از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ
بزرگ ترین سایت مطالب ودانلود
به سایت از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ خوش آمدید

عوارض جانبی شایع

تهوع، استفراغ، سردرد، خستگی مفرط، کهیر، اسهال، بی‌خوابی، بی‌حسی در اطراف دهان، درد معده.
سایر عوارض جانبی
التهاب لوزالمعده، آسیب به کبد و لوزالعمده، زخمهای درون دهان، تغییر شکل بدن، آسیب به سلولهای عصبی، کم خونی، درد عضلانی و ضعف.[84]

آگاهی عمومی از زندگی با اچ‌آی‌وی

ایدز تنها یک مشکل پزشکی نیست، بلکه یک مشکل اجتماعی و فرهنگی نیز هست، این بیماری تابو تلقی می‌شود و با هاله‌ای از شرم و منع‌های اخلاقی و فرهنگی همراه‌است که این موضوع مانع از اعلام بیماری از سوی افراد شده و همین مساله منجر به پنهان ماندن بیماری، طی نشدن پروسه درمان و در نتیجه شیوع سریع آن می‌شود..[85] به علت پیش داوری و ترس از سرایت بیماری، این بیماران درمورد انتخاب مسکن، شغل، مراقبت‌های بهداشتی و حمایت عمومی مورد تبعیض قرار می‌گیرند. رفتارهای نامناسب و تحقیرآمیز موجب انزوای بیمار گشته، فرصت آموزش را از وی می‌گیرد. وحشت از مرگ، وحشت طرد و تنهایی و انگ اجتماعی، اخراج کارگران مبتلا و بدنامی از طرف دوستان و خانواده سبب می‌شود افرادی که گمان می‌کنند ممکن است دچار باشند، وضعیت خودشان را تا جایی که مقدور است مخفی نگه دارند که این خود موجب گسترش بیماری است[85].

نوشته روی پوستر:
من مبتلا به ایدز هستم، مرا بغل کنید.
من نمی‌توانم شما را بیمار کنم.

بسیاری از افرادی که با اچ‌آی‌وی زندگی می‌کنند از بیماری خود ناآگاهند.[86] کمتر از یک درصد از جمعیت شهری آفریقا که از نظر جنسی فعال هستند آزمونِ اچ‌آی‌وی داده‌اند و این نسبت در منطقه‌های روستایی از این هم کمتر است. همچنین تنها نیم درصد از زنان بارداری که از امکانات بهداشت شهری بهره می‌گیرند، آزمایشِ اچ‌آی‌وی داده و نتیجه? آزمایش خود را دریافت نموده‌اند. افزون بر آن، این نسبت برای بهداشت روستایی از این هم پایین‌تر است.[86]

روز جهانی ایدز

نوشتار اصلی: روز جهانی ایدز

از سال 1988 به منظور افزایش بودجه‌ها و همچنین افزایش آگاهی، آموزش و مبارزه با تبعیض‌ها روز اول دسامبر هر سال به عنوان روز جهانی ایدز نامگذاری شد و هر ساله برای این روز، شعار خاصی نیز در نظر گرفته می‌شود، هدف عمده از این کار این است که به عموم مردم یادآوری شود که HIV از بین نرفته‌است و هنوز کارهای زیادی است که باید انجام شود.[1]

در روز جهانی ایدز مردم لباسهایی مزین به روبان قرمز بر تن می‌کنند تا توجه و مراقبت در برابر HIV و ایدز را متذکر شده و به دیگران یادآور شوند که به تعهد و پایبندی و حمایت آنها مورد نیاز است.[1]

انگ و بدنامی

وقتی زنی و می‌گویی ایدز دارم، اولین فکری که اغلب به ذهن طرف مقابل می‌رسد این است که لابد تن‌فروشی کرده. »
مهتاب، یک دختر ایرانی مبتلا به ویروس ایدز.[87]

«
»

ایدز تنها یک مشکل بهداشتی نیست، بلکه یک مشکل اجتماعی و فرهنگی نیز هست، این بیماری تابو تلقی می‌شود و با هاله‌ای از شرم و منع‌های اخلاقی و فرهنگی همراه‌است که این موضوع مانع از اعلام بیماری از سوی افراد شده و همین مساله منجر به پنهان ماندن بیماری، طی نشدن پروسه درمان و در نتیجه شیوع سریع آن می‌شود.[85]

به علت پیش داوری و ترس از سرایت بیماری، این بیماران درمورد انتخاب مسکن، شغل، مراقبت‌های بهداشتی و حمایت عمومی مورد تبعیض قرار می‌گیرند. رفتارهای نامناسب و تحقیرآمیز موجب انزوای بیمار گشته، فرصت آموزش را از وی می‌گیرد. وحشت از مرگ، وحشت طرد و تنهایی و انگ اجتماعی، اخراج کارگران مبتلا و بدنامی از طرف دوستان و خانواده سبب می‌شود افرادی که گمان می‌کنند ممکن است دچار باشند، وضعیت خودشان را تا جایی که مقدور است مخفی نگه دارند که این خود موجب گسترش ابتلا است[85].

ایدز در جهان

ایدز در آفریقا

نوشتار اصلی: ایدز در آفریقا

ایدز در آفریقا، خاستگاه این بیماری، به صورت یک اپیدمی فراگیر درآمده‌است که رفته رفته به صورت مهمترین عامل جلوگیری از پاگیری اقتصادها و حکومت‌های پایدار در این قاره جلوه‌گر می‌شود،26 میلیون از بیش از 40 میلیون انسان حامل ویروس اچ‌آی‌وی آفریقائی‌اند و تا به حا ل بیش از 25 میلیون نفر در این قاره جان خود را بدلیل ابتلای به آن از دست داده‌اند. هرچند زندگی همراه با ویروس اچ‌آی‌وی ممکن است ولی در عمل، در کشورهای فقیر جهان تنها 1/6میلیون نفر به داروهای کنترل ایدز دست می‌یابند. عدم توانایی مالی برای تامین هزینه‌های سنگین این داروها برای عده بسیار زیادی از مبتلایان منجر به عدم آغاز پروسه درمان می‌گردد و مطابق آمار بیشتر کسانی که بر اثر کمبود پول از بیماری ایدز می‌میرند، در آفریقا و در جنوب صحرا زندگی می‌کنند. بیشتر آنان زنان هستند که پس از مرگ، کودکانشان بی‌سرپرست می‌مانند.[88]

ایدز در ایران

نوشتار اصلی: ایدز در ایران


راه‌های اصلی انتقال ایدز در ایران، آمیزش جنسی و استفاده? معتادان تزریقی از سرنگ مشترک است. اگر چه میزان مبتلایان به بیماری ایدز در ایران کم بوده‌است،[89] ولی به گفته سازمان بهداشت جهانی بر اساس داده‌های گزارش شده، نرخ رشد اپیدمی ایدز در ایران به صورت هشدار دهنده‌ای در حال افزایش است.[90]

براساس آمار، تا پاییز سال 1390 حدود 24 هزار نفر (در مجموع 23?902 نفر) افراد مبتلا به ویروس اچ‌آی‌وی (عامل بیماری ایدز) به طور رسمی در بانک اطلاعاتی وزارت بهداشت ثبت شده‌اند. بنابراین با فرمول «تخمین موارد واقعی بر اساس موارد ثبت شده»، هم اکنون حدود 80 هزار نفر اچ‌آی‌وی مثبت در ایران وجود دارد. اما بر اساس آمار غیر رسمی، 120 هزار ناقل اچ‌آی‌وی در ایران وجود دارد. از میان افراد ثبت شده، 91 درصد مرد و 9 درصد زن هستند و حدود نیمی از مبتلایان در گروه سنی 25 تا 34 سال قرار دارند. براساس این گزارش در میان علل ابتلا به HIV، تزریق با وسایل مشترک در مصرف کنندگان مواد، رتبه نخست و ابتلا از طریق رابطه جنسی رتبه دوم را دارد. با این حال، به گفته? دکتر مینو محرز رئیس مرکز تحقیقات ایدز وزارت بهداشت، «مهم‌ترین مسئله‌ای که از این آمار می‌توان استنباط کرد، افزایش شیوع جنسی بیماری ایدز است که در این آمار 10?3 درصد ذکر شده که البته واقعیت موجود در مراکز درمانی بسیار بیش از این است.»[91][92] بیش از 90 درصد زنان مبتلا بدون اینکه آگاه باشند، از طریق شوهرانشان مبتلا به اچ‌آی‌وی می‌شوند.[93] این بیماری در میان جوانان، زنان و همچنین کودکان کار در حال افزایش است.[93][94]

حرف زدن از بیماری ایدز در ایران با محدودیت‌های اخلاقی و عرفی همراه‌است. بحث و گفتگو درباره بلوغ، بهداشت جنسی و بیماری‌های آمیزشی در خانواده‌ها محدود است. مبتلایان به ایدز همواره نگران واکنش‌های جامعه بوده‌اند. ابراز ابتلا به این بیماری موجب «انگ اخلاقی» و طرد بیمار از خانواده، اطرافیان و جامعه می‌شود. این امر باعث پنهان‌کاری و مخفی کردن بیماری می‌گردد، بنابراین ایدز در خفا گسترش می‌یابد و کنترل بیماری را دشوار می‌کند.[91][93]

نخستین مورد گزارش و ثبت شده? ابتلا به ایدز در ایران مربوط به سال 1366 و در مورد یک کودک شش ساله مبتلا به بیماری هموفیلی است که فرآورده‌های خونی آلوده دریافت کرده بود. که از فرانسه به ایران منتقل شده بود. در سال‌های اولیه? شیوع بیماری، وجود ایدز در ایران اساسا انکار می‌شد. در ارتباط با این بیماری دو پرونده? قضایی عمده وجود دارد. پرونده? برادران علایی پزشکانی که برای فعالیت‌هایشان در زمینه شناساندن و مبارزه با بیماری ایدز در ایران شهرت بین المللی دارند و به اتهام مخالفت با حکومت در سال 1387 بازداشت و حبس شدند که اعتراضات گسترده? بین‌المللی را در پی داشت.[95]

قربانیان نامدار ایدز




موضوع مطلب :

شنبه 91 اسفند 19 :: 1:28 عصر

یا شما به تمام نقاط کشور خود سفر کرده اید؟ به احتمال زیاد پاسخ شما منفی است. بیشتر افراد بخاطر اندازه ی کشورشان قادر نیستند تمام مناطق آن را ببینند. اما اکر در یکی از کوچک ترین کشور های دنیا زندگی می کردید دیدن همه جای کشور کار سختی نبود. در واقع می توان این کار را در یک روز انجام داد و در فاصله ی بین صبحانه تا ناهار، از این طرف کشور به طرف دیگر رفت.

1? واتیکان سیتی

این کشور داخل شهر روم قرار گرفته و مساحت آن حدود 44 هکتار است. واتیکان سیتی کشور چندان قدیمی ای نیست و در سال 1929 پایه گذاری شده است. حکومت این کشور به عهده ی اسقف روم است که به نام پاپ هم شناخته شده است. خاک این سرزمین شامل کلیسای سنت پیتر، کلیسای سیستین، کاخ آپوستولیک، چندین ساختمان و موزه می شود. علاوه بر این مناظر جالب توجه، باغ های واتیکان هم جزو این مجموعه هستند. این باغ ها مربوط به قرون وسطی بوده که مساحت آنها به 23 هکتار از کل خاک کشور است. جمعیت این کشور حدود 800 نفر است.

 واتیکان




موضوع مطلب :

سه شنبه 91 اسفند 15 :: 2:18 عصر

واتیکان دولت‌شهری مستقل است که در درون شهر رم در کشور ایتالیا جای دارد. واتیکان محل اقامت پاپ، رهبر کاتولیک‌های جهان و مرکز کلیسای کاتولیک است. واتیکان با مساحتی در حدود 44 هکتار، کوچکترین کشور دنیا و با جمعیتی در حدود 800 نفر، کم‌جمعیت‌ترین کشور مستقل دنیا محسوب می‌شود.

 

کوچکترین کشور دنیا

 

واتیکان از سریر مقدس که نام حوزه? اسقف‌نشین این شهر است، متفاوت است. واتیکاندولت‌شهری مستقل است که در سال 1929 با توافق مقامات سریر مقدس و بنیتو موسولینی نخست‌وزیر ایتالیا بنیان نهاده شد، اما قدمت سریر مقدس به اوان پیدایشمسیحیت می‌رسد. سریر مقدس عالی‌ترین اسقف‌نشین کلیسای کاتولیک و حکومت مرکزی کلیساهای کاتولیک به شمار می‌رود و در جامعه? بین‌المللی یک واحد مستقل واجد حاکمیت به شمار می‌رود که موضوع حقوق بین‌الملل است و در بسیاری از کشورهاسفارتخانه و در بسیاری از سازمان‌های بین‌المللی عضویت دارد. سفرای این کشور و نمایندگان پاپ نیز به طور رسمی نماینده و سفیر سریر مقدس نامیده می‌شوند و نه دولت‌شهر واتیکان. همچنین مصوبات واتیکان به زبان ایتالیایی منتشر می‌شود اما اسناد رسمی سریر مقدس به زبان لاتین است. این دو واحد حتی گذرنامه‌های متفاوتی نیز صادر می‌کنند. سریر مقدس گذرنامه‌های دیپلماتیک و خدماتی را صادر می‌کند و واتیکان گذرنامه‌های عادی.

کلیسای سن پیر بزرگ‌ترین کلیسای جهان است و در واتیکان قرار دارد.




موضوع مطلب :

سه شنبه 91 اسفند 15 :: 2:17 عصر

 

Stato della Città del Vaticano
واتیکان
پرچم نشان
پایتخت واتیکان سیتی
غربی′27°12 شمالی′54°41
بزرگترین شهر -
زبان رسمی ایتالیایی
نوع حکومت پاپ‌سالاری
نام حاکمان 
پاپ
رئیس جمهور

بندیکت شانزدهم
جوزپه برتلو 
موارد منجر به تشکیل
معاهده لاترن
11 فوریه 1929
مساحت
 -  مساحت 0?44کیلومتر مربع (236)
 -  آب‌ها (?)
جمعیت
 -  سرشماری 829 نفر 
(223)
 -  تراکم جمعیت 1877‎/km2‏ 
واحد پول یورو (EUR)
منطقه زمانی CET (ساعت جهانی+1)
 -  تابستانی (DST) CEST (ساعت جهانی)
دامنه اینترنتی .va
پیش‌شماره تلفنی +379

واتیکان دولت‌شهری مستقل است که در درون شهر رم در کشور ایتالیا جای دارد. واتیکان محل اقامت پاپ، رهبر کاتولیک‌های جهان و مرکز کلیسای کاتولیک است. واتیکان با مساحتی در حدود 44 هکتار، کوچکترین کشور دنیا و با جمعیتی در حدود 800 نفر، کم‌جمعیت‌ترین کشور مستقل دنیا محسوب می‌شود.[1][2][3]

واتیکان از سریر مقدس که نام حوزه? اسقف‌نشین این شهر است، متفاوت است. واتیکان دولت‌شهری مستقل است که در سال 1929 با توافق مقامات سریر مقدس و بنیتو موسولینی نخست‌وزیر ایتالیا بنیان نهاده شد، اما قدمت سریر مقدس به اوان پیدایش مسیحیت می‌رسد. سریر مقدس عالی‌ترین اسقف‌نشین کلیسای کاتولیک و حکومت مرکزی کلیساهای کاتولیک به شمار می‌رود و در جامعه? بین‌المللی یک واحد مستقل واجد حاکمیت به شمار می‌رود که موضوع حقوق بین‌الملل است و در بسیاری از کشورها سفارتخانه و در بسیاری از سازمان‌های بین‌المللی عضویت دارد. سفرای این کشور و نمایندگان پاپ نیز به طور رسمی نماینده و سفیر سریر مقدس نامیده می‌شوند و نه دولت‌شهر واتیکان. همچنین مصوبات واتیکان به زبان ایتالیایی منتشر می‌شود اما اسناد رسمی سریر مقدس به زبان لاتین است. این دو واحد حتی گذرنامه‌های متفاوتی نیز صادر می‌کنند. سریر مقدس گذرنامه‌های دیپلماتیک و خدماتی را صادر می‌کند و واتیکان گذرنامه‌های عادی.

کلیسای سن پیر بزرگ‌ترین کلیسای جهان است و در واتیکان قرار دارد.

محتویات

تاریخ

شهر واتیکان - کوچکترین کشور مستقل جهان - در 11 فوریه 1929 طبق معاهده لاترن تأسیس شد.این عهدنامه بین «موسولینی» رئیس وقت دولت ایتالیا و پیپسی (papacy) - دفتر پاپ بالاترین قدرت کلیسای کاتولیک رم - پس از سالها مجادله منعقد شد. در سال 1984 با کنکوردا (concordat) - پیمان پاپ و دولت - عهدنامه جدیدی جایگزین شد. این عهدنامه جدید مانند عهدنامه قبلی، استقلال کامل کلیسای کاتولیک را در داخل شهر واتیکان به رسمیت می‌شناسد.

حکومت

شخص اول در اداره شهر، پاپ اعظم است که در عالی‌ترین مسند قرار دارد و حق قانون‌گذاری، قضاوت و اداره دولت به عهده اوست. واتیکان که به شهر پاپ‌سالاری (Holysee) شهرت دارد، به‌عنوان مرکز حکومت کلیسای کاتولیک محسوب می‌شود.

نمایی هوایی از میدان سنت پیتر که مرکز شهر واتیکان است.

به دلیلی که پیشینه‌ای تاریخی دارد، دولت حاکم بر واتیکان ساختاری خاص و منحصربه‌فرد دارد و همان طور که اشاره شد بعد از پاپ که در صدر است، دبیران رسمی منطقه از جمله حکمران و نماینده پاپ‌اعظم در کمیسیون قرار دارند که نه تنها این اعضا بلکه سایر افراد از سوی شخص پاپ انتخاب و در صورت خواست وی از مسند قدرت عزل می‌شوند.

حکمران شهر که در بسیاری از مواقع به عنوان رئیس جمهور واتیکان مطرح می‌شود، در واقع وظیفه‌ای شبیه یک شهردار و یا مدیر اجرایی دارد.




موضوع مطلب :

سه شنبه 91 اسفند 15 :: 2:2 عصر

نیروهای امنیتی

واتیکان دارای چند گروه و هسته امنیتی است، یکی گارد امنیتی سوییس که نیروی ارتش آن به صورت داوطلبانه از میان شهروندان سوئیسی تشکیل شده‌است و دیگری «corpo della Gendarmeria» که نه تنها به عنوان نیروی ارتش منطقه واتیکان محسوب می‌شوند بلکه به عنوان محافظان شخصی پاپ نیز انجام وظیفه می‌کنند.

هم‌چنین واحدی به نام «پلیس واتیکان» نیز وجود دارد.[4] شهر واتیکان دارای زندان نیست، اما در ساختمان پلیس واتیکان سه سلول وجود دارد.[5]

جغرافیا

VaticanCity Annex.jpg

واتیکان که کوچکترین ایالت خودمختار اروپایی محسوب می‌شود، بر روی تپه‌ای به همین نام در شمال غرب شهر بزرگ رم واقع شده و گرداگرد آن را دیواری احاطه کرده‌است تا شهر و به خصوص پاپ اعظم را از خطر حملات خارجی محافظت کند.

واتیکان کوچکترین منطقه خودمختار و مستقل در جهان به شمار می‌رود و کل آن تنها 6/108 آکر است آب و هوای مدیترانه‌ای تابستان‌های گرم و خشک و زمستان‌هایی بارانی را برای آن به ارمغان می‌آورد و مانند شهر رم درجه دمای آن متغیر است. مه و بخار پراکنده در هوای شهر که ناشی از فواره بزرگ و عظیم‌الجثه سینت پیتر باسیلیکا است نیز موجب رطوبت هوا و پراکنش دائمی قطرات آب در هوا می‌شود.[6] این شهر کوچک اما مقتدر، تمامی نیازهای خود را برآورده می‌کند و دارای اداره پست، آتش‌نشانی، نیروهای پلیس، ایستگاه راه آهن، شبکه‌های نیروی برق، رستوران‌ها، بانک و شبکه انحصاری اینترنتی است.

همچنین واتیکان با مجاورت دریا ی مدیترانه آب وهوای مدیترانه ای به خود گرفته است.

اقتصاد

از سال 1981 میلادی، دربار واتیکان برای خاتمه‌دادن به حدس و گمان‌ها در مورد میزان ثروت و درآمد کلیسا، حساب‌های مالی خود را منتشر می‌کند.[7]

بانک واتیکان در سده 19 میلادی تأسیس شد، اما فعالیت خود را در شکل کنونی و تحت نام فعلی «مؤسسه آثار مذهبی» از سال 1942 میلادی، آغاز کرد.[8]




موضوع مطلب :

جمعه 91 اسفند 11 :: 2:24 عصر

امکانات شهری

واتیکان هیچ فرودگاهی ندارد و تنها یک باند هلیکوپتر دارد.

خطوط راه‌آهن ایتالیا به ایستگاه سینت پیترز متصل می‌شود و بسیاری از زائران از آن استفاده می‌کنند. خطوط متروی آن نیز در مدت 10 دقیقه شهر را طی می‌کند.[نیازمند منبع]

در واتیکان از سیستم تلفن و پست انحصاری و کاملاً مستقل استفاده می‌شود و خطوط اینترنتی آن نیز در دسترس همه‌است.

ساختمان‌ها

واتیکان دارای کتابخانه و مجموعه‌های ارزشمند موزه است.

در گوشه جنوب غربی واتیکان، عمارت ماتر اکلسیا (Mater Ecclesiae) که قبلا صومعه بوده، وجود دارد.[9]

رسانه‌های گروهی

از ابزارهای تبلیغاتی واتیکان می‌توان به رادیو واتیکان و تلویزیون واتیکان و هم‌چنین وب‌گاه‌های مختلف اینترنتی و شبکه‌های اجتماعی وابسته به دربار واتیکان اشاره کرد.

نشریه رومانو (Romano) که به صورت روزانه در ایتالیا و به صورت هفتگی در انگلستان، اسپانیا، آلمان و فرانسه و ماهیانه در لهستان چاپ می‌شود، از سوی یک شرکت خصوصی تحت نظارت افراد غیر روحانی کاتولیک منتشر می‌شود، اما اطلاعات رسمی و اداری آن تحت کنترل دربار واتیکان است. در این نشریه مقالات و نوشته‌های رسمی که اطلاعات کلیسا را در بردارد باعنوان «Actapostlica sedis» درج می‌شود.

مردم

موزه واتیکان یکی از دیدنی‌های مهم شهر واتیکان است.

این کشور کم جمعیت‌ترین کشور جهان بوده و دارای حدود 1000 نفر جمعیت می‌باشد.

تقریباً کل جمعیت 1000 نفری واتیکان از جامعه روحانیت هستند و درون محوطه محصور شده آن زندگی می‌کنند. تمام ساکنان این شهر شامل رجال و مقامات عالی‌رتبه، کشیش‌ها، راهبه‌ها و گارد امنیتی سوییسی، کاتولیک هستند.[نیازمند منبع] در واقع شهر مرکز روحانیت و مذهب رم محسوب می‌شود.

علاوه بر آن حدود 3?000 کارگر در شهر فعالیت دارند که خارج از حصار آن زندگی می‌کنند.[نیازمند منبع]

زبان رسمی مردم این شهر لاتین است، اما ایتالیایی و به طور بسیار محدودی از دیگر زبان‌ها نیز استفاده می‌شود. زبان اصلی گارد امنیتی آلمانی است[نیازمند منبع] و در شبکه اینترنتی آن از زبان‌های آلمانی، فرانسه، اسپانیایی، انگلیسی و پرتغالی استفاده می‌شود.

دیپلماسی و سیاست خارجی

کشور واتیکان در سازمان ملل متحد عضویت ندارد[10] با وجود این واتیکان با بسیاری از کشورهای جهان روابط کامل دیپلماتیک و وابسته‌هایی دارد.

فرهنگ

لازم بذکر است که کشور واتیکان در تعیین بسیاری از موارد فرهنگی و سیاسی جهان مسیحیّت نقش مهمی را ایفا می‌نماید و سالانه تعداد زیادی از مردم از این کشور بازدید می‌نمایند. از این جهت بصورت تخصّصی از طریق درآمد جهانگردان مذهبی سالیانه مقدار زیادی درآمد وارد این کشور می‌گردد.

شهر واتیکان به خودی خود از تاریخ فرهنگی قابل‌توجهی برخوردار است. ساختمان‌هایی چون سنت پیتر بازیلیکا و نمازخانه ی سیستین از زیباترین آثار هنری جهان است و آثار ارزشمندی از هنرمندان بزرگ تاریخ چون میکل آنژ و بوتیچلی را در خود جای داده‌است.

کتابخانه بزرگ شهر و مجموعه‌های ارزشمند موزه آن حاوی اطلاعات تاریخی شگرفی است که به لحاظ علمی و فرهنگی بسیار باارزشند.

در سال 1984 سازمان جهانی یونسکو، شهر واتیکان را در فهرست مناطق تاریخی خود ثبت کرد و تنها نمونه‌ای است که در آن کل یک کشور به‌عنوان اثری تاریخی ثبت می‌شود.

آنچه جالب توجه‌است، حضور چشمگیر مردان در شهر است زیرا ساکنان اصلی آن را مردان تشکیل می‌دهند و جمعیتی کثیر از آنها در واتیکان دیده می‌شوند.

حضور گردشگران و زائران به زندگی روزانه شهر تنوع خاصی می‌بخشد و دیدار پاپ اعظم در مراسم عشای ربانی و نیز آیین مذهبی و جشن‌ها برای آنها بسیار جالب است.




موضوع مطلب :

جمعه 91 اسفند 11 :: 2:23 عصر
جنگل آمازون در برزیل

جنگل ناحیه‌ای که از درختهای انبوه پوشیده باشد را جنگل می‌نامند. در جنگل طبیعی معمولاً درختان کوچک و بزرگ و تنومند بطور نامنظم وهمچنین علفهای خودرو فراوانند. جنگل مجموعه‌ای است از درختان، درختچه‌ها، پوشش گیاهی، جانوران و میکروارگانیسم‌ها (قارچها، باکتریها و ویروسها) که به همراه عوامل طبیعی غیر حیاتی مانند خاک، آب، دما، باد و... محیط و رویشگاه و زیستگاه مشخص و معلومی را به وجود آورده‌اند.

مقدمه

جنگل کوه‌های آلپ در سوئیس

جنگل‌ها زیستگاه‌های مهم جهان هستند که حدود یک سوم سطح خشکی‌های زمین را اشغال می‌کنند.

در حدود 420 میلیون سال پیش در طی دوران سیلورین، گیاهان کهن و بندپایان باستانی شروع به انتشار در کره زمین کردند و طی میلیون‌ها سال با زیستگاه‌های گوناگون جهان سازگاری یافتند. در اولین جنگل‌ها، دم اسبیان عظیم الجثه، خزه‌های غول پیکر و سرخس‌هایی با ارتفاع بیش از 40 پا غلبه یافته بودند. حیات روی کره زمین به تکامل خود ادامه داد و در اواخر پالئوزوئیک، بازدانگان پدید آمدند. تا دوره تریاسیک (208-245 میلیون سال پیش) بازدانگان قسمت اعظم جنگل‌های زمین را اشغال کردند. در دوره کرتاسه (65-144 میلیون سال پیش) اولین نهاندانگان (گیاهان گلدار) ظاهر شدند. آنها با حشرات، پرندگان و پستانداران، تکامل توأم یافتند و به سرعت انتشار یافتند، به طوری که تا پایان دوره کرتاسه بیشتر چشم اندازهای زمین را پوشاندند. چشم انداز زمین طی عصرهای یخبندان پلسیئتوسن مجدداً تغییر یافت، سطح کره زمین طی میلیون‌ها سال عمدتاً توسط جنگل‌های گرمسیری پوشیده شده بود تغییر کرد و جنگل‌های معتدله در نیمکره شمالی گسترش یافتند.

جنگل‌ها در آیین‌ها و رسوم سنتی، تکریم و تقدیس می‌شدند و در ادیان باستانی مورد پرستش قرار می‌گرفتند، ولی متأسفانه امروزه عمده ترین قربانیان تمدن بشری و صنعتی شدن، آن هستند و همانطور که جمعیت انسان طی چند هزار سال گذشته افزایش یافته‌است جنگل زدایی و آلودگی جنگل‌ها با روندی سریع پیش رفته‌است.

جنگلها در تمام نواحی زمین که قابلیت رشد درخت در آنها وجود دارد و از نظر ارتفاع در زیر خط درخت قرار دارند یافت می‌شوند، مگر اینکه بارش باران در آنجا کم بوده، یا تناوب آتش سوزیهای طبیعی زیاد باشد. جنگلها عمدتاً شامل تعداد زیادی از گونه‌های درختان با ارتفاع مختلف می‌باشند، و در کنار اینها درختچه‌ها و درختان جوان رشد می‌کنند، که سبب استفاده بهینه از نور آفتاب می‌شود. یک جنگل به شکل طبیعی اش، محل زندگی بسیاری از جانوران و گونه‌های گیاهی می‌باشد، و زیست توده آن در هر واحد سطح، در مقایسه با بیشتر زیست بومها زیادتر می‌باشد. از دیدگاه بوم‌شناختی، ممکن است یک جنگل از یک درختزار متمایز باشد. جنگل کم و بیش، سایبانی متراکم دارد، و شاخ و برگ درختان به هم می‌رسند یا این که در هم تنیده می‌شوند؛ یک درختزار عمدتاً سایبان بازی دارد، که مقداری نور خورشید از بین درختان نفوذ می‌کند. بیشتر از تمام مناطق دنیا جنگلهای برگ ریز معتدل بر اثر فعالیتهای انسان تحت تأثیر قرار گرفته‌اند. در اکثر مناطق معتدل، نواحی وسیعی از جنگلها برای احداث راههای کشاورزی از بین رفته‌اند. این فرآیند چندین قرن پیش در اروپا آغاز شد و منجر به باقی ماندن تعداد کمی از جنگلهای خالی از سکنه شد. در شرق آمریکای شمالی، جنگل زدایی با ورود مهاجران اروپایی آغاز شد اما هنوزبه وسعت آنچه در اروپا رخ داده، نرسیده‌است.

جنگل، هدیه خدایی و نخستین دوست بشر به شمار می‌رود. هیچ یک از پدیده‌های طبیعت به اندازه جنگل در زندگی آدمیان نقش اساسی و سازنده ندارند. انسان آغازین تنها در پناه جنگل توانست به حیات و تولید نسل خود ادامه دهد، او نیازمندیهای روزانه خود را از جنگل بدست می‌آورد. بدین سان احترام به درختان و احساس دوستی نسبت به آنها پدیده‌ای است که منشا بسیار دیرین در پندار انسانها دارد و افسانه‌های کهن اقوام و ملل مختلف جهان، سرشار از اساطیر گیاهی است.

پیدایش

Jungle in darkness.jpg

تعریف جنگل و انواع آن جنگل منطقه وسیعی پوشیده از درختان، درختچه‌ها و گونه‌های علفی است که همراه با جانوران وحشی نوعی اشتراک حیاطی گیاهی و جانوری را تشکیل داده و تحتتأثیر عوامل اقلیمی و خاکی قادر است تعادل طبیعی خود را حفظ کند. حداقل سطحی که برای تشکیل جنگل از نظر علمی لازم است بسته به نوع گونه درختی، شرایط محیطی و غیره تغییر می‌کند. این مساحت در شرایط معمولی حداقل 3/0 هکتار (3 هزار متر مربع) است. واژه جنگل از زبان سانسکریت است و از راه فارسی به اکثر زبان‌های اروپائی نیز وارد شده‌است و معنای جنگل طبیعی و بکر را می‌دهد. جنگل بسته به نوع پیدایش آن و خصوصیات ساختاری به جنگل بکر، جنگل طبیعی، جنگل مصنوعی یا جنگل دست کاشت طبقه‌بندی می‌شود.

جنگل بکر یا دستنخورده، جنگلی است که بدون دخالت انسان به‌وجود آمده‌است و ترکیب گونه‌های درختی و درختچه‌ای و علفی آن طوری است که وضعیت کاملاً طبیعی را نشان می‌دهد. چوب و سایر فرآوردههای آن در همان سیستم طبیعی تجزیه شده و به خود جنگل برمی‌گردد. به‌عبارت دیگر از جنگل بکر هیچگونه موادی (زنده یا غیرزنده) به خارج از آن حمل نمی‌شود. رویش چوبی جنگلهای بکر که به حالت تعادل رسیده باشند عملاً صفر است، یعنی همانقدر که چوب و سایر موادآلی تولید می‌شود همانقدر هم تجزیه می‌شود و یا می‌پوسد، بهعبارت دیگر چرخه رفت و برگشت مواد در یک جنگل بکر چرخ‌های بسته‌است.

در جنگل بکر بین تولیدکنندگان (گیاهان)، مصرف‌کنندگان (جانوران) و تجزیه‌کنندگان (جانوران ریز) یک اشتراک حیاتی متقابل و پایدار برقرار است. جنگل‌های بکر از تنوع زیستی بالائی برخوردارند و دارای اطلاعات ژنتیکی ارزشمندی هستند که تا به امروز بسیاری کشف نشده‌است. امروز ارزش جنگل‌های بکر بسیار زیاد است هر چند که متأسفانه روند تخریب کمی و کیفی آنها در دنیا رو به افزایش است. امروزه سعی بر این است که جنگل‌های بکر باقی مانده بر روی کره‌زمین را حفظ و از آنها به‌عنوان ذخیره‌گاههای اطلاعات ژنتیکی و تنوع زیستی استفاده شود. امروزه تبدیل جنگلهای بکر به جنگل‌های صنعتی قابل توجیه نیست و نگهداری آنها حتی از نظر اقتصادی نیز توجیه‌پذیر است.

جنگل طبیعی، جنگلی است که بدون دخالت انسان به‌وجود آمده‌است ولی انسان به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم در آن دخالت (بهرهبرداری) کرده‌است. جنگل‌های بکر، دست‌خورده و بهره‌برداری شده تبدیل به جنگل‌های طبیعی می‌شوند. به‌عبارت دیگر جنگل‌های طبیعی، جنگل‌های بکر دست خورده هستند. ترکیب درختان و سن آنها و تنوع گونه‌های گیاهی و جانوری در یک جنگل طبیعی با جنگل بکر متفاوت است و عموماً جنگل طبیعی از نظر زیست‌محیطی فقیرتر از جنگل بکر است. با وجود این جنگل‌های طبیعی قادر هستند چشم‌اندازهای طبیعی هر منطقه را حفظ کرده و در اکثر موارد از جنگل‌های مصنوعی یا دست کاشت غنیتر و پایداتر باشند. جنگل‌های مصنوعی یا دست کاشت یا جنگل انسان‌ساخت جنگلی است که به دست انسان و با هدف مشخصی ایجاد شده‌است و هدف از ایجاد آن تولید چوب، ایجاد مناظر طبیعی، حفظ آب و خاک، ایجاد مناطق تفریحی و تفرجی و غیره‌است.

جنگل مصنوعی معمولاً بهصورت نهال کاری (درختکاری) بهوجود می‌آید، هر چند این جنگلها را می‌توان با کاشت بذر نیز به‌وجود آورد. تجربه شده‌است جنگل‌های مصنوعی که با این روش به‌وجود آمدهاند پایدار و نزدیکتر به جنگل‌های طبیعی هستند. جنگل‌های مصنوعی که با همه ایجاد شده، قلمستان نامیده می‌شود (مثل قلمستان‌های صنوبر در بسیاری از نقاط ایران). البته باید متذکر شد که قلمستان‌ها در اکثر نقاط دنیا از نظر حقوقی جزء جنگل‌ها محسوب نمی‌شوند. امروزه ایجاد جنگل‌های مصنوعی در دنیا از اهمیت بالائی برخوردار است چرا که به افزایش نیاز چربی در جهان پاسخ می‌دهد. چنانچه جنگل‌هائی در زمینهای زراعی و بایر با هدف تولید چوب با استفاده از روشهای پیشرفته زراعی از قبیل شخم زمین، کود دادن و غیره ایجاد شده باشد به آن زراعت چوب اطلاق می‌شود. حجم زراعت چوب در زمینهای غیرجنگلی در تمام دنیا در حال افزایش است. علاوه بر سه نوع جنگلی که تعاریف آن ذکر شد در ایران از اصطلاح بیشه هم استفاده می‌شود. ما بیشه را معمولاً برای پوشش گیاهی به‌کار می‌بریم که اطراف رودخانه و شیار دره‌ها در مناطق خشک ظاهر می‌شوند. این واژه به تجمع درختچه‌ها و نیزارها نیز اطلاق می‌شود.

بوم‌شناسی

عوامل زیستی و غیر زیستی رویشگاه‌های جنگلی با تأثیرات متقابلی که بر هم می‌گذراند، سبب برقراری و تداوم سیکل حیاتی در جنگل می‌شوند به عبارتی دیگر این تأثیرات دینامیک سبب ایجاد مراحل و فازهای تحولی در جنگل می‌شود. جوامع جنگلی گوناگون در نتیجه تأثیرات متقابل عوامل حیاتی و غیر حیاتی بر هم در طی دوران بسیار طولانی که به میلیونها سال قبل بر می‌گردد؛ توانسته‌اند بر مبنای ویژگیهای اکولوژیکی و نیازهای زیستی خود، مناطق مختلفی را تحت پوشش خود قرار دهند. به عبارتی دیگر هر گونه گیاهی شرایط اکولوژیکی خاصی را می‌تواند؛ تحمل کند و بر همین اساس در مناطق مختلف دنیا پوشش گیاهی متفاوتی را شاهد هستیم. به طوری که در عرض‌های جغرافیایی پایین جنگلهای تروپیکال (مناطق حاره‌ای) را شاهدیم و با افزایش عرض جغرافیایی به ترتیب گونه‌های مناطق مدیترانه‌ای، معتدله خزان کننده و در نهایت گونه‌های سوزنی برگ همیشه سبز (مناطق بوره آل) را می‌توانیم مشاهده کنیم. اما این وضعیت در برخی مناطق به دلیل تفاوتهایی که در شرایط اکولوژیکی به وجود می‌آید از جمله شرایط توپوگرافیک (پستی و بلندی)، ادافیک (خاک)، بیوتیک (زیستی)، کلیماتیک (آب و هوا)، ممکن است مغایر با اصول کلی عنوان شده در بالا باشد. به طور مثال در ارتفاعات مناطق تروپیکال (حاره‌ای) چه بسا گونه‌های مناطق معتدله و... را شاهد هستیم. اما آنچه را که باید به آن اشاره نمود این است که اجزا اصلی تشکیل دهنده رویشگاههای جنگلی نیز مانند تمام جوامع زیستی در طول حیات خود همواره متأثر از عوامل طبیعی و غیر طبیعی، تحولات گوناگونی را سپری می‌نمایند.

فواید

جنگل دارای فواید بیشماری است که بشر بیشتر آن‌ها بر زندگی بشر اثر مثبتی می‌گذارند. در جنگل‌ها انواع قارچ‌ها، میوه‌ها و حتی ساقه‌های گیاهان و درختان دیده می‌شود که غذای عده? زیادی از انسان‌ها را تشکیل می‌دهند. درختان جنگل گاز دی اکسید کربن هوا را دریافت می‌کنند و طی عمل فتوسنتز، آن را تبدیل به اکسیژن می‌کنند. همچنین چوب درختانی جنگلی در ساختمان سازی، تهیه? کاغذ و تهیه? وسایل منزل کاربرد دارد. جدای از همه? این‌ها، سایه? درختان جنگل‌های انبوه، هر آدمی را از گرمای طاقت فرسا نجات می‌دهد!

تخریب جنگلها

در جنگلهای طبیعی شروع سیکل تمامی و تحملی در جنگل و به تبع آن روند توسعه و پایداری در اکوسیستم‌های جنگلی همراه با مرحله تحولی «تخریب» همراه‌است. بنابراین یک درخت جنگلی پس از رسیدن به سن دیر زیستی فیزیولوژیک، یعنی زمانی که اندامهای مختلف یک درخت جنگلی در نتیجه کهولت سن و پیری، دچار نارسایی شدند، در نتیجه اختلالاتی که در فعالیتهای بیولوژیکی گیاه حادث می‌شود، که نماد ظاهری آن خشک شدن شاخه‌ها و اندامهای قسمت‌های هوایی درخت (تاج)، کوچک شدن سطح تاج پوشش درخت، پوسیده و توخالی شدن تنه در اثر حمله آفات و بیماریها خواهد بود. در چنین شرایطی با حدوث یک باد سنگین و با بارش سنگین نزولات جوی (بخصوص برف)، ایجاد زلزله، صاعقه، زمین لغزش و سایر عوامل تخریب طبیعی، درختان مزبور افتاده و در نتیجه حرفه‌هایی در تاج پوشش جنگل ایجاد می‌شود که در واقع روندهای تحولی در جنگلهای دست نخورده (جنگل بکر) از همین نقطه آغاز می‌شود. (دلفان اباذری 1381). این مرحله تحول می‌تواند به طور نسبی طولانی (در یک سیکل طبیعی) و یا کوتاه مدت (در نتیجه حدوث عوامل غیر مترقبه طبیعی) باشد (Emborg و همکاران 2000).

به دنبال ایجاد حفره در توده‌های جنگلی و تابش نور بر عرصه رویشگاه با مساعد بودن شرایط رویشگاهی و وجود بذر مناسب (به لحاظ کمی و کیفی)، گروههای زادآوری به تدریج حفره‌های موجود را پوشش می‌دهند که این مرحله از تحول را تحت عنوان «مرحله تحولی تجدید حیات» نامیده می‌شود. گروههای زادآوری به مرور زمان و در نتیجه رقابت بین آنان بر میزان رشد قطری و ارتفاعی خود می‌افزاید و در این مرحله تعداد قابل توجهی از نهالها مغلوب واقع شده و به تدریج حذف می‌شوند. ولی پایه‌های موجود بر میزان رشد خود همچنان خواهند افزود، این مرحله را در اصطلاح«مرحله تحولی صعود و افزایش رشد» یا «مرحله تحولی تشکیل توده» نامیده می‌شود. توده‌های جوان تشکیل شده در حفره‌ها، در مراحل اولیه به صورت یک جنگل جوان نسبتاً همسال به نظر می‌رسند که در اصطلاح تحت عنوان «فاز جنگل جوان» نامیده می‌شوند. در این توده‌ها به تدریج برخی از پایه‌ها که از شرایط رویشگاهی مطلوب تری مانند نور، رطوبت، خاک، جهت و... بهره مند هستند از نظر رشد قطری و ارتفاعی از سایر پایه‌ها پیشی گرفته و ضمن ایجاد تفاوت آشکوب، تفاوتهایی نیز از نظر قطر نمایان می‌سازند. در این مرحله جنگل دارای ساختار پلکانی خواهد بود و به عبارت دیگر درختان با قطر و ارتفاع متفاوتی در عرصه جنگل دیده می‌شوند که در اصطلاح این وضعیت را تحت عنوان «فاز تک گزیده» می‌توان نامگذاری نمود. با عبور از این مرحله و به تدریج درختان موجود در توده جنگلی به یک ساختار مشخصی می‌رسند که در آن درختان موجود دارای ارتفاع نسبی برابر (یک آشکوبه) و از نظر قطری نیز نزدیک به هم هستند. در این وضعیت جنگل به ظاهر به توده جنگلی همسال نزدیک است که از آن تحت عنوان «جنگل همسال دروغین» نیز اسم برده می‌شود، که این مرحله تحت عنوان «مرحله تحولی اپتیمال» نامگذاری می‌شود. تحولات در جنگل چنانچه تحت مداخلات شدید انسانی قرار نگیرد در جنگلهای طبیعی شمال ایران در یک سیکل طبیعی حدود 200 تا 250 سال به درازا می‌کشد (دلفان اباذری 1381 و Korpel 1995). اما در جنگلهایی که تحت مدیریت قرار می‌گیرند، دخالتهای علمی سبب آن می‌شود که طول هر یک از این مراحل تحولی را کوتاهتر نموده و در ضمن ارزش‌های تولیدی درختان جنگلی را نیز افزایش می‌دهند.

نمونه‌های جنگلی

به طور کلی جنگل به بیوم‌هایی گفته می‌شود که درختان و سایر گیاهان چوبی در آنها غالب هستند. جنگل‌ها بر اساس خصوصیات گوناگونی دسته بندی شده‌اند. بر حسب عرض جغرافیایی، جنگل‌ها را به سه نوع یا تیپ عمده دسته بندی می‌کنند که هر یک از این انواع، خود به گروه‌های کوچکتری تقسیم می‌گردند. این سه نوع جنگل بر اساس طبقه بندی بر حسب عرض جغرافیایی عبارتند از: جنگل‌های حاره‌ای یا گرمسیری، جنگل‌های معتدله، جنگل‌های شمالی یا تایگا.

جنگل‌های معتدله

جنگل‌های معتدله در شرق آمریکای شمالی، شمال شرقی آسیا و غرب و مرکز اروپا به چشم می‌خورند. فصل‌های مشخص با یک زمستان مشخص، خصوصیت این جنگل‌ها هستند. آب و هوای این جنگل‌ها معتدل است و یک فصل رویش 200-140 روزه در آنها وجود دارد. دما از 30- درجه تا 30 درجه سانتی گراد متغیر است و میزان بارندگی سالیانه 1500-750 میلی متر می‌باشد. خاک این جنگل‌ها حاصلخیز است و به وسیله تجزیه بقایای گیاهی و جانوری، غنی شده‌است. چتر یا سایه بان جنگل‌های معتدله تراکم متوسط دارد و به نور خورشید اجازه نفوذ می‌دهد و در نتیجه، در طبقه زیرین این جنگل‌ها پوشش گیاهی متنوع، غنی و بسیار توسعه یافته‌ای می‌روید و جانوران در طبقات مختلف این جنگل‌ها زندگی می‌کنند. پوشش گیاهی جنگل‌های معتدله با 4-3 گونه درختی در هر کیلومتر مربع مشخص می‌شود. خصوصیت درختان این جنگل‌ها برگ‌های پهنشان است که هر ساله می‌ریزد. گونه‌هایی از بلوط، گردو، شوکران، راش، لاله درختی، صنوبر، نارون، افرا، بید و انواع گیاهان علفی که در بهار گل می‌دهند از جمله گیاهان این جنگل‌ها هستند. پوشش جانوری این جنگل‌ها با خرگوش‌ها، سنجاب‌ها، انواع راسوها، پرندگان، گوزن، شیرکوهی، گرگ جنگلی، روباه، خرس سیاه و انواعی از گربه‌های وحشی مشخص می‌شود.

جنگل‌های معتدله در یک طبقه بندی کوچکتر، برحسب توزیع فصل بارندگی شان، به جنگل‌های مرطوب پهن برگ همیشه سبز و مخروطیان، جنگل‌های خشک مخروطیان، جنگل‌های مدیترانه‌ای، جنگل‌های معتدل مخروطیان و جنگل‌های بارانی پهن برگ معتدل تقسیم می‌گردند.

در حال حاضر، جنگل‌های معتدله فقط در نواحی پراکنده و اندکی در جهان باقی مانده‌اند.

جنگل‌های شمالی یا تایگا

جنگل‌های شمالی یا تایگا بزرگترین بیوم خشکی هستند. این جنگل‌ها در بین عرض‌های جغرافیایی 50 و 60 درجه شمالی در کمربندی پهن در اوراسیا (اروپا و آسیا) و آمریکای شمالی یافت می‌شوند: دو سوم در سیبری و بقیه در اسکاندیناوی، آلاسکا و کانادا. فصل‌ها در جنگل‌های شمالی به تابستان‌های نسبتاً گرم، مرطوب و کوتاه و زمستان‌های خشک، سرد و طولانی تقسیم شده‌اند. طول فصل رویش در این جنگل‌ها 130 روز است. در جنگل‌های شمالی یا تایگا، دماها بسیار پایین هستند. بارندگی عمدتاً به صورت برف است و به 1000-400 میلی متر در سال می‌رسد. خاک دارای ضخامت اندک، فقیر از مواد غذایی و اسیدی است. سایه بان یا چتر این جنگل‌ها به شکلی است که نور اندکی اجازه نفوذ پیدا می‌کند و در نتیجه، طبقه زیرین محدود شده و فقیر است. پوشش گیاهی جنگل‌های شمالی عمدتاً شامل مخروط داران همیشه سبز و مقاوم به سرماست که برگ‌های سوزنی شکل دارند. کاج، صنوبر و سدر از جمله این گونه‌های گیاهی هستند. پوشش جانوری این جنگل‌ها شامل جانورانی از جمله دارکوب‌ها، بازها، موش، خرس، گربه وحشی، روباه، گرگ، گوزن، موش‌های پوزه دار، خفاش‌ها، راسو، انواعی از خرگوش‌ها و انواعی از سنجاب‌ها می‌باشد. قطع درختان به طور گسترده که همچنان در جنگل‌های شمالی ادامه دارد می‌تواند به زودی منجر به نابودی کامل آنها گردد.

جنگلهای بارانی کاج آمریکای شمالی

در طول ساحل غربی آمریکای شمالی، آب و هوای مرطوب و معتدل، جنگلهای کاج بارانی را که از آلاسکا تا شمال کالیفرنیا امتداد یافته‌اند بوجود آورده‌است. این جنگل منحصر به فرد، مدتهای مدید در معرض تهدید بوده‌است زیرا می‌توان از درختانش برای سوخت و کاغذ سازی استفاده کرد. حدود 90 درصد ازجنگلهای اولیه اکنون کاملاًَ از بین رفته‌اند. گرچه جنگلهایی که درختانشان قطع شده‌اند معمولاَ دوباره کاری می‌شوند، اما رستنی‌های جدید، حیات وحش کمتری را نسبت به جنگلهای اولیه در خود پناه می‌دهند.

جنگلهای شمالی

گر چه بعضی از نواحی جنگلهای شمالی برای سوخت و کاغذ سازی قطع شده‌اند این منطقه از بسیاری از تغییراتی که برای انواع دیگر جنگلها رخ داده گریخته‌است. حدود 12000 سال پیش، اواخر دوران یخبندان که یخچالهای طبیعی، عقب نشینی کردند جنگلهای شمالی اندک اندک به سمت شمال پیش رفته‌اند. قسمت‌های عظیمی از این جنگلها بر روی خاک یخ زده که به جز در قسمت سطحی در طول تابستان، همیشه یخ زده هستند رشد می‌کنند.

اهمیت حیاتی جنگل‌ها

جنگل‌ها اهمیتی حیاتی دارند زیرا مأوای متنوع ترین جوامع زیستی جهان و غنی ترین تنوع زیستی زمین هستند. در درون جنگل‌ها تعداد زیادی از داروهای بالقوه و هزاران هزار گونه دیده نشده و کشف نشده، پنهان هستند. همچنین جنگل‌ها توانایی تعدیل آب و هوای جهان را دارند و شرایط آب و هوایی کل زمین را پایدار نگه می‌دارند. این نقش آنها به حدی مهم است که تخریب آنها می‌تواند موجب تغییراتی در مقیاس عظیم و گسترده در آب و هوای کره زمین شود.

با کمال تأسف، قطع درختان بسیاری از جنگل‌های معتدله باستانی و دارای قدمت طولانی را که اهمیت حیاتی برای ما و برای تمامی گونه‌های زیستی جهان دارند رو به نابودی برده‌است. تقاضای فزاینده برای مسکن، کاغذ و انواع محصولات چوبی از حفاظت مطلوب جنگل‌ها جلوگیری کرده‌است و تنها عاملی که می‌تواند جلوی نابودی کامل آنها را بگیرد استفاده عاقلانه تر و محتاطانه تر از جنگل‌ها و تلاش گسترده و جدی برای کاشت مجدد درختان در آنهاست. بهره برداری بی رویه از چوب‌های درختان جنگل‌ها، جنگل زدایی و کشاورزی به صورت سوزاندن زمین و به طور ضربتی در این بیوم‌ها و چرای بیش از حد دام در آنها ضربات مهلکی بر این بیوم‌های ارزشمند هستند. تقاضای روزافزون انسان برای محصولات گوشتی به این وقایع دامن می‌زند. تخریب جنگل‌ها طی سال‌ها در حد وسیع و با سرعتی هولناک اتفاق افتاده‌است و در حال حاضر بسیاری از جنگل‌ها را از دست داده‌ایم و آینده بقیه آنها در گرو این است که انسان، این گونه خردمند! هر چه سریعتر از خواب غفلت بیدار شود و بقایای این گنج گرانبهای هستی را از نابودی مطلق نجات دهد.




موضوع مطلب :

جمعه 91 اسفند 11 :: 2:19 عصر
کریستف کلمب

چهره کریستف کلمب اثر رافائل تخدو
زادروز مابین 26 اوت تا 31 اکتبر 1451
جنوا، جمهوری جنوا
درگذشت 20 مه 1506 (54 سال)
والادولید، کاستیل
اسپانیای کنونی
آرامگاه کلیسای جامع سبیا یا
کلیسای جامع سانتا دومینگو
ملیت جنوایی
پیشه سوداگر و دریانورد
مذهب کاتولیک رومی
همسر فیلیپا مونیتز (85-1476)
شریک زندگی بئاتریس انریکه د آرنا 1506-1485)
فرزندان دیگو
فرناندو

امضا یک نسخه از امضا کلمب

کریستف کلمب (1451 - 20 مه 1506) سوداگر و دریانورد اهل جنُوا در ایتالیا بود که بر حسب اتفاق قاره? آمریکا را کشف کرد. او که از طرف پادشاهی کاستیل (بخشی از اسپانیا) مأموریت داشت تا راهی از سمت غرب به سوی هندوستان بیابد، در سال 1492 میلادی با سه کشتی از عرض اقیانوس اطلس گذشت اما به جای آسیا به آمریکا رسید. کلمب هرگز ندانست که قاره‌ای ناشناخته را کشف کرده است.

کریستف کلمب از چهره‌های بحث برانگیز تاریخ است. برخی – از جمله اکثر سرخ‌پوستان آمریکا – او را مسئول مستقیم یا غیرمستقیم کشتار ده‌ها میلیون نفر از مردم بومی و عامل استثمار آمریکا از سوی اروپا می‌دانند؛ در حالیکه دیگران وی را به خاطر نقش مؤثری که در گسترش فرهنگ و تمدن غرب ایفا کرد می‌ستایند.

 




موضوع مطلب :

جمعه 91 اسفند 11 :: 2:16 عصر

سال‌های نخست

در مورد زادگاه واقعی کلمب روایت‌های مختلفی مطرح شده و درباره سال‌های نخست زندگانی او اطلاعات اندکی موجود است. اکثر تاریخ نگاران وی را اهل جنُوا در ایتالیا می‌دانند اما برخی نیز او را اسپانیایی دانسته‌اند.[1] کریستف کلمب در روزی بین 26 اوت تا 31 اکتبر سال 1451 زاده شد. پدرش دومنیکو کلمبو تاجر پشم و مادرش سوزانا فونتاناروسا دختر یک بازرگان پشم بود. کلمب سه برادر کوچک‌تر به نام‌های بارتولومئو، جیووانی په لِگرینو و جیاکامو و خواهری به نام بیانچینِتا داشت. در 1470 م. خانواده‌اش برای کار به ساوانو کوچ کردند جایی که کریستف و برادرش بارتولومئو توانستند در کنار پیشه خانوادگی، نقشه‌نگاری نیز بیاموزند. کلمب تحصیلات رسمی نداشت و تا حدود بیست و چهار سالگی خواندن و نوشتن نمی‌دانست اما چون آرزو داشت که ناخدای کشتی شود در این دوره و بعد از آن کوشید تا با مطالعه? فراوان نزد خود این کمبود علمی را جبران کند.

در سال1474 میلادی کلمب در شمار کارکنان کشتی گروه «سرمایه‌داران اسپنولا» که از مشتریان جنوایی پدرش بودند درآمد. پس از آن یک سالی را روی یک کشتی در حوالی آب‌های جزیره? خیوس، واقع در دریای اژه، خدمت کرد. کلمب پس از دیداری کوتاه از خانه، دوباره رهسپار خیوس شد و یک سال دیگر را آنجا گذراند.

در 1476 همراهی با یک هیأت بازرگانی این فرصت را نصیب کلمب کرد تا برای نخستین بار به اقیانوس اطلس سفر کند ولی در حوالی خلیج سنت وینسنت دزدان دریایی فرانسوی به ناوگان حمله‌ور شدند و آن را به آتش کشیدند و کلمب که جان بدر برده بود، به ناچار شش مایل شنا کرد تا خود را به ساحل برساند.

در 1477 کلمب مقیم پرتغال شد که در آن زمان قطب بازرگانی دریایی اروپا بود و کشتی‌های زیادی از آنجا به مقصد انگلستان، ایرلند، ایسلند، جزیره? مادئیرا، مجمع‌الجزایر آزور و آفریقا رهسپار می‌شدند. کریستف و بارتولومئو کار خود را در لیسبون، پایتخت پرتغال، با نقشه‌کشی آغاز کردند. پس از مدتی کلمب به عنوان بازرگانِ ملوان به یک ناوگان پرتغالی پیوست و طی دو سال برای خرید شکر به مادئیرا و از طریق ایرلند به ایسلند سفر کرد. او پس از سفری به سواحل غرب آفریقا به مقام نمایندگی تجاری پرتغال در کرانه? گینه گمارده شد. (1485 - 1482).

ملیت و مذهب کلمب

والری فلینت (Valerie I.J. Flint) در مقاله کریستف کلمب در دانشنامه بریتانیکا نقل می‌کند که امروزه اکثریت قریب به اتفاق پژوهشگران با رجوع به وصیت‌نامه او (به سال 1498) و اسناد بایگانی شده در جِنُوا و ساوونا، معتقدند که او در جنوا در یک خانواده مسیحی به دنیا آمد. با این حال برخی هم مدعی هستند که او از گروندگان به یهودیت بوده و در اسپانیا، پرتقال یا مکان‌های دیگری غیر از جنوا زاده شده است.[2]

یک نقاشی از کریستف کلمب

اگر چه معمولاً تاریخ‌نویسان فرض را بر جنوایی بودن کلمب می‌گذارند ولی ملیت واقعی او به طور دقیق روشن نیست و دانسته‌های ما از زندگانی کلمب تا میانه? دهه? 1470 میلادی بسیار ناچیز است. به گمان بعضی کلمب که بیشتر مایل بوده او را اسپانیایی بدانند خود عمداً این اطلاعات را پنهان می‌کرده تا آنجا که حتی برای نامه‌نگاری با ایتالیایی‌ها زبان کاستیلی را به کار می‌برده است.

با رشد ملی‌گرایی در غرب قضیه? ملیت کلمب صورت جدی‌تری به خود گرفت. این مسئله برای جامعه? ایتالیایی ایالات متحده از چنان اهمیتی برخوردار بود که در سال 1892 میلادی در خلال جشن‌های آغاز سده? پنجم کشف آمریکا مسئولان شهرداری نیویورک مجبور شدند دو مجسمه? یادبود کلمب در دو محل، یکی با زیرنویس اسپانیایی و دیگری به ایتالیایی نصب کنند.

شماری از تاریخ‌نگاران باسک او را یک باسکی می‌دانند. بعضی دیگر حدس می‌زنند که وی یک کونوِرسو (یهودی اسپانیایی مسیحی شده) بوده و برای رسیدن به اهداف خود تبارش را مخفی می‌کرده است. برخی مدعی‌اند که او اهل جزیره? کُرس (در آن زمان تحت سلطه? امپراتوری جنوا) بوده و بعلت شهرت بد اهالی این جزیره صلاح خود را در کتمان پیشینه‌اش می‌دیده و بالاخره کسانی هم بر این باور هستند که وی اصلاً کاتالونیایی، یونانی یا پرتغالی بوده است.

همچنین در میان اقلیتی که وی را یهودی می‌دانند از جمله «دیوید مکس آیکهورن» (David Max Eichhorn)، نویسنده یهودی در این باره می‌گوید: نام حقیقی او کلمبوس نیست و همچنین یک ایتالیایی زاده جنوا نبوده است، بلکه نام حقیقی او جونکولون (Joncolon) بوده که در نزدیکی‌های شهر پانته‌ودرا (Pantevedra) در اسپانیا به دنیا آمده بود. آیکهورن معتقد است که او در واقع یک یهودی اسپانیایی بوده است.[3]

بخش‌هایی از مقاله‌ای که تحت عنوان «آیا کریستف کلمب حقیقتاً یک یهودی بود؟» به قلم دالیا سیاح (Dalia Sayah) که در روزنامه «شالوم»، ارگان یهودیان ترکیه، بیان شده قابل ملاحظه است:

«نکته مهم اینست که در گوشه سمت چپ بالای کلیه نامه‌هایی که کلمب برای خانواده خود ارسال می‌داشت، حروف اختصاری به چشم می‌خورد که مفهوم آن توسط موریس دیوید (Maurice David) کشف شد. این حروف‌نگاره از دو حرف تشکیل شده است که هر یهودی آن را در بالای تمام نوشته‌های خود می‌نوشت. این دو حرف عبارت بودند از ? (ب) و ? (هـ) که امروزه معلوم شده که بر عبارت «????? ???» (بعِزرَت هاشم به معنی «به یاری خدا») دلالت دارد. نکته دیگری که ثابت می‌کند که او یک یهودی پنهانکار بوده، نحوه نگهداشتن دست چپ خود (به صورت پنجه باز بر روی قفسه سینه سمت راست) در تصاویر و تابلوهای اوست. این عمل، اقدام رمزآلودی بود که «مارانو»ها جهت شناسایی یکدیگر به کار می‌بردند.»[4]

لی ام فریدمن (Lee M.Friedman)، تاریخ نگار یهودی، موید این ادعاست که علایم و نمادهای یهودی موجود در امضای کلمب نشانی بر یهودی بودن وی است. به نظر او شکل یک مثلث کامل که برای یهودیان مقدس است و در گورستانها و معابد یهودیان از آن استفاده می‌شود، در تمام امضاهای کلمب دیده می‌شود.[5]

«کنسولو وارلا» (Consuelo Varela)، کلمب‌شناس معروف اسپانیایی معتقد است که کلمب، عهد عتیق «تورات» را از حفظ بوده و چنین چیزی برای یک فرد منسوب به جامعه کاتولیک نمی‌تواند موضوعیت داشته باشد.




موضوع مطلب :

جمعه 91 اسفند 11 :: 2:15 عصر

اهداف سفر

«نقشه کلمب» که در حدود سال 1490 در کارگاه بارتولومئو و کریستف کلمب در شهر لیسبون ساخته شد

عواملی چون تبلیغ دینی و گسترش مسیحیت، شور ضد اسلام در آن روزگار، قدرت کاستیل و آراگون، بیم از خطر کشور پرتغال، اشتیاق به یافتن طلا، ماجراجویی و امید به فتح سرزمین‌های جدید، نیاز اروپا به تهیه ادویه و گیاهان معطر و دارویی، انگیزه نخستین سفر کلمب به هند شد.[6]

در عصر کلمب، اروپایی‌ها برای سفر به هند (منظور از هند آسیای جنوبی و شرقی بود) راهی نداشتند جز حرکت به سمت جنوب، دور زدن قاره? آفریقا از کنار دماغه? امید نیک و رفتن به طرف شرق در طول اقیانوس هند. در دهه? 1480 میلادی، کلمب نیز خیال سفر به هند را در سر داشت ولی نه از طریق معمول. او می‌خواست با حرکت مستقیم از اروپا به سوی غرب و عبور از دریای محیط (اقیانوس اطلس) به آسیا برسد. از نظر دیگران نقشه? جسورانه? کلمب نپذیرفتنی و بی فایده بود و او ناچار شد برای یافتن پشتیبان در میان قدرتمندان و افراد صاحب نفوذ کوشش زیادی به کار برد. برخی معتقدند که علت این استقبال سرد، اعتقاد اروپایی‌ها به تخت بودن کره? زمین بود.

تصوری که کلمب از موقعیات جغرافیایی داشت.

برخی مورخان یهودی که کلمب را یهودی فرض کرده‌اند اهداف دیگری برای سفر او ذکر نموده‌اند چنانکه دیوید ام. آیکهورن در این رابطه می‌نویسد: «کلمب برای کشف دنیای جدید می‌رفت. در حقیقت او از وجود چنین دنیایی با اتکا به مطالعات و کشف‌های وایکینگ‌ها خبر داشت. انگیزه اصلی او در این راه، جستجوی جایی برای هم کیشان یهودی خود بود.»[7]

بر اساس نوشته نشریه آمریکای «جمهوری جدید» سیمون ویزنتال (به انگلیسی: Simon Wiesenthal)‏ مورخ یهودی، معتقد است که کلمب برای یافتن جایی جدید برای یهودیان رانده شده از اسپانیا به این سفر تن داد. در اصل هدف کلمب ایجاد یک جبهه علیه امپراطوری عثمانی و به عبارت بهتر علیه اسلام از سویی و تامین منابع مالی برای بازسازی بنای معبد سلیمان در قدس بود.

در دائره المعارف یهود، در جایی که از کلمب سخن به میان آمده، نوشته شده است: «علی رغم اینکه کلمب همه مقدمات سفر خود را فراهم کرده بود، آن را یک روز بدون هیچ دلیلی به عقب انداخت. این روز بنابر تقویم یهودیان، روز نهم ماه آو (به انگلیسی: Av)‏ یهودی، یعنی روز تخریب معبد سلیمان است. این روز را یهودیان به عنوان «روز عزا» روزه می‌گیرند.»[8]

سفر نخست

کلمب در آغاز در سال 1485 میلادی طرح خود را به دربار پرتغال ارائه داد و پیشنهاد کرد که زیر پرچم این کشور در جزایر هند به اکتشاف بپردازد اما کارشناسان پادشاه پس از بررسی به این نتیجه رسیدند که خط سیر سفر بسیار طولانی‌تر از آن چیزی است که کلمب ادعا می‌کند (امروز می‌دانیم که مسافت واقعی حتی از برآورد پرتغالی‌ها نیز درازتر بود) و درخواست او پذیرفته نشد. احتمالاً طمع زیاد و توقعات مالی نامعقول کلمب هم در رد تقاضای وی بی‌تأثیر نبود.

او که از مقامات لیسبون ناامید شده بود به اسپانیا رقیب سیاسی پرتغال پناه برد تا از حاکمان آن دیار کمک بخواهد. در 1485 میلادی بخش اعظم اسپانیای امروزی زیر سلطه? فردیناند شاه آراگون و ایزابلا ملکه? کاستیل بود که پس از ازدواج با یکدیگر بطور مشترک بر قلمروی بزرگ حکومت می‌کردند. کلمب در مجموع توانست نقشه‌اش را به کارشناسان دربار اسپانیا بقبولاند اما هفت سال (تا 1492 میلادی) طول کشید تا با شاه و ملکه به توافق نهایی برسد. در نهایت قرار بر این شد که نیمی از بودجه? سفر را سرمایه‌داران ایتالیایی بگذارند و نیم دیگر از سوی دولت اسپانیا فراهم شود. نبردهای سخت با مسلمانان و تصرف گرانادا خزانه سلطنتی را تهی کرده بود و پرداخت همین سهم پنجاه درصدی هم برای دولت آسان نبود. پیش از آغاز سفر شاه و ملکه کلمب را به مقام دریاسالاری گماردند و سخاوتمندانه حق موروثی حکومت بر تمام سرزمین‌های کشف شده در آن سوی اقیانوس را به وی بخشیدند. احتمالاً آن دو گمان می‌کردند که کلمب هرگز از سفر باز نخواهد گشت.

پس از تحویل گرفتن سه کشتی با ملزومات کامل از دولت، نوبت به کار دشوار گردآوردن خدمه رسید. بیشتر ملوانان از رفتن به چنین مأموریت «جنون‌آمیزی» وحشت داشتند. اگر نفوذ سیاسی ملکه و وعده‌های رنگارنگ کلمب نبود شاید هیچکس حاضر با همراهی با وی در این سفر نمی‌شد.

سرانجام در غروب سوم اوت سال 1492 میلادی سه کشتی سانتاماریا، نینیا و پینتا همراه با نود نفر خدمه به فرماندهی کلمب از بندر پالوس به راه افتادند و پس از توقفی کوتاه در جزایر قناری (آفریقا) رهسپار دل اقیانوس شدند.

در آغاز اوضاع خوب بود و ملوانان کاملاً از کلمب فرمان می‌بردند ولی پس از چند روز که ساحل در زیر خط افق ناپدید شد، بتدریج دچار ترس و وحشت شدند. تا آن زمان تمام کشتی‌هایی که در اقیانوس اطلس سفر می‌کردند یکی از دو مسیر شمالی یا جنوبی را در پیش می‌گرفتند و همواره کرانه‌های اروپا یا آفریقا در نزدیکی آنها بود. اما اکنون آنها درحال رفتن به بخش‌های ناشناخته مرکزی بودند؛ جایی که به عقیده? عوام پر از هیولاهای هولناک بود و طوفان‌های شدید راه کشتی‌ها را می‌بست. کلمب از نارضایتی زیردستانش آگاه بود. گفته‌اند وی یک دفتر رخدادنگاری روزانه جعلی ترتیب داده بود که فواصل را کوتاهتر از مقدار واقعیشان در آن ثبت می‌کرد تا افراد نفهمند که چه مقدار پیش رفته‌اند و از هراسشان کاسته شود. این داستان به احتمال زیاد واقعیت ندارد. با حضور ناخداهای دیگر و افسران و سکان‌داران با تجربه در ناوگان، کلمب هرگز نمی‌توانست با چنین ترفندی آنها را بفریبد.

مسافرت پنج هفته به طول انجامید. در این مدت ملوانان وحشتزده بارها بر فرمانده خود شوریدند و حتی خواستند او را سربه نیست کنند و کشتی‌ها را به اسپانیا بازگردانند. اما هر بار کلمب با وعده یا تهدید آرامش را برقرار می‌ساخت.

کلمب در حال نامگذاری دنیای جدید- چاپ سنگی

در بیستم سپتامبر با مشاهده? دسته‌ای پرنده که از شرق می‌آمدند این امید در ایشان قوت گرفت که خشکی در آن حوالی است. بالاخره در یازده اکتبر دیده‌بانان وجود یک خشکی را در روبرو اعلام کردند؛ فردای آن روز، 12 اکتبر 1492 میلادی و بر اساس تقویم یهودی مصادف با 21 تشرین سال 5253 یعنی آخرین روز جشن سایه‌بان‌ها، روز «خواهشمندی بزرگ» (هوشانا ربا) بود،[9] کلمب و یارانش پس از 35 روز سفر سخت، پا بر جزیره‌ای زیبا و سرسبز از مجمع‌الجزایر باهاما (آمریکای مرکزی) گذاشتند.

رفتار بومیان آمریکایی با تازه‌واردان دوستانه و آشتی‌جویانه بود. کلمب در نامه‌ای به فردیناند و ایزابلا درباره? ساکنان جزیره می‌نویسد:

«اگر اعلیحضرتین دستور فرمایند، می‌توانم تمام آنها را به کاستیل گسیل دارم یا در همین جزیره به اسارت گیرم. پنجاه مرد کافیست تا کل این مردم را تحت انقیاد در آورید و به انجام دادن هر کاری وادار سازید.»

او ادامه می‌دهد:

«این مردم دین ندارند و حتی بت نمی‌پرستند. بسیار نجیبند و نمی‌دانند بدی چیست. هیچ نوع سلاحی ندارند؛ نه یکدیگر را می‌کشند و نه از هم سرقت می‌کنند.»

پس از ارتباطات دوستانه? آغازین میان بومیان و غربی‌ها، کلمب به این باور رسیده بود که گسترش دین مسیح در میان این جماعت نه با توسل به زور که با محبت ممکن خواهد بود.

کلمب در این سفر اول کرانه‌های شمال شرقی کوبا و هیسپانیولا (جزیره? هائیتی امروزی) را نیز کاوش کرد. اما در شب میلاد مسیح به هنگام گشت‌زنی، سانتاماریا، کشتی اصلی فرماندهی در کرانه هیسپانیولا به گل نشست و ناگزیر به حال خود رها شد. به این ترتیب ناوگان کلمب به یک کشتی محدود گردید. (کشتی پینتا کمی بعد از کشف کوبا شورش کرده و گریخته بود.) کلمب که از مدتی قبل در حال برنامه‌ریزی برای بازگشت به اروپا بود دیگر برای بردن تمام افرادش جای کافی نداشت. از این رو پس از کسب اجازه از گواکاناگاری رئیس بزرگ بومیان، قرارگاهی در هیسپانیولا برپا کرد و سی وپنج نفر از ملوانان داوطلب را آنجا گذاشت که تا زمان بازگشت دوباره? کلمب به کشاورزی بپردازند.

در 4 ژانویه 1493 میلادی مسافران کشتی نینیا راه میهن خود را در پیش گرفتند و پس از تحمل مشقات بسیار و دست و پنجه نرم کردن با بادهای ناشناخته و توفان‌های سخت اقیانوس به اروپا رسیدند. اما کلمب برخلاف میلش نتوانست مستقیما در کاستیل پیاده شود و چند ماهی را نزد پرتغالی‌ها (دشمن دیرین اسپانیا) در بازداشت به سر برد. در این مدت کوتاه اخبار اکتشافات او در سراسر اروپا پیچید بطوری که وقتی در 15 مارس بالاخره کلمب در میان استقبال پرشور مردم به اسپانیا وارد شد سفرنامه‌اش به چاپ سوم رسیده بود. او بلافاصله با طلاهای غنیمتی و چند بومی اسیر به دربار رفت و فردیناند و ایزابلا به گرمی پذیرای او شدند. در این مجلس علاوه بر طلا، کلمب چهار تحفه? تا آن زمان ناشناخته? دیگر از«دنیای نو» را تقدیم شاه و ملکه کرد؛ گیاه تنباکو، میوه? آناناس، بوقلمون و وسیله? محبوب ملوانان یعنی ننو.




موضوع مطلب :

جمعه 91 اسفند 11 :: 2:13 عصر
<   <<   21   22   23   24   25   >>   >   
درباره وبلاگ


با سلام خدمت شما بازدیدکننده گرامی ، خوش آمدید به سایت من . این سایت با به روز کردن مطالب خود باعث می شود اطلاعات شما بازدید کننده گرامی ارتقا یابد لطفا برای هرچه بهتر شدن مطالب این وب سایت ، ما را از نظرات و پیشنهادات خود آگاه سازید یا از طریق فرم تماس سایت یا ازطرق ایمیل Amirmohammad.omumi@yahoo.com ما را در بهتر شدن کیفیت مطالب یاری کنید.
پیوندها
نویسندگان
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 6
  • بازدید دیروز: 26
  • کل بازدیدها: 2355887
فرم تماس
نام و نام خانوادگی
آدرس ایمیل
امکانات دیگر

امیرمحمدعمومی - از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ
پربازدیدترین مطالب

کد پربازدیدترین

کلیه حقوق این وبلاگ برای از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ محفوظ است