سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ
بزرگ ترین سایت مطالب ودانلود
به سایت از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ خوش آمدید

برترین ها: یک شرکت فناوری چینی Eve-book موفق شد کامپیوتری کم حجم به شکل عینک اختراع کند.

به گزارش برترین ها، این دستگاه به صورت سه بعدی است و طوری اختراع شده است که با آن دیگر نیازی به صفحه مانیتور پیدا نمی شود.

این عینک داری دو صفحه 5 اینچی است ودرجه شفافیت آن (800×600) پیکسل است.

این در حالی است که با وجود پیشرفت این تکنولوژی این دستگاه کامپیوتری هنوز به موس و صفحه کلید نیاز دارد.














موضوع مطلب :

شنبه 91 خرداد 27 :: 11:43 عصر

پیشینه علم رایانه

تاریخچه علم رایانه خیلی قبل از نظم و انضباط پیشرفته علم رایانه که در قرن بیستم ظاهر شده‌است، آغاز شده‌است . این ترقّی از اختراعات مکانیکی و تئوری‌های ریاضی به سمت عقاید و ماشین‌های مدرن پیشرفته‌است و یک رشته? آکادمی بزرگ و پایه? یک صنعت جهانی خیلی بزرگ را تشکیل داده‌است .

در آغاز تاریخ

در آغاز محاسبات

سریع‌ترین ابزار شناخته شده برای استفاده در محاسبات? چرتکه بوده‌است . و آن فکر در حدود 2400 سال قبل از دوران فعلی در شهر بابل اختراع شده بود . سبک اصلی آن با خطوط رسم شده توسط سنگریزه‌ها به روی شن‌ها استفاده می‌شده‌است . این اولین رایانه? شناخته شده و پیشرفته‌ترین سیستم محاسباتی شناخته شده تا 2000 سال پیش در یونان است . آباسی مدرن تری طراحی ابزار محاسباتی است که هنوز هم مورد استفاده قرار می‌گیرد .
در 1115 سال پیش از دوران فعلی، در چین باستان ارّابه? بندکشی جنوبی اختراع شده بود . آن اختراع اولین مکانیزم چرخ دنده شناخته شده بود که در چرخ‌های گوناگون مورد استفاده قرار می‌گرفته‌است و بعداً در کامپیوترهای قیاسی یا آنالوگ استفاده شدند . بعلاوه، در حدود دو قرن پیش از دوران فعلی چینی‌ها چرتکه ماهرتری را اختراع کردند .
در سده? پنجم پیش از دوران فعلی در هند باستان، پانینی متخصص گرامر، دستور زبان سانسکریت را در 3959 قانون شناخته شده قاعده دار وتدوین کرده‌است . مثل آشتادهایی(Ashtadhyayi) که سیار فنی اسلوب داده شده بود . پانینی از قوانین تغییر شکل و بازگشتی‌ها استفاده کرده بود و با این قبیل مهارتی که گرامرش داشت، معادل قدرت محاسبه ماشین تیورینگ بود .
بین 200 تا 400 سال پیش از این، جاینا ریاضی دان هندی، لگاریتم را اختراع کرد . از قرن سیزدهم جدول لگاریتم توسط ریاضی دانان مسلمان ابداع شد .
مکانیزم ماشین آنتی کیترا ( قدیمی‌ترین رایانه دنیا ) بر این باور بوده‌است تا کامپیوتر آنالوگ مکانیکی سریعتر شناخته شوند . آن ماشین برای اینکه موقعیت‌های نجومی را محاسبه کند طراحی شده بود. آن ماشین در سال 1901 در لاشه کشتی آنتی کیترا در جزیره یونانی آنتی کیترا بین کیترا و کرت حدود 100 سال قبل کشف شده بود .
قطعات مکانکی کامپیوتر آنالوگ دو باره در یک هزار سال اخیر در جهان اسلام و در قرون وسطی ظاهر شده و توسط ستاره شناسان مسلمان توسعه داده شده بود . مانند خط استوایی توسط آرزاشل، چرخ دنده‌های مکانیکی توسط ابوریحان بیرونی و نیروی گشتاور توسط جابر ابن افلح . اولین ماشین‌های قابل برنامه ریزی هم توسط مهندسان مسلمان اختراع شده بود .مانند نوازنده فلوت اتوماتیک توسط برادران بنو موسی (Banu Musa) و روباتهای شبه انسان توسط الجازاری . همچنین ریاضی دانان مسلمان مهمترین پیشرفت‌ها را در رمز نگاری کرده بودند مانند پیشرفت در کشف نوشته رمزی و آنالیز فرکانس توسط آلکیندوس .
زمانی که جان نپیر در اوایل قرن هفدهم لگاریتم را برای اهداف محاسباتی کشف کرده بود به دنبال آن یک دوره پیشرفت قابل توجه توسط مخترعان و دانشمندان در ساخت ابزار محاسباتی شروع شد . حدود سال 1640، بلیز پاسکال یک ریاضی دان اهل فرانسه، اولین وسیله جمع مکانیکی را مبنی بر طراحی توصیف شده توسط قهرمان آلکساندر، ریضی دان یونان، ساخته‌است .
در ابتدا هیچ کدام از وسایل محاسباتی واقعا کامپیوتر در مفهوم پیشرفته نبوده‌اند . آن پیشرفت قابل توجه در ریاضیات و تئوری قبل از اولین کامپیوتر مدرن طراحی شده، گرفته شده‌است .

الگوریتم‌ها

در قرن هفتم، ریاضی دان هندی، براهام گوپتا اولین توضیح سیستم اعداد هندو – عربی را داد و از صفر با یک حفره یا سوراخ و یک رقم دهدهی استفاده کرد . تقریبا حدود سال 825، ریاضی دان فارس، خوارزمی کتابی تحت عنوان « محاسبات با اعداد هندو » نوشته‌است که عمدتا مسئول برای پخش سیستم شمارش هندی در خاور میانه و اروپا بوده‌است، حدود قرن دوازدهم ترجمه این کتاب به لاتین نوشته شده بود : «Algoritmi De Numero Indorum» در این کتاب مفاهیم جدید تری نمایان شده‌است تا یکسری گام‌ها را در صحیح انجام دادن یک وظیفه اجرا کنند، مانند کاربرد و استفاده محاسباتی قاعده دار در جمع . به وسیله اشتقاق از نام او ما لفظ الگوریتم را داریم .

 

منطق دودویی

حدود سه قرن قبل، پینگالا ریاضی دان هندی سیستم اعداد دودویی را کشف کرد . در این سیستم که امروزه هنوز در پردازش کامپیوترهای مدرن استفاده می‌شود، با یک توالی و ترتیب صفرها و یک‌ها می‌توان هر عددی را نماین کرد .
در سال 1703 گاتفرید لیبنیز، منطق مجرد را توسعه داده‌است . ریاضیات تحت سیستم اعداد دودویی با دستنوشته‌های او مفهوم پیدا کرد . در سیستم او علاوه بر صفرها و یک‌ها، صحیح و غلط (True / False) و وضعیت‌های روشن و خاموش نمایان بودند .
اما بیشتر از یک قرن قبل جرج بول، در سال 1854 جبر بولی را منتشر کرد . اولین بار وسایل مکانیکی تحت یک الگوی دودویی که اختراع شده بود حرکت داده شده بود . انقلاب صنعتی، مکانیزم کردن تعدادی وسایل را به جلو حرکت داده بود که این شامل بافندگی نیز می‌شد . در سال 1801 جوزف ماری کارگاه بافندگی را توسط کارتهای پانچ کنترل می‌کرده‌است . جایی که یک حفره روی کارت سوراخ شده باشد یک از نوع دودویی، و نقطه سورهخ نشده، صفر از نوع دودویی را نشان می‌دهد . دستگاه بافندگی نساجی از یک رایانه فاصله دارد . اما با مثال توضییح می‌دهد که با سیستم دودویی می‌توان ماشین‌ها را حرکت داد .

 

ماشین تحلیلی

ماشین تحلیلی نبود تا چارلز بابیج (Charles Babbage)، که پدر علم محاسبه بوده‌است آغاز رایانه مدرن با کار او روی ماشین تحلیلی شکل گرفته‌است . ای دستگاه به هر حال با همه? وظایف و کارهایی که در طراحی یک رایانه مدرن صورت گرفته‌است، هرگز با موفقیت ساخته نشد . او اولین بار آن را در سال 1837، توصیف و تشریح کرده‌است . بیش از 100 سال قبل هر دستگاه مشابهی با موفقیت ساخته شده بود . تفاوت بین ماشین بابیج و ماشین‌های قبلی ساده‌است : « او برنامه ریزی شده طراحی کرده‌است . » در این هنگام همکار او، ریاضی دان، آدا لاولیس (Ada Lavelace)، نخستین برنامه‌های کامپیوتری را در یک دستگاه جامع و فراگیر روی ماشین تحلیلی منتشر کرده‌است . لاولیس به خاطر این کارش محبوب هست و اولین برنامه نویس کامپیوتر لحاظ شده بود . اما تعدادی محقق ادعا کردند برنامه‌های منتشرشده تحت نام او در اصل توسط بابیج ساخته شده‌است .

تولد علم رایانه

قبل از دهه 1920کامپیوترها(گاهی اوقات کامپیوتورها) کارمندان از نوع انسان بوده‌اند که محاسبات را انجام می‌دادند . آنها معمولاً تحت هدایت یک فیزیک دان بوده‌اند . هزاران کامپیوتر در تجارت، دولت و تشکیل یک تحقیق کار می‌کردند و یا استخدام شده بودند . بیشتر این کامپیوترها زنان بوده‌اند و آنها مدرکی در حسابان داشته‌اند . تعدای از آنها برای سالنامه‌ها محاسبات نجومی را انجام می‌دادند . بعد از دهه? 1920، بیان ماشین محاسبات، به ماشینی که کار یک کامپیوتر انسانی را انجام می‌داده اطلاق می‌شده‌است . مخصوصا آنها با روشهای موثر قضیه جرج – تیورینگ مطابقت داشته‌اند . این قضیه که روشی است برای یک ریاضی دان، اگر توانایی تنظیم یک لیست دستورالعمل‌ها را بوسیله یک کارمند انسانی با مداد و کاغذ داشته باشد، موثر است . به دلیل ضرورت خیلی زیاد و بدون قوه ابتکار و نبوغ . ماشینهایی که مقادیر متوالی را محاسبه می‌کردند به عنوان نوع آنالوگ یا قیاسی شناخته شده‌اند . آنها از دستگاهی که کمیت عددی متوالی را نشان بدهد استفاده می‌کردند . مانند زاویه چرخش یک گلوله یا اختلاف در پتانسیل الکتریکی .
ماشین‌های دیجیتال در تقابل با آنالوگ ?توانایی تحویل وضعیت یک مقدار عددی و ذخیره هر تک رقم را داشتند . ماشین دیجیتال قبل از اختراع قطعات سریعتر حافظه، در ماشین‌های مختلف یا دستگاه‌های تقویت نیرو استفاده می‌شده‌است .

 

عبارت «Computing Machine» (ماشین محاسبه) به تدریج بعد از دهه 1940 از بین رفته‌است . درست بودن عبارت کامپیوتر از زمانی که ماشینهای دیجیتال الکترونیک رایج شده‌اند شروع شده‌است . این کامپیوترها توانایی انجام محاسبات را که قبلا توسط کارمندان انسان انجام می‌شده‌است را داشته‌اند . چون مقادیر ذخیره شده توسط ماشینهای دیجیتال مانند وسایل آنالوگ به خصوصیات فیزیکی محدود نبود، یک کامپیوتر منطقی مبتنی برتجهیزات دیجیتال، توانایی انجام هر چیزی را که می‌توانست ماشین خالص را تولید کند، داشته‌است .
آلن تیورینگ که به عنوان پدر علم کامپیوتر شناخته می‌شده‌است، این قبیل کامپیوترهای منطقی را که به عنوان ماشین تیورینگ شناخته می‌شود را اختراع کرده بود . که بعد از آن داخل کامپیوترهای مدرن و پیشرفته رشد پیدا کرد . به علاوه این کامپیوترهای جدید توانایی انجام محاسبات غیر عددی را مثل موسیقی داشته‌اند .
از زمانی که پردازش‌های محاسباتی توسط کارمندان انسانی انجام می‌شده‌است، این مطالعه? توانایی انجام محاسبات، به وسیله آشکار ساختن چیزی که در مفهوم متداول آشکار نبوده‌است، یک علم را آغاز کرده‌است .

 

نظم و انضباط غیر منتظره

اساس تئوری

اساس ریاضی علم کامپیوتر مدرن توسط کرت گدل با قضیه ناقصش در سال 1931 آغاز شده بود. در این قضیه او نشان داده که، جایی محدود بوده که داخل یک سیستم قراردادی چیزی را نتواند رد یا اثبات کند. این قضیه به کاری توسط Godel و بقیه راهنمایی کرده تا این سیستم‌های رسمی یا قراردای را تشریح یا تعریف کنند. که این شامل مفاهیمی مانند توابع بازگشتی mu(μ) و توابع تعریف پذیر Lambda(λ) می‌باشد.
سال 1936 یک سال کلیدی برای علم کامپیوتر بوده‌است. آلن تیورینگ و آلونزو جرج، مستقلا و همچنین با هم الگوریتم را به طور رسمی، با محدوده‌هایی که می‌توانست محاسبه کند و مدلی برای محاسبات مکانیکی خالص بود، معرفی کردند.
این عناوین توسط چیزی که اکنون قضیه جرج – تیورینگ نامیده می‌شود، تحت پوشش قرار می‌گیرد. که یک فرضیه در مورد طبیعت وسایل محاسباتی مکانیکی مانند کامپیوترهای الکترونیکی، می‌باشد. این قضیه ادعا کرده که هر محاسباتی که ممکن است (حل شدنی است) می‌تواند توسط اجرای الگوریتم روی کامپیوتر انجام شود. که با زمان کافی و فضای ذخیره سازی در دسترس فراهم می‌شود. همچنین تیورینگ، قضیه توصیف ماشین تیورینگ را شامل می‌شود. یک ماشین تیورینگ یک نوار طولانی نا محدود و یک هد یا سوزن نوشتن یا خواندن (R/W) دارد که همراه با نوار می‌تواند حرکت کند و تنها مقادیر مسیر را می‌تواند حرکت دهد. به طور شفاف همانند ماشینی است که هرگز نمی‌تواند بسازد، اما با این وجود مدلی است که می‌تواند محاسبات هر الگوریتمی را که روی هر کامپیوتر مدرنی قابل اجراست، تقلید کند.
همچنین تیورینگ برای علم کامپیوتر مهم است چونکه نام او نمایانگر جایزه تیورینگ و آزمایش تیورینگ است. او در جنگ جهانی دوم همکاری موفقیت آمیز و بزرگی با کد شکن‌های بریتانیایی داشته‌است و طراحی کامپیوترها و نرم‌افزارها را در دهه ا1940 کاملا ادامه داده‌است.

در یک نشست خیلی بزرگ ماشین‌های دیجیتال در کمبریج، تورینگ گفت: «ما در تلاشیم تا ماشینی بسازیم تا همه نوع چیزهای متفاوت را به سادگی توسط برنامه نویسی سریع تر از راه اضافه کردن دستگاه‌های اضافی انجام دهیم.»
اولین کامپیوتری که قابل کنترل و برنامه نویسی با زبان‌های برنامه نویسی بود را کنراد زوسه (konrad Zuse) در سال 1941 در آلمان به نام Z3 تکمیل و ارائه کرد. وی اولین کامپیوتر خود را به نام Z1 در سال 1938 ساخته بود که البته قابلیت برنامه نویسی را نداشت.

در سال 1948 توسط بابی منچستر، کامپیوتر دیگری که می‌توانست برنامه‌های ذخیره شده را اجرا کند، بر مبنای مدل ماشین تیورینگ ساخته شد.

شانون و تئوری اطلاعات

تا حدود و نزدیکی‌های دهه 1930، مهندسین برق توانایی ساختن مدارات الکترونیکی را داشتند تا مسائل منطقی و ریاضی را حل کنند، اما بیش از همه طبق عادت عمومی، نظریه‌هایی که وقت زیادی نمی‌برده انجام می‌داده‌اند . این امر با انتشار قضیه Master در سال 1937 توسط الوود شانون (Elwood Shannon) تغییر کرده‌است . که یک تحلیل نمادین از ایستگاه تقویت و مدارات سوئیچینگ است . در زمان گرفتن مدرک لیسانس در کلاس فلسفه، شانون کار بولی را افشا کرده و تشخیص داده بود که آن کار می‌تواند

از ایستگاه‌های تقویت الکترومکانیکی مرتب استفاده کند .( سپس در سوئیچ‌هایی، در مسیر یابی تلفن استفاده شده‌است . ) تا مشکلات منطقی را حل کند . این عقیده یعنی استفاده از خصوصیات الکترونیکی سوئیچ‌ها تا کار منطقی را انجام دهند، پایه عقیده‌ای است که زمینه همه کامپیوترهای دیجیتال الکترونیکی است . و این قضیه شالوده طراحی مدار دیجیتالی کاربردی شده‌است . در این هنگام آن قضیه سریعا بین جامعه مهندسین الکترونیک در طول و بعد از جنگ جهانی دوم شناخته شده‌است .
شانون رفت تا رشته تئوری اطلاعات را در سال 1948 پیدا کرد و نام آن را تئوری ریاضی ارتباطات قرار داده‌است . که احتمالا در مسئله چطور بهتر رمز کردن اطلاعات یک فرستنده که می‌خواهد انتقال دهد، به کار برده می‌شود . این یک تئوری پایه برای تعدادی بخش‌های مطالعاتی از جمله فشرده سازی اطلاعات و رمز نویسی می‌باشد .

 

وینر و فیزیولوژی

از آزمایش‌هایی با سیستم‌های ضد هوایی که عکس‌های کشف شده? هواپیمای دشمن را تفسیر می‌کرده‌است، نوربرت وینر (Norbert Wiener) اصطلاح فیزیو لوژی را از کلمه‌ای یونانی اختراع کرده‌است . او فیزیولوژی را در 1948 منتشر کرده‌است که تاثیر آن هوش مصنوعی بوده‌است . همچنین وینر، محاسبات ماشین محاسباتی، قطعات مموری یا حافظه و بقیه تشابه‌ها را با آنالیز امواج مغز خود مقایسه می‌کرده‌است .

 

اولین اشکال رایانه

اولین اشکال کامپیوتر یک حشره موذی بود، آن حشره بین دستگاه‌های تقویت روی هاروارد مارک 2 چسبیده بود . تا زمان اختراع کلمه "BUG" (اشکال)، اغلب اما به طور غلط به گریس هوپر که یک افسر نیروی دریایی در ناوگان آمریکا بود نسبت داده می‌شده‌است . گمان می‌شد حشره در تاریخ 9 سپتامبر 1945 وارد سیستم شده‌است . بیشترین حساب‌های دیگر حد اقل با این جزئیات ناسازگاری داشته‌است . طبق این حساب‌ها تاریخ واقعی 9 سپتامبر 1947 بوده‌است . زمانی که کاربران این وافعه همراه با این حشره و نشانه « اولین نمونه واقعی اشکال پیدا شده بود » بایگانی شدند .

 

علم رایانه

علم کامپیوتر ( یا علم محاسبه ) مطالعه و دانش پایه نظری اطلاعات و محاسبات و پیاده سازی و کاربرد آنها در سیستم‌های کامپیوتری می‌با شد . علم کامپیوتر تعدادی زیر شاخه دارد . برخی از نتایج مشخص محاسبات اهمیت دارند . ( مانند گرافیک‌های کامپیوتر )، در صورتی که دیگران خصوصیات مسائل محاسباتی را بازگو کردند ( مانند اصل پیچیدگی محاسباتی ) . هنوز دیگران روی رقابت در اجرای محاسبات تمرکز کرده‌اند . برای مثال مطالعه اصل زبان برنامه نویسی به شرح محاسبات نزدیک شده‌است . در صورتی که برنامه کامپیوتری، زبان‌های برنامه نویسی مشخصی دارد تا مسائل محاسباتی خاصی را حل کند . یک زیر شاخه دیگر، اثر متقابل کامپیوتر بشری، روی رقابت در ساخت کامپیوترها و محاسبات مفید، قابل استفاده، جهانی و در دسترس مردم، تمرکز کرده‌اند .

 

خلاصه تاریخچه

قبل از اختراع کامپیوتر دیجیتال پایه اصلی علم رایانه ایجاد شد . ماشینهایی برای محاسبه وظایف عددی ثابت، مانند چرتکه که در روزگار باستان وجود داشته‌است . ویلیام اشیکارد اولین محاسبه گر الکتریکی را در سال 1623 ساخت . در زمان ملکه ویکتوریا، چارلز بابیج ماشین متفاوتی را ( بین سال‌های 1837 و 1901 ) به کمک آدا لاولکا طراحی کرد . حدود سال 1900 شرکت IBM ماشین‌های کارت پانچ را فروخته‌است . هر چند که همه این ماشین‌ها برای انجام یک وظیفه یا بهترین تعداد زیر مجموعه? همه وظایف ممکن، تحمیل شده‌اند .
در طول دهه 1940، ماشین‌های محاسباتی قوی تر و جدید تری توسعه داده شد، کلمه Computer به ماشین‌های سریع تر از پردازش گرهای بشری آن‌ها بر می‌گردد . چنانکه آن روشن و واضح است که کامپیوترها می‌توانند برای بیشتر از فقط محاسبات ریاضی استفاده شوند . رشته علم کامپیوتر منتشر شده تا محاسبات را در کل مطالعه کند . علم کامپیوتر آغاز شده‌است تا برتری نظم آکادمی را در دهه 1960 با ساخت اولین دپارتمان علم کامپیوتر و مدرک برنامه‌ها برقرار کند . زمانی که کامپیوترهای کاربردی در دسترس شدند تعدادی کاربردهای محاسبات در حق خودشان در نواحی مورد مطالعه برتری داده شدند . اگر چه تعدادی در ابتدا اعتقاد داشتند که آن غیر ممکن است که خودشان واقعا یک رشته مطالعاتی باشند، در پنجاه سال اخیر آن بتدریج بین بزرگترین جمعیت علمی و دانشگاهی مقبول واقع شد . آن الان توسط مارک IBM خوب شناخته شده که قسمت انقلاب علم کامپیوتر در طول این مدت را شکل داده‌است . IBM (کوتاه شده ماشین تجاری بین‌المللی یا International Business Machine ) کامپیونرهای IBM704 و بعد از آن IBM709 را منتشر کرد، که در طول کشف چنین قطعاتی طولانی تر استفاده می‌شدند . همیشه کار با کامپیوترهای IBM نا امید کننده بود ...اگر شما هر قدر یک کاراکتر را در یک دستور العمل گم کردید، برنامه ریزریز شده و شما باید پردازش کامل را دوباره شروع کنید. در جریان اواخر دهه? 1950 نظم علم کامپیوتر خیلی در حال توسعه یافتن مراحلش بود و چنین مسئله‌ای پیش پا افتاده و معمولی بود .
زمان در بهبودی قابلیت استفاده و موثر بودن تکنولوژی علم کامپیوتر مهم دیده می‌شده‌است . انجمن یا گروه پیشرفته به نظر می‌رسیده که برای آنها مهم بوده که استفاده کنندگان کامپیوتر را از متخصصین و حرفه‌ای‌ها به کار بران رایج تر تغییر دهند .




موضوع مطلب :

شنبه 91 خرداد 27 :: 11:43 عصر

گرامافون

ادیسون در کنار گرامافون اولیه

از قدیم الایام، داشتن وسیله‌ای که بتوان با آن صدا را ضبط کرد از آرزوهای بشر بوده‌است. قبل از آنکه توجه ادیسون به این مقوله جلب شود، لئون اسکوت مارتین‌ویل فرانسوی (1857 م.) و دیگران تحقیقاتی کرده و گام‌هایی در این راه برداشته بودند؛ اما دستگاه‌های آنها عملاً ً قابل استفاده نبود زیرا تنها با یک دور گوش دادن، صدای ضبط شده ارز بین می‌رفت.


در سال 1877 م. ادیسون موفق به ساخت وسیله‌ای شد که واقعاً کار می‌کرد؛ یعنی می‌توانست صدا را ضبط و دو تا سه بار پخش کند. «ضبط صوت» ادیسون که فونوگراف (آوانگار) نام گرفته بود، ساختمانی ساده داشت: استوانه‌ای فلزی بود با یک دسته? گرداننده که در یک انتهای آن سوزنی همراه با یک بوق تعبیه شده بود. وقتی کسی استوانه را می‌چرخاند و درون بوق صحبت می‌کرد، بر اثر ارتعاش سوزن، روی ورقه? نازک حلبی ِدور استوانه خراش‌هایی می‌افتاد. برای شنیدن صدای ضبط شده نیز کافی بود سوزن را به ابتدای مسیر برگردانده و دوباره استوانه را به‌چرخش در آورند. کیفیت صدا البته بسیار پایین بود و صفحه حلبی هم پس از چند بار استفاده خراب می‌شد. با اینحال همین وسیله ابتدایی در نظر مردم بسیار شگفت‌انگیز می‌نمود و بشدت مورد استقبال قرار گرفت. روزنامه‌ها ادیسون را «جادوگر منلوپارک» لقب دادند. حتی دولت رسماً وی را به واشینگتن دعوت کرد تا اختراعش را در برابر مقامات به نمایش بگذارد. ده سال بعد (1887 م.) ادیسون (یا به روایتی الکساندر گراهام بل)، استوانه? مومی را جایگزین ورق حلبی کرد و بالاخره امیل برلینر مخترع آمریکایی آلمانی‌تبار با تبدیل استوانه? مومی به صفحه? پلاستیکی، گرامافون را به شکل امروزی درآورد.

لامپ الکتریکی

Light bulb.png

سابقه? سیستم روشنایی الکتریکی به اواسط قرن نوزدهم می‌رسد. در سال 1854 م. هاینریش گوبل نخستین لامپ برق را اختراع کرد که حدود چهارصد ساعت نور می‌داد اما آن را به نام خود به ثبت نرساند. پس از وی جیمز وودوارد، ویلیام سایر، متیو ایوانز (1875 م.) و جوزف سووان (1878 م.) مدل‌های دیگر چراغ‌های ا لکتریکی را ارائه کردند.

کمی پیش از آنکه ادیسون نیز وارد این عرصه? جدید شود، والیس صنعتگر آمریکایی نوعی چراغ برق را روانه? بازارکرده بود که نمونه‌ای از آن به دست ادیسون رسید (1878 م.). دستگاه والیس تشکیل می‌شد از چارچوبی با یک حباب و دو میله? فلزی متحرک که به هر کدام تکه ذغالی متصل بود. عبور جریان برق از میله‌ها باعث می‌شد که دو قطعه ذغال بسوزند و میانشان قوس الکتریکی بسیار درخشانی به رنگ آبی پدیدار شود.

این چراغ الکتریکی ابتدایی بازده پایینی داشت زیرا مصرف برق آن زیاد و عمر ذغال‌هایش کم بود. با این وجود، ادیسون که به اهمیت اختراع والیس پی‌برده بود، تصمیم گرفت آن را اصلاح کند و به جای ذغال ماده? مناسب تری بیابد که با برق کمتر مدت درازی روشنایی بدهد و به مرور زمان نسوزد و از بین نرود.

پس از یک سال تلاش بی‌وقفه و آزمایش صدها ماده? گوناگون، سرانجام ادیسون و همکارانش توانستند با خالی کردن هوای داخل حباب و استفاده از نخ معمولی کربونیزه (ذغالی‌شده) لامپی بسازند که تا چهل ساعت نور بدهد. این موفقیت اولیه موجب شد تا آنها با پشتکار بیشتری به تحقیقات خود ادامه دهند و زمانیکه موفق شدند عمر متوسط چراغ برق را به پانصد ساعت برسانند، ادیسون تشخیص داد که زمان مناسب برای نمایش آن فرا رسیده‌است.

البته نمونه لامپ ادیسون قبل از ارائه توسط شخص دیگری تولید و در اداره ثبت بریتانیا به اسم دانشمندی به نام سوان ثبت شده بود و این ثابت می کند لامپ ادیسون چیز جدیدی نبود ولی با این حال نباید تلاش های ادیسون را در راستای ترویج این تکنولوژی نادیده گرفت [1]

او از روزنامه‌نگاران و صاحبان سرمایه دعوت کرد تا در شب 31 دسامبر 1879 م. برای دیدن اختراع جدیدش به منلوپارک بیایند. به دستور او آزمایشگاه و اطراف آن را با صدها لامپ برق آراستند بطوریکه محوطه? منلوپارک و جاده? منتهی به آن غرق در نور شده بود. ادیسون میهمانان خود را با چیزی روبرو کرده بود که برایشان سابقه نداشت. منظره? لامپ‌های نورانی بازدیدکنندگان را به شدت تحت تأثیر قرار داد؛ بطوریکه وقتی ادیسون نقشه? خود را برای تأسیس یک کارخانه? بزرگ الکتریسیته در نیویورک مطرح کرد پیشنهادش با استقبال گرم سرمایه‌داران حاضر روبرو شد.

عصر الکتریسیته

در 27 ژانویه 1880 م. ادیسون تقاضانامه? دریافت امتیاز اختراع «لامپ روشنایی الکتریکی» را به اداره? اختراعات آمریکا تسلیم کرد اما با درخواستش موافقت نشد. کارشناسان سازمان معتقد بودند که طراحی و ساخت لامپ ادیسون بر مبنای مطالعات ویلیام سایر انجام شده است؛ بنابراین تنها امتیاز اختراع رشته? ذغالی شده پرمقاومت (ماده? تولیدکننده? نور لامپ‌) به ادیسون تعلق گرفت.

در 13 فوریه 1880 م. وی به کشف یک پدیده? مهم فیزیکی نائل آمد که اکنون به اثر ادیسون معروف است.

دو سال پس از نمایش عمومی لامپ الکتریکی، (1882 م.) ساختمان کارخانه? مرکزی تولید برق موسوم به «ایستگاه پرل استر یت» به پایان رسید و در چهارم سپتامبر همان سال نخستین سیستم توزیع نیروی الکتریسیته در جهان با قدرت 110 ولت و 59 مشتری در پایین محله? منهتن به دست ادیسون افتتاح گردید.

چندی بعد ادیسون کوشید تا حق امتیاز لامپ برق را در بریتانیا از آن خود کند و بر رقیبش جوزف سووان – که مستقل از ادیسون موفق به اختراع لامپ حرارتی ِرشته کربنی شده بود- پیروز شود اما پس از یک دعوای حقوقی بی‌حاصل، دو طرف با یکدیگر به توافق رسیدند و برای بهره‌مند شدن از منافع اختراعشان در بریتانیا شرکت «ادیسووان» را تأسیس کردند. این شرکت در سال 1892 م. جزئی از کمپانی بزرگ جنرال الکتریک (متعلق به ادیسون) گردید.

شیوه? ادیسون

همانطور که گفته شد، بیشتر اختراعات ادیسون حاصل تکمیل ایده‌های دیگران و کار دسته‌جمعی گروه بزرگی از تکنسین‌ها و کارمندانی بود که تحت نظارت او به تحقیق و آزمایش می‌پرداختند. لویس لاتیمر دستیار آفریقایی-آمریکایی ادیسون که در پروژه? چراغ الکتریکی نقش مهمی داشت، از جمله? این افراد است. اگر امروز کمتر نامی از کسانی مانند او به میان می‌آید، به این دلیل است که ادیسون غالبا همکاران خود را در افتخار و اعتبار اختراعاتش سهیم نمی‌کرد. با این همه شکی نیست که بدون قدرت سازماندهی و خصوصاً همت بلند ادیسون دست یافتن به این همه موفقیت ممکن نبود. نیکلا تسلا فیزیکدان بزرگ و یکی از همکاران ادیسون درباره? روش او برای حل مسائل می‌نویسد: «اگر ادیسون می‌خواست سوزنی را در انبار کاهی پیدا کند، با پشتکارفراوان دانه به دانه رشته‌های کاه را کنار می‌زد تا بالاخره سوزن نمایان شود. بارها با تأسف شاهد بودم که چگونه بخش اعظم وقت و انرژی او صرف یافتن یک فرمول جزئی یا انجام دادن محاسبه‌ای کوچک می‌شد. » ادیسون خود نیز در این‌باره گفته‌است: «نوآوری عبارت است از یک درصد الهام روح و نود و نه درصد عرق ریختن و تلاش کردن. »

تسلا دانشمندی شایسته و بهترین کارمند ادیسون بود. او ابتدا از طرف ادیسون مأمور شده بود تا راه‌های توسعه? سیستم‌های جریان مستقیم (DC) را بررسی کند اما چون پس از پایان کار ادیسون تعهدات مالی خود را زیر پا گذاشت تسلا تصمیم به ترک شرکت او گرفت. با پذیرش استعفای تسلا، ادیسون مرتکب اشتباه بزرگی شد چرا که چندی بعد تسلا با کشف جریان متناوب (AC) در برابر امپراتوری ادیسون و سیستم DC او قد علم کرد. او با حمایت جرج وستینگهاوس کارخانه‌دار معروف سامانه‌های چندفازی توزیع برق را برپایه? جریان AC تکامل بخشید که بسیار کارآمدتر از سیستم ادیسون بود. با وجود تبلیغات منفی جنرال الکتریک، جریان AC روز به روز رواج بیشتری یافت و سرانجام سلطه ادیسون را بر بازار صنایع الکتریکی درهم شکست.

سینما

در سال 1889م. یکی از کارمندان شرکت ادیسون به اسم ویلیام کندی لوری دیکسون نوعی دستگاه نمایش فیلم اختراع کرد که پنج سال بعد(1894م.) با نام تجاری کینه‌توسکوپ (متحرک نما) در نیویورک به معرض نمایش گذاشته شد. کینه‌توسکوپ دستگاهی بود که هرکس از سوراخ آن به درون می‌نگریست و دسته‌ای را می‌چرخاند، تصاویر متحرکی را مشاهده می‌کرد. این وسیله ابتدا به‌عنوان مکمل گرامافون و برای رونق بخشیدن به بازار آن طراحی شده بود وهدف آن بود که با افزودن امکان تماشای عکس متحرک، بر جذابیت گرامافون نزد خریداران افزوده شود.

با وجود اهمیت این اختراع، ادیسون یا دیکسون را نمی‌توان پایه‌گذار سینما دانست؛ کینه‌توسکوپ آنها بیشتر به ماشین «شهر فرنگ» شبیه بود و دریک زمان بیش از یک نفر نمی‌توانست از آن استفاده کند. چنین دستگاهی در عصر جدید که توده? مردم به هیجان و سرگرمی‌های دسته‌جمعی نیاز داشتند چندان به کار نمی‌آمد. ایده? بزرگ کردن تصاویر و بکارگیری پرده? نمایش هرگز به ذهن ادیسون نرسید چون همانطور که گفتیم از اختراع کینه‌توسکوپ مقصود دیگری داشت ولی حدود یک سال بعد لویی لومیر صنعتگر ثروتمند فرانسوی با ساختن دوربین فیلم‌برداری و پروژکتور و افتتاح اولین سالن سینما در گراند کافه پاریس (28 دسامبر 1895م.) نخستین گام‌ها را برای علاقمند کردن مردم به این پدیده? نو برداشت. پس از گذشت چند سال، سالن‌های نمایش فیلم در اروپا و آمریکا آنقدر فراوان شده بود که ادیسون نیز چاره‌ای جز پیوستن به این جریان و کنار گذاشتن سینمای تک نفره‌اش ندید.

ادیسون در تبدیل سینما به رسانه‌ای همگانی و صنعتی سودآور نقش مؤثری ایفا کرده‌است. فیلم استاندارد 35 میلیمتری با چهار روزنه در لبه? هر فریم که هنوز مورد استفاده قرار می‌گیرد از یادگارهای ادیسون است. وی همچنین مؤسس اولین استودیوی فیلمسازی دنیا (بلک ماریا در ایالت نیوجرسی) است. نخستین فیلم کپی رایت شده? تاریخ سینما با عنوان «عطسه? فرد اُت» در این استودیو ساخته شد.

سال‌های پایانی

در اول فوریه 1893م. ادیسون ساختمان «بلک ماریا» نخستین استودیوی تصاویر متحرک را در وست اورنج ِ نیوجرسی به پایان برد. او کوشید تا اختراع دوربین فیلم برداری را تماماً به خود نسبت دهد و حق استفاده? انحصاری از آن را به دست آورد اما در 10 مارس 1902م. ادعای او در یک دادگاه استیناف ایالات متحده رد شد.

در 1894م. او در زمینه? ترکیب فیلم و صدا تحقیقاتی انجام داد که سرانجام به اختراع کینه‌توفون انجامید. این دستگاه که ترکیب ناجوری از کینه‌توسکوپ و گرامافون استوانه‌ای بود با استقبال مردم مواجه نشد.

در 6 ژانویه 1931م. ادیسون درخواست‌نامه? ثبت آخرین اختراع خود «وسیله نگهدارنده? اشیاء هنگام آبکاری» را به اداره? اختراعات فرستاد اما پیش از دریافت پاسخ اجل به او مهلت نداد و این مخترع بزرگ




موضوع مطلب :

شنبه 91 خرداد 27 :: 11:41 عصر

 

توماس آلوا ادیسون
زادروز 11 فوریه 1847
میلان، اوهایو ایالات متحده آمریکا پرچم ایالات متحده آمریکا
درگذشت 18 اکتبر 1931
وست اورنج، نیوجرسی ایالات متحده آمریکا پرچم ایالات متحده آمریکا
مذهب خداانگاری
همسر ماری استیل‌ول
مینا ادیسون
فرزندان ماریون استل
توماس آلوا
ویلیام لزلی
مادلین
چارلز
و تئودور میلر ادیسون
والدین ساموئل اوژن ادیسون (1804-1896)
نانسی ماتئوس الیوت(1810-1871)

توماس آلوا ادیسون (11 فوریه 1847 - 18 اکتبر 1931) مخترع و بازرگانی آمریکایی بود. او وسایل متعددی را طراحی یا کامل کرد که مهم‌ترین و معروفترین آنها لامپ رشته‌ای است.

ادیسون در طول حیات علمی خویش توانست 2500 امتیاز اختراع را در ایالات متحده? آمریکا، بریتانیا، فرانسه و آلمان به نام خود ثبت کند که رقمی حیرت‌انگیز و باورنکردنی به نظر می‌رسد. واقعیت این است که بیشتر اختراعات وی تکمیل شده? کارهای دانشمندان پیشین بودند و ادیسون کارمندان و متخصصان پرشماری در کنار خود داشت که در پیشبرد تحقیقات و به سرانجام رسانیدن نوآوری‌هایش یاریش می‌کردند. دهنی ذغالی تلفن، ماشین چاپ، میکروفن، گرامافون، دیکتافون، کینتوسکوپ (نوعی دستگاه نمایش فیلم)، دینام موتور و لاستیک مصنوعی از جمله مواد و وسایلی هستند که بدست ادیسون و همکارانش ابداع یا بهینه شدند.

ادیسون از اولین مخترعانی بود که توانست با موفقیت، بسیاری از اختراعات خود را به تولید انبوه برساند.

محتویات

دوران کودکی و نوجوانی

توماس ادیسون در شهر میلان ایالت اوهایو متولد شد و سال‌های کودکی را در پورت‌هِرون میشیگان بسر برد.«آل» بیش از یک سال نتوانست به مدرسه برود و دوران نوجوانی را با کارهایی چون فروختن ساندویچ و آب‌نبات در کنار ریل قطار و یا سبزی فروشی گذراند. او که برای فروش اجناس خود مرتباً با ترن میان پورت‌هرون و دیترویت در رفت و آمد بود، توانست از شرکت راه‌آهن نمایندگی توزیع یک روزنامه? دیترویتی را بدست آورد. با پس‌انداز پول حاصل از فروش روزنامه، آل توانست یک ماشین چاپ دست دوم خریداری کند. او دستگاهش را در یک واگن بارکشی نصب کرد و در سن پانزده سالگی اولین شماره? روزنامه? خود را با نام «ویکلی هرالد» منتشر ساخت. این نشریه که تمام کارهایش را ادیسون خود انجام می‌داد، نخستین و تنها روزنامه‌ای بود که در یک قطار در حال حرکت حروفچینی و چاپ می‌شد.

در سال 1862 م. وی اتفاقاً با تلگراف که در آن زمان وسیله? نوظهوری بود آشنا شد و با وجود کم‌شنوایی چندی بعد به کاری در رابطه با تلگراف مشغول شد.[نیازمند منبع]

سال‌های میانه

نخستین پله‌های ترقی

در سال 1869 م. ادیسون که اداره? راه‌آهن را ترک کرده بود، به‌عنوان سرپرست فنی به استخدام یک مؤسسه? صرافی بزرگ در نیویورک در آمد. در این مقام او توانست نخستین اختراع موفقش را که نوعی تلگراف چاپی بود، به نام خود ثبت کند. تلگراف ادیسون برخلاف انواع رایج که علائم مورس را به صورت صداهای کوتاه و کشیده به گوش اپراتور می‌رسانیدند، آنها را به شکل خط و نقطه بر روی نوار کاغذی چاپ می‌کرد. او حق امتیاز اختراعش را در مقابل چهل هزار دلار به مدیر صرافخانه واگذار کرد و با پول آن در شهر نیوآرک ایالت نیوجرسی یک کارگاه تحقیقاتی برای خود برپا نمود. در محل جدید او علاوه بر تکمیل لوازم جانبی تلگراف، یک سامانه? پیشرفته? نمایشگر اطلاعات بورس را طراحی کرد که سود هنگفتی از آن حاصل آمد.

منلو پارک

ادیسون مدتها این فکر را در سرداشت که کارگاهش را به محل بازتر و بزرگ‌تری منتقل کند. با فراهم شدن سرمایه? کافی، سرانجام در سال 1876 م. در منطقه? «منلوپارک» نیوجرسی یک لابراتوار پژوهشی مجهز بنیاد نهاد و گروهی از افراد لایق و مستعد را به همکاری فراخواند.

تأسیس این آزمایشگاه نقطه? عطفی در رشته فعالیت‌های ادیسون و از بزرگ‌ترین ابتکارهای او به شمار می‌رود. آزمایشگاه منلو پارک نخستین مؤسسه‌ای بود که منحصراً با هدف تولید و تکمیل ابداعات علمی برپا شد و آن را باید نمونه? اولیه? آزمایشگاه‌های تحقیقاتی بزرگی دانست که از آن پس تمام صنایع مهم در کنار کارگاه‌های خود ایجاد کردند. در سایه? نظارت و سازماندهی توماس ادیسون و کار گروهی کارمندان وی صدها اختراع کوچک و بزرگ در این مؤسسه به ثمر رسیدند که البته همگی به نام ادیسون تمام شدند.

در اواخر همان سال در سن 84 سالگی چشم از جهان فرو بست.




موضوع مطلب :

شنبه 91 خرداد 27 :: 11:41 عصر

دانشمندی بنام توماس ادیسون

توماس آلوا ادیسون در روز یازدهم فوریه سال 1847 در شهر میلان در ایالت اوهایوى آمریکا به دنیا آمد. بحق مى توان گفت که ادیسون یکى از آن افرادى بود که از اقشار پائین اجتماع منشاء گرفت و بعدها به شهرت و ثروت فراوان رسید (توماس ادیسون در آمریکا تحت عنوان «از ظرف شویى به میلیونرى رسیدن» نامیده مى شود). توماس ادیسون بدون شک امروزه یکى از قهرمانان ملى آمریکا به شمار مى آید.

در مورد ادیسون نقل قول ها و داستان هاى بسیارى وجود دارد که نمى توان به دقت گفت کدامیک واقعیت دارند. به همین دلیل هنوز هم در صحت برخى از موارد شک و تردید وجود دارد. براى مثال هنوز هم مشخص نیست که آیا علت سنگینى گوش ادیسون سانحه اى در حین انجام آزمایش هایش با مواد شیمیائى بوده یا بر اثر یک بیمارى بروز کرده است. مسلم این است که ادیسون این نقص شنوایى خویش را با میل تمام و اغلب به سود خود به کار مى گرفت.

ادیسون در کل زندگى خود تنها چند ماهى به مدرسه رفت. اسناد موجود موید آن است که او در خانه و توسط والدینش آموزش دید. زمانى که ادیسون 7 ساله بود خانواده اش به میشیگان نقل مکان کرد. 4 سال بعد، توماس به عنوان پسر بچه فروشنده روزنامه و شیرینى، در قطار بین «پورت هورون» و «دیترویت» مشغول به کار شد. از قرار معلوم این شغل وقت چندانى از وى نمى گرفت و او مى توانست به اندازه کافى به کارهاى دیگر مشغول شود. او در سال 1862 هفته نامه خود به نام «هرالد هفتگى» را منتشر ساخت. علاوه براین، ادیسون یک دوره کارآموزى به عنوان تلگرافیست را گذراند و طى سال هاى 1863 تا 1868 در همین رشته به کار خود ادامه داد.

ادیسون نخستین اختراع خود را که یک دستگاه شمارش برگه هاى راى بود، در سال 1868 به ثبت رساند. اما این دستگاه، در کنگره آمریکا مورد استفاده قرار نگرفت چرا که این هراس وجود داشت که بتوان در کار آن تقلب کرد. یک سال بعد، او در نیویورک مدیر کمپانى «استاک اند گولد» شد، شرکتى را به اسم خود تاسیس کرد و از این زمان به سرعت در کارهایش ترقى کرد.

توماس ادیسون در سال 1871 با خانم «مرى استیل ول» (M .Stillwell) ازدواج کرد و در همین سال هم نخستین ماشین تحریر قابل استفاده را اختراع کرد. در این دوره او در یک آزمایشگاه در نیوجرسى کار مى کرد. در تاریخ هجدهم ژوئیه سال 1877 ادیسون فونوگراف یا دستگاه ثبت صدا را اختراع کرد و نخستین انسانى بود که صداى ثبت شده خود را شنید.

در سال 1879 لامپ اختراعى او که از یک رشته ذغالین ساخته شده بود بیش از 40 ساعت درخشید. علاوه بر این ادیسون کار دستگاه تلفن را به وسیله یک میکروفون حاوى ذرات ذغال بهبود بخشید. در سال 1880 در «منلوپارک»، نخستین کارخانه لامپ سازى، شروع به کار کرده و در کنار این کار به اختراعات دیگر خود از جمله، فیوز الکتریکى، دستگاه هاى اندازه گیرى، تکامل دیناموهاى ماشین هاى بخار پرداخت. در سال،1883 اثر ادیسون که بعدها به اختراع رشته هاى درخشان و لامپ هاى الکتریکى منجر شد، رسماً به نام او ثبت شد.تا سال 1890 ادیسون کار فونوگراف را بهبود بخشید و شرکت ادیسون جنرال الکتریک را تاسیس کرد. برخلاف شایعات موجود ادیسون مخترع صندلى الکتریکى نبود. این صندلى توسط یکى از همکاران او به نام «هارولد پى براون» اختراع شد.

در سال 1891 ادیسون دستگاه «سینماتوگراف» یکى از مراحل ابتدایى تکامل دوربین فیلمبردارى را اختراع کرد. باید متذکر شویم که اختراعات ادیسون که فهرست آن پایانى ندارد، از جمله تلفن، تلگراف، میکروفون و لامپ الکتریکى در واقع تنها بهبود و تکامل کار دستگاه هاى اختراع شده پیشین بودند.

اما در وصف شخصیت ادیسون نیز باید اذعان کرد که او انسانى بسیار سخت کوش بود. ادیسون نه تنها یک پژوهشگر توانا بود، بلکه هنر او بیشتر در حیطه عرضه و فروش زیرکانه تولیدات جلوه گر مى شدند و متاسفانه در رقابت با دیگر شرکت هاى تولید و فروش اجناس مشابه، از هیچ تلاشى فروگذار نمى کرد. دعواهاى قضایى او در برابر شرکت هاى دیگر رقمى اعجاب برانگیز دارند.




موضوع مطلب :

شنبه 91 خرداد 27 :: 11:40 عصر

هشت موضوع شگفت انگیز از زندگی آلبرت انیشتن، که شما هیچ گاه آنان را نمی دانستید. بله،همگی ما می دانیم که انیشتن این  فرمول [e=mc2] را کشف کرد. اما واقعیت آن است که چیز های کمی در مورد زندگی خصوصی اش می دانیم،خودتان را بااین هشت مورد،شگفت زده کنید!

1 - اوبا سر بزرگ متولد شد

وقتی انیشتن به دنیا آمد او خیلی چاق بود و سرش خیلی بزرگ تا آنجایی که مادر وی تصور می کرد، فرزندش ناقص است،اما او بعد از چند ماه سر و بدن او به اندازه های طبیعی بازگشت.

2 - حافظه اش به خوبی آنچه تصور می شود، نبود

مطمئنا انیشتن می توانسته کتابهای مملو از فرمول و قوانین را حفظ کند،اما برای به یاد آوری چیز های معمولی واقعا حافظه ضعیفی داشته است. او یکی از بدترین اشخاص در به یاد آوردن سالروز تولد عزیزان بود و عذر و بهانه اش برای این فراموشکاری، مختص دانستن آن [تولد ]برای بچه های کوچک بود.

3 - او ازداستانهای علمی-تخیلی متنفر بود

انیشتن از داستانهای تخیلی بیزار بود. زیرا که احساس می کرد ،آنها باعث تغییر درک عامه مردم ازعلم می شوند و در عوض به آنها توهم باطلی از چیز هایی که حقیقتا نمی توانند اتفاق بیفتند میدهد.
به بیان او "من هرگزدر مورد آینده فکر نمی کنم،زیراکه آن به زودی می آید. به این دلیل او احساس می کرد کسانی که بطور مثال بشقاب پرنده ها را می بینند باید تجربه هایشان را برای خود نگه دارند.

4 - او در آزمون ورودی دانشگاه اش رد شد

درسال 1895 در سن 17 سالگی،انیشتن که قطعا یکی از بزرگترین نوابغی است،که تا کنون متولد شده،در آزمون ورودی دانشگاه فدرال پلی تکنیک سوییس رد شد.
در واقع او بخش علوم وریاضیات را پشت سر گذاشت ولی در بخش های باقیمانده، مثل تاریخ و جغرافی رد شد.وقتی که بعدها از او در این رابطه سوال شد؛ او گفت:آنها بی نهایت کسل کننده بودند، و او تمایلی برای پاسخ دادن به این سوالات را در خود آحساس نمی کرد.

 5 - علاقه ای به پوشیدن جوراب نداشت

انیشتن در سنین جوانی یافته بود که شصت پا باعث ایجاد سوراخ در جوراب می شود.سپس تصمیم گرفت که دیگر جوراب به پا نکند و این عادت تا زمان مرگش ادامه داشت.
علاوه بر این او هرگز برای خوشایند و عدم خوشایند دیگران لباس نمی پوشید، او عقیده داشت یا مردم اورا می شناسند و یا نمی شناسند.پس این مورد قبول واقع شدن[آن هم از روی پوشش] چه اهمیتی میتواند داشته باشد؟

6 - او فقط یکبار رانندگی کرد

انیشتن برای رفتن به سخنرانی ها و تدریس در دانشگاه، از راننده مورد اطمینان اش کمک می گرفت. راننده وی نه تنها ماشین اورا هدایت می کرد، بلکه همیشه در طول سخنرانی ها در میان،شنوندگان حضور داشت.
انیشتن، سخنرانی مخصوص به خود را انجام می داد و بیشتر اوقات راننده اش، بطور دقیقی آنها را حفظ می کرد.
یک روز انیشتن در حالی که در راه دانشگاه بود، باصدای بلند در ماشین پرسید:چه کسی احساس خستگی می کند؟
راننده اش پیشنهاد داد که آنها جایشان را عوض کنند و او جای انیشتن سخنرانی کند،سپس انیشتن بعنوان راننده او را به خانه بازگرداند.
عدم شباهت آنها مسئله خاصی نبود.انیشتن تنها در یک دانشگاه استاد بود، و در دانشگاهی که وقتی برای سخنرانی داشت، کسی او را نمی شناخت و طبعا نمی توانست او را از راننده اصلی تمییز دهد.
او قبول کرد، اماکمی تردید در مورد اینکه اگر پس از سخنرانی سوالات سختی از راننده اش پرسیده شود، او چه پاسخی خواهد داد، در درونش داشت.
به هر حال سخنرانی به نحوی عالی انجام شد، ولی تصور انیشتن درست از آب در آمد.دانشجویان در پایان سخنرانی انیتشن جعلی شروع به مطرح کردن سوالات خود کردند.
در این حین راننده باهوش گفت "سوالات بقدری ساده هستند که حتی راننده من نیز می تواند به آنها پاسخ گوید"سپس انیشتن از میان حضار برخواست وبه راحتی به سوالات پاسخ داد،به حدی که باعث شگفتی حضار شد.

7 - الهام گر او یک قطب نما بود

انیشتن در سنین نوجوانی یک قطب نمابه عنوان هدیه تولد از پدرش دریافت کرده بود.
وقتی که او طرز کار قطب نما را مشاهده می نمود، سعی می کرد طرز کار آن را درک کند. او بعد از انجام این کار بسیار شگفت زده شد.بنابر این تصمیم گرفت علت نیروهای مختلف در طبیعت را درک کند.

8 - راز نهفته در نبوغ او

بعد از مرگ انیشتن در 1955 مغز او توسط توماس تولتز هاروی برای تحقیقات برداشته شد.
اما اینکار بصورت غیر قانونی انجام شد. بعدها پسر انیشتن به او اجازه تحقیقات در مورد هوش فوق العاده پدرش را داد.
هاروی تکه هایی از مغز انیشتن را برای دانشمندان مختلف در سراسر جهان فرستاد. از این مطالعات دریافت می شود که مغز انیشتن در مقایسه با میانگین متوسط انسانها،مقدار بسیار زیادی سلولهای گلیال که مسئول ساخت اطلاعات هستند داشته است.همچنین مغز انیشتن مقدار کمی چین خوردگی حقیقی موسوم به شیار سیلویوس داشته، که این مسئله امکان ارتباط آسان تر سلولهای عصبی را بایکدیگر فراهم می سازد.
علاوه بر اینها مغز او دارای تراکم و چگالی زیادی بوده است و همینطور قطعه آهیانه پایینی دارای توانایی همکاری بیشتر با بخش تجزیه و تحلیل ریاضیات است.




موضوع مطلب :

شنبه 91 خرداد 27 :: 11:38 عصر

الکساندر گراهام بل کیست؟

به  مناسبت تولد الکساندر گراهام بل

گراهام بل

تولد و داستان اولین اختراع

در 3 مارس 1847 در ادینبورگ اسکاتلند کودکی به دنیا آمد که بعدها نامش همواره با یک کلمه عجین شد. تلفن!

خیلی فکر می کردند شاید قسمت است که پسران خانواده پروفسور الکساندر ملویل بل همگی بر اثر سل بمیرند ولی گراهام عمرش به دنیا بود. گراهام کوچولو از سن 10 سالگی شروع  به ایراد گرفتن از اسمش کرد. شاید او هم یک اسم سه قسمتی دوست داشت چرا که در 11 سالگی پدرش را راضی کرد که نام او را الکساندر گراهام نام نهد. اما تا آخر عمر همه او را با نام الک می شناختند.

شاید اگر John Herdman آنها را نصیحت نمی کرد که به کارهای مفید پبردازند ما امروز تلفن نداشتیم. بل کوچک بعد از توبیخ شدن توسط همسایه خودشان ، جان ، به فکر کمک کردن به او افتاد. آن زمان جان در فکر پیدا کردن راهی برای تسهیل آسیاب کردن گندم بود. کلید در دستان کودک کنجکاو قصه ما بود. الکساندر یک ماشین ساخت که به وسیله پدال ، گندم را آسیاب می کرد. کار در کارگاه کوچکی که جان راه انداخته بود آغاز شد

الکساندر استعدادهای دیگری هم داشت. او به سرعت خود را در زمینه هنر و شعر نشان داد. با تشویق های مادر و آموزشهای غیر رسمی او سریعا الکساندر به استادی در خانواده بل تبدیل شد. دیگر همه او را به نام پیانیست خانواده بل می شناختند. به همین خاطر اکساندر روز به روز به مادر خود وابسته تر می شد. هر روز بیشتر از روز قبل!

گراهام بل

مادر ناشنوا می شود

از سن 12 سالگی مادر الکساندر رو به ناشنوایی گذارد. هر روز بر میزان ناشنوایی مادر اضافه می شد. الکساندر بسیار از این واقعه تحت تاثیر قرار گرفت. مادر برای او ارزش بسیار بالایی داشت. بل کوچک شروع به یادگرفتن یک زبان انگشتی کرد که باعث شد بتواند صحبتها را به مادر انتقال دهد. کم کم او موفق شد یک نوع تکنیک خاص ایجاد کند که با صداهای خاصی  را به راحتی به مادر مفاهیم را منتقل کند. کم کم علاقه به مادر ، الکساندر را به یک مبحث علاقه مند کرد. صدا شناسی!

کلا باید خانواده بل را خانواده سخنوران دانست. پدربزرگ و عمو پدر همه از اساتید سخنوری بریتانیا بودند. پدر رساله ای درباره اصئل سخن با کرو لالها نوشت که در زمان خود یک رساله انقلابی بود. چه کسی می توانست بهتر از الکساندر نشان دهنده عملی بودن این رساله باشد؟ لب خوانی آموزش داده شده در این کتاب به الکساندر هم یاد داده شد و هر جا که الکساندر قدرت خود را در لب خوانی به نمایش می گذارد همه در بهت و حیرت فرو می رفتند. لب خوانی زبانی مانند سانسکریت باعث جاودانگی لب خوانی شد!

 دستگاهی که صدا تولید می کرد

بعد از تحصیلات در کالج بود که اکساندر یک چیز عجیب شنید. شخصی به نام بارون ولفگانگ فون کمپلن دستگاهی برای شبیه سازی صدای انسان ساخته است. الکساندر جوان سریعا کتابی از فون کمپلن را یافت و دست به ترجمه آلمانی به انگلیسی کتاب زد. بعد از ترجمه بسیار سخت کتاب آنها شروع به ساخت دستگاه کردند. در این قضیه برادر بزرگتر الکساندر یعنی ملویل هم به او کمک می کرد. قسمتهایی مانند نای، گلو، شش و لب به سختی ساخته شد اما هنوز یک مشکل برای دریافت جایزه ای که پدر تعیین کرده بود وجود داشت. پدرشان گفته بود یک جایزه بزرگ برای آنها تدارک دیده است که اگر بتوانند چنین کاری را بکنند به آنها خواهد داد. ساختن جمجمه ای که بتواند حتی چند کلمه صدا را تولید کند بسیار طاقتفرسا بود. آنها بعد از هزاران بار تلاش توانست جمله “How are you grandma?” را بیان کنند. البته نتیجه یک ذره اشکال داشت. شاید اگر کسی جمله “Ow ah oo ga ma ma.” را می شنید اصلا متوجه منظور نمی شد اما این برای اکساندر 19 ساله تازه شروع راه بود!

 خانواده ای که نابود شد

در 1865 وقتی خانواده به لندن مهاجرت کرد الکساندر به دفتر کارش رفت و تمام مدت را بر روی آزمایشهای خود کار کرد. تمام پاییز و زمستان او بر روی پروژه هایش کار می کرد و همینطور سلامتی اش رو به تحلیل می رفت. از آن طرف برادر کوچکش ادوارد با درد سل دست و پنجه نرم می کرد. الکساندر سال بعد کاملا حالش خوب شد ولی همیشه شانس با انسان یار نیست. ادوارد آنقدر خوش شانس نبود.

در سال 1867 بل به خانه بازگشت و بر روی امتحانات مدرک دانشگاهیش کار کرد. زمانی که به خانه بازگشت برادر بزرگترش ملویل ازدواج کرده بود و مستقل شد. در سال 1870 ملویل هم به دست سل به برادرش ادوارد پیوست.

در همان سال الکساندر با بیوه ملویل و والدینش به کانادا مهاجرت کرد. در یک زمین 10.5 هکتاری که در کانادا خریدند یک مزرعه ساختند. در مزرعه یک جایی هم ساخته شد. یک کارگاه برای آزمایشهایی برای کار با ناشنوایان.

او پیانویی طراحی کرد که می توانست موزیکش را به وسیله الکتریسیته منتقل کند.او سعی کرد وسیله ای بسازد که نه تنها نتهای موسیقی،بلکه کلمه های سخنرانی را نیز ارسال کند. اما داستان اصلی از سال 1874 شروع شد. در تابستان بل کار خود را بر روی ساخت صدانگار شروع کرد. صدا نگار صدای برخورد یک ضربه را که برای آزمایش به یک شیشه زده می شد را توسط یک قلم بر روی یک ورقه ثبت کند. این کار با یک سری از اشکال نشان داده می شد ( مسلما همه ما چنین چیزهایی دیده ایم). در آن سال خطوط تلگراف با یک ترافیک عجیب دست به گریبان بود. باید راه دیگری پیدا می شد.

داستان شروع یک دوران

الکساندر یک شب تا دیر وقت مشغول کار بود که ناگهان یک باتری واژگون می‌شود و اسید سولفوریک آن روی لباسهای او می‌ریزد. بل با عصبانیت معاونش را صدا می‌کند در حالیکه او در کارگاه زیر شیروانی بود و در وضع عادی صدا به او نمی‌رسید، ولی وجود یک سیم تلگراف که از کارگاه زیر شیروانی تا داخل اطاق خواب بل در طبقه پایین امتداد داشت باعث شد که معاونش صدای او را بشنود. این سیم برای انتقال اصوات نتهای پیانو توسط الکساندر ساخته شده بود. توماس واتسون معاون بل بعد از تقریبا 40 سال این حادثه را اینطور بازگو می‌کند. برعکس اولین پیام تلگرافی مورس که با جمله مقدس آنچه خدا اراده کرده است، شروع شد.

اولین تلفن ساخت گراهام بل

اولین پیام تلفنی بل با این جمله آقای واتسون بیا اینجا با تو کار دارم آغاز گردید. شاید اگر گراهام بل می‌دانست که در آستانه یک اختراع بزرگی است اولین پیام خود را با یک جمله جالبی شروع می‌کرد. آن جمله تاریخی البته اولین جمله کامل بود که از طریق سیم ارسال شده بود.

“Mr Watson - Come here - I want to see you”

 

داستان بل ادامه دارد. در ادامه این داستان بارها شاهد اختراعهای جالبی از بل خواهیم بود. اتفاقاتی که دیگر برای الکساندر عجیب نبود. او در 29 سالگی تلفن را اختراع کرده بود و دیگر اختراع کردن به جزئی از روحیه او تبدیل شده بود.




موضوع مطلب :

شنبه 91 خرداد 27 :: 11:37 عصر
یک نقاشی از ابن بطوطه که در مرکز خرید ابن بطوطه در دبی، امارات متحده عربی.

ابن بطوطه محمد بن عبد الله بن محمد بن إبراهیم لواتی طنجی، ابو عبد الله، در شهر طنجه سال 703 ق/1304 م در مغرب بدنیا آمد و سال 725 ه بسوی مکه عزیمت نمود و مصر، شام، حجاز، عراق، ایران، یمن، بحرین، ترکستان، میانرودان و بخشی از هند و چین، جاوه و شرق آفریقا را پیمود و سرانجام به مغرب نزد شاه ابی عنان از شاهان بنی مرین برگشت. سفر او 27 سال به درازا کشید (1325-1352 م) و در مراکش سال 779 ه/1377 م. درگذشت.

این جهانگرد معروف آمازیغی 5 و یا 6 بار به ایران سفر نمود و در تمام سفرهای شرقی خود از زبان فارسی برای ارتباط با غیر عربها استفاده نمود. سفرهای او در دو سوی سواحل دریای فارس(خلیج فارس کنونی) و شهرهای فارس از جمله شیراز، خوزیه (خوزستان)، تستر(شوشترتبریز و خراسان خواندنی است. سفرنامه ابن بطوطه از کتابهای با ارزش جغرافیایی سده‌های میانه‌است.




موضوع مطلب :

چهارشنبه 91 خرداد 17 :: 2:13 عصر
فیثاغورس
Pythagoras Bust Vatican Museum (cropped).jpg
شناسنامه
نام کامل فیثاغورس ساموسی
حیطه فلسفه غرب
دوره فلسفه دوران باستان
مکتب مکتب فیثاغوری
زادروز
زادگاه ساموس، یونان
محل مرگ

ساموس، یونان

پیتاگوراس،فیثاغورس یا فیثاغورث(به یونانی: Πυθαγ?ρας)؛ فیلسوف و ریاضیدان یونان باستان بود. او نخستین کسی بود که توانست اصول پراکنده‌ای را که ریاضیدانان نخستین عمدتا با استقرا و آزمون و خطا کشف کرده بودند، بر پایه? اصول و براهین قیاسی بنا کند.[1]

زندگی

فیثاغورس در جزیره? ساموس، نزدیک کرانه‌های ایونی، زاده شد. او در عهد قبل از ارشمیدس، زنون و اودوکس (569 تا 500) می‌زیست.

او در جوانی به سفرهای زیادی رفت و این امکان را پیدا کرد تا با افکار مصریان باستان، بابلیان و مغان ایرانی آشنا شود. او روی هم رفته، 22 سال در سرزمین‌های خارج از یونان بود و چون از سوی پولوکراتوس، شاه یونان، به آمازیس، فرعون مصر سفارش شده بود، توانست به سادگی به رازهای کاهنان مصری دست یابد. او مدتها در این کشور به سر برد و در خدمت کاهنان و روحانیان مصری به شاگردی پرداخت و آگاهی‌های بسیار کسب کرد. سپس از آنجا روانه بابل شد و شاگردی را از نو آغاز کرد.

وقتی او در حدود سال 530، از مصر بازگشت، در زادگاه خود مکتب اخوتی (که امروزه برچسب مکتب فیثاغورس بر آن خورده‌است) را بنیان گذاشت که طرز فکر اشراقی داشت. هدف او از بنیان نهادن این مکتب این بود که بتواند مطالب عالی ریاضیات و مطالبی را تحت عنوان نظریه‌های فیزیکی و اخلاقی تدریس کند و پیشرفت دهد.

شیوه? تفکر این مکتب با سنت قدیمی دموکراسی، که در آن زمان بر ساموس حاکم بود، متضاد بود. و چون این مشرب فلسفی با مذاق مردم ساموس خوش نیامد، فیثاغورس به ناچار، زادگاهش را ترک گفت و به سمت شبه جزیره آپتین (از سرزمینهای وابسته به یونان) رفت و در کراتون مقیم شد.

در افسانه‌ها چنین آمده‌است که متعصبان مذهبی و سیاسی، توده‌های مردم را علیه او شوراندند و مکتب و معبد او را آتش زدند و وی در میان شعله‌های آتش جان سپرد. {منبع}

درباره فیثاغورس

این جمله معروف را دوستدارانش در رثای او گفته‌اند: «Sic transit gloria mundi» یعنی

« افتخارات جهان چنین می‌گذرند  »

.

پروکلوس درباره فیثاغورث می‌گوید:

« فیثاغورس این علم (علم ریاضیات) را به شکل آزاد آموزشی، امتحان کردن قواعد آن از آغاز و جستجوی قضایا به روشی غیر مادی و ذهنی تغییر داد. او نظریه متناسب‌ها و ساخت اشکال کیهانی را کشف کرد.  »

[2]

همچنین برتراند راسل درباره? فیثاغورس می‌نویسد:

« هیچ کس را نمی‌شناسم که در عالم اندیشه به اندازه? فیثاغورس تاثیرگذار بوده باشد.[1]  »



موضوع مطلب :

چهارشنبه 91 خرداد 17 :: 2:10 عصر

شیخ بهایی و شاه عباس اول

عمده فعالیت‌های سیاسی شیخ بهایی در عهد شاه عباس اول صورت گرفت، ‏شاه عباس بزرگ‌ترین پادشاه سلسله صفوی ضمن آنکه ایران را به اقتدار گذشته‌اش بازگرداند، زمینه? رشد و شکوفایی خارق‌العاده? فرهنگ، هنر و معارف دینی را نیز فراهم کرد. شاه عباس احترام زیادی برای علمای دین قایل می‌شد و در بیشتر امور از ایشان مشورت می‌جست، از جمله شواهد این امر انتخاب خلیفه سلطان، شاگرد میرداماد و شیخ بهایی به وزارت خود بود[34]، ضمن اینکه حضور این دو عالم مطرح در دربار شکوه خاصی به سلطنت این پادشاه بخشیده بود[35] شیخ بهایی در سال 996ق دو سال و اندی بعد از رحلت‏ شیخ علی منشار (شیخ الاسلام اصفهان)(993)[36]، به دستور شاه عباس اول به شیخ الاسلامی اصفهان منصوب شد[37]، درسال 1006 ق با تغییر مکان پایتخت از قزوین به اصفهان این سمت به شیخ‌الاسلامی کشور تغییر و ارتقاء یافت. شیخ تا زمان وفاتش در این منصب بود.

در عالم‌آرای عباسی آمده که شیخ پس از مدتی از سمت شیخ‌الاسلامی اصفهان به دلیل ملالت ‏خاطر و دلزدگی از مناصب دنیایی اراده? سفر بلاد اسلامی کرد[38] که تاریخ این رخداد می‌تواند بین سالهای 996 تا 1008ق . باشد، یعنی سالی که شاه عباس پیاده به زیارت امام رضا علیه السلام رفت و شیخ بهایی نیز همراه او بود، اما در منابع دیگر دلیل سفر او به بلاد اسلامی اختلاف آرا و دیدگاه‌های علمی او با مکتب‌های فلسفی موجود در حوزه اصفهان (یعنی «توغل میرداماد و اصحاب او در علوم عقلی و رواج آن‏») می‌دانند[39].

به اعتقاد عده‌ای شیخ بهایی در یکی از سفرهای خارجی خود به کشور عثمانی، سفارت شاه صفوی را بر عهده داشته و حامل پیامی از طرف شاه عباس اول به سلطان مراد حاکم عثمانی بوده است[40]

خدمات علمی و عمرانی

مهم‌ترین خدمات شیخ‌بهایی در رونق بخشیدن به شهر اصفهان ساخت مسجد امام، حمام شیخ بهایی، طراحی و فکر ایجاد شهر نجف‌آباد[نیازمند منبع]، تقسیم آب زاینده‌رود[نیازمند منبع]، قنات زرین کمر و تعیین سمت قبله مسجد امام اصفهان است. این قبله‌یابی که با استفاده از ابزارهای آن زمان صورت پذیرفته هفت درجه با جهت واقعی قبله اختلاف دارد. [41]

ابداع برخی خوراکی‌ها

شیخ بهایی مبدع تهیه نان سنگک و حلواشکری است. [42]

جشنواره شیخ بهایی

از سال 1383 شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان جشنواره‌ای به نام شیخ بهایی برگزار می‌کند. موضوع این جشنواره فن‌آفرینی و کارآفرینی است و برگزارکنندگان آن معتقدند شیخ‌بهایی نمادی از کارآفرینی است. شیخ‌بهایی در عصر خود دانش را به فناوری تبدیل کرد و خدمات ارزشمند علمی، فرهنگی و عمرانی از خود به یادگار گذاشت. به یاد او این جشنواره شیخ بهایی نامیده شد.

توضیحات

  1. ^  ترتیب مناصب روحانیت در دوره صفوی : صدرخاصه، صدرعامه (یا صدرالممالک) قاضی دار السلطنه، قاضی عسکر و شیخ الاسلام.[43]
  2. ^  رجعنا الی هرات الذی کان سابقا هو و والده فیها شیخ الاسلام.[44]
  3. ^  تقیه از اصول مسلم مذهب شیعه‌است و چه بسیار عالمان دینی که برای حفظ دین و گسترش تشیع راه تقیه پیش گرفته‌اند.
  4. ^  دفع ضرر از مؤمن و یا جلب نفع برای او، از جمله عوامل جواز همکاری با حاکم جائر است که در فقه شیعه بدان تصریح شده‌است.[45]
  5. ^  شیخ بهایی بسیار بخشنده بود و سرای عالی داشت که یتیمان و زنان بدان پناه می‌بردند و بسیار کودکان نوزاد در آن شیر خوردند و بسیار مردم از آن پناه جستند، وی به مردم بسیار چیز می‌بخشید ولی با آن همه تقرب، میل به پادشاه نداشت و بیش‌تر مایل به تنهایی و جهان گردی بود.[46]
  6. ^  در فقه سیاسی شیعه وجوب تحصیل ولایت از طرف حاکم جائر و یا هر نوع همکاری با او در صورتی که اقامه امر به معروف و نهی از منکر موقوف به آن باشد واجب است[47]
  7. ^  خیرالبیان: شاه آگاه، (شاه عباس اول) را نسبت ‏به آن حضرت (شیخ بهایی) اعتقاد صافی است و در اعزاز و احترام و اکرام او دقیقه‌ای نامرعی نمی‌گذارد، و همواره ملتمسات آن حضرت در سده رفیعه شاهی چون دعاهای اجابت قرینش در بارگاه الهی مقبول است.[48]
  8. ^  عالم‌آرا: از این زمان خجسته نشان، حضرت اعلی شاهی، وجود شریف آن یگانه روزگار را مغتنم دانسته، همیشه از ملتزمان رکاب اقدس و اکثر اوقات در سفر و حضر به وثاق حضور او تشریف قدوم ارزانی داشته، از صحبت فیض بخش او مسرور می‌گردند.[49]



موضوع مطلب :

چهارشنبه 91 خرداد 17 :: 2:8 عصر
<   1   2   3   >   
درباره وبلاگ


با سلام خدمت شما بازدیدکننده گرامی ، خوش آمدید به سایت من . این سایت با به روز کردن مطالب خود باعث می شود اطلاعات شما بازدید کننده گرامی ارتقا یابد لطفا برای هرچه بهتر شدن مطالب این وب سایت ، ما را از نظرات و پیشنهادات خود آگاه سازید یا از طریق فرم تماس سایت یا ازطرق ایمیل Amirmohammad.omumi@yahoo.com ما را در بهتر شدن کیفیت مطالب یاری کنید.
پیوندها
نویسندگان
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 54
  • بازدید دیروز: 197
  • کل بازدیدها: 2318617
فرم تماس
نام و نام خانوادگی
آدرس ایمیل
امکانات دیگر

خرداد 91 - از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ
پربازدیدترین مطالب

کد پربازدیدترین

کلیه حقوق این وبلاگ برای از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ محفوظ است