از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ بزرگ ترین سایت مطالب ودانلود
اهداف سفرعواملی چون تبلیغ دینی و گسترش مسیحیت، شور ضد اسلام در آن روزگار، قدرت کاستیل و آراگون، بیم از خطر کشور پرتغال، اشتیاق به یافتن طلا، ماجراجویی و امید به فتح سرزمینهای جدید، نیاز اروپا به تهیه ادویه و گیاهان معطر و دارویی، انگیزه نخستین سفر کلمب به هند شد.[6] در عصر کلمب، اروپاییها برای سفر به هند (منظور از هند آسیای جنوبی و شرقی بود) راهی نداشتند جز حرکت به سمت جنوب، دور زدن قاره? آفریقا از کنار دماغه? امید نیک و رفتن به طرف شرق در طول اقیانوس هند. در دهه? 1480 میلادی، کلمب نیز خیال سفر به هند را در سر داشت ولی نه از طریق معمول. او میخواست با حرکت مستقیم از اروپا به سوی غرب و عبور از دریای محیط (اقیانوس اطلس) به آسیا برسد. از نظر دیگران نقشه? جسورانه? کلمب نپذیرفتنی و بی فایده بود و او ناچار شد برای یافتن پشتیبان در میان قدرتمندان و افراد صاحب نفوذ کوشش زیادی به کار برد. برخی معتقدند که علت این استقبال سرد، اعتقاد اروپاییها به تخت بودن کره? زمین بود. برخی مورخان یهودی که کلمب را یهودی فرض کردهاند اهداف دیگری برای سفر او ذکر نمودهاند چنانکه دیوید ام. آیکهورن در این رابطه مینویسد: «کلمب برای کشف دنیای جدید میرفت. در حقیقت او از وجود چنین دنیایی با اتکا به مطالعات و کشفهای وایکینگها خبر داشت. انگیزه اصلی او در این راه، جستجوی جایی برای هم کیشان یهودی خود بود.»[7] بر اساس نوشته نشریه آمریکای «جمهوری جدید» سیمون ویزنتال (به انگلیسی: Simon Wiesenthal) مورخ یهودی، معتقد است که کلمب برای یافتن جایی جدید برای یهودیان رانده شده از اسپانیا به این سفر تن داد. در اصل هدف کلمب ایجاد یک جبهه علیه امپراطوری عثمانی و به عبارت بهتر علیه اسلام از سویی و تامین منابع مالی برای بازسازی بنای معبد سلیمان در قدس بود. در دائره المعارف یهود، در جایی که از کلمب سخن به میان آمده، نوشته شده است: «علی رغم اینکه کلمب همه مقدمات سفر خود را فراهم کرده بود، آن را یک روز بدون هیچ دلیلی به عقب انداخت. این روز بنابر تقویم یهودیان، روز نهم ماه آو (به انگلیسی: Av) یهودی، یعنی روز تخریب معبد سلیمان است. این روز را یهودیان به عنوان «روز عزا» روزه میگیرند.»[8] سفر نخستکلمب در آغاز در سال 1485 میلادی طرح خود را به دربار پرتغال ارائه داد و پیشنهاد کرد که زیر پرچم این کشور در جزایر هند به اکتشاف بپردازد اما کارشناسان پادشاه پس از بررسی به این نتیجه رسیدند که خط سیر سفر بسیار طولانیتر از آن چیزی است که کلمب ادعا میکند (امروز میدانیم که مسافت واقعی حتی از برآورد پرتغالیها نیز درازتر بود) و درخواست او پذیرفته نشد. احتمالاً طمع زیاد و توقعات مالی نامعقول کلمب هم در رد تقاضای وی بیتأثیر نبود. او که از مقامات لیسبون ناامید شده بود به اسپانیا رقیب سیاسی پرتغال پناه برد تا از حاکمان آن دیار کمک بخواهد. در 1485 میلادی بخش اعظم اسپانیای امروزی زیر سلطه? فردیناند شاه آراگون و ایزابلا ملکه? کاستیل بود که پس از ازدواج با یکدیگر بطور مشترک بر قلمروی بزرگ حکومت میکردند. کلمب در مجموع توانست نقشهاش را به کارشناسان دربار اسپانیا بقبولاند اما هفت سال (تا 1492 میلادی) طول کشید تا با شاه و ملکه به توافق نهایی برسد. در نهایت قرار بر این شد که نیمی از بودجه? سفر را سرمایهداران ایتالیایی بگذارند و نیم دیگر از سوی دولت اسپانیا فراهم شود. نبردهای سخت با مسلمانان و تصرف گرانادا خزانه سلطنتی را تهی کرده بود و پرداخت همین سهم پنجاه درصدی هم برای دولت آسان نبود. پیش از آغاز سفر شاه و ملکه کلمب را به مقام دریاسالاری گماردند و سخاوتمندانه حق موروثی حکومت بر تمام سرزمینهای کشف شده در آن سوی اقیانوس را به وی بخشیدند. احتمالاً آن دو گمان میکردند که کلمب هرگز از سفر باز نخواهد گشت. پس از تحویل گرفتن سه کشتی با ملزومات کامل از دولت، نوبت به کار دشوار گردآوردن خدمه رسید. بیشتر ملوانان از رفتن به چنین مأموریت «جنونآمیزی» وحشت داشتند. اگر نفوذ سیاسی ملکه و وعدههای رنگارنگ کلمب نبود شاید هیچکس حاضر با همراهی با وی در این سفر نمیشد. سرانجام در غروب سوم اوت سال 1492 میلادی سه کشتی سانتاماریا، نینیا و پینتا همراه با نود نفر خدمه به فرماندهی کلمب از بندر پالوس به راه افتادند و پس از توقفی کوتاه در جزایر قناری (آفریقا) رهسپار دل اقیانوس شدند. در آغاز اوضاع خوب بود و ملوانان کاملاً از کلمب فرمان میبردند ولی پس از چند روز که ساحل در زیر خط افق ناپدید شد، بتدریج دچار ترس و وحشت شدند. تا آن زمان تمام کشتیهایی که در اقیانوس اطلس سفر میکردند یکی از دو مسیر شمالی یا جنوبی را در پیش میگرفتند و همواره کرانههای اروپا یا آفریقا در نزدیکی آنها بود. اما اکنون آنها درحال رفتن به بخشهای ناشناخته مرکزی بودند؛ جایی که به عقیده? عوام پر از هیولاهای هولناک بود و طوفانهای شدید راه کشتیها را میبست. کلمب از نارضایتی زیردستانش آگاه بود. گفتهاند وی یک دفتر رخدادنگاری روزانه جعلی ترتیب داده بود که فواصل را کوتاهتر از مقدار واقعیشان در آن ثبت میکرد تا افراد نفهمند که چه مقدار پیش رفتهاند و از هراسشان کاسته شود. این داستان به احتمال زیاد واقعیت ندارد. با حضور ناخداهای دیگر و افسران و سکانداران با تجربه در ناوگان، کلمب هرگز نمیتوانست با چنین ترفندی آنها را بفریبد. مسافرت پنج هفته به طول انجامید. در این مدت ملوانان وحشتزده بارها بر فرمانده خود شوریدند و حتی خواستند او را سربه نیست کنند و کشتیها را به اسپانیا بازگردانند. اما هر بار کلمب با وعده یا تهدید آرامش را برقرار میساخت. در بیستم سپتامبر با مشاهده? دستهای پرنده که از شرق میآمدند این امید در ایشان قوت گرفت که خشکی در آن حوالی است. بالاخره در یازده اکتبر دیدهبانان وجود یک خشکی را در روبرو اعلام کردند؛ فردای آن روز، 12 اکتبر 1492 میلادی و بر اساس تقویم یهودی مصادف با 21 تشرین سال 5253 یعنی آخرین روز جشن سایهبانها، روز «خواهشمندی بزرگ» (هوشانا ربا) بود،[9] کلمب و یارانش پس از 35 روز سفر سخت، پا بر جزیرهای زیبا و سرسبز از مجمعالجزایر باهاما (آمریکای مرکزی) گذاشتند. رفتار بومیان آمریکایی با تازهواردان دوستانه و آشتیجویانه بود. کلمب در نامهای به فردیناند و ایزابلا درباره? ساکنان جزیره مینویسد:
او ادامه میدهد:
پس از ارتباطات دوستانه? آغازین میان بومیان و غربیها، کلمب به این باور رسیده بود که گسترش دین مسیح در میان این جماعت نه با توسل به زور که با محبت ممکن خواهد بود. کلمب در این سفر اول کرانههای شمال شرقی کوبا و هیسپانیولا (جزیره? هائیتی امروزی) را نیز کاوش کرد. اما در شب میلاد مسیح به هنگام گشتزنی، سانتاماریا، کشتی اصلی فرماندهی در کرانه هیسپانیولا به گل نشست و ناگزیر به حال خود رها شد. به این ترتیب ناوگان کلمب به یک کشتی محدود گردید. (کشتی پینتا کمی بعد از کشف کوبا شورش کرده و گریخته بود.) کلمب که از مدتی قبل در حال برنامهریزی برای بازگشت به اروپا بود دیگر برای بردن تمام افرادش جای کافی نداشت. از این رو پس از کسب اجازه از گواکاناگاری رئیس بزرگ بومیان، قرارگاهی در هیسپانیولا برپا کرد و سی وپنج نفر از ملوانان داوطلب را آنجا گذاشت که تا زمان بازگشت دوباره? کلمب به کشاورزی بپردازند. در 4 ژانویه 1493 میلادی مسافران کشتی نینیا راه میهن خود را در پیش گرفتند و پس از تحمل مشقات بسیار و دست و پنجه نرم کردن با بادهای ناشناخته و توفانهای سخت اقیانوس به اروپا رسیدند. اما کلمب برخلاف میلش نتوانست مستقیما در کاستیل پیاده شود و چند ماهی را نزد پرتغالیها (دشمن دیرین اسپانیا) در بازداشت به سر برد. در این مدت کوتاه اخبار اکتشافات او در سراسر اروپا پیچید بطوری که وقتی در 15 مارس بالاخره کلمب در میان استقبال پرشور مردم به اسپانیا وارد شد سفرنامهاش به چاپ سوم رسیده بود. او بلافاصله با طلاهای غنیمتی و چند بومی اسیر به دربار رفت و فردیناند و ایزابلا به گرمی پذیرای او شدند. در این مجلس علاوه بر طلا، کلمب چهار تحفه? تا آن زمان ناشناخته? دیگر از«دنیای نو» را تقدیم شاه و ملکه کرد؛ گیاه تنباکو، میوه? آناناس، بوقلمون و وسیله? محبوب ملوانان یعنی ننو. موضوع مطلب : درباره وبلاگ با سلام خدمت شما بازدیدکننده گرامی ، خوش آمدید به سایت من . این سایت با به روز کردن مطالب خود باعث می شود اطلاعات شما بازدید کننده گرامی ارتقا یابد لطفا برای هرچه بهتر شدن مطالب این وب سایت ، ما را از نظرات و پیشنهادات خود آگاه سازید یا از طریق فرم تماس سایت یا ازطرق ایمیل Amirmohammad.omumi@yahoo.com ما را در بهتر شدن کیفیت مطالب یاری کنید. آخرین مطالب
آرشیو وبلاگ پیوندها
نویسندگان
آمار وبلاگ
فرم تماس امکانات دیگر پربازدیدترین مطالب
کد پربازدیدترین |
کلیه حقوق این وبلاگ برای از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ محفوظ است
|