 90 درصد بقیه کجاست؟ هر چه که هست، حجم دارد اما نمی درخشد. به همین خاطر به آن شیء تیره می گوییم چون هیچ واژه مناسب تری برای آن پیدا نکردیم. می دانیم که حفره های تیره، ستاره های مرده، سیاره های طرد شده، گاز سرد و ... نیستند و آنچه که باقی می ماند بسیار عجیب است. اما می دانیم که واقعی است و وجود دارد. فقط نمی دانیم که چیست. 8) بازوهای مارپیچی وهم است. البته آنها به خودی خود وهم نیستند اما تعداد ستاره های موجود در بازوهای مارپیچ کهکشان ما خیلی متفاوت تر از تعداد موجود بین بازوها نیستند! بازوها مثل ترافیک شهری و مناطقی است که تراکم جمعیت بالا است. درست مثل یک ترافیک در اتوبان، ماشین ها وارد ترافیک شده و از آن خارج می شوند اما خود ترافیک تکان نمی خورد. درمورد بازوها هم ستاره هایی به آن وارد و از آن خارج می شوند اما بازوها همانجا می مانند. باز هم مثل یک اتوبان، ابرهای دودی بزرگ می توانند در این بازوها جمع شوند که باعث می شود سقوط کنند و ستاره ها را تشکیل دهند. اکثر این ستاره ها کم نور هستند و عمر بلندی دارند به همین خاطر در آخر از بازوها بیرون می روند. اما بعضی از ستاره ها بسیار پرتراکم، داغ و روشن هستند و اطراف گاز را روشن می کنند. این ستاره ها خیلی عمر نمی کنند و قبل از اینکه بتوانند از بازوها خارج شوند می میرند. از آنجا که ابرهای گازی داخل این بازوها به این صورت روشن می شوند، همین باعث مشخص شدن بازوهای مارپیچی می شود. ما به این دلیل بازوها را می بینیم که نور در آنجا بهتر است نه به این دلیل که ستاره ها آنجا جمع می شوند. 9) به طور جدی تاب دارد. راه شیری دیسکی چاق با امتدادی برابر با 100،000 سال نوری و پهنایی برابر با چند هزار سال نوری است. تقریباً مقیاسی مثل یک جعبه DVD چهارتایی دارد. آیا تا به حال یک DVD را زیر نور خورشید رها کرده اید؟ با گرم شدن ممکن است تاب بردارد. راه شیری هم همینطور است. این دیسک احتمالاً به خاطر تاثیر گرانشی یک جفت کهکشان ماهواره ای در گردش، قابل انعطاف است. یک طرف دیسک به سمت بالا و دیگری به سمت پایین تاب دارد. اگر به تصویر کهکشان آندرومیدا دقت کنید می بینید که از سمت راست به سمت بالا و از سمت چپ به سمت پایین تاب دارد. آندرومیدا هم کهکشان های ماهواره ای دارد و آن را هم درست مثل کهکشان ما تاب داده اند. البته این تاب تاثیری بر ما ندارد و فقط نکته جالبی بود درمورد کهکشان راه شیری. 10) قرار است کهکشان آندرومیدا را خیلی بهتر بشناسیم. صحبت از آندرومیدا شد، آیا تا به حال آنرا در آسمان دیده اید؟ با چشم غیرمسلح می توان آن را در شبی صاف و تاریک مشاهده کرد. کم نور اما بزرگ است. تقریباً هشت برابر ماه در آسمان است. اگر به نظرتان این خیلی بزرگ نمی رسد، باید بگوییم که اندازه آن برابر با دو میلیارد سال نوری است. کهکشان آندرومیدا و راه شیری با سرعتی برابر با 200 کیلومتر در ثانیه به سمت هم در حرکت هستند. یادتان هست گفتیم کهکشان های بزرگ کهکشان های کوچکتر را می خورند؟ حالا وقتی دو کهکشان بزرگ به هم برخورد می کنند یک آتش بازی حسابی راه می افتد. ستاره ها از نظر فیزیکی سقوط نمی کنند، در این مقیاس خیلی کوچکتر از آن هستند. اما ابرهای گازی سقوط می کنند و همانطور که قبلاً گفتیم وقتی این ابرها سقوط کنند، ستاره ساخته می شود. به همین دلیل انفجاری از تشکیل ستاره ها صورت می گیرد که هر دو کهکشان را نورانی می کند. در حال حاضر، گرانش متقابل هر دو کهکشان، قوس هایی عجیب و شگفت انگیز از ستاره و گاز می سازد. درست است که بسیار زیباست اما نشاندهنده یک خشونت در مقیاسی حماسی است. چند میلیارد سال طول می کشد تا بالاخره این دو کهکشان به هم برخورد کنند و یکی شوند. آنها کهکشانی بسیار عظیم خواهند ساخت. درواقع، وقتی این اتفاق بیفتد خورشید همچنان دور آن خواهد بود. آیا نسل های بعد از ما شاهد این برخورد شگرف در تاریخ کهکشان ها خواهند بود؟ فکر کردن به آن هم واقعاً جالب است. تا آن موقع این 10 نکته درمورد کهکشانی که در آن زندگی می کنید کافی به نظر می رسد. البته اگر بخواهید حقایق بیشتری در این رابطه بدانید باید مطالب بیشتری مطالعه کنید. موضوع مطلب : درباره وبلاگ با سلام خدمت شما بازدیدکننده گرامی ، خوش آمدید به سایت من . این سایت با به روز کردن مطالب خود باعث می شود اطلاعات شما بازدید کننده گرامی ارتقا یابد لطفا برای هرچه بهتر شدن مطالب این وب سایت ، ما را از نظرات و پیشنهادات خود آگاه سازید یا از طریق فرم تماس سایت یا ازطرق ایمیل Amirmohammad.omumi@yahoo.com ما را در بهتر شدن کیفیت مطالب یاری کنید. آخرین مطالب
آرشیو وبلاگ پیوندها
نویسندگان
آمار وبلاگ
فرم تماس امکانات دیگر پربازدیدترین مطالب
کد پربازدیدترین |
|
کلیه حقوق این وبلاگ برای از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ محفوظ است
|