از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ بزرگ ترین سایت مطالب ودانلود
شب وصل است و تب دلبری جانان است (شب عاشورا) شب وصل است و تب دلبری جانان است
|
نبرد کربلا | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
نگارهای از نبرد کربلا که توسط عباس الموسوی کشیده شدهاست. |
|||||||
|
|||||||
طرفهای درگیر | |||||||
بنیامیه | پیروان حسین بن علی | ||||||
فرماندهان | |||||||
عمر بن سعد شمر بن ذیالجوشن عبیدالله بن زیاد |
حسین بن علی عباس بن علی حبیب بن مظاهر |
||||||
توان | |||||||
30?000~20?000 | بین 72 تا 145 تن | ||||||
تلفات | |||||||
نامشخص | 72[1] |
تعداد سپاهیانی که ابن زیاد برای جنگ با حسین گسیل کرد در منابع مختلف گزارش شدهاست. این تعداد دست کم 4000 نفر و در برخی گزارشها تا 80000 نفر برآورد است. اما مشهورترین تخمین حدود 30000 نفر است. طبق تحقیق سیدمجید پورطباطبایی[11] ترکیب سپاه به شرح ذیل بودهاست:
1ـ 4?000 نفر به فرماندهی عمر بن سعد
2ـ 4?000 نفر به فرماندهی شمر بن ذی الجوشن
3ـ 1?000 نفر به فرماندهی حربن یزید ریاحی
4ـ 2?000 نفر به فرماندهی یزید بن رکاب کلبی
5ـ 4?000 نفر به فرماندهی حصین بن نمیر تمیمی
6ـ 3?000 نفر به فرماندهی مغایر بن رهینه مازنی
7ـ 2?000 نفر به فرماندهی نصر بن حرشه
8ـ 3?000 نفر به فرماندهی کعب بن طلعه
9ـ 1?000 نفر به فرماندهی شبث بن ربعی
10ـ 1?000 نفر به فرماندهی حجّار بن ابجر
11ـ 4?000 نفر به فرماندهی عمر و بن حجاج زبیدی
12ـ 1?000 نفر به فرماندهی یزید بن الحرث بن رویم
13ـ 500 تیراندازان همراه حصین
14ـ 500 نفر به فرماندهی عزرة بن قیس
جمع کل: 31?000 نفر
به روایت ابومخنف تعداد سپاه حسین 32 سواره نظام و 40 پیاده[12] و به روایت محمد باقر چهل و پنج سوار و صد نفر پیاده[13] بود.
حسین زهیر بن قین را به فرماندهی جناح راست و حبیب بن مظاهر را به فرماندهی جناح چپ گماشت. میانه سپاه را نیز به برادرش عباس سپرد.
سوگواری محرم |
رویدادها |
نبرد کربلا · شام غریبان · اسارت در شام |
افراد |
حسین بن علی |
جایها |
حرم حسینی · حسینیه · موزه محرم |
مناسبتها |
تاسوعا · عاشورا · اربعین |
مراسم |
مرثیه · نوحه · تعزیه · روضه · تکیه · زنجیرزنی · سینهزنی · عَلَم · سقاخانه · دسته عزاداری · طشتگذاری |
عمر بن سعد دستور داد تا حسین بن علی و همراهانش را محاصره کنند و آب را به روی آنان ببندند. سرانجام حسین بن علی در روز عاشورا، 10 محرم سال 61 در کربلا کشته شد و همه? خیمههای خانواده و یارانش رابه آتش کشیدند.[نیازمند منبع]سپس بعد از کشته شدن تمامی یاران حسین بن علی تمامی سر های آنان به جز علی اصغر و حر را از بدنشان جدا کردند و بر نیزه کردند و به شام فرستادند زن ها و بچه ها را به اسارت در آمدند و تمامی اجساد را در صحرای کربلا رها کردند تا پس از سه روز توسط قبیله بنی اسد دفن شدند
پس از کشتهشدن یاران و خانواده حسین بن علی در واقعه کربلا، عمر بن سعد دستور داد تا سرهای آنان را ببرند. پس از آن، سرها را بین قبایل قسمت نمود[نیازمند منبع] تا آنان بدین وسیله به ابن زیاد نزدیکتر شوند. قبیله کنده به ریاست قیس بن اشعث کندی 13 سر، قبیله هوازن به ریاست شمر بن ذی الجوشن 12 سر، تمیم 7 سر و بنی اسد 16 سر بر نیزه کردند و در مجموع با 71 سر بریده وارد کوفه شدند.[نیازمند منبع]
هنگام طلوع آفتاب سرهای کشتهشدگان و کاروان اسیران از باب الساعات وارد مسجد اموی شد. آنگاه به دستور یزید، تمامی سرها تا 3 روز بر دروازههای شهر و مسجد اموی آویزان گردید. علی پسر حسین پس از چندی موافقت یزید را گرفت تا سرها را به بدنها ملحق کند و سر حسین و دیگر کشتهشدگان را به کربلا برد و به اجسادشان ملحق کرد.[نیازمند منبع]
در عین حال چند سر را در باب الصغیر به خاک سپردند، که عبارتاند از:[نیازمند منبع]
((پس از واقعه کربلا بازماندگان امام حسین را به شام نزد یزید فرستادند که علی بن حسین نیز در بین انان بود.انگاه یزید رو به علی بن حسین کرد و گفت: ای علی بن حسین(امام سجاد) به خدا پدرت حق خویشاوندی مرا رعایت نکرد و با من بر سر قدرتم به نزاع پرداخت و خدا با او چنان کرد که دیدی و این ایه قران را خواند : انچه از رنج و مصائب به شما می رسدهمه از دست اعمال زشت خود شماست در صورتیکه خدا بسیاری از اعمال بد را عفو می کند. (قران . سوره شوری . ایه 29) پس از ان بازماندگان امام حسین به خانه یزید رفتند و از زنان خاندان معاویه کس نماند که گریه کنان به پیشواز نیامده باشد.سه روز عزای حسین گرفتند و یزید همواره این جمله می گفت : خدا عبیدالله بن زیاد را لعنت کند به خدا اگر کار حسین به دست من بود هر چه می خواست می پذیرفتم حتی با تلف شدن جان یکی از فرزندانم مرگ را از حسین دور می کردم ولی خدا چنان مقدر کرده بود. سپس یزید کس نزد زنان فرستاد که از تو چه گرفته اند هرکه هرچه گفت دو برابر انرا به انها داد بطوریکه سکنیه (دختر امام حسین ) گفت :هیچ کس را که منکر خدا باشد از یزیدبن معاویه بهتر ندیدم.انها را به همراه محافظی پارسا به مدینه فرستاد.)) (تاریخ طبری ، جلد 7 ، صفحه 3077)