از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ بزرگ ترین سایت مطالب ودانلود
پدیده دوران میادین گرانشی و توجیه چرخش ستارگان درون کهکشانی ، 90 درصد خطا در محاسبات مکانیک کلاسیک و نسبیت عام
مقدمه : سقوط به مرکز جاذبه ![]() شکل فوق سقوط آزاد جسم A به طرف مرکز جاذبه B را نشان میدهد . اگر مرکز جاذبه B را بدون دوران یا با دوران ناچیز در نظر بگیریم ، 1- نیروی وارده به جسم A از طرف میدان جاذبه B و 2- شتاب گرانشی 3- سرعت سقوط جسم و مسافت طی شده در هر لحظه از زمان را میتوانیم از طریق معادلات مکانیک کلاسیک به دست آوریم ، حتی میتوانیم بدانیم که جسم در چه شعاعی از مرکز جاذبه با چه سرعت زاویهای باید چرخش کند تا جذب میدان جاذبه نشده و همواره به دور مرکز جاذبه در حال چرخش باشد . اینک برعکس این موضوع را میتوانیم در نظر گرفته و مسئلهای را مطرح کنیم ، و آن اینکه مرکز جاذبه B با چه سرعت زاویهای باید دوران داشته باشد تا جسم A از حالت سکون ، پیرامون آن به چرخش در آمده و به طرف میدان گرانش سقوط نکند ؟ ![]()
![]()
" / کشف حیرت انگیز ماده تاریک
این پدیده را بهتر توجیه نماییم
![]()
![]() ![]()
![]() ولی در این حالت بخصوص فعلا میتوانیم چنین فرض کنیم که اجسام وارد کانالهای گرانشی دایرهای شکل میشوند ، که تا حرکت بینهایت خود هرگز به مرکز جاذبه نخواهند رسید و از لحاظ قوانین فیزیکی چنین استنباط خواهند کرد که بر روی خطوط مستقیم در حال حرکت هستند و هر چه فاصله آنها از مرکز افزایش یابد ، در نواحی حاشیهای کهکشان با سرعت دور از انتظار مواجه خواهیم شد . اما موضوع مهم مطرح شده برای کیهان شناسان چیست ؟
" اگر کاملترین شناختی را که اکنون نسبت به نیروی گرانش داریم ، برای تبیین چگونگی چرخش کهکشانها به کار بگیریم با مسئله عجیبی مواجه خواهیم شد ، کهکشانها با چنان سرعتی در حال چرخشند که باید تا کنون مضمحل میشدند به عبارت دیگر در کهکشانها آنقدر جرم وجود ندارد که آنها را با سرعتی که اکنون مشاهده میکنیم به چرخش درآورد . ( ورا روبین ) اخترشناس موسسه کارنگی واشینگتن ، اولین کسی بود که در دهه 1970 به این مسئله عجیب و ناشناخته پی برد ، بهترین عکسالعمل فیزیکدانان برای حل این مسئله این بود که فرض کنند ماده بیشتری در فضای درون کهکشانها وجود دارد ، مادهای که برای ما غیر قابل مشاهده است اما مشکل اساسی در اینجاست که تا کنون هیچ کس نتوانسته در مورد چیستی این ماده توضیح قابل قبولی ارائه دهد . در واقع باید گفت که مسئله ماده تاریک شکافی اساسی را در دانش امروز بشر ایجاد کرده است . مشاهدات اخترشناسان حاکی از آن است که ماده تاریک باید حدود 90 درصد کل جرم جهان را تشکیل دهد و این مسئله وحشتناکی است که ما از ماهیت این 90 درصد جرم جهان هیچ چیز ندانیم . " ![]() دو عکس بالایی لحظاتی از گردباد مهیب کاترینا را نشان میدهند که خسارات بسیار سنگینی به بار آورد ، تشابهی که مابین ساختار فیزیکی این گردباد و کهکشانهای مارپیچی موجود در عالم دیده میشود ، حاکی از این مسئله است که نیروی دوران هسته کهکشانهای موجود در عالم شاید قادر باشد چندین برابر جرم فعلی از ستارگان و گازهای موجود را در خود جای داده و آنها را پیرامون خود به گردش درآورد و با سرعتهای بسیار بالا در کیهان حرکت کند برای اینکه این گردبادهای زمینی قدرت غیر قابل تصوری دارند که نیاز به توضیح نیست ، چه برسد به نیروی کهکشانهای مارپیچی و منظور کردن جرم ناشناختهای برای توجیه قدرت گرانشی فوقالعاده زیاد کهکشانها ، کمی دور از ذهن و نادرست به نظر میرسد . چه عاملی باعث خمیدگی و انحنای نور میشود ؟ طبق دانستههای فعلی " / اگر نور ستاره بسیار دوری از نزدیکی هاله ماده تاریک عبور کند ، نور خمیده میشود . ماده تاریک همچنین گاهی اوقات بصورت یک عدسی گرانشی بزرگ عمل میکند و باعث میشود که یک ستاره درخشندهتر از وضع طبیعی خود ظاهر شود . به این طریق با مشاهده ستارگان کم نور که ناگهان درخشندهتر میشوند ، میتوان بوجود ماده تاریک پیبرد . اندازه گیری میزان خمیدگی نور ، میتواند بعنوان روشی برای محاسبه وزن کهکشانها و وزن ماده تاریک بکار رود ، که رصدها نشان میدهند که این خمیدگیها بسیار بیشتر از وزن کهکشانهاست و 90 درصد خمیدگیها ناشی از وجود ماده تاریک است . " ![]() شکل سمت چپ انحنای خطی یک میدان گرانشی را نشان میدهد و شکل سمت راست انحنای کروی همان میدان را نشان میدهد که از مقاطع و زوایای مختلف برش خورده است . این در حالی است که نسبیت شکل زیر را برای انحنای فضا - زمان ارایه کرده است که سطحی و دو بعدی به نظر میرسد و این در صورتی است که فضا سه بعدی بوده و اصولا انحنای فضا - زمان قابلیت رسم هندسی را ندارد ، بلکه پدیدهای است که میبایست در ذهن تجسم و شبیه سازی شود ، در نتیجه توجیه هندسی خوبی هم نخواهد داشت . ![]() به طور مثال اگر پرتو شعاع نور بر روی سطح افقی حرکت کند میتوان با شکل فوق انحراف آن را در جوار یک جرم ثقیل توجیه نمود ولی اگر پرتو نور زیر سطح افقی حرکت کند یا به حالت عمودی بر جرم بتابد با شکل فوق نمی توان انحراف آن را توجیه نمود . ولی با اشکال ارایه شده مبنی بر انحراف خطی و کروی میدان گرانشی ، انحراف نور را تحت هر زاویهای میتوان توجیه کرد . یک سوال بسیار مهم که میتوانیم در نظریه نسبیت عام مطرح کنیم این است که اگر میدان گرانش یک جرم ، انحنای فضا - زمان حاصل آن در فضای پیرامون است ، پس میدان الکتریکی و یا الکترومغناطیسی حاصل از یک جسم باردار ساکن و یا در حال دوران در فضای پیرامون چه خواهد بود ؟ S=4πr²
F≈1/r²
F=Gm1m2/R²
![]() ![]() در واقع این قانون گرانش نیوتن برای اجرامی با سرعت زاویهای پایین ، مثل خورشید و یا سیاره زمین صادق است ، ولی چنین به نظر میرسد که نیرو و میدان گرانشی یک جرم سنگین با سرعت زاویهای نسبتا زیاد ، از سطح یا حجم کروی به سطح یا محیط دایرهای تغییر شکل پیدا میکند . موضوع مطلب : 8 خهع ![]() همه عمرتان اینجا زندگی کرده اید اما واقعاً درمورد کهکشان راه شیری چه می دانید؟ احتمالاً می دانید که مارپیچی است که 100،000 سال نوری امتداد دارد. تصمیم گرفته ایم شما را با حقایق بیشتری درمورد این کهکشان آشنا کنیم.
1) مارپیچی مسدود شده است. احتمالاً می دانید که راه شیری کهکشانی مارپیچ و احتمالاً زیباترین نوع کهکشان است. آنها بازوهای بسیار بزرگ و باعظمتی دارند که از یک قطب مرکزی یا توده ای ستاره درخشان بیرون می آید. مارپیچ های آن ظاهری خارق العاده دارند: یک سد مستطیل شکل از ستاره ها در مرکز به جای یک کره و بازوها از دو انتهای سد پرتو می افکنند. ستاره شناسان به این سد، حائل می گویند و ما یکی از اینها را داریم. درواقع، سد ما واقعاً بزرگ است. این سد با طولی برابر با 27،000 سال نوری از اکثر سدها بزرگتر است. 2) حفره ی سیاه بسیار بزرگی با چگالی بسیار بالا در قلب آن وجود دارد. درست در قلب کهکشان یک دیو زندگی می کند: یک حفره بزرگ سیاه (سیاه چاله). می دانیم که به خاطر تاثیر جاذبه آنجا قرار دارد و ستاره های نزدیک مرکز کهکشان با سرعتی فوق العاده به دور آن می گردند. با سرعتی هزاران کیلومتر در ثانیه به دور مدار آن میگردند و سرعت شگفت انگیر آن شیئی که اسیرشان کرده را تسلیم خود می کند. با کمی ریاضی پایه می توان گفت که آن توده باید برای رسیدن به مقیاس کیهانی سرعت ستاره ها را به چهار میلیون برابر خورشید برساند. بااینحال در تصاویر هیچ چیز دیده نمی شود. پس چه چیز می تواند 4،000،000 برابر خورشید باشد ولی هیچ نوری از خود ساتع نکند؟ درست است، یک حفره سیاه (سیاه چاله). بااینکه بسیار بزرگ است اما به یاد داشته باشید که خود کهکشان 200 میلیارد برابر حجم خورشید است، به همین دلیل در واقعیت حفره سیاه در مرکز فقط یک شکاف کوچک از حجم کلی کهکشان است. و هیچ خطر سرازیر شدن در آن برای ما وجود ندارد. هر چه که باشد 250،000،000،000،000،000 کیلومتر از ما دور است. حال تصور می شود که یک حفره سیاه بسیار بزرگ با چگالی بسیار زیاد در مرکز کهکشان با خود کهکشان شکل می گیرد و در واقعیت ابرهایی که خارج آن به دلیل فرو ریختن اجرام در این سیاه چاله ایجاد میشود، بر شکل گیری ستاره ها در کهکشان تاثیر دارند. بنابراین، حفره های سیاه می توانند خطرناک باشند اما این امکان وجود دارد که تولد احتمالی خورشید—و تولد زمین به همراه آن—به کمک همین طوفانها به وجود آمده است. 3) کهکشانهای دیگر را می بلعد. کهکشان ها بزرگ هستند و توده های بسیار زیادی دارند. اگر کهکشان های کوچک دیگری از نزدیک یک کهکشان بزرگتر رد شوند، کهکشان بزرگتر می تواند ستاره ها و گازهای آن را جذب کند. راه شیری بسیار زیباست اما وحشی هم هست. اخیراً کهکشان های زیادی را بلعیده است. کمانهای زیادی از ستارگان که به دور مرکز راه شیری می چرخند را به سمت خود کشیده است. این کهکشان ها به کهکشان ما ملحق شده و کهکشان ما بزرگتر می شود. حقیقت این است که خوردن هرچه بیشتر کهکشان های دیگر، این کهکشان را گرسنه تر می کند. 4) ما در یک محله زیبا زندگی می کنیم... راه شیری در فضا تنها نیست. ما بخشی از یک گروه کوچک کهکشان های نزدیک هستیم که گروه محلی نامیده می شوند. البته راه شیری سنگین ترین کهکشان محل است و کهکشان آندرومیدا کمی کوچکتر از آن است. کهکشان ترای آنگیولوم هم مارپیچی است اما آنقدرها بزرگ نیست و درکنار تعداد زیادی کهکشان دیگر در کنار راه شیری قرار گرفته است. همه اینها کنار هم تقریباً سه جین کهکشان در گروه محلی می شوند که بیشترین کهکشان های کوچک را دارد که تشخیص آنها بسیار مشکل است. 5) ... و در حومه شهر هستیم. گروه محلی کوچک و دنج است و همه چمنشان را مرتب می زنند و خانه هایشان را رنگ می کنند. این به خاطر آن است که اگر از دورتر نگاه کنیم ما در حومه زندگی می کنیم. شهرِ بزرگ موجود در این تصویر ، خوشه ویرگو مجموعه ای بزرگ از حدود 2000 کهکشان است که خیلی از آنها به اندازه راه شیری هستند یا حتی بزرگتر از آن. این نزدیکترین خوشه بزرگ است که مرکز آن تقریباً 60 میلیون سال نوری دور است. به نظر می رسد که راه شیری از نظر گرانشی به سمت آن کشیده می شود، به عبارت دیگر، ما جزئی از آن هستیم. جرم کلی خوشه به اندازه یک کادریلیون برابر جرم خورشید است. 6) فقط می توانید 000003/0 درصد آنرا ببینید. وقتی در یک شب تاریک بیرون بروید، هزاران ستاره را در آسمان خواهید دید. اما راه شیری دویست میلیارد ستاره در خود دارد. شما فقط یک بخش خیلی خیلی کوچکی از تعداد ستاره هایی که به دور این کهکشان هستند را می بینید. درواقع، دورترین ستاره هایی که می توانید ببینید 100 سال نوری از شما فاصله دارند. بدتر اینکه، بیشتر ستاره ها آنقدر کم نور هستند که از فاصله ای نزدیک تر از آن هم دیده نمی شوند. خورشید تیره تر از آن است که از 60 سال نوری بیشتر دیده شود و خورشید درمقایسه با بیشتر ستاره ها بسیار بسیار روشن تر است. پس ستاره هایی که دور و بر خودمان می بینیم فقط قطره ای از اقیانوس راه شیری هستند. 7) 90 درصد آن نامرئی است. وقتی به حرکت ستاره ها در کهکشان خودمان نگاه می کنید، می توانید با کمی کمک گرفتن از ریاضی و فیزیک مقدار توده های کهکشان را تعیین کنید. حتی می توانید تعداد ستاره های موجود در کهکشان را حساب کرده و حجم آنها را دربیاورید. مشکل اینجاست که هیچ دو عددی با هم تطابق ندارند: ستاره ها (و سایر چیزهای مرئی مثل گاز و گرد) فقط 10 درصد حجم کهکشان را تشکیل می دهند. پس 90 درصد بقیه کجاست؟ هر چه که هست، حجم دارد اما نمی درخشد. به همین خاطر به آن شیء تیره می گوییم چون هیچ واژه مناسب تری برای آن پیدا نکردیم. می دانیم که حفره های تیره، ستاره های مرده، سیاره های طرد شده، گاز سرد و ... نیستند و آنچه که باقی می ماند بسیار عجیب است. اما می دانیم که واقعی است و وجود دارد. فقط نمی دانیم که چیست. 8) بازوهای مارپیچی وهم است. البته آنها به خودی خود وهم نیستند اما تعداد ستاره های موجود در بازوهای مارپیچ کهکشان ما خیلی متفاوت تر از تعداد موجود بین بازوها نیستند! بازوها مثل ترافیک شهری و مناطقی است که تراکم جمعیت بالا است. درست مثل یک ترافیک در اتوبان، ماشین ها وارد ترافیک شده و از آن خارج می شوند اما خود ترافیک تکان نمی خورد. درمورد بازوها هم ستاره هایی به آن وارد و از آن خارج می شوند اما بازوها همانجا می مانند. باز هم مثل یک اتوبان، ابرهای دودی بزرگ می توانند در این بازوها جمع شوند که باعث می شود سقوط کنند و ستاره ها را تشکیل دهند. اکثر این ستاره ها کم نور هستند و عمر بلندی دارند به همین خاطر در آخر از بازوها بیرون می روند. اما بعضی از ستاره ها بسیار پرتراکم، داغ و روشن هستند و اطراف گاز را روشن می کنند. این ستاره ها خیلی عمر نمی کنند و قبل از اینکه بتوانند از بازوها خارج شوند می میرند. از آنجا که ابرهای گازی داخل این بازوها به این صورت روشن می شوند، همین باعث مشخص شدن بازوهای مارپیچی می شود. ما به این دلیل بازوها را می بینیم که نور در آنجا بهتر است نه به این دلیل که ستاره ها آنجا جمع می شوند. 9) به طور جدی تاب دارد. راه شیری دیسکی چاق با امتدادی برابر با 100،000 سال نوری و پهنایی برابر با چند هزار سال نوری است. تقریباً مقیاسی مثل یک جعبه DVD چهارتایی دارد. آیا تا به حال یک DVD را زیر نور خورشید رها کرده اید؟ با گرم شدن ممکن است تاب بردارد. راه شیری هم همینطور است. این دیسک احتمالاً به خاطر تاثیر گرانشی یک جفت کهکشان ماهواره ای در گردش، قابل انعطاف است. یک طرف دیسک به سمت بالا و دیگری به سمت پایین تاب دارد. اگر به تصویر کهکشان آندرومیدا دقت کنید می بینید که از سمت راست به سمت بالا و از سمت چپ به سمت پایین تاب دارد. آندرومیدا هم کهکشان های ماهواره ای دارد و آن را هم درست مثل کهکشان ما تاب داده اند. البته این تاب تاثیری بر ما ندارد و فقط نکته جالبی بود درمورد کهکشان راه شیری. 10) قرار است کهکشان آندرومیدا را خیلی بهتر بشناسیم. صحبت از آندرومیدا شد، آیا تا به حال آنرا در آسمان دیده اید؟ با چشم غیرمسلح می توان آن را در شبی صاف و تاریک مشاهده کرد. کم نور اما بزرگ است. تقریباً هشت برابر ماه در آسمان است. اگر به نظرتان این خیلی بزرگ نمی رسد، باید بگوییم که اندازه آن برابر با دو میلیارد سال نوری است. کهکشان آندرومیدا و راه شیری با سرعتی برابر با 200 کیلومتر در ثانیه به سمت هم در حرکت هستند. یادتان هست گفتیم کهکشان های بزرگ کهکشان های کوچکتر را می خورند؟ حالا وقتی دو کهکشان بزرگ به هم برخورد می کنند یک آتش بازی حسابی راه می افتد. ستاره ها از نظر فیزیکی سقوط نمی کنند، در این مقیاس خیلی کوچکتر از آن هستند. اما ابرهای گازی سقوط می کنند و همانطور که قبلاً گفتیم وقتی این ابرها سقوط کنند، ستاره ساخته می شود. به همین دلیل انفجاری از تشکیل ستاره ها صورت می گیرد که هر دو کهکشان را نورانی می کند. در حال حاضر، گرانش متقابل هر دو کهکشان، قوس هایی عجیب و شگفت انگیز از ستاره و گاز می سازد. درست است که بسیار زیباست اما نشاندهنده یک خشونت در مقیاسی حماسی است. چند میلیارد سال طول می کشد تا بالاخره این دو کهکشان به هم برخورد کنند و یکی شوند. آنها کهکشانی بسیار عظیم خواهند ساخت. درواقع، وقتی این اتفاق بیفتد خورشید همچنان دور آن خواهد بود. آیا نسل های بعد از ما شاهد این برخورد شگرف در تاریخ کهکشان ها خواهند بود؟ فکر کردن به آن هم واقعاً جالب است. تا آن موقع این 10 نکته درمورد کهکشانی که در آن زندگی می کنید کافی به نظر می رسد. البته اگر بخواهید حقایق بیشتری در این رابطه بدانید باید مطالب بیشتری مطالعه کنید. موضوع مطلب : در اقیانوس اطلس، منطقه شگفت انگیزی وجود دارد که تاکنون، تعداد زیادی از هواپیماها و کشتی ها، بی آنکه نشانه ای از خود برجای گذارند، به طرز اسرارآمیزی در آنجا ناپدید شده اند.
با این حال، هواپیمای « استار تایگر» ناپدید گردید و معلوم نشد چه بلایی بر سر آن آمد. قبلا ***ین بار جنین تمرینی را انجام داده بودند، از این رو این ماموریت بر ایشان دشوار نبود. از سوی دیگر، خلبانان و خدمه این پنج بمب افکن را افرادی با تجربه و ماهر تشکیل می دادندم. و همه هواپیماها مجهز به بهترین دستاه بی سیم و تجهیزات هوانوردی بودند. سپیده دم روز بعد، 242 فروند هواپیما و 18 فروند کشتی به جستجوی هواپیماهای گمشده پرداختند، ولی اثری از آنها نیافتند. انگار این هواپیماها، قطره ای شده و به درون اقیانوس فرو رفته بودند. هرگاه فرض کنیم که این پنج هواپیمای بمب افکن، در آسمان با یکدیگر تصادم کرده اند، می بایستی قطعات شکسته هواپیما و یا آثار و علائمی از این تصادم پیدا می شد و از سوی دیگر هنگامی که ستوان«تایلور» وضع اضطراری اعلام کرد، برخی از خدمه هواپیما می توانستند به وسیله چتر نجات، خود را از مهلکه رهایی بخشند، یا پس از سقوط در آب از وسایل ایمنی نظیر تشک های بادی و جلیقه های نجات استفاده کنند، در حالی که معلوم نیست چرا هیچ یک از این اقدامات صورت نگرفت . هواپیمای « مارتین مرینر» که به کمک این پنج هواپیما شتافته بود، به گونه ای ساخته شده بود که می توانست روی آب بنشیند، در حالی که این هواپیما نیز بی آنکه با برج مراقبت تماس بگیرد، به طرز اسرارآمیزی ناپدید شد. پاره ای از این دانشمندان بر این اعتقادند که از مثلث برمودا، دریچه ای به دنیای دیگر گشوده می شود و این کشتی ها و هواپیماها از آن دریچه به بعد دیگری که برای ما ناشناخته است منتقل می شوند. موقعیت مثلث برمودا مثلث برمودا واقعا یک مثلث نیست، بلکه شباهت بیشتری به یک بیضی (و شاید هم دایرهای بزرگ) دارد که در روی بخشی از اقیانوس اطلس در سواحل جنوب شرقی آمریکا واقع است. راس آن نزدیک برمودا و قسمت انحنای آن از سمت پایین فلوریدا گسترش یافته و از پورتوریکو گذشته ، به طرف جنوب و شرق منحرف شده و از میان دریای سارگاسو عبور کرده و دوباره به طرف برمودا برگشته است. طول جغرافیایی در قسمت غرب مثلث برمودا 80 درجه است، بر روی خطی که شمال حقیقی و شمال مغناطیسی بر یکدیگر منطبق میگردند. در این نقطه هیچ انحرافی در قطب نما محاسبه نمیشود. وینسنت گادیس که مثلث برمودا را نامگذاری کرده، آن را به صورت زیر توصیف میکند: « یک خط از فلوریدا تا برمودا ، دیگری از برمودا تا پورتویکو میگذرد و سومین خط از میان باهاما به فلوریدا بر میگردد. » مشاهدات و گزارشات در بیشتر اتفاقات مثلث برمودا ، اکثر هواپیماها در حالی ناپدید شدهاند که تماس رادیویی خود را با ایستگاههای مبدا و مقصدشان تا آخرین لحظه حفظ کردهاند و یا برخی دیگر در لحظات آخر پیامهای غیر عادی مخابره کردهاند که حاکی از عدم کنترل آنان بر روی دستگاه و ابزارها بوده است و یا چرخش عقربههای قطب نما به دور خود و تغییر رنگ آسمان اطراف به زردی و مه آلودی ، آن هم در روز صاف و آفتابی و یا تغییراتی غیر عادی در آبها که تا لحظاتی قبل آرام بودهاند، بدون بیان هیچ دلیل روشنی از چگونگی این وقایع. این پیامها رفته رفته ضعیفتر و غیرقابل تشخیصتر شده و یا سریعا قطع شدهاند. دقیقا مثل اینکه چیزی ارتباط رادیویی را قطع کرده باشد و یا چنانچه اظهار عقیده شده، در حال دور شدن و عقب رفتن از فضا و زمان بوده و دورتر و دورتر شدهاند. در برخی موارد گزارشها حاکی از آن بود که نوری ناشناخته و غیر قابل تشریح روئیت شده است. همچنین توده سیاه و تاریکی در سطح دریا که پس از مدتی ناپدید شده ، در جریان اتفاقات مزبور گزارش شده است. در مواردی هم گزارش شده که نقطه تاریک بزرگی در میان ستارگان در آسمان دیده شده که نوری متحرک از طرف زمین به آن قسمت وارد شده و سپس هر دو ناپدید شدهاند. در تمام مدت دیده شدن تاریکی ، دستگاهها و سایر ابزارهای قایقهای ناظر از کار افتاده بودند که پس از رفع تاریکی آسمان ، دوباره شروع بکار کردهاند. در یک مورد هم پیامی عجیب از یک کشتی باری ژاپنی بدین مضمون دریافت گردید. “خطری همانند یک خنجر هم اکنون … به سرعت میآید … ما نمیتوانیم فرار کنیم …” در هر حال بدون اینکه مشخص شود خنجر چه بود، کشتی ناپدید شد. علل واقعه علل فرضی طبیعی توضیحات و علل فرضی مختلفی درباره حوادث مثلث برمودا ارائه شده است که معمولترین فرضیات بر اساس مرگ غیر طبیعی (زیرا هیچ جسدی تا کنون بدست نیامده است.) بنا شده است. این توضیحات عبارتند از: جزر و مد ناگهانی دریا در نتیجه زلزله در اعماق دریا ، وزش بادهای مخرب و اختلالات جوی ، گویهای آتشفشان که موجب انفجار هواپیماها میشود، گرفتار آمدن در جاذبه یک گرداب یا گردباد که باعث سقوط و انهدام هواپیماها یا انحراف مسیر کشتیها و مفقود شدن آنها در آب میشود، تحت تاثیر نیرویی مغناطیسی قرار گرفتن و اختلالات امواج الکترومغناطیسی، ولی این دلایل توجیه قابل قبولی برای ناپدید شدن هواپیماها و کشتیهای متعدد در یک منطقه نیست. دستگیری و ربوده شدن به وسیله زیردریایی یا بشقاب پرندههایی متعلق به کراتی دیگر که برای تحقیق درباره حیات و زندگی باستان و حال ما انسانها به کره زمین آمدهاند، میتواند علتی غیر طبیعی برای توجیه وقایع باشد. یکی از عجیبترین پیشنهادات در این مورد بوسیله ادگار کایس ، پیشگو و روانکاو و حکیم در دهه پنجم قرن بیست ، ارائه شده است. به عقیده وی قرنها قبل از کشف اشعه لیزر ، بومیان سواحل اقیانوس اطلس از کریستال به عنوان یک منبع انرژی و قدرت استفاده میکردند. به نظر کاین نوعی نیروی شیطانی القا شده از سوی آنها ، در عمق یک مایلی در قسمت غرب اندروس غرق شده که هنوز در برخی مواقع باعث از کار انداختن ابزار و وسایل الکتریکی کشتیها ، هواپیماها و در نهایت نابودی آنها میگردد. ام. ک. جساپ که یک فضانورد ، منجم و متخصص کره ماه است، در کتابش به نام « در مورد بشقاب پرندهها » ابزار میدارد که ناپدید شدن کشتیهای مشهور در مثلث برمودا ، به وسیله اجسام پرنده صورت گرفته است. وی مفقود شدن خدمه آنها را نیز به اجسام مزبور ربط میدهد. به عقیده جساپ یوفوها هر چه هستند، حوزه مغناطیسی موقتی ایجاد میکنند که دارای طرحی یونیزه شده است و میتواند باعث متلاشی شدن یا ناپدید شدن هواپیماها و کشتیها گردد. او روی این سوال کار میکرد که چگونه نیروی مغناطیسی کنترل شده و میتواند باعث نامرئی شدن گردد. نظریه میدان واحد انیشتین او را مجذوب کرده بود. جساپ هر دو اینها را کلیدی میدانست برای ظهور و محو شدن ناگهانی بشقاب پرندهها و ناپدید شدن کشتیها و هواپیماها. ولی مرگ امکان ادامه فعالیت و نتیجه گیری را از جساپ گرفت و تحقیقاتش نیمه تمام ماند. به نظر میرسد که این منطقه طی زمانهای متمادی گذشته نیز در افسانهها به منزله مکانی ترسناک وجود داشته و حتی خیلی قبل از تاریخ کشف آن و بعد از آن تاریخ تا صدها سال با عناوین «دریایی از مقبرهها» ، «مثلث شیطان» ، «مثلث مرگ» ، «دریای بدبختی» ، «گورستان آتلانتیک» نامیده میشده است. اینکه چرا وقایع عجیب این منطقه گزارش نمیشود، شاید به دلیل ایجاد رعب و وحشت عمومی باشد، شاید هم چون دلیل اصلی وقایع معلوم نیست، اتفاقات مربوطه بازتاب نمییابد. البته در اغلب گزارشات ارائه شده هم سانسورهایی وجود دارد که اصل وقایع را سرپوشیده نگه میدارد. موضوع مطلب : رخدادها![]()
قایق بادبانی کارول آ دیرینگ در 29 ژانویه 1921، دو روز پیش از ترک کارولینای شمالی (گارد ساحلی ایالات متحده)
یواساس سایکلوپنوشتار اصلی: یواساس سایکلوپ
در تاریخ 4 مارس 1918 ناوگان کشتی یواساس سایکلوپ پس از خروج از جزیره? باربادوس ناپدید شد. این رخداد منجر به از دست رفتن بزرگترین ناوگان تاریخ نیروی دریایی ایالات متحده و هر 309 خدمه کشتی شد. اگرچه هیچ نظریه تاییدشدهای برای این حادثه ارائه نشدهاست، اما برخی علت این حادثه را طوفان و برخی فعالیتهای دشمن در زمان جنگ جهانی اول دانستهاند.[10][11] همراه با ناپدید شدن این کشتی، دو کشتی خواهر آن به نامهای یواساس پروتئوس و یواساس نرئوس نیز در اقیانوس اطلس شمالی در زمان جنگ جهانی دوم ناپدید شدند. هر دو کشتی غیرنظامی بوده و وظیفهشان رساندن سنگ معدن فلز به سایکلوپ بود. کارول آ دیرینگنوشتار اصلی: کارول آ دیرینگ
در سال 1921، پنج قایق بادبانی که دوسال پیش در سال 1919 به اقیانوس اطلس رفته بوده و بازنگشته بودند در کارولینای شمالی پیدا شدند. در آن زمان شایعات زیادی به راه افتاد و احتمال قربانی شدن آنها توسط دزدان دریایی بر سر زبانها افتاد. احتمال میرود که این کشتیها یکی از کشتیهای اساس هویت باشند که در همان زمان ناپدید شدند.[12] پرواز 19نوشتار اصلی: پرواز 19
پرواز 19 یکی از پیچیدهترین حوادث مثلث برمودا بودهاست. در این حادثه 5 فروند هواپیمای نظامی آمریکا از نوع «تیبیام افینگر 3» در تاریخ 5 دسامبر 1945 برای یک عملیات اکتشافی همزمان به سمت مثلث برمودا به پرواز در آمدند، ساعاتی پس از پرواز ستوان یکم چارلز تیلور با برج مراقبت تماس برقرار کرده و وضعیت خود را به طرز عجیبی تشریح کرد، پس از آنکه برج مراقبت توصیه کرد تا هواپیماها 180 درجه تغییر مسیر دهند تا در جهت فلوریدا قرار بگیرند صدای خلبانان ضعیف و ضعیفتر شد تا بهکلی قطع شد و هواپیماها برای همیشه ناپدید شدند.[13][14] استار تیگر و استار آریلنوشتارهای اصلی: بیاسایای استار تیگر و بیاسایای استار آریل
هواپیماهای استار تیگر و استار آریل دو فروند هواپیما از خانواده? سلطنتی آورو تودور پنجم بودند و توسط هواپیمای مسافربری بریتانیا قصد فرود در آمریکای جنوبی را داشتند.[15] کوچکترین خطایی در ممکن بود هر دو هواپیما را نابود کند و آنها را از رسیدن به آمریکای جنوبی بازدارد. پس از ورود به مثلث برمودا، هر دو هواپیما به یکباره ناپدید شدند.[16] داگلاس دیسی-3نوشتار اصلی: ایربورن ترنسپورت دیسی-3
ایربورن ترنسپورت دیسی-3 یکی از هواپیماهای مدل داگلاس دیسی-3 است که در تاریخ 28 دسامبر 1948 در حالی که از سان خوآن، پورتوریکو به مقصد میامی پرواز میکرد، ناپدید شد. هیچ اثری از هواپیما و 32 نفر سرنشین داخل آن یافت نشدهاست.[17] کیسی-135 استراتوتانکرزنوشتار اصلی: بوئینگ کیسی-135 استراتوتانکرز
در 28 اوت 1963، یک جفت هواپیمای کیسی-135 استراتوتانکرز از سوی نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا به پرواز در آمدند. در حالی که هر دو بر فراز اقیانوس اطلس پرواز میکردند، به هم برخورد کردند و در اقیانوس سقوط کردند. (واینر، برلتیز، و گادیس[18][19][20]) جالب این است که هنگام سقوط در آب 160 مایل (260 کیلومتر) با هم فاصله داشتند.[21] کونمارا پنجمنوشتار اصلی: کونمارا پنجم
کونمارا پنجم یک قایق بادبانی سرگردان در اقیانوس اطلس در جنوب برمودا بود که در تاریخ 26 سپتامبر 1955 پیدا شد.(برلیتز و واینر)[22][23] تمام خدمه? قایق بادبانی ناپدید شدند در حالی که قایق بادبانی در طول سه روز طوفان در دریا جان سالم به در برد. در سال 1955، یکی از سنگین ترین طوفانهای اقیانوس اطلس وزید که احتمال میرود موجب ناپدید شدن خدمه? این قایق بادبانی شده باشد.[24] موضوع مطلب :
مثلث برمودا (به انگلیسی: Bermuda Triangle) منطقه مثلث شکلی است که در شمال اقیانوس اطلس واقع شدهاست، بیش از 50 کشتی و 20 هواپیما به طرز مرموزی در این منطقه ناپدید شده و یا از بین رفتهاند.[1] نخستین گزارش ناپدیدشدن در مثلث برمودا را فردی به نام ادوارد ون وینکل جونز در 16 سپتامبر 1950 در مجله? آسوشیتد پرس ارائه داد. در یکی از این حادثه 5 فروند هواپیما در پرواز 19 ناپدید شدند و چند ثانیه پیش از این رخداد، فرمانده مأموریت میگفت که هیچ چیز در حالت طبیعی نیست و مشخص نیست این جا کجاست. سرانجام صدای خلبانان ضعیف و ضعیف تر شد تا به کلی قطع شد و هواپیماها برای همیشه ناپدید شدند. نظریات علمی متعددی از جمله میل مغناطیسی قطبنما، وجود گلف استریم در اعماق اقیانوس و خلیج مکزیک، اشتباهات انسانها، آبوهوا، گاز متان و امواج سرکش ارائه داده شدهاست اما هیچکدام به طور رسمی پذیرفته نشدهاند. پارهای از دانشمندان نیز دلیل این پدیده را فراطبیعی میخوانند. یکی از این دلایل فرورفتن قاره? افسانهای آتلانتیس به زیر آب است. افلاطون دراینباره مینویسد:«مردم آتلانتیس برای فتح آتن سپاهیان بی شماری فراهم کردند و زئوس بر آنها طوفانی نازل کرد که قابل تصور نبود. طوفان سبب زمینلرزهها و سیلهای شدید شد و سرانجام دریا آتلانتیس را به زیر خود فرو برد و ناپدید گشت.» از دیگر نظریات فراطبیعی می توان به ربودن 19 انسان توسط بیگانگان و موجودات فضایی و همینطور ورود به دنیایی دیگر اشاره کرد. از دیدگاه برخی از شیعیان، مثلث برمودا محل زندگی مهدی، امام دوازدهم شیعیان است. در حالی که، بسیاری از روحانیون و مفسرین زندگی مهدی این ادعا را رد کردهاند. موقعیت جغرافیایینقشه? جغرافیایی مثلث برمودا بر روی بخشی از اقیانوس اطلس در سواحل جنوب شرقی آمریکا واقع است. رأس آن نزدیک برمودا و قسمت انحنای آن از سمت پایین فلوریدا گسترش یافته و از پورتوریکو گذشته، به طرف جنوب و شرق منحرف شده و از میان دریای سارگاسو عبور کرده و مجدداً به سوی برمودا بازگشتهاست. طول جغرافیایی در قسمت غرب مثلث برمودا 80 درجهاست.[2] این منطقه بر خلاف چیزی که از نامش (مثلث) پیداست، به شکل بیضی است. مساحت این منطقه 500?000 مایل، 1?500?000 کیلومتر مربع است و بخشهایی از اقیانوس اطلس، خلیج مکزیک، آزور، و هند غربی را در بر میگیرد. ادعا شدهاست که تعدادی از ناپدیدشدگان این منطقه مربوط به 500 سال پیش بودهاند. از جمله فرضیههای مرتبط میتوان از ملاقاتهای خصمانه? بیگانگان با هم و تکنولوژی کشنده? آنها برای نابودی جهان، فرورفتن قاره? افسانهای آتلانتیس به زیر آب، دریای هیولاها، دنیایی دیگر، و فرضیههای دیگر نام برد.[3] ریشهیابینخستین ادعای ناپدیدشدن غیرعادی در برمودا را ادوارد ون وینکل جونز در 16 سپتامبر 1950 در مجله? آسوشیتد پرس ارائه داد.[4] دو سال بعد، مجله? فیت مقالهای کوتاه از جورج ایکس با عنوان "رمز و رازهای دریا پشت دربهای ما هستند" منتشر کرد.[5] در این مقاله درباره? از دست دادن بسیاری از هواپیماها و کشتیها از جمله پرواز 19 به طور جامع صحبت شدهاست. در آوریل 1962، مجله? لژیون آمریکایی ادعا کرد که نکته? مهمی در پرواز 19 وجود داشتهاست.[6] این مجله ادعا کرد که فرمانده? ماموریت گفتهاست:«ما در حال ورود به آبهای سفید هستیم و هیچ چیز خوب به نظر نمیرسد. ما نمی دانیم که در کجا هستیم. آب سبز است یا سفید؟» حتی شایعه شد که پرواز 19 به مریخ فرستاده شدهاست. این مقاله برای نخستین بار نشان داد که مردم از وقایع رخداده در این منطقه را دنبال میکنند. در فوریه 1964، «وینسنت گادیس» در مجله? ارگزوا در مقالهای به نام "مثلث برمودا قاتل است" درباره? پرواز 19 و دیگر رخدادهای این منطقه نوشت. در سال بعد، گادیس مقاله? خود را تا جایی گسترش داد که تبدیل به یک کتاب شد.[7] «لورنس دیوید کخ» پژوهشگر دانشگاه ایالتی آریزونا و نویسنده? کتاب "راز مثلث برمودا" در سال 1975 ادعا کرد راهحلی در اینباره پیدا کرده است. او اظهار داشت که نوشتههای گادیس و دیگر نویسندگان درباره این پدیده بیش از حد اغراق آمیز بودهاست. دیوید کخ با پژوهشهای خود، اشتباهات و تناقصات بسیاری بین حساب و اظهارات چارلز برلیتز و شاهدان عینی و بازماندگان کشف کرد. کخ بسیاری از اطلاعات مربوط به کشتیهای بادبانی و ناپدیدشدن آنها را کشف کرد. مجموع پژوهشهای کخ عبارتند از:
با توجه به غرق شدن کشتی نفتکش در سال 1972، قطعاتی از بقایای آن در خلیج مکزیک پیدا شد. محققان دریافتند که کاپیتان کشتی در دفتر کابین، یک فنجان قهوه را به سختی در دستش فشردهاست و در همان حال جان داده است.[9] موضوع مطلب :
فهرست کامل حوادث
موضوع مطلب :
نظریههای دانشمنداننظریات علمیقطبنما یکی از دلایل یادشده در حوادث مثلث برمودا است. بسیاری از فرضیهها حامل این پیام بودند که ممکن است در این منطقه ناهنجاریهای مغناطیسی غیرعادی وجود داشته باشد[36] و هیچگاه نمی توان آنها را پیدا کرد. قطبنما میل مغناطیسی دارد و گاهی اوقات دچار اشتباه میشود. مثلث برمودا نیز دارای قطب مغناطیسی شمال است و دریانوردان این واقعیت را از قرنها پیش متوجه شده بودند. برای مثال، دریانوردان ایالات متحده آمریکا در سال 2000 بر روی خط ویسکانسین حرکت میکردند[37] ولی در نهایت به خلیج مکزیک رسیدند. در حالی که عموم مردم فکر میکنند که میل مغناطیسی قطب نما یک پدیده? مرموز است. یکی دیگر از دلایل علمی این پدیده وجود گلف استریم در اعماق اقیانوس که از خلیج مکزیک سرچشمه میگیرد و از راه تنگه فلوریدا به اقیانوس اطلس شمالی جریان پیدا میکند. در حقیقت، یک رودخانه در اعماق این اقیانوس قرار دارد که میتواند چیزهای شناور را حمل کند. سرعت این جریان دریایی 2?5 متر در ثانیه (5?6 مایل در ساعت) است.[38] یکی از مهم ترین توضیحات در از دست دادن هواپیماها و کشتیها، اشتباهات انسان است.[39] در 1 ژانویه 1958، از روی لجبازی و سرسختی تاجر هاروی کاناور، بادبانهای کشتی از دست رفتند و کشتی گرفتار طوفان جنوب فلوریدا شد.[40] یکی دیگر از دلایل علمی این پدیده رفتار خشونت آمیز آبوهوا است. طوفانهای قدرتمند که در آبهای گرمسیری تشکیل میشوند، سبب جان باختن هزاران نفر و خسارتهای میلیارد دلاری شدهاست. غرق شدن ناوگان فرانسیسکو د بوبادیلا در سال 1502، نخستین نمونه? ثبت شده از این طوفان بودهاست. این طوفان در گذشته سبب تعدادی از حوادث مربوط به مثلث برمودا بودهاست. احتمال میرود که علت غرق شدن کشتی در شهر بالتیمور در 14 مه 1986، هوای سرد و طوفانهای قدرتمند بودهاست. در این کشتی، ناگهان باد شدید وزید و سرعت باد از 20 مایل در ساعت به 60-90 مایل در ساعت افزایش یافت. جیمز لوشین متخصص ماهواره مرکزی ملی طوفان، اعلام کرد که شرایط آب و هوایی بسیار سرد و ناپایدار بودهاست و این ناپایداری به گونهای سبب انفجار باد شدهاست.[41] مشابه این رویداد در سال 2010 در کونکوردیا در سواحل آرژانتین رخ داد. یکی دیگر از دلایل علمی این پدیده وجود گاز متان (یک گاز طبیعی) است.[42] آزمایشهای استرالیا ثابت کردهاست که وجود حباب در آب، سبب کاهش چگالی و در نتیجه فرورفتن کشتی در اعماق آب میشود.[43][44][45] لاشههای هواپیماها و کشتیها توسط گلف استریم در آب پراکنده میشود. این فرضیه ارائه شدهاست که متان سبب گلفشان در مناطق آبی پر از کف میشود و کشتیها قدرت شناوری کافی در آب را نخواهند داشت. این اتفاق بدون هشدار و بسیار سریع رخ میدهد. انتشارات سازمان زمینشناسی آمریکا گفتهاست که متان در بسیاری از آبهای جهان از جمله منطقه ریج بلیک، در ساحل جنوب شرقی ایالات متحده آمریکا وجود دارد.[46] با این حال، این سازمان با انتشار مقالهای بیان کردهاست که رویداد گاز متان در مثلث برمودا در 15?000 سال پیش رخ دادهاست.[47] یکی دیگر از دلایل علمی این پدیده امواج سرکش است. در اقیانوسهای مختلف و سراسر جهان، امواج سرکش موجب غرق شدن کشتیها شدهاست[48] و سکوهای نفتی را سرنگون کردهاست.[49] این امواج تا سال 1995 به عنوان یک رمز و راز و یک اسطوره در نظر گرفته میشد.[50][51] نظریات فراطبیعیبرخی از نویسندگان مثلث برمودا را پدیدهای فراطبیعی می دانند. یکی از نظریات رایج در این باره فرورفتن قاره? افسانهای آتلانتیس در دریای بیمینی واقع در جزیره بیمینی است. به قلم افلاطون، مردم آتلانتیس برای فتح آتن سپاهیان بی شماری فراهم کردند و زئوس بر آنها طوفانی نازل کرد که قابل تصور نبود. طوفان سبب زمینلرزه و سیلهای شدیدی به مدت یک شبانه روز شد و سرانجام دریا سرزمین آتلانتیس را به زیر خود فروبرد و ناپدید گشت. در حالی که بسیاری از نویسندگان با توجه به هواپیماهای گمگشته در این منطقه، دلیل این پدیده را چیز دیگری میخوانند.[52] این ایده توسط استیون اسپیلبرگ با توجه به فیلم علمی-تخیلی برخورد نزدیک از نوع سوم ارائه گردید و از داستان ربودن 19 انسان توسط بیگانگان و موجودات فضاییپیروی میکند. این داستان ادعا میکند که موجودات فضایی هواپیماها و کشتیهایما را میربایند و به کرات خود میبرند. یکی دیگر از نظریات رایج ورود به دنیایی دیگر است. پارهای دانشمندان ادعا میکنند که مثلث برمودا، دریچه برای گشودن دنیایی دیگر است و هواپیماها و کشتیهای انسانها وارد آن دنیا میشوند.[53] چارلز برلیتز نویسنده? کتابهای متعددی درباره? پدیدههای فراطبیعی، این پدیده را نابودی انسانها بدون هیچ توضیحی می داند.[54] مثلث برمودا از دیدگاه شیعیدر روایات شیعی آمدهاست مردی به نام شیخ زینالعابدین علی بن فاضل مازندرانی پس 16 روز دریانوردی به جزیرهای در اقیانوس اطلس رسیده و در آنجا با مهدی، امام دوازدهم شیعیان دیدار کردهاست.[55] شباهت بین مشاهدات فاضل مازندرانی و گفتههای خلبانان و دریانوردان لحظاتی پیش از ناپدید شدن در مثلث برمودا برآن شده تا برخی شیعیان از این مثلث به عنوان جزیره خضرا یا همان محل سکونت مهدی نام ببرند. از جمله شباهتهای بین گفتههای این دو میتوان از عبارات «دریا شباهتی به دریاهای دیگر ندارد»، «ما بر فراز آبهای سفید رنگی هستیم»، «ما بر فراز جزیره کوچکی هستیم نام برد.»[56][57] در نقطه مقابل این ادعا روحانیون شیعه و محققین و مفسرین زندگی مهدی قویا چنین ادعایی را رد کرده و هرگونه حدیث پیرامون محل زندگی را کذب میخوانند.[58] موضوع مطلب : فیلم برداری یا عکس برداری از محیط دسکتاپ و بازی در بعضی مواقع بسیار بکار میآید، مثلا زمانی که دوست دارید یک فیلم آموزشی درست کنید، یا از یک مشکل فیلم برداری کنید، یا از بازی مورد مورد علاقه خود فیلم برداری کنید یا …. نیازمند نرم افزار ساده و در عین حال قدرتمند جهت ضبط فیلم از محیط بازی و دسکتاپ هستید، نرم افزار Mirillis Action میتواند گزینه مناسبی برایتان باشد. نرم افزار Mirillis Action یک ابزار قدرتمند در زمینه فیلم برداری/عکس برداری از محیط دسکتاپ به شمول محیط بازی ها میباشد. Mirillis Action این امکان را مهیا میکند که از قسمت مشخص فیلم برداری یا عکس برداری کنید، با کیفیت دلخواه فیلم/عکس را خروجی دهید، با پسوند دلخواه فیلم/عکس را خروجی دهید. این نرم افزار نظر به سایر نرم افزارهای مشابه هم از حجم کمتر برخوردار بوده و هم کمتر به سیستم فشار آورده و کمتر از منابع سیستم مانند سی پی یو و رم استفاده میکند. این برنامه از ضبط فیلم با کیفیت HD پشتیبانی نموده و قابل نصب واجراء روی تمامی ویندوزها به شمول ویندوز 8 میباشد. برای دانلود Mirillis Action به ادامه مطلب مراجعه کنید.
موضوع مطلب : کونگ فو توآ=طریقه دانایی
واژه کونگ فو یعنی چه:هرچیزی که در جایگاه حقیقی خود قرار گیرد کونگ فو است،مثلا کار چشم دیدن است این کونگ فوست،چشمی که نمی بیند کونگ فو نیست وچیزهای دیگربه بیان ساده تر:اگر از طرف حریف ضربه ای به سمت شما بیایدواگرشما قبل از رسیدن ضربه به خود آن را دفع ویا حرکت درستی در مقابل آن بکار گیرید این را کونگ فو گویند نه یک ثانیه زود و نه دیرتر.
چگونگی پیدایش توا
سالها پیش نه چندان دور ، بیش از دو دهه ، رهرو جوانی به نام ابراهیم میرزایی از سرزمین خاورمیانه جهت فراگیری فنون رزمی به خاور دور اعزام می شود . این رهرو در تایپه فنون رزمی را فرا می گیرد که در آن سرزمین به ناممعروف بود.KUNG-FU-KARATO
رهرو پس از بازگشت به استادی چیره دست در زمینه های رزم ( علم تن ، روانشناسی ، پزشکی ، فلسفه گرائی ، روح روان ((چان))(ذن) علوم (( فیزیک )) ، ریاضیات ، (( شیمی )) جهان مجهولات ) مبدل می شود. مدرک استاد را انجمنی در تایوان به نام انجمن شالبند مشکی های تایوان صاد ر کرده بود، هر چند استاد بیش از آن بود که با شال یا مدرک دیگری قیاس شود ولی پس از مراجعت از خاور دور استاد تیزبین و ژرف اندیش در سال 1351 به تدریس
که یکی از شیوه های زیبای کاراته می باشد، نمود.GOGORIO
علت تعلیم این سبک را رهروان هرگز نفهمیدند بعدها استاد در جمع رهروان گفت گوجوریو از کونگ فوی شائولین مرکزی مشتق شده است . رهروان سرگشته و با ناباوری پذیرفتند و ماهها زیر نظراستاد به فراگیری این سبک سپری شد. .
ناگفته نماند که رنگ لباس سفید بود و پس از گذراندن مدت چهار ماه تمرین مداوم استاد پس از مدتها در محل تاتمی ( اوتایمی ) کلمه TAO
را در چهار طرف نوشت و پس از مدتی مربع تاتمی تبدیل به دایره اوتایمی شد با رنگها ی دایره کوچک سفید در وسط و دایره بزرگتری در به رنگ قرمز و آخرین باز هم دایره ای به رنگTAO سفید بود . با کنجکاوی سئوال پرسیدند که مفهوم این رنگها چیست ؟ در جواب از استاد چنین گفت : به زودی که شیوه جدیدی را تدریس می کنم ، پاسخ شما را خواهم داد . و در جلسه را آغازکه به گفته استاد سایه ای از تائو بود ، پرداخت BATO شیوه ساده ای به نام تعلیم
چند ماهی نگذشته بود که از طرف ماْ موران حکومتی آن زمان استاد را احضار نموده و ازایشان خواستند تا کلمهَ(TaO)را حذف کند، استاد این کار را کردولی در جمع خصوصی رهروان این چنین گفت هر چند تائوهرگز نابود شدنی نیست، ولی من توآ را جانشین آن خواهم کرد.
از استاد سبک سوال شد توایعنی چه؟
این دفعه هم جواب سئوا ل قبلی وهم سئوال دوم را پاسخ گفت . استاد گفت : در جواب سئوالی که چندی قبل کردی ، فراموش نکرده ام ، درباره رنگهای
اوتایمی بود گفتم : بلی ! گفت : رنگ سفید وسط دایره علامت صلح و دوستی در روی کره زمین است و رنگ قرمز علامت خون و پس از کمی تاُ مل گفت : ما در این دایره با کسی مسابقه نمی دهیم ، ما فقط مبارزه می کنیم و دایره اوتایمی ما اول صلح و دوم خون و نهایت مرگ است .
این جواب اولین سئوال من بود و همان وقت گفت : از امروز رنگ لباس را عوض می کنیم و برای همیشه لباس کونگ فو سیاه
TO A خواهد بود و این طور تفسیر کرد که در کونگ فو سیاه رنگ مقدسی است و در مقابل رنگهای دیگر مقاومت می کند و نفوذ هر رنگ بر آن بی اثر می باشد وما نیز درمقابل رنگها و نیرنگها همچون رنگ سیاه اصا لت خود را حفظ خواهیم کرد از نظرعلمی رنگ سیاه نمی گذارد انرژی ای که در اثر سوخت و ساز بدن تولید می شود ، از دست برود و در خویش نگه می دارد و از پیری زود رس و کوفتگی و خستگی می کاهد .
معنا و فلسفه کلمه توا :
از زبان خود پرفوسور میرزایی :
(Time of operation animal) زمان سیر حرکت حیوانات .
t از time o از operation a از animal =======>TOA
این است طریقت دانایان به تن و روان ، انسان شاهکار جهان دارای قدرتی نامحدود و سلسله ای ا زشعور و اندیشهاست باید وی را در حریم معنویت جستجو کرد به این آماج و توان ، و تو ای انسان که بر ما نشسته ای و تفکر آغازنمودی این راه را هی بی پایان و اندیشه ُ جهان و انسان، انسانی بیزمان با فرهنگ زمان د ربی زمان است
و تو ای انسان که بر ما نشسته و تفکر آغاز نمودی این راهی بی پایان و اندیشه جان و انسان ، انسان بی زمان بافرهنگ زمان در بی زمان است.
از زبان دیگرانتوآ (تو بیا ) :(البته میشه گفت ادامه معنای فارسی )
توا(دعوت به طریقت دانایی) موضوع مطلب : تخصص و مهارت پیدا نموده است و در کل فردی فوق العاده واعجوبه در رزم می باشد.لغت رنجر(ذز حیظه رزمی-نظامی یعنی ضدضد چریک)در سبک رزمی نینجا رنحر یعنی فردی که تخصصدر کلیه ی امور ورزشی پیدا نموده است.نینحا ها در ایران بیشتر در حهت استعداد یابی و توسعه قهرمانی و همگانی شدن ورزش گام بر داشته که نمونه ی آن در مسابقات رینگی که بخش اعظم این سبک را تشکیل می دهد و رکن اساسی می باشدو موضوع مطلب : درباره وبلاگ ![]() با سلام خدمت شما بازدیدکننده گرامی ، خوش آمدید به سایت من . این سایت با به روز کردن مطالب خود باعث می شود اطلاعات شما بازدید کننده گرامی ارتقا یابد لطفا برای هرچه بهتر شدن مطالب این وب سایت ، ما را از نظرات و پیشنهادات خود آگاه سازید یا از طریق فرم تماس سایت یا ازطرق ایمیل Amirmohammad.omumi@yahoo.com ما را در بهتر شدن کیفیت مطالب یاری کنید. آخرین مطالب
آرشیو وبلاگ پیوندها
نویسندگان
آمار وبلاگ
فرم تماس امکانات دیگر پربازدیدترین مطالب
کد پربازدیدترین |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیه حقوق این وبلاگ برای از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ محفوظ است
|