از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ بزرگ ترین سایت مطالب ودانلود
هجرت و زمینههای آننوشتار اصلی: هجرت محمد
بیعت عقبه اول و عقبه دومدر عربستان کسان ِ بسیاری به قصد بازرگانی و یا به جا آوردن حج به مکه سفر میکردند. محمد از این موقعیت استفاده کرد و بخت خود را برای یافتن خانهای تازه برای خود و پیروانش آزمود. پس از چندین گفتگوی ِ ناموفق، در گفتمان با شماری از اهالی یثرب (که بعدها مدینه خوانده شد) امیدی یافت.[3] جمعیت عرب یثرب به این جهت که گروهی از یهودیان در آن شهر زندگی میکردند، با یکتاپرستی تا اندازهای آشنا بودند.[3] گروهی از اهل یثرب که به مکه آمده بودند با محمد پیمانی بستند که به «پیمان عقبه اول» شهرت یافت. محمد پس از پیمان اول مصعب بن عمیر را به یثرب فرستاد تا برای آنها قرآن بخواند و اسلام را بیاموزد.[59] این چنین در مدینه کسانی، تقریبا از همگی قبیلهها، به آیین اسلام گرویدند تا آن جا که در سال بعد 75 مسلمان از مدینه برای حج و دیدار محمد به مکه آمدند. آنها او را به صورت پنهانی و در شب دیدار کرده و با او پیمانی بستند که به «پیمان دوم عقبه»، یا «پیمان جنگ» شهرت یافت.[60] در پیمان عقبه دوم محمد پس از دعوت به اسلام، بیعتش با فرستادگان یثرب را مشروط به این کرد که آنان همانطور که از زنان و فرزندانشان پشتیبانی کنند، از او نیز پشتیبانی کنند. آن چه محمد به آنان گفت این بود: «خون من خون شماست، حرمت من حرمت شما. از شمایم و شما نیز از من هستید. با هرکه بجنگید میجنگم و با آنکه دوستی کنید، در صلح و آرامش خواهم بود.» به همین دلیل بیعت دوم به «بیعة الحرب» مشهور گردید. در این بیعت 73 مرد و زن حضور داشتند که دوازده تن از آنان از بزرگان مدینه بودند، نه تن از بزرگان خزرج و سه تن از بزرگان خاندان اوس.[59] پس از پیمان عقبه، محمد پیروانش در مکه را تشویق به مهاجرت به یثرب کرد. مانند واقعه هجرت به حبشه، قریش تلاش کرد تا از بیرون رفتن یاران محمد از مکه جلوگیری کند؛ اما این تلاشها ناموفق بود و تقریبا همگی مسلمانان موفق به ترک مکه شدند.[61] هجرت به مدینههیاتی دربردارنده? دوازده تن از بزرگان خاندانهای مهم مدینه، از محمد دعوت کردند تا به عنوان یک ناشناس برای عربها و یهودیان که تا پیش از سال 620 میلادی نزدیک به صد سال درگیر ِ جنگهای داخلی بودند[62] و کشت و کشتارهای پی در پی و عدم توافق در پرداخت خونبهای کشتهشدگان داشتند، داوری کند؛ به ویژه پس از جنگ بُعاث که همگی قبیلههای یثرب (مدینه) در آن شرکت داشتند، این امر را برای ایشان آشکار ساخته بود که مفهومهای قبیلهای مانند «قصاص» دیگر قابل انجام نیست مگر این که کسی صلاحیتدار در بخشهای دارای اختلاف داوری کند.[62] نمایندگان فرستاده شده از مدینه، از سوی خود و مردم شهر یثرب متعهد شدند تا محمد را در جامعه خویش بپذیرند و از او در برابر خطرهای جانی، مانند خود، نگهبانی کنند.[3] بر پای? روایتهای اسلامی، قریش از بیرون رفتن مسلمانان از مکه آگاه شد و برای کشتن محمد نقشهای را به اجرا گذاشت. محمد به کمک علی، کسانی که نگهبانش بودند را گمراه کرد و پنهانی به همراه ابوبکر از شهر بیرون رفت.[63] به این سان در سال 622 میلادی (برابر با سال سیزدهم پس از آغاز دعوت خود) محمد به مدینه، که یک واحه (آبادی) کشاورزی ِ بزرگ بود، هجرت کرد و همراهان وی که با او از مکه به مدینه مهاجرت کردند به مهاجران شهرت یافتند و مردم یثرب که پیامبر و مهاجران را یاری رسانده بودند، انصار نامیده شدند.[3] بعدها (در زمان خلیفه دوم) این هجرت، مبدای تاریخ مسلمانان شد. مدینه تا پیش از هجرت محمد «یثرب» نامیده میشد و پس از این هجرت «مدینةالنبی» یا بهاختصار «مدینه» (برگرفته از مدینةالنبی یا المدینةالمنورة) خوانده شد.[64] محمد در مدینهنوشتار اصلی: محمد در مدینه
بنیاننهادن ساختار سیاسی اجتماعی نونوشتار اصلی: میثاق مدینه
برای حل شکایتهای دراز مدت قبیلههای گوناگون ِ از هم، یکی از نخستین کارهای محمد در مدینه مکتوبکردن سندی بود که به «میثاق مدینه» شهرت یافت. این موافقتنامه، «فرمی از اتحاد یا فدراسیون» را میان 8 قبیله مدینه و مهاجران مسلمان از مکه برقرار میکند که در آن حقوق و وظیفههای هر شهروند و چگونگی رابطههای میان گروههای گوناگون (دربردارنده? گروه مسلمانان و دیگر گروهها به ویژه یهودیان و دیگر اهل کتاب) مشخص شده بود.[62][65] این پیمان مفهوم ساختار اجتماعی امت را به عنوان اجتماعی یکسان از مومنان تعریف میکند که دربردارنده? یهودیان نیز میشد؛ اما غیریکتاپرستان مدینه را دربرنمی گرفت.[66][67] پیمان مدینه به یهودیان مدینه در ازای وفاداری سیاسی به مسلمانان، حق استقلال فرهنگی و مذهبی میداد. ساختار اجتماعی که در قانون اساسی مدینه تعریف شده بود، امت، ظاهری مذهبی داشت اما ملاحظههای عملی نیز در آن انجام شده بود و به شکل گستردهای قانونهای قدیمی قبیلهای عربها را نگه میداشت.[3] پیمان مدینه قبیلهها را مسئول رفتار اعضایشان میدانست.[66] پیکارها با مکه
متعاقب مهاجرت مسلمانان به مدینه، اهالی مکه اموال آنها را مصادره کردند.[68] به دلیل اینکه مهاجرین در مدینه از نظر اقتصادی تحت فشار بودند و هیچ شغل خالی برای آنها نبود که مشغول به کار شوند، آنها جهت ارتزاق، شروع به یورش به کاروانهای اهل مکه کردند. این حرکت باعث شروع جنگ مسلح بین اهل مکه و مدینه شد.[69] محمد آیات 39–40 سوره حج را ایراد کرد که در آنها اجازه استفاده از نیروی نظامی صادر میشود.[70] بعدها محمد تصمیم به حمله به یکی از کاروانهای مکه گرفت، سپس اهل مکه سپاهی فراهم آوردند ولی شکست خوردند. (غزوه بدر) یک سال بعد قریش در جنگی مسلمانان را شکست داد و محمد زخمی شد ولی چون قریش خود را به اندازه کافی قوی نمیدید، تا مدینه پیشروی نکردند و عقبنشینی کردند. (غزوه احد) در آوریل 627 م. قریش با 10?000 تن به مدینه حمله کرد؛[38] اما به سبب وجود خندق گرد مدینه، سپاه قریش پس از 40 روز (به روایت دیگر دو هفته)[38] ناامید شد و عقبنشینی کرد. (غزوه احزاب)[71] در خلال این جنگها، بعلت همدستی سه قبیله از یهودیان با مشرکان با وجود تعهد قبلی مبنی بر عدم خیانت، بین مسلمانان و این سه قبیله اختلاف و درگیری پیش آمد. دو قبیله بنیقینقاع و بنی نضیر تبعید و قبیله بنی قریظه حذف شد.[72] صلح حدیبیهنوشتار اصلی: صلح حدیبیه
اگرچه محمد قبلاً آیاتی که دستور انجام حج را میدادند را تحویل داده بود (سوره بقره آیات 196–210)، مسلمانان آن را به خاطر دشمنی قریش انجام نداده بودند. در ماه شوال 628 میلادی، محمد با 1400 تن از پیروانش جهت انجام عمره به سمت مکه رفتند.[73] قریش با شنیدن نزدیکشدن مسلمان به مکه، 200 سوار را فرستاد که آنها را متوقف کنند. محمد با طی مسیر صعبالعبورتری آنها را دور زد و به حدیبیه، در حومه شهر مکه رسید.[74][75] مذاکرات با مکه شروع شد و فرستادگانی بین دو طرف ردوبدل شد. درنهایت پیمان صلحی به مدت 10 سال بین دو طرف منعقد شد.[75][76] نتیجه قرارداد این بود که مکه، جامعه مسلمانان مدینه را از نظر سیاسی و مذهبی به رسمیت میشناخت.[73] مفاد اصلی قرارداد این بود که طرفین دشمنیها را کنار بگذارند، محمد سال بعد برای حج به مکه بیاید، اگر کسی از اهل مکه به مدینه رفت به مکه بازگردانده شود ولی نه بالعکس، و قبایل آزاد خواهند بود که با محمد یا با قریش در پیمان باشند.[77] سالهای پایانینوشتار اصلی: محمد پس از فتح مکه موضوع مطلب : پسر (که در کودکی درگذشتند) و چهار دختر شد[38] که بر اساس تمامی گزارشها ازدواج موفقی بود.[39] پس از اعلام پیامبریبنابر برخی روایتهای اسلامی، محمد پیش از بعثت، هر سال چند هفته را در غار حرا به عبادت و تفکر میپرداخته است.[40] در یکی از شبهای سال 610.م (هنگامی که وی 40 ساله بود)، جبرییل بر محمد ظاهر شد و 3 بار به او گفت: «إقرأ — بخوان!» و سپس این آیهها را برایش خواند:[41]
هرچند نخستین سوره? وحیشده به محمد نامعلوم است و میتواند سورههای دیگری نیز باشد.[42] دعوت علنی و مخالفتهای قریشبر پایه? روایتهای اسلامی، خدیجه زن محمد نخستین کسی بود که به پیامبری او ایمان آورد. کمی بعد علی پسرعموی ده ساله محمد، ابوبکر دوست نزدیک او و پسرخواندهاش زید بن حارث نیز به خدیجه پیوستند و نخستین کسانی بودند که به محمد ایمان آوردند.[43] بنابر سیره ابن اسحاق، محمد تا سه سال دین تازه? خود را پنهانی تبلیغ میکرد.[44] بر پای? روایتهای اسلامی هنگامی که آیه «و خاندان خویشاوندت را هشدار ده!»[شعراء 214] فروفرستاده میشود، محمد، خویشاوندانش در بنیهاشم و گروهی از بنی المطلب ابن عبد مناف را که 45 نفر میشدند، دعوت میکند[45] و ایشان را پند و اندرز میدهد: «ای پسران عبدالمطلب!... خدا به من فرمان دادهاست تا شما را به سویش فرابخوانم. چه کسی از شما مرا در این امر یاری خواهد کرد و برادر، وصی و جانشین من خواهد بود؟» و فقط علی که 13 سال داشت، پاسخ داد. سپس محمد گفت: «این [علی]، برادر، وصی و جانشین من در میان شماست. به او گوش فرادهید و از او پیروی کنید.» پس از این دیدار برخی از زنان بنیهاشم نیز اسلام آوردند.[46] بر پایه? روایتهای اسلامی هنگامی که محمد مطمئن شد ابوطالب در برابر بزرگان قریش از او پشتیبانی میکند، بالای کوه صفا رفت و مردم را فراخواند و سپس درباره توحید(یگانگی خداوند) و باور به الله، پیامبری و روز رستاخیز با آنها سخن گفت.[45][47] مدتی بعد این آیه فروفرستاده میشود: «پس آن چه را بدان ماموری، آشکار کن و از مشرکان روی برتاب که ما شر ریشخندگران را از تو برطرف خواهیم کرد.»[حجر 94][44] پس از آن محمد آغاز به مبارزه با بتپرستی میکند.[45] در آغاز دعوت بیشتر اهل مکه محمد را نادیده گرفتند، شماری او را مسخره کرده و برخی هم پیرو او شدند. کسانی که به محمد ایمان آوردند را میتوان به 3 گروه اصلی دسته بندی کرد: برادران جوان و فرزندانِ بازرگانان بزرگ مکه، افرادی که موقعیت اجتماعی دستاولشان را در قبیلهشان از دست داده بودند و نتوانسته بودند آن را دوباره به دست آورند، و نهایتا افراد ضعیف در مکه، به ویژه خارجیها.[48][49] آغاز مخالفتها با محمد، به گفته? ابن سعد و ابن هشام پس از گفتن آیههایی که در آن نیاکان بتپرست اهل مکه و پرستش بتها محکوم شده بودند، [50] و به گفته? دیگران از همان آغاز تبلیغ همگانی بود.[19] بالارفتن شمار پیروان محمد باعث شد که او خطری برای قبیلههای منطقه و حاکمان شهر بشود؛ زیرا ثروتشان به کعبه، کانون زندگی مذهبی مکه وابسته بود و محمد میخواست آن را برهم بزند. ردکردن مذهب سنتی مکه به ویژه برای قبیله? خودش توهینآمیز بود؛ زیرا آنها خود نگهبانان کعبه بودند.[48] بازرگانان نیرومند مکه به قصد سازش، به محمد پیشنهاد دادند که اگر دست از تبلیغ بردارد به او اجازه ورود به حلقه درونی بازرگانان را بدهند و موقعیتش را با ازدواجی پر سود تثبیت کنند. محمد این پیشنهادها را نپذیرفت.[48] منابع تاریخی اسلامی مفصلاً آزار و اذیت محمد و یارانش را به ثبت میرساند.[3] سمیه بنت خباب که به عنوان نخستین زن شهید اسلام شهرت دارد، برده? ابوجهل[پانویس 7] بود. او با نیزه? اربابش به این دلیل که نمیخواست از اسلام برگردد، کشته شد. بلال حبشی، یک مسلمان برده? دیگر، به دست اربابش امیة بن خلف شکنجه میشد؛ امیه سنگی، سنگین روی سینه? بلال میگذاشت تا او را مجبور کند دست از اسلام بردارد.[51] به جز فحاشی، محمد شخصاً از آزار و اذیت جسمانی در امان بود؛ زیرا تحت پشتیبانی خاندان بنیهاشم بود.[52] هجرت مسلمانان به حبشه و واقعه غرانیقدر سال 615 میلادی، برخی از پیروان محمد به حبشه هجرت کردند و تحت پشتیبانی نَجاشی، پادشاه مسیحی حبشه، آن جا ساکن شدند.[3] منابع قدیمی اسلامی مانند طبری و ابن سعد و واقدی (اما نه ابن هشام)، واقعهای را در این زمان ذکر میکنند که در میان مسلمانان به «غرانیق» شناخته شدهاست. بر پایه این روایت، محمد هنگام خواندن سوره نجم، دو آیه را که شیطان به وی القا کرده بود خواند و وجود سه خدای مکه — که دختران الله خوانده میشدند — را پذیرفت، آنها را ستایش کرد، و شفاعتشان را وارد دانست. اخبار این ماجرا به مسلمانانی که به حبشه هجرت کرده بودند رسیده و برخی از آنها قصد بازگشت به مکه را کردند. این روایتها ذکر میکنند که پس از فروآمدن جبرییل بر محمد و آگاه ساختن او، وی این آیهها را پس گرفت. نوشتههای دانشمندان اسلامی از قرن چهارم اسلامی به بعد شدیدا درستی ِ تاریخی این روایت را زیر پرسش بردند.[53] مونتگومری وات این حادثه را به اندازهای شگفت انگیز میداند که نمیتواند آن را به عنوان اختراع محض بپذیرد. او به استناد قرآن (حج، آیه 52) بر این باور است که دست کم در وحی در یک مورد شیطان چیزی به او افکند[54] تقریبا همگی مسلمانان سراسر سدهها، این داستان را ساختگی دانسته و رد میکردند. بیش تر مسلمانان دوران معاصر تا پیش از انتشار رمان جنجالی «آیات شیطانی» در دهه 1980 میلادی به دست سلمان رشدی در این مورد، از این ماجرا آگاهی ای نداشتند.[2] سالهای پایانی در مکهدر سال 617 میلادی، رهبران مخزوم و بنو عبد شمس، دو خاندان مهم قریش، خاندان بنی هاشم (رقیب تجاریشان) را تحت محاصره اجتماعی و اقتصادی قرار دادند. به گفته? آلفورد ولش در دانشنامه اسلام، ممکن است که آن بخش از داستان که در آن بنی هاشم مجبور شده به شهر خودشان رفته و از تجارت و ازدواج با آنها خودداری کند اغراق شده باشد و قرآن برخلاف سیرههای پیامبر درباره? این داستان سکوت کردهاست.[3] هدف این بود که بنی هاشم را تحت فشار قرار دهند تا دست از نگهبانی از جان محمد بردارد. این محاصره سه سال به طول انجامید اما در پایان شکست خورد زیرا هدفش را برآورده نمیکرد.[55][56] در سال 619 هم خدیجه همسر محمد و هم عمویش ابوطالب، درگذشتند. با درگذشت ابوطالب (که رهبری خاندان بنی هاشم را به دست داشت)، رهبری این خاندان به ابولهب که دشمن دیرینه محمد بود، سپرده شد. علاوه بر این اگرچه محمد در سالهای پایانی هنوز پیروان اندکی به دست میآورد، اما در کل تلاشهای او در مکه شکست خورده بودند. محمد برای یافتن یک پشتیبان و دعوت به اسلام، به طائف (از شهرهای معروف عربستان در نزدیکی مکه) رفت اما تلاش او با شکست روبهرو شد و مورد حمله و آزار مردم آن شهر نیز قرار گرفت.[3][55] بنابراین ناچار به بازگشت به مکه شد و با کمک یکی از اهالی مکه به نام «مطعم ابن عدی» و پشتیبانی قبیله بنی نوفل، امکان ورود دوباره او به زادگاهش در شرایطی امن، فراهم آمد.[3][55] اسراء و معراجنوشتار اصلی: معراج
محمد در 2 یا 3 سال پیش از هجرت به مدینه، [57] بر پایه? منابع اسلامی و به باور بیشتر مسلمانان، در یک شب به سفری به نام معراج، از مسجدالاقصی به آسمان رفت. مسلمانان در 27 رجب «لیلةالاسراء و المعراج» را جشن میگیرند. بنا به نظر بیشتر مفسران قرآن، آیههای آغازین سوره اسراء به معراج اشاره دارند. روایتها و حدیثها نیز اطلاعات و دادههایی از معراج دراختیار میگذارند. معراج به طور گستردهای در ادبیات عربی، ادبیات اندونزیایی، کشورهای غرب و شرق آفریقا و مینیاتورهای ایرانی (که به «معراجنامه» معروفند) بهکار رفتهاست.[58] موضوع مطلب : زندگیخاستگاه
بنابر منابع اسلامی، اسماعیل (پسر ابراهیم و هاجر) کعبه را ساخت و کعبه پیش از پایهگذاری شهر مکه، ساخته شد. مکه بهتدریج به مرکزی مهم برای کاروانهای تجاری در عربستان و مرکز فعالیتهای مذهبی و تجاری غرب ِحجاز تبدیل شد. علاوه بر کعبه، بیش از 300 بت هم وجود داشت و عربها هر ساله آنها را زیارت میکردند و اعمالی چون چرخیدن گرد کعبه (طواف) و بوسیدن آن، قربانیکردن، و سنگ زدن به شیطان را انجام میدادند.[17] به غیر از خدایان قبیلهای، بیش تر عربها اعتقاد به یک خدای مشترک برتر به نام «الله» داشتند؛ اما تشریفات مذهبی برای «الله» انجام نمیشد.[18] هم چنین در قرآن صحبت از افرادی که «حنیف» بودهاند میرود. در قرآن حنیف اشاره به کسی دارد که از راه ِ فطرت خود به دین ِ طبیعی، که یکتاپرستی باشد رسیدهاست. ابراهیم به عنوان الگوی اصلی حنفا معرفی میشود که با بصیرت شخصیاش به یکتاپرستی رسیدهاست؛ چنانکه آیین حنیف معادل دین ابراهیم تعریف میشود. مفسران قرآن مینویسند که پیش از اسلام حنیف به دو دسته افراد اطلاق میشد: عربهایی که پیرو آیین ابراهیم بودند و بت پرستانی که تنها برخی از مراسم دینی مربوط به آیین ابراهیم مانند حج یا ختنه را انجام میدادند. درستی ِ تاریخی این گفته میان پژوهشگران غربی مورد اختلاف است. برخی اساسا گزارشهای تاریخی مربوطه را رد کرده و آنها را تعمیم دادن مفاهیم قرآنی به دوران پیش از اسلام میدانند، اما دیگران درستی ِ تاریخی همگی یا برخی از آن گزارشها را میپذیرند.[19] مدرک دقیقی مبنی بر این که آیین حنیف پیش از یهودیت و مسیحیت در میان عربها وجود داشته در دسترس نیست، [20] اگرچه نشانههای رمزآلودی از آن در شعرهای قدیمی عرب یافت میشود.[19] نسب و تولد
شجره نامه? محمد از دیدگاه تاریخی معلوم نیست و آنچه موجود است، داستانهایی بودهاست که بعدها به وجود آمدهاست.[3] پدر (عبدالله) و مادرش (آمنه) از خاندان بنیهاشم از قبیله قریش بودند. بنیهاشم از خاندانهای برجسته و بااصلونسب ولی فقیر در شهر مکه بود.[3][21] تاریخ دقیق تولد محمد نامعلوم است، ولی احتمالاً بین 567 تا 573 م. است که موردقبولترین سال، 571 میلادی است.[22] کودکیداستانهای بسیاری در منابع اولیه در مورد محمد از دوران کودکی تا زمان اعلام پیامبری موجود است که از دیدگاه تاریخی، قابل اطمینان نیستند؛ زیرا تصویر محمد در این داستانها بسیار متفاوت با چهرهای است که قرآن از محمد ارائه میدهد و این داستانها از دیدگاه تاریخی بیش تر برای بررسی چگونگی تلقی مسلمانان از پیامبر خود اهمیت دارند.[3] پیش از تولد محمد، عبدالله، پدرش، درگذشت.[2] عبدالله بازرگانی بود که گاه با پدرش عبدالمطلب در امور تجاری همکاری میکرد.[23] پس از تولد، عبدالمطلب، پدر بزرگ محمد و بزرگ خاندان قریش، او را طبق عادت مرسوم، به دایهای به نام حلیمه بنی سعد سپرد. او 2 سال یا به روایتی 5 سال[24] در قبیله سعد بن بکر، شاخهای از قبیله هوازن، نزد حلیمه بود (برخی از پژوهشگران غربی درستی ِ تاریخی سپرده شدن محمد به حلیمه را رد کردهاند).[25] زمانیکه آمنه، مادر محمد، به همراه محمد 6 ساله و کنیزی به نام ام ایمن برای زیارت قبر شوهر و دیدار از خویشاوندانش راهی یثرب شد، در بازگشت در محلی به نام «ابواء» درگذشت.[26] و بهناچار عبدالمطلب 80 ساله، سرپرستی محمد را برعهده گرفت.[27] هر چند محمد تحت سرپرستی عبدالمطلب (شخصی بانفوذ و رهبر مکه) قرار داشت؛ اما دوران یتیمی را با سختیهای فراوان سپری کرد. یتیم بودن محمد از معدود موضوعات درباره زندگی محمد است که در قرآن بدان اشاره شدهاست:[28] «آیا ما تو را یتیم نیافتیم؟».[پانویس 6] در 8 سالگی محمد، عبدالمطلب نیز درگذشت و ابوطالب، عموی محمد (که در آن هنگام نفوذ زیادی در مکه داشت) سرپرستی محمد را برعهده گرفت.[29][27] محمد در 12 سالگی همراه ابوطالب با کاروانی به شام سفر کرد. در منابع اسلامی مانند سیره ابن اسحاق و طبری نقل شدهاست که در این سفر با بحیرا سرجیوس (یک راهب مسیحی) دیدار کرد و بشارت پیامبریش را از وی شنید.[30] بعدها محمد به شبانی(چوپانی) روی آورد. در این شغل او روزهای بسیاری را به تنهایی در بیابان قراریط به سر برد.[31] محمد در مکهنوشتار اصلی: محمد در مکه
پیش از اعلام پیامبریمحمد در دوران نوجوانی در جنگهای فجار شرکت کرد؛ اگرچه گزارشها در جزئیات چگونگی شرکت او اختلاف نظر دارند.[34] بنابر نقل قولی منسوب به محمد، او بعدها و پس از ظهور اسلام، اعلام کرد که از شرکت در این جنگها، که در ماه حرام رخ داده بود، پشیمان نیست.[35] سن او در هنگام بروز این جنگها (که چندین سال طول کشید) 14 تا 28 سال بودهاست.[34] تامین امنیت افراد در عربستان، معمولا توسط عشیره و قبیله افراد صورت میگرفت. لذا با پایان جنگ، مکه برای افراد فاقد خانواده و قبیله، ناامن شد. بنابراین گروهی از جوانان قبایل دهگانه مکه درصدد برآمدند تا با ایجاد یک گروه از پاسبانهای داوطلب، اجازه ندهند حق ستم دیدگان توسط ستمکاران پایمال شود. نام این نیروی داوطلب «حلفالفصول» بود و محمد از موسسان آن به شمار میرفت. محمد بعدها نیز همواره به این موضوع که در جوانی در چنین نیرویی عضویت داشته، افتخار میکرد.[36] محمد، گاه در حل اختلاف میان بزرگان شهر مداخله میکرد و راهکارهای عملی جهت حلوفصل اختلافات ارائه میکردهاست.[37] از سویی امانتداری و وفاداری نیز، از صفات برجسته محمد پیش از اسلام بودهاست. تا جایی که گاه او را «محمد امین» میخواندند. محمد که مدتها بود دیگر سرمایهای برای بازرگانی نداشت، از سوی برخی سرمایهداران مکه، از جمله خدیجه، استخدام شد تا بهنیابت از آنان به بازرگانی بپردازد. ارتباط کاری و تجاری محمد 25 ساله و خدیجه که زنی بیوه و صاحب دو فرزند بود، به ازدواج انجامید و محمد از این وصلت دارای دو پسر (که در کودکی درگذشتند) و چهار دختر شد[38] که بر اساس تمامی گزارشها ازدواج موفقی بود.[39] موضوع مطلب :
موضوع مطلب :
پرفسور ویل دورانت مورخ و نویسنده آمریکایی 1981 ـ 1885 که میلیونها نفر در جهان آثار او را مطالعه میکنند در رابطه با شخصیت بزرگ پیامبر بزرگوار اسلام چنین اظهار نظر میکند:
اگر به میزان اثر این مرد بزرگ در مردم بسنجیم باید بگوییم که حضرت محمد(ص) از بزرگترین بزرگان تاریخ انسانی است. وی درصدد بود سطح معلومات و اخلاق قومی را که از فرط گرمای هوا و خشکی صحرا به تاریکی توحش افتاده بودند، اوج دهد، در این زمینه توفیقی یافت که از توفیقات تمام مصلحان جهان بیشتر بود. کمتر کسی را جز او میتوان یافت که همه آرزوهای خود را در راه دین انجام داده باشد، زیرا به دین اعتقاد داشت. محمد(ص) از قبایل بت پرست و پراکنده در صحرا امتی واحد به وجود آورد. برتر و بالاتر از دین یهود و دین مسیح و دین قدیم عربستان آیینی ساده و دینی روشن و نیرومند با معنویاتی که اساس آن شجاعت قومی بود پدید آورد، که در طی یک نسل در یک صد معرکه نظامی پیروز شد و در مدت یک قرن یک امپراتوری عظیم و پهناور به وجود آورد و در روزگار ما نیروی مهمی است که بر یک نیمه جهان نفوذ دارد.
کسی که درباره زندگی محمد(ص) تفکر کند، مبهوت حکمت و تدبیر او می شود و محمد(ص) را زنده ای می بیند که در هیچ عصر ی نمی میرد. ار.اف.بودلی، خاور شناس و نویسنده سوییسی
محمد(ص)، اولین پیامبری است که تمام گفته هایش پس از رحلت ضبط و تدوین شده است. از همین جا می توانیم به مقام و منزلت ممتازی که به دست آورده است، پی ببریم و دریابیم که احادیث و اقوالش چه صحت و دقت و درستی ای دارد. آن انسان با یک اقدام شجاعانه که خالی از خطر جانی نبود، به پا خاست. او را نه تنها باید در صف مردان بزرگ تاریخ بشریت دانست، بلکه سزاوار است که به پیامبری او اعتراف کنیم و بگوییم محمد(ص)، پیغام آور از آسمان به سوی زمین است. رسالت او دستور ثابتی است برای عالم و آن چه را محمد(ص) آورده یا گفته، با ذوق و فهم امروزی مطابق است. کارل مارکس، فیلسوف و اقتصاددان آلمانی
دانشی که ما اروپاییان داریم تماماً از مشرق نشأت گرفته است، آن ها که این دانش را نخست به یونانیان( مردمی مغرور و متکبر) منتقل کردند، که این رومیان به سهم خود از آنان استفاده کردند و پس از آن که بربریت و توحش در سراسر جهان غرب گسترش یافت، مسلمانان با فتوحات خود بار دیگر آن دانش را در اروپا رواج دادند و همه این ها را مدیون محمد(ص) هستیم. سیمون آکلی، خاورشناس انگلیسی
وقتی محمد(ص) دعوت خود را در مکه آغاز کرد، قبایل عرب در تضاد و از هم گسستگی دائمی به سر می بردند. هر قبیله ای قوانین داخلی خود را برپاداشته و در جنگ دائمی با سایر قبایل به سر می برد. اتحاد معنای خود را از دست داده و زندگی در لوای یک قانون همسان که بتواند جایگاه آن ها را در تمدن جهان مشخص سازد، غیرممکن به نظر می رسید. حجازگویی محکوم به بربریت و خشونت بود و هیچ نشان و رنگی از تمدن در آن یافت نمی شد. 23 سال بعد، وقتی محمد(ص) در 8 ژوئن 632 از دنیا رفت، توانسته بود کلیه قبایل عرب را به دور یک پرچم گرد آورد. این واقعه ای گران به حساب می آمد. با آن که بسیاری از اعراب بدوی(صحراگرد) هنوز در دنیای بت پرستی خود در خفا به سر می بردند. محمد(ص) نیز این را به خوبی می دانست، اتحاد آنان عملی و غیرقابل گسستن شده بود. محمد(ص) نیز این را به خوبی می دانست، اتحاد آنان عملی و غیرقابل گسستن شده بود. محمد(ص) دارای ذوق و استعداد سیاسی خیلی بالایی بود. او شرایط داخلی زندگی آن ها را به کلی عوض کرد و ضمن رهایی از خشونت های بی حاصل و پراکندگی قبیله ای، هویت جدیدی برای قوم عرب ایجاد نمود. آن ها فرهنگ اصیل خود را بازیافته و تحت رهنمودهای محمد(ص) به آنچنان باوری رسیدند که در ظرف مدت صدسال، امپراطوری عرب از جبل الطارق تا هیمالیا وسعت یافت. موضوع مطلب : ظهور اسلام در پرتو مجاهدتهای نبی اعظم(ص) نقطه عطف تاریخ بشری است، که دستاوردهای بیشمار، پیشرفت همه جانبه تمدن کنونی را فرا روی بشریت قرار داده است. کمترین دستاورد این شجره پاک آسمانی گسترش خواندن، نوشتن و عالمگیر شدن علوم در جهان اسلام و انتقال این علوم ابتدا به اسپانیا، ایتالیا، آلمان، انگلستان و... سایر ملل و دول اروپا و سپس همه جهانیان شد، به طوری که بدون این نقطه عطف آسمانی هرگز تمدنهایی چون روم، مصر و ایران باستان راهی به تمدن کنونی نداشتند. دلایل تاریخی این حقیقت غیر قابل انکار بیشمار است: یکی از این دلایل اقرار مکرر دانشمندان اسلامی و خصوصاً غیر اسلامی و اروپایی به این حقیقت عظیم است که نمونه کوچکی از آن را میگوییم. پیامبری چونان محمد شایسته آن است که از آیین وی پیروی شود و برای پذیرش رسالتش بر یکدیگر پیشی گرفت زیرا دعوت شریف او بر شناخت آفریدگار و تشویق به امور خیر و باز داشتن از زشتیها استوار است وهمه آنچه برای بشریت به ارمغان آورده زیبا و خوبی آفرین است .
(گوستاو لوبون، دانشمند فرانسوی )
کارل مارکس، فیلسوف، سیاستمدار و انقلابی آلمانی الاصل در قرن 19 با درک عمیق از شخصیت پیامبر عظیم الشأن اسلام چنین اظهار میدارد: محمد مردی بود که... از میان مردمی بت پرست با اراده آهنین برخاست و آنان را به یگانه پرستی دعوت کرد و در دلهای ایشان جاودانی روح و روان را بکاشت، بنابراین او را نه تنها باید در ردیف مردان بزرگ و برجسته تاریخ شمرد، بلکه سزاوار است که به پیامبری او اعتراف کنیم و از دل و جان بگوییم که او پیامبر خدا بوده است.
..............................................................................................
شریعتی که محمد آورد به منزله چشمه ای است که نیاز جویندگان را بر آورده می سازد او جامعه ای بنیان نهاد که هر کس برابر ضوابط سهمش را از بیت المال در یافت می کرد و آیین وی کمک بزرگی به انسانیت بود ...
من همیشه نسبت به دین محمد9 به واسطه خاصیت زنده بودن شگفت آورش نهایت احترام را داشتهام، به نظر من اسلام تنها دینی است که دارای آنچنان خاصیتی است که میتواند تغییرات گوناگون را به خود جذب کند و خود را با اشکال و صور هر عصر منطبق سازد. من درباره دین حضرت محمد(ص) چنین پیش بینی کردهام که کیش او برای فردای اروپا قابل قبول خواهد بود. همان طوری که در اروپای امروز هم پذیرش آن آغاز شده است. من معتقدم که اگر مردی مانند پیامبر اسلام فرمانروایی مطلق جهان عصر جدید را احراز کند، طوری در حل مسایل و مشکلات جهان توفیق خواهد یافت که صلح و سعادتی را که بشر به شدت احتیاج دارد برای او تأمین خواهد کرد.
........................................................................................................
من زندگی این مرد شگفتی آور را بررسی کرده وبه این اعتقاد رسیده ام که باید اورا نجات بخش بشریت نامید و بر این باورم که اگر فرصت برای مردی همانند او فراهم شودو به تنهایی حکمران دنیای جدید گردد تو فیق خواهد یافت آن را با شیوه ای مسالمت آمیز بر طرف کند . (برنارد شاو، نویسنده ایرلندی )
محمد با برجستگی بی نظیر و تعلیمات پر معنایش توانست اندیشه را با عمل جمع آورد و پیامبری با هوش و قانونگذار و گستراننده عدالت در میان مردم بود .
(ماکس سایکس نویسنده انگلیسی)
گوته، شاعر پرآوازه آلمانی پس از آشنایی با دین اسلام و پیام آور این آیین یگانه، قطعه شعری با عنوان «نغمه محمد(ص) » درباره پیامبر اعظم سرود. این قطعه شعر از زبان نزدیکترین خویشان پیامبر؛ یعنی حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه(س) گفته میشود. گوته در شعرش همه مراحل و مقاطع دعوت رسول اکرم(ص)و راهنماییاش در میان مردم را به زبان توصیف و تشبیه و نماد میآورد.
تولستوی نویسنده وفیلسوف اخلاق گرای معروف روسیه که آموزه هایش سر مشق رهبران بزرگ سیاسی در جهان بوده است در کتاب اسلام وعرب دکتر گستاولوبون صفحه 154و159 نظریه صائبی در مورد پیامبر اسلام بشرح زیر دارد که موضوع آن ماهیت و انگیزه پشت پرده کاریکاتورهای توهین آمیز غرب را بر ملا می سازد. تولستوی که سر مشق افرادی همچون گاندی بوده چنین میگوید : شخص شخیص پیامبراسلام سزاوار همه گونه احترام واکرام میباشد . شریعت پیغمبر اسلام بعلت توافق آن با عقل و حکمت در آینده عالمگیر خواهد شد .
محمد مردی بود که .... از میان مردمی بت پرست با اراده آهنین برخواست و آنان را به یگانه پرستی دعوت کرد و در دلهای ایشان جاودانی روح و روان را بکاشت بنابر این او را نه تنها باید در ردیف مردان بزرگ و برجسته تاریخ شمرد بلکه سزاوار است که به پیامبری او اعتراف کنیم و از دل وجان بگوییم که او پیامبر خدا بوده است.
کارل مارکس، کتاب محمد عند علما الغرب، صفحه 101
مهاتما گاندی در کتاب اسلام شناسی غرب صفحه 36می گوید : حیات شخص پیامبر اسلام به نوبه خود نشانه و سر مشق بارزی برای رد فلسفه عنف و اجبار در امر مذهب میباشد .
جواهر لعل نهرو در کتاب نگاهی به تاریخ جهان می گوید : مذهبی که پیامبراسلام تبلیغ می کرد بواسطه سادگی و راستی و درستی آن و دارا بودن طعم دموکراسی وبرابری مورد استقبال توده های کشور های مجاور شد .
پیر سیمون لاپلاس ،منجم , ریاضیدان بسیار معروف فرانسوی قرن 18و 19 میلادی میباشد که نظریات او تحولات بزرگی در نجوم ایجاد کرده است یکی از محققین غربی است که در مورد دین مبین اسلام چنین اظهار نظر نموده است (مجله مکتب اسلام اردیبهشت 52 صفحه69) گر چه ما به ادیان آسمانی عقیده نداریم ولی آئین حضرت محمد(ص) و تعالیم او دو نمونه اجتماعی برای زندگی بشریت است بنابراین اعتراف میکنیم که ظهور دین او و احکام خردمندانه اش بزرگ و با ارزش میباشد و بهمین جهت از پذیرش تعالیم حضرت محمد بی نیاز نیستیم. موضوع مطلب :
کارن آرمسترانگ، نویسنده و محقق آمریکایی
دورانی که محمد(ص) در آن ظهور کرد، تاریک ترین دوران بود، روزگاری که تمدن تمام کشوره، از بلاد غول میرو گرفته تا شهرهای هند همه به هم ریخته و مضطرب بودند. نام او محمد(ص) بود. یهودیان به وعده کتاب شان منتظر شخصی به این نام بودند. امیل درمنگهام، اسلام شناس فرانسوی
محمد(ص) برای نشر رسالت خود شتاب نداشت بلکه مدتی در سکوت زندگی کرد. مایه شگفتی و اعتماد هم وطنان خود واقع شد تا آن جا که به او لقب امین دادند. او به خود و پیامبری خود باور داشت و با این اعتماد و ایمان، وسایل اقتدار، عزت و مناعت را برای امت خویش مهیا کرد و آن ها را از مردمانی ساکن صحرا به سرورانی مبدل کرد که نصف جهان شناخته شده زمان خود را فتح کردند. جواهر لعل نهرو، نخست وزیر استقلال طلب هند
در عصری که انحطاط روزافزون آن قسمتی از قلمرو سابق امپراطوری "دقیانوس" را در بر گرفته بود، یک مرتبه از دل بیابان ها، دشمن سرسخت امپراطوری پیر و فرسوده (و ممالک جدید) عربی به پاخاست و روز به روز پشرفت های محسوسی کرد. پیشرفت او چنان بود که گویی فقط عنایت دائمی خداوند است که لشکرهای با اخلاص آن را به سوی جهاد و پیروزی حتمی سوق می دهد، به گونه ای که پس از فتح سوریه و مصر چیزی نگذشت که امپراطوری ساسانیان را به هم ریخت و جانشینان کنستانتین را که بلاد بسیاری از دست شان رفته بود، با چنین خطری مواجه ساخت. این نهضت به ره بری یکی از بازرگانان قبیله قریش به نام ابوالقاسم محمدبن عبدالله آغاز شد. پیامبر تازه که در جوانی ثروت نداشت، در کاروان های تجاری که به سوریه و جنوب شبه جزیره عربی می رفتند، شرکت داشت. ادوارد دومیلی، دانشمند ایتالیایی
آنچه پیامبر اسلام را وادار به تفکر می نمود این بود که می دانست از آن روز به بعد ( روز هجرت از مدینه) رابطه او با شجره خانوادگی اجداد و خویشاوندانش قطع می شود. در صورتی که اجداد که مجموع آن ها شجره خانوادگی را به وجود می آورند، برای یک عرب بدوی بیش از شناس نامه های امروز ارزش داشت. امروز اگر شناسنامه خود را گم کنیم، می توانیم یکی دیگر به دست بیاوریم ولی وقتی رابطه یک عرب بدوی با شجره خانوادگی قطع می شد، علاوه بر هویت، وسیله معاش خود را هم از دست می داد. شجره خانوادگی و قبیله یکی بود و کسی که رابطه خود را با قبیله اش قطع می نمود، بزرگترین مایملک مادی و معنوی خود را در این جهان از دست می داد. بسیاری از تذکره نویسان مسلمان، متوجه اهمیت فداکاری محمد(ص) هنگام مهاجرت از مکه به مدینه نشده اند. من تصور می کنم که بزرگ ترین فداکاری محمد(ص) در راه الیمانش همین بود که رابطه خود را با قبیله اش قطع کرد و از مکه به طرف مدینه مهاجرت نمود. محمد(ص) اره ای به دست گرفت و برای پیشرفت اسلام، شجره خانوادگی خود را قطع کرد، یعنی درختی را قطع نمود که بدون آن، در وسط دو پهنه نا محدود که یکی پهنه صحرایی بی پایان و سوزان عربستان و دیگری پهنه آسمان آتشین آنجاست، نمی توانست زندگی کند. کنستان ویرژیل گئورگیو، نویسنده ایتالیایی
محمد(ص) به عنوان انسانی سواد نیاموخته(امی)، آن چنان که در قرآن نیز به همین صورت وصف شده، اهل خواندن و نوشتن نبود. او که توانایی خواندن و نوشتن را تنها هنگامی فراگرفت که کلام خدا در غاری دورافتاده بر فراز بیابان های مکه بر او هویدا شد. نزدیکی محمد(ص) به خدا، پیوند او با واقعیات برین، همه و همه محصول ذات پاک و بکر او در مقام مردی صحرانورد بود. ماریا ریکله، شاعر معروف آلمانی
من می خواستم شخصیت محمد(ص) را به صورت واقعی تا آن جا که قدرت دارم، مجسم کنم... او با کمال اعتقاد به خود نشو و نمو کرد. بزرگ و کوچک در کارهای خود جهت مشورت به او مراجعه می کردند. او زندگی خود را با زحمت از دست مزد خود می گذراند. او ثروتی نداشت و به دست مزد خود اکتفا می کرد. سرمایه او در جوانی راست گویی، امانت داری، پاک دامنی و اخلاص بود. به خدا سوگند، همین صفات کمال، بهترین و پر ارزشترین ثروت هاست. آری، چنین بود اوصاف شایسته محمد(ص) در میان اجتماعی که نه اخلاق داشت و نه کمال را درک می کرد. امیل برنامکارم، خاورشناس انگلیسی
محمد(ص) رشد فکری یافت و نمو جسمی پیدا کرد ولی مال و ثروتی برای خود ذخیره نکرد. او مانند یک "کارگر" اجیر می شد و مزد می گرفت، ولی ثروتمند نشد و چیزی ذخیره نکرد. هیچ وقت نشد که پول و مادیات در دل او اثر کند. وقتی به مدینه آمد، می توانست در بهترین وضع زندگی کند. به ویژه وقتی جنگ هایش تمام شد، غنیمت ها از هر طرف به خزانه اش سرازیر بود ولی با این همه، در همان وضع سادگی و زهدش باقی ماند. خوراکش، آب گوشت و خرما و دوغ بود و گاه گاهی شربت و عسل تناول می کرد، ولی بیشتر وقت ها خوراکش خرما و دوغ بود. همیشه روی حصیر می نشست. لباسش مانند خوراکش خیلی ساده و بی آلایش بقود. موضوع مطلب :
ار.اف.بودلی، خاور شناس و نویسنده سوییسی
شکی نیست که محمد(ص) از مردان بزرگ و مصلحانی است که به حقیقت، خدمت بزرگی به بشر کرده است و همین برای فخر او کافی است که یک ملتی را به نور حق هدایت نمود و آنان را وادار کرد که به صلح و آسایش و آرامش بگراید و راه ترقی و مدنیت را به رویش باز کرد. بدیهی است آن چه کرده، کار بزرگی است که فقط از شخص قوی و با عزمی، ساخته است و چنین شخصی به حق، سزاوار همه گونه اکرام و احترام است. لئو تولستوی، نویسنده معروف روسی
درستی و صداقت محمد(ص) بود که مردم اطرافش را تحت تاثیر قرار می داد. تازه مسلمان، مسحور افسون شمشیر محمد(ص) نشده بودند. بلکه کلام تاثیرگذار، قاطع، ناب و بدیع محمد(ص) که مستقیماً از قلب هستی یعنی همان آفریننده جهان برخاسته بود، آنان را شیفته و مسحور کرده بود. جست و جو برای یافتن حقیقت غایی- و نه جاه طلبی- محمد(ص) را به طرح این پرسش ها برانگیخته بود: حیات چیست؟ مرگ چیست؟ من به چه باید باور داشته باشم؟ وظیفه من در این دنیا چیست؟ بگذار او را هر چه می خواهند بنامند. هیچ امپراطوری با تاج و دیهیم خویش چنین مورد اطاعت واقع نشده است که آن مرد در عبای ساده دست دوخت خود. او که طی 23 سال متحمل سخت ترین مصایب و آزمایش های زندگی شد و مشقات فراوان بر او گذشت. من شخصاً تمام خصوصیات یک قهرمان راستین را در او مجسم می بینم. همین و بس. این حکم قرآن بود، همان رحمت الهی و پاداش اخروی که محمد(ص) به پرهیزکاران نوید داده بود. این آتش اشتیاق الهی بود که چنان حمایت چشم گیر و گسترده ای را برای وی به ارمغان آورده بود. نه بی بندو باری و هرزگی. توماس کارلایل، اندیشمند معروف انگلیسی
محمد(ص) مردی غیور و پرشور و نشاط بود و همیشه از حق دفاع می کرد و با باطل می جنگید. او پیامبر آسمانی بود و همواره می خواست رسالت آسمانی خود را به بهترین وجه ادا کند و همان طور هم موفق شد، زیرا نشد روزی هدفی را که برای آن مبعوث شده بود، فراموش کند و هرگونه بلایی را در راه رسیدن به آن هدف تحمل می کرد تا این که به آنچه می خواست، رسید. ادوارد لین، خاورشناس انگلیسی
محمد(ص) به عنوان انسانی خارق العاده، در کتابش ق رآن، میراثی جاودانه از خود به جای گذاشته است. ارزشمندترین گوشه قلبم، مسخر تصویری از بهشتی است که محمد(ص) در کتابش نوید برخورداری از آن را داده است. ولفگانگ گوته، شاعر معروف آلمانی
در طول تاریخ، مسیحیان و مسلمانان همیشه با خشونت و سنگدلی خاصی با هم برخورد کرده اند، که در این میان ما چاره ای نداریم جز آنکه خود را به عنوان متجاوز مقصر بشناسیم، چرا که آنان در همه اعصار مهیای آن بوده اند تا به احترام شارع آسمانی دین ما مسیحیان به مصالحه های کلانی تن بدهند. در حالی که ما در برابر آن ها و پیامبرشان کاملاً اهانت آمیز و شنیع عمل کرده ایم و حتی یک امتیاز به سود آن ها روا نداشته ایم. کلیساهای شرقی مورد حمایت مسلمانانند و مجازند که مناسک دینی خود را به جای آورند، اما در اروپا... حتی مرگ را بر حمایت از فرقه مسلمان و اجازه به جای آودن آزادانه شعائر دینی شان ترجیح می دهند. ما به محمد جفا کرده ایم. هنری بولینگ بروک، دانشمند آلمانی
اگر تهور سیاسی محمد(ص) تنها دارایی او بود، مستحق دریافت ستایش های ما نمی شد. حال آنکه موفقیت های او بیشتر متکی بر بینش دینی ای بود که به اعراب انتقال داد و تشنگی روحانی آن ها را سیراب نمود. محمد(ص) و مسلمانان اولیه، به هیچ وجه و برخلاف آنچه در ذهن مردم غرب می گذرد، موفقیت را به سادگی به دست نیاوردند. آن ها با تلاشی سخت و خشن راه خود را هموار نمودند و اگر پایداری محمد(ص) و یاران اولیه نبود، رسیدن به هدف کاری غیرممکن می نمود. درست است که در طی همه این سالیان پرمخاطره، محمد بر این باور بود که وحی الهی را دریافت می کند، ولی همه استعدادهای طبیعی خود را هم برای پیش برد اهداف به کار گرفت. مسلمانان نیز کاملاً از توانایی های اختصاصی پیامبر خود باخبر گشته و هوشیارانه فهمیدند که او در حال تغییر جریان تاریخ است. کارن آرمسترانک، نویسنده و محقق آمریکایی
در غرب، هرکه در زمینه اسلام به مطالعه و تحقیق می پردازد و با تصویر گری سنتی از محمد(ص)- آنچنان که طی سده ها نفرت و دشمنی در جهان مسیحیت گسترش یافته است- خو می گیرد، با مشاهده خصوصیات عرفانی و معنوی نیرومندی که از سوی سنت صوفی گری به این مرد نسبت داده شده شگفت زده خواهد شد، مردی که یک اروپایی معمولی عادت کرده او را به عنوان سیاستمداری حیله گر و شهوت ران و در بهترین حالت به عنوان بنیانگذار بدعتی که از مسیحیت نشأت می گیرد، بشناسد. حتی تازه ترین پژوهش ها در مورد پیامبر اسلام که صداقت و نگرش عمیقاً مذهبی وی را نشان می دهند، هیچ چیزی از عشق عرفانی را که پیروانش نسبت به او احساس می کنند، فاش نمی کند. پیامبری که تا این اندازه به این اصل که خود او فرستاده خداست اطمینان داشت، بی گمان می بایست بزرگ مردی عبادت پیشه باشد، چرا که او درست از طریق دعا و نیایش موفق شده بود بارها و بارها حضور خدایی را که وی فرستاده بود، درک کند. آنه ماری شیمل، خاورشناس و اسلام شناس آلمانی
پیشرفت و موفقیتی را که محمد(ص) در راه هدف خود کسب کرد، نشانه نیروی شگرف و عظیمی بود که در وجود او قرار داشت. شما ملاحضه می کنید که دکتر "مارکس" که یکی از فلاسفه بزرگ است، چه شهادت گران بهایی درباره محمد(ص) می ده، وقتی که می گوید: محمد(ص)، نمونه کامل فرماندهی و رمز سیاست است. پیامبر گرامی، مجسمه سیاست دینی و بدون هیچ شبهه و گفت و گویی، بزرگ ترین و شریف ترین مردان سیاسی است. از بدو خلقت تاکنون نظیری برایش به وجود نیامده است و تنها اوست که به حق سزاوار لقب"سیاسی دینی" شده است. فقط این شخصیت (حضرت محمد(ص) است که جامع جنبه دینی، علمی، سیاسی و دنیوی و اخروی شده است.
اگر کسی از من بپرسد که محمد(ص) که این همه مورد ستایش تو قرار گرفته، کیست، من با کمال احترام و ادب خواهم گفت: این مرد نامی و سرو بی مانن، کسی است که علاوه بر این که فرستاده خداوند بود، رییس و بزرگ حکومت اسلامی و واضع شریعت بی مانند آن است و همان گونه که حکومت او مرجع و پناه تمام مسلمانان و حامی مصالح اجتماعی آن ها بود، خود محمد(ص)، بانی و موسس آن، به تمام معنا، بزرگ ترین پیشوا و فرمان ده سیاسی بود. سیادت و فرماندهی که بشر از آن برخوردار است، تجلی می نمود و در حقیقت، نظیر و مانندی برای آن نبوده و نیست. واکستون کوستا، دانشمند ایتالیایی
محمد(ص) از شخصیت های ممتاز جهان بود که با داشتن خصایل و استعداد بی مانند، همیشه و در همه اوقات کوشش داشت اوضاع به ریخته زندگی مردم جهان را سر و سامان دهد و یک جامعه عالی انسانی به وجود آورد. وقتی با یک نظر دقیق، سرزمینی را که این مرد بزرگوار از آن برخاسته و عظمتی را که در سایه لیاقت خویش به دست آورده است مطالعه می کنیم، نمی توانیم از حیرت و تعجب خودداری کنیم. کلود اتین ساواری، اسلام شناس فرانسوی
محمد(ص) مرد بسیار بزرگی بود که بزرگ ترین مذاهب را برای بشر به ارمغان آورد. محمد(ص) برای اعراب دینی جدید آورد و به آن ها آموخت که خدای یگانه را پرستش کنند. بی شک، محمد(ص) بسیار بزرگ بود و مردانی بزرگ نیز در دامان فضل و کمال خویش پرورش داد. او قانون گذاری خردمند، سلطانی دادگستر و پیامبری پرهیزکار بود و بزرگترین انقلاب های روی زمین را پدید آورد. در وجود محمد(ص) چیز عجیبی است که بسیار پسندیده و دل نشین است. او انسان را به تعجب و تقدیر وا می دارد، به این که با جان خود در این نبردها، به تنهایی در مقابل آن همه مردم مشرک که در برابر او بودند و می خواستند افکار او را ازبین ببند، ایستادگی کرد و مردم را به عبادت خدای یگانه فراخواند. او سال ها در راه دعوت به خدا شکنجه و آزار را تحمل کرد. موضوع مطلب :
فرانسوا ولتر، اندیشمند فرانسوی
او تمام خرافات و کارهایی که موجب به هم زدن اجتماع بشری و پیش آمدهای ناگوار و سلب ارده کار و فعالیت می شد، مانند جادوگری، فال بینی و طالع بینی، همه را از بین برد. خود ایشان با آن کمالات(ثبات قدم و استقامت) و آن جهاد با عظمت و صبر و بردباری در مقابل پیش آمدهای هولناک و تحمل آن همه مشقات، بهترین و بالاترین نمونه انسان کامل جامعه ای است که می خواست تشکیل دهد. جان بروا، روزنامه نگار فرانسوی
باید همیشه به یاد داشته باشیم که محمد(ص) هرگز دعوی آن نکرد که دارای خصایص فوق بشری است. بشری بود که بر او وحی می رسید و نمی خواست که جز این باشد و چون مکیان از او معجزه می خواستن، می گفت که تنها معجزه در زندگی او آن است که وحی الهی را به عربی فصیح دریافت و آن را به صورت این قرآن تقلیدناپذیر، بر همگان آشکار کرده است. محمد(ص) می دانست که او صرفاً واسطه است و هنگامی که هم میهنانش از او خواستند تا راستی پیام خود را با آوردن معجزه مدلل سازد، بر او وحی آمد: "بگو! گر از انس و جن جمع شوند که نظیر این قرآن را بیاورند، ولو بعضی از آنان پشتیبان بعضی دیگر باشند، نمی توانند." با آن زبان آوری اعراب و با آن سنت کهن و سابقه والا که در شاعری داشتند، حتی یک جمله نتوانستند بگویند که بتوان از نظر شکل و محتوا به قرآن مانندش کرد. آنه ماری شیمل، خاورشناس و اسلام شناس آلمانی
فوق العاده بر نفس خویش مسلط بود. کم سخن می گفت، ولی زیاد فکر می کرد. دارای عزم و اراده بی نهایت قوی بود. اگرچه وارستگی و سادگی وی حیرت انگیز بود، با این حال فوق العاده مقید بود که همیشه خود را تمیز و پاکیزه نگه دارد. در تمام عمر حتی اوقاتی که ثروتمند بود، هیچ وقت کارهای شخصی خود را به دیگری واگذار نمی کرد. قوت و توانایی او در تحمل مشقت و رنج فوق العاده بوده است. یکی از غلامانی که هیجده سال در خدمت وی به سر برده است، می گوید: (( در تمام این مدت، یک حرکت یا سخن ملامت آور از پیامبر مشاهده نکردم.)) در جنگ، بی نهایت دلیر بود و از هیچ خطری فرار نمی کرد. با این وصف، هیچ وقت هم بدون جهت خود را به مخاطره نمی انداخت و آن بی باکی و تهوری که عموماً در عرب دیده می شد، در او نبود. گوستاو لوبون، اندیشمند و نویسنده فرانسوی
هنگامی که محمد(ص) در مدینه اقامت گزید، در صدد برآمد در دولت جدید، برادری دینی را جانشین روابط خونی کند و از رقابت مهاجران که از مکه آمده بودند و انصار که مسلمانان مدینه بودند، جلوگیری کند، زیرا آثار این رقابت نمایان شده بود. از این رو، هر یک از انصار را با یکی از مهاجران برادر خوانده کرد و گفت تا هنگام نماز در مسجد با هم باشند. ویل دورانت، نویسنده امریکایی
انسان از عنایتی که محمد(ص) به کودکان داشت، احساس آرامش می کند. او عادت زنده به گور کردن دختران را حرام کرد. همیشه در فکر یتیمان بود. از محبت به کودکان لذت می برد. روزی محمد(ص) نماز می خواند که در هنگام سجده، حسین(ع)، فرزند علی(ع) روی کمر او نشست. آن قدر صبر کرد تا این که او به اندازه ای که می خواست، نشست و پایین آمد. آل.آ. سیدیو، حاورشناس فرانسوی
محمد(ص) به کودکان علاقه بسیار داشت و با آنان گرم و مهربان بود. او می توانست خود را وارد بازی و روح کودکان کند و دوستان چندی در میان آنان داشت. با کودکانی که از حبشه آمده بودند، بازی می کرد و به زبان حبشی با آنان سخن می گفت. در یکی از خانه های مدینه، پسری بود که محمد(ص) با او بازی می کرد. روزی کودک را متاثر یافت و علت را پرسید. وقتی کودک به او گفت بلبل محبوب او مرده است، آنچه قدرت در قدرت داشت، برای تسلی خاطر او به کار برد. مونتگمری وات، اندیشمند اسکاتلندی
قناعت پیامبر به اندازه ای بود که ضرب المثل شده بود. روایت شده است ایشان دو نوع غذا را با هم نمی خورد، مگر به طور تصادف. اگر گوشت میل می کرد، دیگر خرما نمی خورد و اگر خرما میل می کرد، دیگر گوشت نمی خورد. خیلی شیر ر ا دوست می داشت،چون شیر هم سیر و هم سیرابش می کرد. چه بسا ماه به ماه در خانه پیامبر،آتش برای پختن نان یا غذایی روشن نمی شد. وقتی که گرسنگی سختی پیش می آمد، سنگی را به شکمش می بست تا کمتر احساس گرسنگی کند. فونس اتین دینیته، اندیشمند اسپانیایی
حضرت محمد(ص) خوش مشرب بود. مردم را با هم دوست می کرد و از هم متنفر نمی ساخت. با سخاوت ترین فرد هر ملتی را احترام می کرد و بر آن ها می گماشت. بر اصحابش ترحم می کرد و حقوق هم نشینان را نگاه می داش، طوری که هر کسی خیال می کرد اورا بیش از دیگران دوست می دارد. اگر کسی برای کاری با او رفیق می شد یا نزدش می رفت، صبر می کرد تا او از ایشان جدا شود. اگر کسی چیزی می خواس، یا حاجتش را می داد یا جوابش را با زبان خوش می داد. با سعه صدر و اخلاق پسندیده ای که داش،هیبت و نفوذ خاصی در مردم داشت. هر کس دعوتش می کرد، اجابت می کرد و هر کس هدیه می دا، می پذیرفت و عوضش را می داد. آندره دیسون، اسلام شناس فرانسوی
پیش از هر چیز سر تا پای او را ایمان به خدای با عظمت و اقتدار و ایمان به روز قیامت و رستاخیز فرگرفته بود. آن یقینی که دل او را پر کرده بو،به قدری زیاد بود که از او به بیرون تراوش می کرد. پیامبر ادراک کرد که مجبور است نور(اسلام) را نشر دهد و راه را برای برادرانش که در تاریکی به سر می بردند، نمایان و روشن سازد تا آن ها را از گمراهی نجات دهد. به همین جهت،به سرعت، جامعه کوچکی را در مکه تاسیس کرد. چیزی که این جماعت را به هم ارتباط می داد، اعتقاد به خدایی بود که به چشم دیده نمی شد و او خالق دنیا و مالک جان ها بود. یولیوس ولهائوزن، خاورشناس مشهور آلمانی
ما و مسلمانان با هم زندگی می کنیم، آن ها به هر دو رسالت عیسوی و محمدی عمل می کنند، ولی ما به رسالت دوم عمل نمی کنیم. اگر منصف بودیم یا آن ها در کنار هم قرار می گرفتیم زیرا در رسالت آن ها چیزی وجود دارد که برای هر زمانی ملایمت دارد و پیامبرشان کسی است که عرب از تبری جستن از قرآن و فصاحت آن ناتوان مانده اند. بلکه تاریخ مردی فصیح تر در زبان، بلیغ تر در منطق و بزرگ تر در آفرینش مانند او نیاورده بود و این نشانه آن است که پیامبر اسلام از صفات حمیده ای که به او اهلیت یک پیامبر خاتم حلقه های انبیا را داده است، برخوردار بوده و اکنون صدها میلیون انسان دیانت او را به گردن گرفته اند. رنه دکارت، فیلسوف معروف فرانسوی
حضرت محمد(ص) پیامبری که مبادی و مبناهای دینی برگزیده ای دارد که با ادیان یهودیان، مسیحیان و غیره اختلاط داشت و آن ها را برای بیدار کردن شعور دینی قوم خویش مناسب می دانست. این مبانی که... به عقیده او برای تثبیت انسان بر طبق اراده الهی ضرورت دارند. لذا آن ها را به صداقت، امانت و بر اساس الهامی تلقی می کرد که تاثیرات خارجی آن را تایید می کردند. وحی الهی بر او نازل شد و او به وحی بودن آنچه به زبان او جاری شده بود باور داشت.
گلدزیهره خاورشناس مجارستانی
همه درباره وی می گویند علاوه بر این که عرفان آسمانی را بر مردم عرضه می کرد، اعمال زندگی و جهادهای بزرگ و رسیدگی به امور مذهبی و سیاسی او کاملاً حساب شده بود که قدرتی مافوق انسانی، قدرتی که غیر از نیروی خدایی چیز دیگری نبود،از خواسته های او پشتیبانی می کرد. قرآن هم که برترین کتاب های آسمانی است ، این مسائل را به خوبی تاکید می کند. هر یک از حرکات و سکنات این پیامبر بزرگ حاکی از یک دنیا شگفتی های بی مانند است او در معاشرت خود با دیگران، در معاملات بازرگانی، در نصایح و اندرزهایی که به دوستان خود می داد و بالاخره در کوچک ترین دقایق زندگی چنان والا و بزرگوار بود که تا کنون هیچ یک از پیامبران نتوانسته اند مانند او مقامی چنین بالا و ارزنده داشته باشند. آیا برای شناختن این شخصیت بزرگوار لازم است مسلمان باشیم تا بدانیم او چه انقلاب اخلاقی به وجود آورده است؟ نه هرگز! زیرا شکوفایی قانون او چنان روشنی در جهان به وجود آورد که همه مردم دانستند فرمان او شامل حقایق تازه ای است که تا آن روز کسی درک نکرده بود. آلن دوسیله، اسلام شناس فرانسوی
او پرستش گاه ها، خدایان، ادیان، عقاید، اندیشه ها و نفوس را متحول کرد. صبر او در پیروزیع بلند همتی او تماما در جهت یک عقیده بو، نه نوعی تلاش برای فرمان روایی، نمازهای بی نهایت او، زمزمه های سری او با خدا،مرگ او و پیروزی او بعد از مرگ، همه گواه بر عدم هوی خواهی اوست. ایمانی راسخ به او قدرت داد تا یک عقیده دینی را اصلاح کند. این عقیده دینی دو اقرار دارد: یگانگی خدا و غیر مادی بودن او، اول این که، خدا چیست، اقرار بعدی این که خدا چه نیست. ابتدا سرنگونی خدایان دروغین با شمشیر، سپس شروع یک عقیده با گفتار، حکیم، سخن ران ، رسول، قانون گذار، سلحشور، فاتح ابواب عقاید، اعاده کننده منطقی در آیینی بدون تجسم خدایان و سرنگون کننده طاغوت های زمان، کسی نیست جز محمد(ص). حال سوال این که، با توجه به همه معیارهایی که عظمت بشری سنجیده می شود، آیا هیچ کس بلندبالاتر از محمد(ص) وجود دارد؟ محمد(ص) در چنین زمینه هایی متنوع از تفکر و رفتار بشری تربیت شده است. ریز و درشتی که در مورد زندگی خصوصی و خطابه های عمومی او ذکر شده، دقیقاً سندیت دارد و از روی ایمان، صادقانه برای روزگار ما نگه داشته شده است. صحت یادداشت ها آنقدر حفظ شده است که نه فقط پیروان مومن به او،بلکه به وسیله منتقدان متعصب او نیز تایید شده است. محمد یک معلم مذهبی، یک مصلح اجتماعی، یک رهبر اخلاقی معنوی، تجسم بزرگ اجرایی کردن امور، دوستی باوفا، همنشینی زیبا، شوهری علاقمند، پدری با محبت بود، همه را با هم داشت. مرد دیگری در تاریخ نیست که در هر کدام از این جنبه های مختلف زندگی بر او برتری یابد، یا با او برابری کند. فقط آن شخصیت نوع دوست بود که چنین کمالات باور نکردنی را در خود جمع کرده بود. پیتر لامارتین، شاعر بزرگ فرانسوی
جالب است بدایند که بهترین کسی که امروزه بدون هیچ چون و چرایی در قلب میلیون ها انسان جا گرفته، محمد(ص) است. از این جا من متقاعد شده ام که این شمشیر نبود که در آن روزها مردم زیادی را تسلیم پیامبر کرد. محمد(ص) سخت ساده زیست بود، مثل دیگر پیامبران متقی بود، به شدت امانت دار بود. از خودگذشتگی شدید نسبت به دوستان و پیروان، جسارت، بی باکی، توکل مطلق به خدا و رسالت شخصی از ویژگی های محمد(ص) بود. قبل از استفاده از این ویژگی ها، او به هیچ وجه از شمشیر برای برداشتن سدهای جلوی راه خود استفاده نمی کرد. وقتی من دومین جلد کتاب ((زندگی نامه پیامبر)) را تمام کردم، متاسف بودم که چرا نمی توانم از این زندگی بیشتر بخوانم. ماهاتما گاندی، رهبر استقلال هند
کافرم یا مومنم تنها خدا می داند لیک دانم، بنده آنم
که سلطان مدینه است
سرکشن پرسشاد، وزیر هندو در کشور هند موضوع مطلب : آموزش تصویری نصب ویندوز XPبرای نصب ویندوز XP دو شیوه وجود دارد. در حالت اول ممکن است شما در سیستمتان نسخههای دیگری از ویندوز را نصب کرده باشید. در این حالت با قرار دادن سی دی ویندوز XP میتوانید شروع به نصب این برنامه بکنید. در حالت دوم که ما در اینجا به توضیح جامع آن میپردازیم یا در سیستم تان از قبل ویندوز نصب نشده است یا دچار مشکل شده و قابل اجرا نیست یا اینکه شما میخواهید خودتان کنترل کامل بر روی فرایند نصب اعمال کنید. در این وضعیت شما باید ابتدا سیستم را از طریق CD-ROM راه اندازی کنید. بسته به نوع سیستم تان باید درایو راه انداز سیستم خود را ازهارد به CD-ROM تغییر دهید. در Mother Boardهای جدید گزینهای با نام Boot وجود دارد که میتوانید آن را انتخاب کنید. سپس با فلشهای جهت دار بر روی گزینه اول رفته و کلید Enter را فشار دهید. از لیست نمایان شده CD-ROM را انتخاب کنید. برخی از Mother Boardها در این قسمت نام CD-ROM شما را نشان میدهند. مثلاً اگر شما از مدل ASUS استفاده میکنید این نام را مشاهده خواهید کرد. در صورتی که در گزینههای پائینی نام CD-ROM شما انتخاب شده است میتوانید با استفاده از کلیدهای “+” یا “-“ صفحه کلید ترتیب قرار گیری آنها را تغییر دهید. توجه داشته باشید که برای نصب ویندوز حتماً باید CD-ROM در اولین گزینه قرار گیرد. در سیستمهای قدیمیتر Boot سیستم اصولاً در حالت A/C قرار دارد که باید به CD-ROM تغییر کند. پس از اعمال این تغییرات کلید F10 را فشار داده و با انتخاب گزینه Y تغییرات اعمال شده را ذخیره کنید. سیستم را مجدداً Restart کنید و پس از نمایان شدن کلید Press any Key … یکی از کلیدهای صفحه کلید را فشار دهید تا سیستم از طریق سی دی Boot شود. برنامه شروع به کپی فایلهای مورد نیاز خود میکند. سپس مطابق شکل زیر با پنجرهای با سه گزینه مواجه خواید شد که با فشار دادن کلید ENTER ویندوز شروع به نصب میکند. فشردن کلید R در سیستم باعث مرمت و بازسازی اطلاعات ویندوز قبلی شما میشود( این گزینه برای مواردی استفاده میشود که شما از قبل بر روی سیستم خود ویندوز XP نصب کرده اید ولی با بروز مشکلاتی نمیتوانید به درستی از آن استفاده کنید و این قسمت سعی در کپی و بازسازی برخی فایلهای مورد نیاز کرده و سیستم را مجدداً در وضعیت اجرایی و عملیاتی قرار میدهد) فشردن کلید F3 نیز امکان خروج از مراحل نصب را فراهم میکند. برای ادامه نصب کلید ENTER را فشار دهید. پنجرهای مطابق شکل زیر نمایان شده که شرح توضیحات مربوط به توافق نامه استفاده از این سیستم عامل است. با انتخاب کلید F8 از این صفحه عبور کنید. برنامه Setup شروع به بررسی سیستم شما میکند تا نسخههای قبلی سیستم عامل ویندوز را در صورت وجود در سیستم تشخیص میدهد. پس از بررسی سیستم پنجرهای همانند شکل زیر نمایان شده و درایوهای سیستم شما را لیست میکند. شما در این قسمت میتوانید مسیری که برای نصب ویندوز مورد استفاده قرار میگیرد را تعیین کنید. تصویر زیر مربوط به حالتی است که سیستم از قبل فاقد هیچ نوع سیستم عاملی بوده و هارد آن نیز پارتیشن بندی و فرمت نشده است. فضایهارد مذکور بصورت Unpartitioned و 4 گیگابایت نشان داده شده است: شما میتوانید برای نصب ویندوز این فضا را تقسیم کنید. تقسیم فضا در این مرحله همانند استفاده از فرمان Fdisk صورت میگیرد. برای این منظور کلید C در صفحه کلید را انتخاب کرده و سپس در پنجره بعدی فضای مورد نظر خود را در آن وارد کنید. پس از تایید مجدداً به صفحه Unpartitioned ارجاع داده میشوید. مجدداً بر روی فضای Unpartitioned رفته و کلید C را انتخاب کنید. در این مرحله اگر مایل بودید درایوهای دیگری ایجاد کنید فضای مورد نیاز را وارد کنید و در غیر این صورت کلید Enter را فشار دهید تا کل فضای باقی مانده به درایو دوم اختصاص داده شود. اگر از قبل سیستم شما پارتیشن بندی شده یا اگر سیستم عاملی از قبل بر روی آن نصب میباشد شما میتوانید درایو مورد نظر خود را جهت نصب ویندوز انتخاب کنید. توجه : در صورتی که میخواهید سیستم عامل ویندوز قدیمیخود ( مثلاً 98 یا 2000 یا ME ی...) را حفظ کنید، نباید ویندوز XP را بر روی درایوی که این سیستم عاملها در آن نصب شدهاند، نصب کنید. انجام این کار با تداخل در برنامهها و پوشههای شما بالاخص پوشه Program Files، باعث بروز برخی ایرادات خواهد شد.همانطور که در بالا عنوان شد، اگر شما سیستم خود را از قبل پارتیشن بندی کرده باشید در این پنجره نام آنها را مشاهده خواهید کرد. حال ممکن است شما بخواهید قبل از پیاده سازی و نصب ویندوز XP تغییری در تعداد یا حجم پارتیشنهای خود ایجاد کنید. برای این کار باید بر روی نام درایو مورد نظر رفته و کلید D را در صفحه کلید انتخاب کنید. در پنجره بعدی و برای تایید حذف کلید L را فشار دهید. پس از انتخاب این گزینه مجدداً در صفحه با فضایی تحت عنوان Unpartitioned مواجه خواهید شد که باید مطابق روش فوق الذکر آن را به درایو خاصی تخصیص دهید. در برخی موارد پس از تخصیص فضا و پارتیشن بندی، فضایی اندک بصورت Unpartitioned باقی میماند که میتوانید از آن صرفنظر کنید. توجه : حذف یک پارتیشن باعث از بین رفتن کل اطلاعات موجود در آن خواهد شد. از این رو حتماً قبل از انجام چنین کاری اطلاعات پارتیشن خود را بررسی کرده و در صورت نیاز نسخه پشتیبانی از آن تهیه کنید. برای شروع نصب بر روی نام درایو مورد نظر رفته و کلید ENTER را فشار دهید. در صورتی که در این مرحله قصد اتمام فرایند نصب را دارید و میخواهید از این برنامه خارج شوید کلید F3 را انتخاب کنید. پس از این مرحله با صفحهای مواجه خواهید شد که چهار گزینه مختلف Format در آن قابل انتخاب است: مطابق استانداردهای کامپیوتری دو نوع قالب بندی و فرمت برایهاردها مورد استفاده قرار میگیرد. حالت اول و قدیمیکه مورد استفاده سیستم عاملهای ویندوز 98 بود که با عنوان FAT از آنها نام برده میشود و در حالت بعدی که از لحاظ امنیتی و سرعت عملکرد بهتری دارد که NTFS نامیده میشود. گزینه اول و سوم در این صفحه هر دو به حالت قالب بندی NTFS اشاره دارد. انتخاب گزینه اول فرمتهارد را در وضعیت Quick و به سرعت انجام میدهد ولی حالت سوم مدت زمان بیشتری به خود اختصاص داده و درایو تعیین شده را بطور کامل فرمت میکند( اگر شما از قبل دراوی خود را فرمت نکرده اید یا اگر پارتیشن بندی خود را تغییر داده اید باید از حالت سوم استفاده کنید. به همین ترتیب گزینه دوم و چهارم نیز مربوط به قالب بندی FAT است. توجه : اگر شما در سیسیتم تان ویندوز 98 یا ME داشته باشید و گزینه NTFS را انتخاب کنید، پس از اتمام مرحله نصب ویندوز و با اجرای وسندوز 98 ی... دیگر به پارتیشن NTFS دسترسی نخواهید داشت و این درایو تنها از طریق ویندوز XP در دسترس شما قرار خواهد گرفت. با توجه به توضیحات فوق نوع فرمت و قالب بندی سیستم را انتخاب کرده و کلید ENTER را فشار دهید را فرمت شروع شود: برای صرفنظر کردن از مرحله نصب میتوانید کلید ESC را فشار دهید. پس از این مرحله، یک پروسه دیگر نمایان شده و سسیستم شما پس از مدتی Restart میشود: پس از راه اندازی سیستم شما نباید کلیدی را در هنگام نمایان شدن Press Any Key فشار دهید و باید مراحل نصب از طریقهارد انجام شود (بهتر است در این مرحله وارد BIOS سیستم خود شده و آن را به حالت اول بازگردانید). از این قسمت فرایند اصلی نصب ویندوز با نمایان شدن شکل زیر آغاز میشود. بطور معمول مدت زمان بالای 50 دقیقه جهت نصب به شما نشان داده میشود. در پنجره Personalize your Software نام خود را در قسمت Name و کلمهای دلخواه به عنوان نام سازمان یا موسسه خود در قسمت Organaize وارد کنید. (این اسمیاختیاری است و هر چیزی میتواند باشد. مثلاً Home). در قسمت بعد شما باید رمز یا سریالی که برای نصب ویندوز XP مورد استفاده قرار میگیرد را وارد کنید. پس از بررسی رمز وارد شده از طرف شما و در صورت صحیح بودن آن پنجره Computer Name and Administrator Password را مشاهده خواهید کرد. شما باید در قسمت Computer Name یک نام دلخواه برای سیستم خود وارد کنید. در قسمت Administrator password رمز عبوری که کاربر مدیر سیستم برای ورود به آن نیاز دارد را وارد کنید. در قسمت Confirm نیز مجدداً این کلمه را وارد کنید. در صفحه Date and Time Settings میتوانید موقعیت جغرافیایی خود را انتخاب کنید. از منوی آبشاری Time Zone، گزینه Tehran را یافته و انتخاب کنید. مرحله بعد مربوط به تنظیمات کارت شبکه سیستم شماست. بر روی دکمه NEXT این قسمت کلیک کنید تا از این مرحله عبور کنید. در پنجره Workgroup or Computer Domain نیز تنظیم پیش فرض که WORKGROUP است را تایید کرده و با انتخاب گزینه NEXT این مرحله را نیز به اتمام برسانید. تا اینجا مراحل اصلی نصب ویندوز به پایان رسیده و شما با شکلی همانند طرح زیر مواجه خواهید شد: بسته به نوع درایور کارت گرافیک و اندازه بزرگنمایی مانیتورتان ممکن است با پیغمیهمانند پیغام شکل زیر مواجه شوید. در هر حال دکمه OK را در آن انتخاب کنید: بهپنجره آبی رنگ Wellcome to Microsoft Windows وارد خواهید شد. برای ادامه مراحل بر روی دکمه NEXT کلیک کنید: گزینه No, not at this time را در پنجره Ready to Register انتخاب کنید و سپس دکمه Next را در آن صفحه کلیک کنید. همانطور که در شکل زیر مشاهده میکنید، در پنجره Who will use this computer شما میتوانید نام پنج کاربری که از سیستم استفاده میکنند را وارد کنید. البته وارد کردن تممیاین فیلدها ضروری نیست و شما میتوانید در قسمت Your Name تنها نام خود ( یا هر نام دلخواهی ) را وارد کرده و بقیه آنها را خالی رها کنید. سپس دکمه NEXT را انتخاب کنید. در مرحله آخر و برای ورود به ویندوز دکمه Finish را در پنجره Thank you انتخاب کنید. تبریک میگوییم! شما موفق با نصب ویندوز XP شدید. نکات مهم :- حتماً قبل از اتصال به اینترنت یک نسخه جدید از آنتی ویروسها را بر روی سیستم خود نصب کنید و پس از اتصال به اینترنت و در فواصل کوتاه مدت آن را بروز رسانی کنید.برای جلوگیری از ورود ویروسها و برنامههای مخرب همانند کرم بلستر قبل از اتصال به اینترنت باید آخرین نسخههای Patch مربوط به ویندوز راکه در بازار وجود دارد بر روی سیستم تان نصب کنید. - میتوانید تمام این مراحل را به صورت مجازی در یک محیط شبیهسازی شده تست کنید. برای این کار، میتوانید برنامه Windows_Xp_Setup_Simulator را از طریق لینک زیر دانلود نمایید: http://yourl.ir/xp_setup_simulator (حجم فایل: 1 مگابایت) موضوع مطلب : درباره وبلاگ با سلام خدمت شما بازدیدکننده گرامی ، خوش آمدید به سایت من . این سایت با به روز کردن مطالب خود باعث می شود اطلاعات شما بازدید کننده گرامی ارتقا یابد لطفا برای هرچه بهتر شدن مطالب این وب سایت ، ما را از نظرات و پیشنهادات خود آگاه سازید یا از طریق فرم تماس سایت یا ازطرق ایمیل Amirmohammad.omumi@yahoo.com ما را در بهتر شدن کیفیت مطالب یاری کنید. آخرین مطالب
آرشیو وبلاگ پیوندها
نویسندگان
آمار وبلاگ
فرم تماس امکانات دیگر پربازدیدترین مطالب
کد پربازدیدترین |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیه حقوق این وبلاگ برای از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ محفوظ است
|