سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ
بزرگ ترین سایت مطالب ودانلود
به سایت از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ خوش آمدید

ف حضرت امیر المومنین علی (ع )رزند ابوطالب شیخ بنی هاشم عموی پیغمبر اکرم (ص) بود که پیغمبر اکرم او را سرپرستی نموده و در خانه خود جای داده و بزرگ کرده بود و پس از بعثت نیز تا زنده بود ازآن حضرت حمایت کرد و شر کفار عرب و خاصه قریش را از وی دفع نمود .

علی ع بنا به نقل مشهور ده سال پیش از بعثت متولد شد و پس از شش سال بر اثر قحطی که در مکه و حوالی آن روی دا د بنا به در خواست پیغمبر اکرم ص  از خانه پدر به خانه پسرعموی خود پیغمبر اکرم  منتقل کردید. و تحت سرپرستی و پرورش مستقیم آن حضرت درآمد پس از چند سال که پیغمبر اکرم ص به موهبت نبوت نایل شد و برای نخستین بار در غار حرا وحی آسمانی به وی رسید. وقتی که از غار رهسپار شهر و خانه خود شد وما جرارا فرمودعلی ع به آن حضرت ایمان آورد. وباز درمجلسی که پیغمبرا کرم ص خویشاوندان نزدیک خود را جمع کرده و بدین خدا دعوت نمود فرمود نخستین کسی از شما که دعوت مرا بپذیرد خلیفه و وصی و وزیر من خواهد بود.تنها کسیکه از جای خود بلند شد و ایمان آورد علی ع بود و پیغمبر اکرم ایمان او را پذیرفت و وعده های خود را درباره اش امضا نمود. از این روی علی ع نخستین کسی است که به اسلام ایمان آورد و نخستین کسی است که هرگز غیر خدای یگانه را نپرستید

علی ع پیوسته ملازم پیغمبر اکرم ص بود تا آن حضرت از مکه به مدینه هجرت نمود و در شب هجرت نیز که کفار خانه آن حضرت را محاصره کرده بودند و تصمیم داشتند آخر شب به خانه ریخته و آن حضرت را در بستر خواب قطعه قطعه نمایند علی ع در بستر پیغمبر اکرم ص خوابید و آن حضرت از خانه بیرون آمده رهسپار مدینه گردید

در مدینه نیز ملازم پیغمبر اکرم ص بود و آن حضرت در هیچ زمان علی ع را کنار نزد و یگانه دختر محبوبه خود فاطمه را به عقدآن حضرت درآورد. و در موقعی که میان اصحاب خود عقد اخوت می بست او را برادر خود قرار داد. علی ع درتمام  جنگهاپی که پیغمبر اکرم ص شرکت داشتند حاضر شد جز جنگ تبوک که آنحضرت اورا درمدینه به جای خود قرارداده بودودر هیچ جنگی پای به عقب نگذاشت
.و از هیچ حریفی روی نگردانید و در هیچ امری با پیغمبر اکرم ص مخالفت نکرد چنانکه آن حضرت فرمود هرگز علی از حق و حق از علی جدا نمی شوند.علی ع روز رحلت پیغمبر اکرم سی و سه سال داشت و با اینکه در همه فضایل دینی سرآمد و در میان اصحاب پیغمبر ممتاز بودبه بها نه اینکه وی جوان است و مردم بواسطه  خونهایی که در جنگهابه همراه پیغمبر اکرم ص ریخته با وی دشمننداز خلافت  کنارش زدند و به این ترتیب دست آن حضرت از شئون عمومی بکلی قطع شد وی  نیز به تربیت افراد پرداخت وبیست وپنجسال که زمان خلا فت سه خلیفه پس ازرحلت پیغمبر اکرم ص بودبدین ترتیب گذرانید و پس از کشته شدن خلیفه سوم مردم با آن .حضرت بیعت نموده و به خلافتش برگزیدند

آن حضرت در خلافت خود که چهار سال و نه ماه تقریبا طول کشید سیرت پیغمبر اکرم ص را داشت و به خلافت خود صورت نهضت و انقلاب داده به اصلاحات پرداخت و البته این اصلاحات بضرر برخی از سود جویان تمام می شد و از این روی عده ای از صحابه که پیشاپیش آنها ام المومنین عایشــه و طلحــه و زیبــر ومعاویــه بودند خون خلیفه سوم را دستاویز قرار داده سر به مخالفت برداشتـه و بنای شورش وآشوبگری گذاشتند .

آن حضرت برای خوابانیدن فتنه , جنگی با ام المومنین عایشه و طلحه و زیبر در نزدیکی بصره که به جنگ جمل معروف است و جنگی دیگر با معاویه در مرزعراق و شام که به جنگ صفین معروف است و یکسال و نیم ادامه یافت و جنگی  با خوارج در نهروان که به جنگ نهروان معروف است کرده و به این ترتیب بیشتر مساعی آن حضرت در ایام خلافت خود صرف رفع اختلافات داخلی شد و پس از مدتی صبح روز نوزدهم ماه رمضان سال چهلم هجری در مسجد کوفه در سر نماز .بدست یکی از خوارج ضربتی خورده و در شب بیست و یکم ماه شهید شدند .


امیرالمومنین علی ع به شهادت تاریخ و اعتراف دوست و دشمن در کمالات انسانی نقیصه ای نداشته و در فضایل اسلامی نمونه کاملی ا ز تربیت پیغمبر اکرم ص .بود .بحثهایی که در اطراف شخصیت او شده و کتابهایی که در این باره شیعه و سنی و سایر مطلعین و کنجکاوان نوشته اند درباره هیچیک از شخصیت های تاریخ اتفاق نیفتاده است

علی ع در علم و دانش داناترین یاران پیغمبر اکرم ص و سایرمسلمانان بود  و نخستین کسی است در اسلام که در بیانات علمی خود در استدلال و برهان را باز کرد و در معارف الهیه بحث فلسفی نمود و در باطن قرآن سخن گفت و برای نگهداری لفظ قرآن دستورزبان عربی را وضع فرمودوتواناترین عرب بود در سخنرانی. علی ع که در زمان پیغمبر اکرم ص و پس ازآن در همه جنگها شرکت کرد.

در شجاعت ضرب المثل بود هرگز ترس و اضطراب از خود نشان نداد و با اینکه بارها ضمن حوادثی مانند جنگها ی احد وحنین و خیبر و خندق یاران پیغمبر اکرم ص و لشکریان اسلام لرزیدند و یا پراکنده شده فرار نمودند وی هرگز پشت به دشمن نکرد و هرگز نشد که کسی از مردان جنگی دشمن با وی درآویزد و جان به سلامت برد و در عین حال با کمال توانایی, ناتوانان را نمی شکست و فراریان را .دنبال نمی کرد و شبیخون نمی زد و آب بروی دشمن نمی بست .

حضرت علی ع در سال 40 هجری در ماه مبارک رمضان در شب نوزدهم ضربت خوردند .و در شب بیست و یکم به شهادت رسیدند

.حضرت علی ع با همه وجود و خالصانه از حریم دین خدا حمایت کرد لحظه ای در آسایش نبود مخصوصا در ایام پر مخاطره حکومت عدل گسترش که نظیر  آن وجود نداشته است.

 پیامبر اکرم ص حضرت علی  و خودشان را از یک شجره می دانستند و می فرمودند : .من و علی پدر این امت هستیم من شهر علم هستم و علی درب آن 

 


وصیت امیر مومنان علی ع


طبری در تاریخ و ابوالفر اصفهانی در مقاتل الطالبیین وصیت نامه امیر مومنان ع را ذکر کرده اند. این وصیت نامه چنین است .
بسم الله الرحمن الرحیم
این وصیت نامه علی بن ابیطالب است. گواهی می دهد که معبودی جز خدای بی شریک نیست و محمد بنده و پیامبر اوست که وی را با هدایت و آیین حق فرستاد که بر همه دینها چیرگی دهد اگرچه مشرکان آن را ناخوش دارند. نماز و عبادت و زندگی و مرگ من برای خدای بی شریک و پروردگار جهانیان است. چنین مامور شده ام و من از مسلمانانم. شما دو تن حسن و حسین ع را به تقوای الهی سفارش می کنم. درجست و جوی دنیا نباشید اگر چه دنیا در جست و جوی شما باشد و بر چیزی از دنیا که از دست شما می رود دریغ مخورید. جز حق مگویید و برای پاداش کار کنید برای آخرت کار کنید. دشمن ستمگر و یاور مظلوم و ستمدیده باشید. شما دو تن و همه فرزندان و خانواده ام و هرکس را که این وصیت نامه من به دست او می رسد به تقوای الهی و رعایت نظم در کارها و اصلاح میان خودتان سفارش می کنم. زیرا از رسول خدا ص شنیدم که می فرمود اصلاح میان مردم برتر از تمام نماز و روزه است و دشمنی مکنید که باعث زوال دین است و نیرویی نیست مگر به استعانت خدا. به خویشاوندان خود بنگرید. پس با آنها رفت و آمد. کنید که خداوند محاسبه را بر شما سبک می کند .خدا را ا در مورد یتیمان رعایت کنید. گرسنه شان نگه ندارید تا در محضر شما در  خواری نیفتند. زیرا از رسول خدا ص شنیدم که می فرمود هرکس یتیمی را سرپرستی کند تا بی نیاز شود .
خداوند بهشت را برای او واجب می گرداند. و اگر کسی مال یتیمی را بخورد جهنم را بر او واجب
می کند. خدا را خدا را در مورد قرآن منظور دارید تا مبادا دیگران در عمل بدان از شما پیشی گیرند خدا رادر مورد همسایگانتان پیش نطر آورید که سفارش شدگان پیامبرتان هستند. خدا را خدا را خدا را درباره خانه پروردگارتان منظور دارید. پس تا زمانی که باقی هستید نباید از وجود شما خالی باشد که اگر متروک شود نتوانید همتایی برای آن قرار دهید و کوچک ترین چیز برای کسی که از آن بازگردد   آمرزش تمام گناهانی است که پیش از آن مرتکب شده بود. خدا را خدا را درباره نماز رعایت کنید که آن بهترین کردارها و ستون دین شماست. خدا را خدا را درباره زکات پیش چشم آورید که آن خشم .پروردگارتان را فرو می نشاند. خدا را خدا را درباره جهاد در راه خدا با مالها و جانهایتان منظور دارید .
جز این نیست که دو تن در راه خدا جهاد می کنند, پیشوای هدایت کننده و کسی که مطیع او و پیرو هدایت اوست. خدا را خدا را درباره ذریه پیامبرتان ص رعایت کنید و مبادا پیش روی شما به آنان ستم کنند. خدا را خدا را در مورد یاران پیامبرتان ص منظور دارید کسانی که بدعتی از آنان سر نزده و بدعتگذاری را پناه نداده اند. زیرا رسول خدای به آنان سفارش کرده و بدعتگذاران آنان و پناه دهندگان به آنان را لعنت فرموده است. خدا را خدا را در مورد مستمندان و مسکینان پیش چشم .آورید. پس آنان را در زندگی خود سهیم کنید .
سپس فرمود نماز. نماز. در راه خدا از سرزنش سرزنشگران بیم مدارید خداوند شما را از شر کسانی که بر ضد شمایند کفایت کند. با مردم به نیکویی سخن بگویید چنان که خداوند شما را بدان فرموده است و امر به معروف و نهی از منکر را کنار مگذارید که در این صورت خداوند بدان شما را بر شما حاکم کند. آن گاه دعا می کنید ولی به استجابت نمی رسد. بر شما باد دوستی و بخشندگی و از جدایی و دشمنی و پراکندگی بر حذر باشید. در کار نیک و پرهیزگاری .یار همدیگر باشید و بر گناه و ستم همدلی مکنید. پروای خدا پیشه کنید که خدا سخت مجازات است.

خداوند دودمان شما را حفظ کند و پیغمبر را در میان شما بر جای دارد و شما را به خدا می سپارم که  بهترین نگهدارنده است و سلام و رحمت و برکات الهی را بر شما می خوانم .

تالیفات امیرالمومنین ع
 
.ـ جمع القرآن و تاویله یا جمع آوری آیات قرآن براساس ترتیب نزول
ـ کتابی که آن حضرت در آن شصت نوع از انواع علوم قرآنی را جمع کرده و برای هر نوع از آنها
.مثالی زده است
.ـ الجامعه
.ـ الحفر
.ـ صحیفه الفرائض
.ـ کتابی درباره زکات چارپایان
.ـ کتابی در ابواب فقه
.ـ کتابی دیگر در ابواب فقه
.ـ نامه آن حضرت به مالک اشتر
.ـ وصیت وی به محمد حنفیه
ـ دعاها و مناجاتی که از آن حضرت به جا مانده است و برخی از دانشمندان آنها را جمع کرده و .بدان صحیفه علویه گفته اند .
ـ مسند آن حضرت که توسط نسایی جمع آوری شده است. این کتاب حاوی احادیث و روایاتی .است که از آن حضرت نقل شده است .
ـ جنه الاسماء در کشف الظنون در این باره آمده است جنه الاسماء نوشته امام علی بن ابیطالب است .که امام محمد غزالی متوفا در 505 ه بر آن شرحی نوشته است .
 

کتابهایی که سخنان آن حضرت را گرد آورده اند
.ـ نهج البلاغه که توسط شریف رضی جمع آوری شده و تا کنون چندین بار به چاپ رسیده است
ـ مافات نهج البلاغه من کلامه سخنان آن حضرت که در نهج البلاغه نیامده است جمع آوری شده توسط
.فاضل معاصرشیخ هادی بن شیخ عباس بن شیخ جعفر فقیه نجفی این کتاب به چاپ رسیده است
.ـ مائه کلمه جمع آوری شده توسط جاحظ مطبوع
ـ غرر الحکم و دررالکلم گردآوری شده توسط عبدالواحد بن محمد بن عبدالواحد آمدی تمیمی. وی این سخنان را از کلمات کوتاه آن حضرت جمع آوری کرده و به نهج البلاغه نزدیک است. انگیزه آمدی در تالیف این کتاب کاری بود که جاحظ در تالیف مائه الکلمه به انجام رسانده بود .مطبوع
.ـ دستور معالم الحکم مطبوع
.ـ نثراللالی جمع آوری شده به وسیله ابوعلی فضل بن حسن طبرسی مولف مجمع البیان مطبوع
ـ مطلوب کل طالب من کلام علی بن ابیطالب جمع آوری شده توسط ابواسحاق و طواط انصاری. در
این کتاب صد سخن حکمت آمیز منسوب به آن حضرت نقل شده است. این کتاب در لایپزیک و بولاق
.به طبع رسیده و به فارسی و آلمانی برگردانده شده است
.ـ قلائد الحکم و فرائد الکلم گردآوری شده توسط قاضی ابو یوسف یعقوب بن سلیمان اسفراینی
.ـ معمیات علی ع
.ـ امثال الامام علی بن ابیطالب طبع جوائب که بر پایه حروف الفبا ترتیب یافته است
.ـ سخنان علی ع که شیخ مفید در کتاب ارشاد خود نقل کرده است
.ـ سخنان و نامه های آن حضرت که نصر بن مزاحم در کتاب صفین خود نقل کرده است
.ـ سخنان علی ع که در کتاب جواهر المطالب آورده شده است و کتابهای دیگری غیر از آنچه نام بردیم




موضوع مطلب :

سه شنبه 92 مرداد 8 :: 1:18 عصر

با ما کمی ز علی اکبرت بگو
از آن شبیه حضرت پیغمبرت بگو

وقتی اجازه خواست سریع اذن داده ای
اما کمی ز یاس نگاه ترت بگو

از خَلق و خُلق و بیان شبیه یار
از نام او که هست چنان حیدرت بگو

او رفت سوی حرب و نگاه تو همرهش
از غیرت و شجاعت جنگ آورت بگو

با ما لهوف گفت که او گفت تشنه ام
یعنی دگر به من سخن آخَرَت بگو

یعنی حسین رخصت پرواز را بده
با مهر دل بکن ز من از کوثرت بگو

با ما لهوف گفت ز اعظم قتال او
آقا شما ز آن طرف دیگرت بگو

در خیمه ها چه شده حال اهل بیت
از کوچک و بزرگترین هاجرت بگو

از زینت و سکینه و دخت سه ساله ات
از انتظار سبزترین یاورت بگو

آخر نهال سبز که پر پر نمی شود
از آن نهال سبز که شد پرپرت بگو

این تکه تکه ی بدن اکبر است و آه
از پاره پاره ی جگر مضطرت بگو

دیگر بس است ، صبر غزل هم تمام شد
نازم به صبر تو ز علی اصغرت بگو




موضوع مطلب :

سه شنبه 92 مرداد 8 :: 1:16 عصر

 

شعر ماه رمضان, شعر درباره حضرت علی

 

شب بود و اشک بود و علی بود و چاه بود

فریاد بی‌صدا، غم دل بود و آه بود

دیگر پس از شهادت زهرا به چشم او

صبح سفید هم‌چو دل شب سیاه بود

دانی چرا جبین علی را شکافتند؟

زیرا به چشم کوفه عدالت گناه بود

خونش نصیب دامن محراب کوفه شد

آن رهبری که کعبه بر او زادگاه بود

یک عمر از رعیت خود هم ستم کشید

اشک شبش به غربت روزش گواه بود

دستش برای مردم دنیا نمک نداشت

عدلش به چشم بی‌نگهان اشتباه بود

هم‌صحبتی نداشت که در نیمه‌های شب

حرفش به چاه بود و نگاهش به ماه بود

مولا پس از شهادت زهرا غریب شد

زهرا نه یار او که بر او یک سپاه بود

وقتی که از محاسن او می‌چکید خون

عباس را به صورت بابا نگاه بود

«میثم!» هزار حیف که پوشیده شد ز خون

رویـی کـه بهـر گمشـدگان شمـع راه بود

استاد سازگار

 

شعر ماه رمضان, شعر درباره حضرت علی

شعر شهادت حضرت علی

 

من کویرم لب من تشنه ی باران علی ست

این لب تشنه ی پر شور، غزلخوان علی ست

این که گسترده تر از وسعت آفاق شده است

به یقین سفره ی گسترده ی دامان علی ست

منّت نان و نمک نیست سر سفره ی او

پس خوشا آن که در این دنیا مهمان علی ست

آتش اشکی اگر در غزلم شعله ور است

بی گمان قطره ای از درد فراوان علی ست

لحظه ای پرتو حسنش ز تجلی دم زد

که جهان، آینه در آینه حیران علی ست

کعبه یکبار دهان را به سخن وا کرده است

تا بدانیم کلید در این خانه علی ست

از دم صبح ازل نام علی را می خواند

دل که تا شام ابد دست به دامان علی ست




موضوع مطلب :

سه شنبه 92 مرداد 8 :: 1:15 عصر

ی در حرم حضرت علی(علیه‎السلام) تقاضا می‎کند که معرفتش نسبت به حضرت زیاد شود و در همین حین علامه امینی را در حرم در حین خواندن جامعه کبیره دید و به امام متوسل شد...

(پیشگویی پیامبر در مورد شهادت امام علی(علیهماالسلام

 که سوالاتش را از علامه بپرسد و حضرت عنایتی می‎کند و ایشان سوالاتش را می‎پرسد.  
علامه امینی مى‎فرماید: مرگ و شهادت عرصه‎اى است که در نگاه امیرمومنان على(علیه‎السلام) از جایگاهى خاص برخوردار است و با در نظر گرفتن آن مى‎توان به جلوه‎هایى دیگر از سیره عبادى امام وقوف یافت .
سپس مى‎فرماید: امام(علیه‎السلام) با عنایت به اینکه دنیا مزرعه ى آخرت است همگان را به فراهم آوردن توشه ى مناسب براى زندگانى جاوید پیش روى دعوت مى فرمود و در این راستا غفلت از مرگ را آفتى بزرگ مى‎دانست که آدمى را از تلاش براى عمران خطبه بقا باز مى‎دارد: مردم! همانا دنیا خانه‎اى است رهگذر و آخرت سرایى است، پایدار، پس از گذرگاه خود - توشه - بردارید براى جایى که در آن پایدارید و مَدرید پرده‎ى یکدیگر، نزد آن کس که مى‎داند نهان شما را - از شما بهتر - برون کنید از دنیا دل‎هاتان را از آن پیش که برون برند از آن تن‎هاتان. شما را در دنیا آزموده‎اند و براى جز دنیا آفریده‎اند. آدمى چون بمیرد مردم گویند چه نهاد؟ و فرشتگان گویند چه پیش فرستاد؟ خدا پدرانتان را بیامرزد! اندکى پیش فرستید تا براى شما ذخیره بودن تواند. و همه را مگذارید که وبال آوردن بر گردنتان بماند. (1)
آماده شوید، خداتان بیامرزد! آه بانگ کوچ را سر دادند، و بارگى خود را در منزل دنیا کمتر بندید - که کاروانیان به راه افتادند - و بازگردید و راه بسپارند با آنچه از توشه‎ى نیکو در دسترس دارید، که پیشاپیش شما گردنه‎اى است دشوار گذر و منزل‎هاى ترسناک و هراس آور، ناچار بدان گردنه‎ها باید برشدن و بدان منزل‎ها درآمدن و ایستادن.
آماده شوید، خداتان بیامرزد! آه بانگ کوچ را سر دادند، و بارگى خود را در منزل دنیا کمتر بندید - که کاروانیان به راه افتادند - و بازگردید و راه بسپارند با آنچه از توشه‎ى نیکو در دسترس دارید، که پیشاپیش شما گردنه‎اى است دشوار گذر و منزل‎هاى ترسناک و هراس آور، ناچار بدان گردنه‎ها باید برشدن و بدان منزل‎ها درآمدن و ایستادن. و بدانید! که چشم‎انداز مرگ به شما فراگرفته است. کارهاى دشوار دنیا شما را فرو پوشانیده و بلاهاى طاقت فرساى آن شما را فرا گرفته است. کارهاى دشوار دنیا شما را فرو پوشانیده و بلاهاى طاقت فرساى آن شما را فرو پوشانیده. پس پیوندهاى خود را با دنیا ببرید! و پرهیزگارى را پشتیبان خود کنید و چون توشه‎اى همراه خویش برید. (2)
مى‎پرسم: به یاد مرگ بودن که امام(علیه‎السلام) همگان را بدان سفارش فرموده‎اند متضمن چه فوایدى است؟
مى‎فرماید: فواید بسیارى از جمله:
- تعدیل شادی‎ها و غم‎ها؛ چه، شادمانى بیش از حد قلب را مى‎میراند و غم زیاده از اندازه نیز موجبات افسردگى را فراهم مى‎آورد.
- ترغیب آدمى به تلاش مضاعف جهت بهره‎گیرى هر چه بهتر و افزونتر از سرمایه رو به پایان عمر، چه آن بخش‎هایى از عمر که مصروف دین و دانش و عبادت در مفهوم خاص و عام آن مى‎شود از دستبرد زمانه و گذشت ایام ایمن خواهد بود.
- افت محسوس و قابل ملاحظه‎اى سطح گرایش و رویکرد درونى به گناه و گناه‎ورزى، از جمله حب دنیا که حسب روایات متعدد سلسله جنبان هر خطاکارى است .
- افزایش چشمگیر سطح پارسایى و عاقبت اندیشى؛ که اقبال آدمى به فرائض نورانى شرع مقدس را در پى دارد. و امور دیگر ... .
مى‎پرسم: به راستى چرا امام مرگ خویش را از خداى تعالى درخواست فرمود؟
مى‎فرماید: به چند دلیل:
1- شهادت‎طلبى و علاقه به جان دادن در راه رضاى خداى تعالى، چنانکه فرمود: همانا گرامى‎ترین مرگ‎ها کشته شدن - در راه خداست - بدان کس ‍ که جان پسر ابوطالب در دست او است، هزار مرتبه ضربت شمشیر خوردن بر من آسانتر است تا در بستر مردن . (3)
2- ستمکارى و بى وفایى مردم که حکومت حقه اسلامى را از محقق ساختن اهداف عالیه خویش باز مى‎داشت، چنانکه فرمود: حالى که نشسته بودم، خوابم در ربود، پس رسول خدا(صلى الله علیه وآله) بر من گذر فرمود، گفتم: اى فرستاده خدا! از امت تو چها دیدم، و از کجبازى و دشمنى آنان چه کشیده‎ام!
فرمود: آنان را نفرین کن. گفتم: خدا بهتر از آنان را نصیب من کند و بدتر از مرا بر آنان گمارد. (4)
مى‎پرسم: این نفرین، چگونه به اجابت رسید؟
مى‎فرماید: حضرت با شهادت به رسول خدا(صلى الله علیه و آله) پیوست و گناهکار ستمباره‎اى چونان معاویة بن ابى سفیان بر دارالاسلام مسلط شد.
فرمود: حالى که نشسته بودم، خوابم در ربود، پس رسول خدا(صلى الله علیه وآله) بر من گذر فرمود، گفتم: اى فرستاده خدا! از امت تو چها دیدم، و از کجبازى و دشمنى آنان چه کشیده‎ام!
فرمود: آنان را نفرین کن. گفتم: خدا بهتر از آنان را نصیب من کند و بدتر از مرا بر آنان گمارد.
مى‎گویم: اشاره فرمودید به شهادت‎طلبى و نیز به دعاى حضرت در فرا رسیدن گاه مرگ؛ آیا این موید این مطلب است که امام مى‎دانستند که مرگش شهادت خواهد بود و اصولا از شهادت خویش اطلاع داشتند؟
مى‎فرماید: آرى، امام نه تنها بدین مطلب وقوف کامل داشت بلکه از حوادث و رویدادهاى بسیارى خبر داد که سالها بعد به وقوع پیوستند؛ نظیر شهادت فرزندش امام حسین(علیه‎السلام) در کربلا، حکومت معاویه، حجاج و ...، غرق شدن بصره، تعداد دقیق مقتولین خوارج در جنگ نهروان، سلطنت آل بویه و علویان و موارد بسیار دیگر.
سپس مى‎فرماید: و این نیست مگر به واسطه بهره‎مندى حضرتش از مقام الهى خلافت بلافصل رسول خدا(صلى الله علیه و آله) و امامت مسلمین و نیز گشوده شدن ابواب علوم گوناگون از سوى رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) بر روى حضرتش علیه آلاف التحیه و الثناء .
سپس مى‎افزاید: امام خبر شهادت خویش را از لسان رسول خدا(صلى الله علیه و آله) شنید:
حکایت آورده‎اند که روزى پیامبر اکرم خطبه‎اى در فضیلت و برترى ماه مبارک رمضان ایراد فرمود. در این اثنا على(علیه‎السلام) از جاى برخاست و پرسید: یا رسول الله بهترین کارها در این ماه چیست؟
فرمود: پارسایى و پرهیز از محرمات سپس شروع به گریستن نمود.
امام علت گریه و تاثر رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) را جویا شد و حضرت به وى فرمود: اى على! گریه من به خاطر هتک حرمت و ستمى است که در این ماه بر تو روا داشته مى‎شود. گویا تو را مى‎بینم که نماز مى‎خوانى و بدبخت‎ترین گذشتگان و آیندگان، هم او که برادر کشنده‎ى شتر ثمود (5) است ضربتى بر فرق سرت مى‎زند که محاسنت از آن ضربت رنگین مى‎شود.
امام پرسید: آیا در آن هنگام دین من سالم و محفوظ است؟
رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود: آرى، در آن هنگام نیز دینت در سلامت است .
سپس فرمود: اى على کسى که تو را بکشد، مرا کشته و کسى که تو را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته و کسى که تو را ناسزا بگوید مرا ناسزا گفته است، زیرا تو همانند من هستى. روح تو، روح من و سرشت تو، سرشت من است. خداى تبارک و تعالى من و تو را با هم آفرید و برگزید و مرا براى نبوت و تو را براى امامت انتخاب نمود. پس هر کس امامت تو را منکر شود، نبوت مرا منکر شده است .
روزى پیامبر اکرم خطبه‎اى در فضیلت و برترى ماه مبارک رمضان ایراد فرمود. در این اثنا على(علیه‎السلام) از جاى برخاست و پرسید: یا رسول الله بهترین کارها در این ماه چیست؟ فرمود: پارسایى و پرهیز از محرمات .
اى على تو وصى من و پدر دو فرزند من و شوهر دخترم مى‎باشى و جانشین من بر امتم در زندگى و پس از مرگ من هستى، دستور تو، دستور من است و نهى تو نهى من، سوگند به خدایى که مرا به نبوت برانگیخت و مرا بهترین خلق قرار داد، تو حجت خدایى بر خلق او و امین اویى بر اسرار او و خلیفه خدایى بر بندگان او. (6)
سپس مى‎پرسند: از حکایتى که شرح آن رفت چه نتیجه‎اى را مى‎توان در مورد سیره عبادى حضرت علی(علیه‎السلام) گرفت؟
مى‎گویم: در مطلبى که مطرح فرمودید اشاره داشتید به این امر که پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه و آله) از ضربت خوردن امام علی(علیه‎السلام) خبر داد و حضرت با شنیدن این خبر در صدد برنیامد که از دیر یا زود بودن آن اطلاع حاصل کند (و از دیر بودن آن خشنود شود) چنانکه لحظه‎اى هم به ذهن مبارکش خطور ننمود که جان سالم به در بردن از آن واقعه را درخواست نماید. حضرت علی (علیه‎‎السلام) نه تنها چنین نکرد حتى ناراحت هم نشد بلکه فقط نگران یک مطلب بود که آیا هنگام مرگ از سلامت دینى برخوردار است یا نه .
آرى سیره عبادى امام علی(علیه‎السلام) آنگونه است که حین شنیدن خبرى ناگوار که تاثر زمین و آسمان را برانگیخته(راضى به رضاى الهى) مشتاق آن است که از صحت و سلامت دین خویش در واپسین دم حیات دنیایى نیز اطمینان کسب نماید.
(علامه در حالى که اشک در دیدگانش موج مى‎زند) مى‎فرماید: آرى به خدا قسم چنین است که گفتى.
سپس مى‎فرماید: حضرت على(علیه‎السلام) با آن مقام و مرتبت الهى وصف ناپذیر و عصمتى که در وحى نمى‎گنجد چنین آرزومند حسن عاقبت است، حال چه شده است که ما با این همه لغزش و معصیت به فکر اصلاح کار و نیک ساختن فرجام خویش نیستیم؟!
مى‎پرسم: با توجه به این که امام از کیفیت شهادت خویش اطلاع کامل داشته و مسلما قاتل خود را نیز مى‎شناخت چرا درصدد ممانعت از عمل وى برنیامد؟
مى‎فرماید: همین سوال را از خود امام هم پرسیدند، چرا که حضرت قاتل خود را مى‎شناخت و به خود وى (یعنى عبدالرحمان بن ملجم مرداى علیه اللعنه) و دیگران اعلام داشته بود.
مى‎پرسم: پاسخ امام چه بود؟
مى‎فرماید: پاسخى که خود جلوه درخشان دیگرى از سیره عبادى وصف ناپذیر امام را در معرض نمایش قرار مى‎دهد.
سپس مى‎فرماید: امام در پاسخ فرمود: چه از این شگفت‎انگیزتر و عجیب‎تر که شما از من مى‎خواهید قاتل خود را (قبل از انجام جنایت قصاص نموده و) بکشم؟!
مى‎گویم: بدین ترتیب امام، خود را فداى عدالت نموده نه بالعکس .
مى‎فرماید: آرى، همین طور است، چنانکه درباره حضرتش گفته‎اند: قتل على فى محراب عباده لشده عدله، کشته شد علی در محراب برای شدت عدالتش .
سپس مى‎فرماید: نکته‎اى که در این جا مى‎بایست بدان اشارت داشت، آن است که امام، در آن شرایط حساس و خطرناک باز هم خود شخصا اقامه جماعت در مسجد کوفه را عهده‎دار بود؛ آن هم نه تنها براى نماز جمعه بلکه براى نمازهاى یومیه از جمله فریضه چنانکه مى‎بینیم در محراب عبادت و در اثناى اقامه نماز صبح محتمل ضربت بدبخت‎ترین فرد تمامى تاریخ حیات انسانى مى‎شود و با مظلومیتى که در فهم نمى‎گنجد، به شهادت نائل مى‎شود.
سپس مى‎افزاید: سیره عبادى امام آنگونه است که هنگام ضربت خوردن نیز ضمن آنکه به جاى برآوردن آه و ناله، فریاد برمى‎آورد: فزت و رب الکعبه؛ به خدای کعبه رستگار شدم، نگران کم شدن مقدار عبادات و تهجد خویش به واسطه تحلیل رفتن توان جسمى و بدنى مى‎شود، حالى که حضرت علی (علیه‎السلام) خود مى‎دانست در بستر افتادنش نیز دو روزى بیشتر به درازا نمى‎کشد و به شرف شهادت نائل مى‎آید .
پی‎نوشت‎ها:
1- نهج البلاغه، خطبه 203.
2- همان، خطبه 204.
3- نهج البلاغه، خطبه 123.
4- همان، خطبه 70.
5- ثمود، قوم حضرت صالح(علیه‎السلام).
6- زندگانى امیرالمومنین(علیه‎السلام )، ص 731.




موضوع مطلب :

سه شنبه 92 مرداد 8 :: 1:14 عصر
<   1   2   3   
درباره وبلاگ


با سلام خدمت شما بازدیدکننده گرامی ، خوش آمدید به سایت من . این سایت با به روز کردن مطالب خود باعث می شود اطلاعات شما بازدید کننده گرامی ارتقا یابد لطفا برای هرچه بهتر شدن مطالب این وب سایت ، ما را از نظرات و پیشنهادات خود آگاه سازید یا از طریق فرم تماس سایت یا ازطرق ایمیل Amirmohammad.omumi@yahoo.com ما را در بهتر شدن کیفیت مطالب یاری کنید.
پیوندها
نویسندگان
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 118
  • بازدید دیروز: 53
  • کل بازدیدها: 2331031
فرم تماس
نام و نام خانوادگی
آدرس ایمیل
امکانات دیگر

مرداد 92 - از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ
پربازدیدترین مطالب

کد پربازدیدترین

کلیه حقوق این وبلاگ برای از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ محفوظ است