سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ
بزرگ ترین سایت مطالب ودانلود
به سایت از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ خوش آمدید
پدیده‌ دوران میادین گرانشی و توجیه چرخش ستارگان درون کهکشانی ، 90 درصد خطا در محاسبات مکانیک کلاسیک و نسبیت عام

مقدمه : سقوط به مرکز جاذبه

شکل فوق سقوط آزاد جسم A به طرف مرکز جاذبه B را نشان میدهد . اگر مرکز جاذبه B را بدون دوران یا با دوران ناچیز در نظر بگیریم ، 1- نیروی وارده به جسم A از طرف میدان جاذبه B و 2- شتاب گرانشی 3- سرعت سقوط جسم و مسافت طی شده در هر لحظه از زمان را میتوانیم از طریق معادلات مکانیک کلاسیک به دست آوریم ، حتی میتوانیم بدانیم که جسم در چه شعاعی از مرکز جاذبه با چه سرعت زاویه‌ای باید چرخش کند تا جذب میدان جاذبه نشده و همواره به دور مرکز جاذبه در حال چرخش باشد . اینک برعکس این موضوع را میتوانیم در نظر گرفته و مسئله‌ای را مطرح کنیم ، و آن اینکه مرکز جاذبه B با چه سرعت زاویه‌ای باید دوران داشته باشد تا جسم A از حالت سکون ، پیرامون آن به چرخش در آمده و به طرف میدان گرانش سقوط نکند ؟


جواب ! شکل فوق سقوط آزاد جسم A با سکون اولیه به طرف مرکز جاذبه B با دوران نسبتا زیاد را نشان میدهد . همانطور که مشخص است بردار سبز رنگ تقریبا نیروی جاذبه ، بردار نارنجی رنگ تقریبا بردار دوران مرکز جاذبه و بردار قرمز رنگ تقریبا بردار برآیند دو نیرو را نشان داده و مارپیچ آبی رنگ مسیر حرکت و سقوط جسم به طرف مرکز جاذبه را نشان میدهد . آنچه که در این شکل بسیار قابل توجه است اینکه ، طبق قوانین مکانیک کلاسیک در مورد گرانش هر چه قدر فاصله مابین دو جسم کمتر شود ، نیروی جاذبه مابین دو جرم افزایش پیدا می‌کند ، ولی در شکل هندسی فوق چنین به نظر میرسد که در حالت دوران مرکز جاذبه با سرعت زاویه‌ای نسبتا زیاد ، این نیروی جاذبه تقریبا میبایست ثابت بماند و تا حدودی ، مستقل از فاصله دو شی باشد و عجیب‌تر از آن اینکه با کم شدن فاصله جسم با مرکز دوران ، اندازه بردار دوران مرکز جاذبه نیز کمتر میشود . در واقع هر مقدار فاصله جسم از مرکز جاذبه افزایش می‌یابد ، بردار دوران نیز بزرگتر میشود . حال این سوال مطرح میشود که آیا اینچنین رسم هندسی میتواند در عالم فیزیکی وجود داشته و پدیدار شود یا این مسئله صرفا به صورت یک رسم یا طرح هندسی بر روی کاغذ است ؟
از مارپیچ طلایی ( فیبوناچی ) یا اسپیرال لگاریتمی بدست آمده چنین حدس زده میشود که چنین رسم هندسی میتواند در عالم فیزیکی وجود داشته باشد و حادث شود ! برای اینکه مسیر سقوط شهاب سنگ‌ها به طرف اجرام همین است و این مسیر بیشتر مربوط به سرعت اولیه سنگ‌های آسمانی میشود و نه دوران مراکز جاذبه ، ولی این ساختار در بازوهای میله‌ای کهکشانها کاملا مشهود است که مربوط به دوران هسته آنها میشود .


به بیان ساده اجرام در زمان ورود به کهکشان مجبورند همین مسیر مارپیچی را به طرف هسته طی کنند .


" / کشف حیرت انگیز ماده تاریک


کیهان شناسان در زمینه‌ یک خوشه کهکشانهای دور دست اثر گرانشی بسیار نیرومند ماده‌ای را یافته‌اند که هیچ نشانی از آن در تصاویر طول موجهای مختلف نیست . این نخستین نقشه برداری مستقیم و دقیق ماده تاریک در عالم است که به نظریه‌ وجود ذرات مادی با برهمکنش ضعیف که ممکن است سهم بزرگی از جرم عالم را تشکیل دهد ، کمک می‌کند .
بیش از نیم قرن است که مسئله ماده تاریک در جامعه فیزیک مطرح شده است . کیهان شناسان دریافته‌اند که کهکشانهای مارپیچی فقط با وجود ستاره‌ها و سحابی‌هایشان نمی‌توانند سرعت دورانی رصد شده در آنها را توجیه کنند . سرعت گردش ستاره‌ها به دور مرکز کهکشان در نواحی حاشیه‌ای کهکشان ، میبایست کندتر از هر جای دیگری درون کهکشان باشد ، اما این طور نیست و ستاره‌های بیرونی کهکشان با سرعت زیادی در حرکت‌اند . این نوع حرکت کهکشان نشان از وجود گرانش عظیم ماده‌ای را دارد که در نواحی بیرون کهکشان پنهان شده است . از سوی دیگر جرم ناپیدای مشابهی با گرانش عظیم در خوشه‌های کهکشانها وجود دارد . در واقع تمام آنچه به صورت ستاره‌ها و اجزایشان ، سحابی‌ها و ابرهای میان - ستاره‌ای و میان ­ کهکشانی و تمام ماده عادی ، یا آن طور که در فیزیک نام می‌بریم ماده باریونی می‌شناسیم ، فقط 4 درصد جرم کل عالم است و ماده تاریک سهم بسیار بزرگی از جرم در کیهان را اشغال می‌کند . به طور مثال در کهکشان راه شیری فقط 10 درصد جرم به صورت ماده باریونی ، مانند ستاره‌ها و گازهای میان ­ ستاره‌ای است و 90 درصد دیگر را ماده تاریک تشکیل می‌دهد . "


" / رابطه‌ سرعت چرخش ستارگان موجود در هر کهکشان با ابعاد کهکشانستاره شناسان موفق به شناسایی قانونی شده‌اند که بر تمامی کهکشانهای جهان حاکم است و بر اساس این قانون هر چه ابعاد یک کهکشان بزرگتر باشد ، ستاره‌ها و توده‌های گاز موجود درون کهکشان نیز با سرعت بیشتری درون کهکشان دوران می‌کنند . به گزارش سایت اینترنتی "نیوساینتیست"، محققان دانشگاه کالیفرنیا در "سانتا کروز" اعلام کردند کشف جدید نشان می‌دهد صرف نظر از شکل کهکشان که خواه به صورت بیضی مانند ، مارپیچ و یا سایر اشکال باشد ، قانون جدید در تمامی انواع کهکشانهای موجود در جهان صدق می‌کند . کشف جدید نشان می‌دهد رابطه میان ابعاد کهکشان و سرعت دوران ستارگان موجود در کهکشان ، در میان تمامی انواع کهکشانهای جهان رابطه ثابتی است و به علاوه این ثابت از میلیاردها سال قبل تاکنون تغییر نکرده است ...

محققان این دانشگاه در مطالعه ? 544? کهکشان عظیم با اشکال و قدمتهای مختلف و سنجش سرعت دوران ستارگان موجود در این کهکشانها متوجه شدند به رغم ظاهر پرآشوب این کهکشانها ، قانون مذکور در تمامی آنها صدق می‌کند و هرچه ابعاد یک کهکشان بزرگتر باشد ، ستارگان و توده‌های گاز موجود در کهکشان نیز با سرعت بیشتری درون کهکشان حرکت می‌کنند . دانشمندان در این مطالعه حتی وضعیت کهکشانهای بسیار دور با فاصله ?8? میلیارد سال نوری تا زمین را بررسی کردند و متوجه شدند این قانون در مورد آنها نیز صدق می‌کند . نور کهکشانهایی که در فاصله ? 8? میلیارد سال نوری از زمین قرار گرفته‌اند در حقیقت پس از ? 8 ?میلیارد سال سفر در فضا هم اکنون به زمین می‌رسد و بنابراین آنچه هم اکنون با دریافت نور این کهکشانها مشاهده می‌شود ، بیانگر وضعیت این کهکشانها در ? 8? میلیارد سال قبل است . دانشمندان با مطالعه این قبیل کهکشانهای قدیمی نیز متوجه شدند بین ابعاد کهکشان و سرعت دوران ستارگان درون آنها ، ارتباط مستقیم وجود دارد . محققان در این تحقیقات برای مطالعه کهکشانهای یاد شده از چندین تلسکوپ مختلف از جمله تلسکوپ فضایی " هابل " و تلسکوپ "کک 2? " ?در هاوایی ، استفاده کرده‌اند . "

در واقع این اثر گرانشی بسیار نیرومندی را که کیهان شناسان شناسایی کرده‌اند مربوط به مرکز یا بهتر است بگوییم دوران هسته کهکشان است و چون قوانین مکانیک کلاسیک و نسبیت عام مربوط به گرانش ، در مورد مراکز گرانش بدون دوران و یا با دوران ناچیز طرح شده است و نمی‌توانند گرانش مراکز جاذبه با دوران بالا را توجیه نمایند ( برای اینکه این پدیده دوران را اصلا در نظر نگرفته‌اند ) از اینرو کیهان شناسان مجبور شده‌اند این گرانش را به ماده تاریک ( ناشناخته ) نسبت داده و به نظریه پردازی روی آورند ، ولی اصل قضیه میتواند از این قرار باشد که قوانین مکانیک کلاسیک و نسبیت عام در مورد گرانش ، با دوران مراکز جاذبه تغییر میکنند و در این مورد بخصوص ، همان شکل هندسی ترسیمی درست به نظر می‌رسد ، یعنی بردار دوران گرانش با افزایش فاصله تا محدوده‌ای مشخص ، افزایش می‌یابد و به دنبال آن سرعت چرخش ستارگان در نواحی حاشیه‌ای کهکشان نیز ، بیش از انتظار خواهد بود ، یعنی روی دادی برعکس توجیه قوانین مکانیک کلاسیک و نسبیت عام و بسیار دور از انتظار ما !


این پدیده را بهتر توجیه نماییم

 


در شکل فوق جسم A در حالت سقوط به مرکز جاذبه ، دو برابر حالت قبلی به دور مرکز گرانش چرخیده است و علت آن افزایش سرعت دوران ( زاویه‌ای ) مرکز گرانش در نظر گرفته میشود ، حال اگر سرعت دوران مرکز جاذبه تا حد قابل توجهی افزایش داشته باشد خطوط مارپیچ به هم نزدیک شده و در نهایت به دایره‌های بسته و تو در تو تبدیل میشوند ، یعنی همان طور که قبلا در مورد دوران میادین الکتریکی توضیح دادیم ، به اشکال زیر توجه نمایید.



همانطور که از شکل فوق بر می‌آید امتداد بردارهای حرکت جسم و بردارهای دوران مرکز گرانش ، بر هم منطبق و هم سو شده‌اند و در این حالت بخصوص ، اجسام به مرکز جاذبه سقوط نکرده و همواره به دور مرکز جاذبه خواهند چرخید ، زیرا امتداد نیروی جاذبه از مرکز خارج و خطوط میدان گرانش تبدیل به کمانهای دایره‌ای و بی‌نهایت شده است که اجسام هر چه قدر در آنها حرکت کنند در نهایت به مرکز جاذبه نخواهند رسید ، در واقع می‌توانیم چنین استنباط کنیم که فضا - زمان پیرامون مراکز جاذبه انحنا پیدا نمی‌کند ، بلکه این خطوط یا بردارهای میدان گرانش است که پیرامون مراکز جاذبه دوار ( در حال چرخش ) انحنا می‌یابند و بعد از خم شدن تقریبا به دایره یا کره تبدیل میشوند . مکانیک کلاسیک چنین استنباط میکند که برای اینکه یک جسم پیرامون مرکز جاذبه به چرخش همیشگی درآید ، می‌بایست نیروی گریز از مرکز ( جانب مرکز ) آن برابر نیروی جاذبه مرکز گرانش وارد بر آن شده و به شرایط بی وزنی برسد و از اینرو شعاع چرخش و سرعت دوران ( زاویه‌ای ) جسم یا سرعت خطی آن محاسبه میشود ، یعنی معادلات زیر :

ولی در این حالت بخصوص فعلا میتوانیم چنین فرض کنیم که اجسام وارد کانالهای گرانشی دایره‌ای شکل میشوند ، که تا حرکت بی‌نهایت خود هرگز به مرکز جاذبه نخواهند رسید و از لحاظ قوانین فیزیکی چنین استنباط خواهند کرد که بر روی خطوط مستقیم در حال حرکت هستند و هر چه فاصله آنها از مرکز افزایش یابد ، در نواحی حاشیه‌ای کهکشان با سرعت دور از انتظار مواجه خواهیم شد .


اما موضوع مهم مطرح شده برای کیهان شناسان چیست ؟

" اگر کاملترین شناختی را که اکنون نسبت به نیروی گرانش داریم ، برای تبیین چگونگی چرخش کهکشانها به کار بگیریم با مسئله عجیبی مواجه خواهیم شد ، کهکشانها با چنان سرعتی در حال چرخشند که باید تا کنون مضمحل می‌شدند به عبارت دیگر در کهکشانها آنقدر جرم وجود ندارد که آنها را با سرعتی که اکنون مشاهده میکنیم به چرخش درآورد . ( ورا روبین ) اخترشناس موسسه کارنگی واشینگتن ، اولین کسی بود که در دهه 1970 به این مسئله عجیب و ناشناخته پی برد ، بهترین عکس‌العمل فیزیکدانان برای حل این مسئله این بود که فرض کنند ماده بیشتری در فضای درون کهکشانها وجود دارد ، ماده‌ای که برای ما غیر قابل مشاهده است اما مشکل اساسی در اینجاست که تا کنون هیچ کس نتوانسته در مورد چیستی این ماده توضیح قابل قبولی ارائه دهد . در واقع باید گفت که مسئله ماده تاریک شکافی اساسی را در دانش امروز بشر ایجاد کرده است . مشاهدات اخترشناسان حاکی از آن است که ماده تاریک باید حدود 90 درصد کل جرم جهان را تشکیل دهد و این مسئله وحشتناکی است که ما از ماهیت این 90 درصد جرم جهان هیچ چیز ندانیم . "
اولا ، همانطور که قبلا گفتیم ماده تاریک واقعی ( دخان ) منشاء پیدایش ماده و پاد ماده و بهتر است بگوییم هیدروژن و پاد هیدروژن و .. بوده و فاقد خواص گرانشی میباشد و در نهایت ماده تاریک با ادغام نوترونها و یا سایر ذرات در داخل سیاه‌چاله‌ها پدیدار خواهد شد ( مراجعه شود به مبحث واکنش هسته‌ای از نوع چهارم ) . دوما ما نباید در مورد مراکز گرانشی دوار ( در حال چرخش با سرعت بالا ) به نگرش مکانیک کلاسیک و نسبیت عام برگردیم ، برای اینکه در قوانین مکانیک کلاسیک چنین بیان میشود : اجرامی که حول مرکز گرانشی در حال چرخش هستند ، دارای نیروی گریز از مرکز ( جانب مرکز ) بوده که اگر این نیرو بیشتر از نیروی جاذبه میدان وارد بر آنها باشد ، اجرام به طرف بیرون پرتاب خواهند شد و با یک چنین تصور و اندیشه‌ای ، نیروی گرانشی به آن مقدار در هسته و یا خود کهکشان رویت نمی‌شود که برابر نیروی گریز از مرکز ستارگان باشد و مانع از پرتاب آنها به طرف خارج از کهکشان شود ، پس اجرامی در داخل یا کناره کهکشان باید جبران این کمبود را بکنند تا قوانین مکانیک کلاسیک در مورد کهکشانها جاری شود و این ماده تاریک باید خاصیت چسبی شکل هم داشته باشد تا اجرام داخل کهکشان را به هم پیوند دهد و مانع از گسیختگی آنها از همدیگر شود . در حقیقت نیازی به این مقدار جرم فراوان نیست ، برای اینکه با دوران میادین گرانشی ، خطوط میدان گرانش از خط مستقیم به دایره بسته و کره تبدیل شده و مشکل بردارها و نیروهای رو به بیرون و رو به داخل ( نیروی جاذبه و گریز از مرکز ) تا حد قابل قبولی مرتفع میشوند و از دید قوانین واقعی حاکم بر ستارگان ، چنین استنباط میشود که آنها در امتداد خطوط مستقیم در حال حرکت هستند و از اینرو نسبیت در مورد انحنای فضا - زمان ، نظر جامعی نداده است و ما نمی‌توانیم با قوانین نسبیت نیز چرخش ستارگان در داخل یک سیستم کهکشانی را بدون در نظر گرفتن حضور ماده تاریک توجیه کنیم ، برای اینکه انحنای فضا - زمان موجود ، البته در صورت صحت به مراتب بیشتر از انحنای فضا - زمان پیش بینی شده از جرم هسته یا خود کهکشانها میباشد ، و در نهایت مجبور به اعمال مقادیر بسیاری زیادی از جرم ، آن هم از نوع مجهول جهت برطرف کردن کمبود نیروی گرانش یا انحنای فضا - زمان هستیم و این در حالی است که درک و قبول انحنای فضا - زمان بسیار مشکل است و هیچ رسم هندسی ندارد ، ولی درک و فهم انحنای بردار و نیروی گرانش برای همگان بسیار سهل و آسان به نظر میرسد ، پس اینک میتوانیم قبول کنیم که بردار گرانش در داخل فضا با دوران مرکز جاذبه انحنا می‌یابد و چون تمامی پدیده‌ها در عالم نسبی به نظر میرسند ، انحنا را باید نسبت به چیزی اندازه گیری کنیم که آن مستقیم باشد و این ایده‌آل است که ما انحنای میادین گرانشی را نسبت به خود فضا اندازه گیری کنیم و در نهایت اینکه ستارگان مجبور هستند در این مسیر انحنا یافته گرانشی حرکت کنند و نمی‌توانند از آن خارج شوند و اگر ماده تاریکی هم درون کهکشان وجود داشته باشد ، به هر حال همانند ستارگان به چرخش در خواهد آمد و اصولا هر چیزی که در حالت نرمال از خارج وارد کهکشان شود مجبور به هماهنگی با چرخش اجزای کهکشان است مگر اینکه نیرویی مخالف چرخش کهکشان داشته باشد . در جایی که روابط و معادلات ریاضی و فیزیکی شناخته شده توسط ما نتوانند پدیده‌ها را توجیه کنند ، هندسه حتما به کمک ما می‌آید . دوران میادین گرانشی چیزی همانند گردباد بسیار قوی است که علی‌رغم اینکه همه چیز را به کام خود می‌کشد ولی باعث چرخش آنها پیرامون مرکز خود نیز میشود .

دو عکس بالایی لحظاتی از گردباد مهیب کاترینا را نشان میدهند که خسارات بسیار سنگینی به بار آورد ، تشابهی که مابین ساختار فیزیکی این گردباد و کهکشانهای مارپیچی موجود در عالم دیده میشود ، حاکی از این مسئله است که نیروی دوران هسته کهکشانهای موجود در عالم شاید قادر باشد چندین برابر جرم فعلی از ستارگان و گازهای موجود را در خود جای داده و آنها را پیرامون خود به گردش درآورد و با سرعت‌های بسیار بالا در کیهان حرکت کند برای اینکه این گردبادهای زمینی قدرت غیر قابل تصوری دارند که نیاز به توضیح نیست ، چه برسد به نیروی کهکشانهای مارپیچی و منظور کردن جرم ناشناخته‌ای برای توجیه قدرت گرانشی فوق‌العاده زیاد کهکشانها ، کمی دور از ذهن و نادرست به نظر میرسد .
قدر مسلم در زمان برسی و تحقیق در مورد نیروی گرانشی داخل کهکشانها ، میبایست پدیده دوران میادین گرانشی را مد نظر داشته باشیم ، چرا که به نوعی از طوفانهای فوق‌العاده شدید گرانشی سرو کار داریم که برای ما ناشناخته است و در نهایت میبایست تاثیر آن را بر کل میدان گرانش منظور کنیم که صد البته برسی این پدیده با قوانین مکانیک کلاسیک و نسبیت کمی دشوار به نظر میرسد یعنی میبایست تغییرات اساسی در آنها اعمال کنیم . البته جهت شناخت کامل تاثیرات این پدیده نیاز به تجهیزات پیشرفته‌ای داریم ، ولی بعد از مشخص شدن این تاثیرات ، توجیه بسیاری از پدیده‌های فیزیکی که به نوعی با گرانش سر و کار دارند سهل و آسان خواهد بود و نیازی به نظریه پردازی نخواهیم داشت و با توجه به ضعیف بودن میدان گرانشی نسبت به میدان الکتریکی و مغناطیسی و عدم دسترسی آسان به محیطی تقریبا خالی از اثرات گرانشی خارجی ، بهتر است این تاثیرات را از دوران میادین الکتریکی بر روی سطح سیاره زمین شروع کرد ، چرا که برای دوران میادین گرانشی نیز نتایج مشابهی پیش بینی میشود چون این دو خواص مشابهی از خود نشان می‌دهند . و ما هرگز این دو موضوع بسیار مهم را نباید فراموش کنیم و آن اینکه
1- اگر طبق نظر کیهان شناسان 90 درصد کهکشان را میبایست ماده تاریک تشکیل داده باشد تا نیروی گرانش آن مانع اضمحلال کهکشان شود ، پس این ماده تاریک طبق این نظریه میبایست نیروی گرانشی قوی داشته باشد و به دنبال آن این ماده میبایست همانند گازهای داخل ستارگان تجمع یافته و اجرامی را در آسمان تشکیل دهد و همچنین این ماده می‌بایست با ستارگان و سیارات ( ماده باریونی ) نیز اتحاد و تجمعی برقرار کند که اینچنین چیزی در عالم مشهود نیست ، پس نظریه ارایه شده به هیچ وجه نمی‌تواند معتبر باشد و صرفا یک خطا در محاسبات نجومی است.
2- این ماده تاریک خود مجبور است همانند ستارگان در کهکشان چرخش داشته باشد و چون گرانش دارد حتما جرم هم خواهد داشت ( دارای اینرسی باشد ) و این مسئله چرخش ماده پر جرم در کهکشان همراه و با سرعت ستارگان ، نیروی گریز از مرکز ( مرکز گرا ) ایجاد کرده و مشکل مضاعفی افزون بر مشکل قبلی بوجود خواهد آورد که مجبوریم تا بی‌نهایت برای یک کهکشان جرم و گرانش منظور کنیم .



چه عاملی باعث خمیدگی و انحنای نور میشود ؟

طبق دانسته‌های فعلی " / اگر نور ستاره‌ بسیار دوری از نزدیکی هاله ماده تاریک عبور کند ، نور خمیده می‌شود . ماده تاریک همچنین گاهی اوقات بصورت یک عدسی گرانشی بزرگ عمل میکند و باعث میشود که یک ستاره درخشنده‌تر از وضع طبیعی خود ظاهر شود . به این طریق با مشاهده ستارگان کم نور که ناگهان درخشنده‌تر میشوند ، میتوان بوجود ماده تاریک پی‌برد . اندازه گیری میزان خمیدگی نور ، میتواند بعنوان روشی برای محاسبه وزن کهکشانها و وزن ماده تاریک بکار رود ، که رصدها نشان میدهند که این خمیدگی‌ها بسیار بیشتر از وزن کهکشانهاست و 90 درصد خمیدگی‌ها ناشی از وجود ماده تاریک است . "
اینک ما به جرات می‌توانیم بگوییم که نه ماده تاریک و نه انحنای فضا - زمان ، هیچ کدام علت اصلی خمیدگی و انحنای نور در فضا نمی‌تواند باشد ، برای اینکه ماده تاریک واقعی ( دخان ) جاذب نور است و به همین دلیل اساسی رویت نمی‌شود و علت اصلی انحنای نور در فضا ، انحنای میادین گرانشی به علت دوران مراکز گرانش ( اجرام ) است زیرا این میادین به اندازه‌ لازم قدرت برای چرخاندن و نگه داشتن ستارگان را داشته ، پس میتوانند برای مسیر حرکت نور نیز خمیدگی و انحراف ایجاد کنند و اصولا چون نسبیت خمیدگی را صرفا به خود فضا - زمان به علت حضور جرم ثقیل منظور کرده است و از پدیده دوران جرم یا بهتر است بگوییم دوران میدان گرانش غافل شده است ، از اینرو کیهان شناسان مجبور به اعمال مقادیر افزون بر نیاز جرم در عالم و کهکشان برای توجیه اندازه خمیدگی نور میشوند که وجود خارجی هم ندارد . در واقع این جرم مجهول به علت نقص در معادلات فیزیکی فعلی به دست می‌آید که بزرگترین خطای بشر در محاسبات فیزیک کلاسیک و نسبیت عام محسوب میشود ، البته تا به امروز آنهم رقمی معادل 90 درصد مقدار واقعی ، به هر حال این جرم بیش از اندازه آنگونه که کیهان شناسان محاسبه کرده‌اند وجود خارجی ندارد و صرفا یک تصور و ذهنیت نادرست است ، آنهم برای اینکه قوانین مکانیک کلاسیک و نسبیت عام بر عالم حاکم بمانند و از این موضوع که شاید این قوانین مطرح شده جهان شمول نباشند و تحت شرایطی تغییر کنند غفلت شده اند ، اگر میزان ماده تاریک در عالم به این مقدار هم باشد ، حضور آن در ماهیت و مکان دیگری از عالم خواهد بود که ما انتظار آن را نداریم . نور در هنگام عبور تحت تاثیر کانالهای گرانشی ، خمیده و منحرف میشود ، چرا که استنباط اولیه این است که امواج الکترومغناطیس و گرانشی ماهیت و منشاء واحدی دارند و انحنای نور ربطی به نظریه انحنای فضا - زمان ندارد ، برای اینکه نسبیت چیزی به نام گرانش را قبول ندارد و معتقد است که حضور جرم در فضا باعث انحنای فضا - زمان میشود و این انحنای فضا - زمان است که اجرام و نور را به طرف خود می‌کشد . امواج الکترومغناطیسی و میدان گرانش قابلیت تبدیل شدن به یکدیگر را دارند و میتوانند بر هم تاثیر گذار هم باشند و اصولا در قوانین نسبیت نمی‌توان انحنای میادین گرانش را در فضا اعمال کرد ، برای اینکه فضا - زمان قبلا توسط حضور خود جرم انحنا یافته است ، یعنی از دیدگاه نظریه نسبیت عام ، همانند دیدگاه مکانیک کلاسیک ، دوران جرم بر میدان گرانش یا بهتر است بگوییم در انحنای فضا - زمان بی‌تاثیر است ، برای اینکه سرعت دوران ( زاویه‌ای ) جرم یا مرکز گرانش در تمامی معادلات ارایه شده توسط مکانیک کلاسیک و نسبیت عام ، مطرح و درج نشده است ، حتی معادله مقدار انحنای نور توسط جرم در نسبیت عام ، که این مسئله از نقاط ضعف قوانین فیزیک کلاسیک و نسبیت و در کل اندوخته فعلی بشر از علم فیزیک است ، و مسلما یک مرکز ثابت گرانشی با یک مرکز گرانشی دوار از لحاظ خواص فیزیکی میتواند بسیار متفاوت باشد که چنین پیش بینی میشود که یک میدان گرانشی دوار میتواند بیشتر از یک میدان گرانشی تقریبا ثابت بر مسیر نور تاثیر گذار باشد و خواص بسیار جالبی از خود نشان دهد که در آینده در مورد آن مطالبی ارایه خواهیم کرد و توضیح خواهیم داد که امواج گرانشی همان امواج الکترومغناطیسی هستند ولی به صورت طولی تولید و منتشر میشوند در حالی که نور موج عرضی الکترومغناطیس است . انحنای میادین گرانشی از نظر هندسی خیلی توجیه پذیرتر از انحنای فضا - زمان در نسبیت عام است . به اشکال زیر توجه نمایید :

شکل سمت چپ انحنای خطی یک میدان گرانشی را نشان میدهد و شکل سمت راست انحنای کروی همان میدان را نشان میدهد که از مقاطع و زوایای مختلف برش خورده است . این در حالی است که نسبیت شکل زیر را برای انحنای فضا - زمان ارایه کرده است که سطحی و دو بعدی به نظر میرسد و این در صورتی است که فضا سه بعدی بوده و اصولا انحنای فضا - زمان قابلیت رسم هندسی را ندارد ، بلکه پدیده‌ای است که می‌بایست در ذهن تجسم و شبیه سازی شود ، در نتیجه توجیه هندسی خوبی هم نخواهد داشت .

به طور مثال اگر پرتو شعاع نور بر روی سطح افقی حرکت کند میتوان با شکل فوق انحراف آن را در جوار یک جرم ثقیل توجیه نمود ولی اگر پرتو نور زیر سطح افقی حرکت کند یا به حالت عمودی بر جرم بتابد با شکل فوق نمی توان انحراف آن را توجیه نمود . ولی با اشکال ارایه شده مبنی بر انحراف خطی و کروی میدان گرانشی ، انحراف نور را تحت هر زاویه‌ای میتوان توجیه کرد . یک سوال بسیار مهم که می‌توانیم در نظریه نسبیت عام مطرح کنیم این است که اگر میدان گرانش یک جرم ، انحنای فضا - زمان حاصل آن در فضای پیرامون است ، پس میدان الکتریکی و یا الکترومغناطیسی حاصل از یک جسم باردار ساکن و یا در حال دوران در فضای پیرامون چه خواهد بود ؟
به قول یکی از دوستان برای اینکه گوی ( جرم ) به مرکز گودی سطح فوق کشیده و سقوط کند میبایست نیروی جاذبه ای همچون زمین را در زیر سطح در نظر بگیریم که این نیروی کشش در فضایی که ما در آن بی وزن و معلق میشویم وجود ندارد که مسلما انیشتین نیز نتوانسته از عادتهای فکری قبلی و کلاسیک خود گریز داشته باشد و این موضوع مهم را در امثال خود نادیده گرفته که جای بحث دارد ؟
سخن آخر اینکه اطلاعات ما در مورد ماهیت ماده تاریک و مقدار آن و حتی مکان حضور آن درست به نظر نمی‌رسد ، ولی قدر مسلم بیشتر از اینکه گرانش بر ماده تاریک تاثیر گذار باشد یا ماده تاریک از خود خواص گرانشی نشان دهد ، امواج الکترومغناطیس با ماده تاریک برهمکنش قوی دارند و از اینرو ماده تاریک غیر قابل رویت به نظر میرسد مگر اینکه مابین منبع نور و دید ناظر قرار گیرد و سایه آن آشکار شود که در این وضعیت ، ماده تاریک میبایست از غلظت بالایی در فضا برخوردار باشد که در غلظت پایین ، فقط پدیده انحراف مشهود خواهد بود .



میدان گرانش حجمی ، سطحی و خطی :

نیوتن فرض کرد که نیروی گرانش زمین ، بر سطح کره‌ای بزرگ و در حال انبساط در همه جهات پراکنده است . بنابراین مساحت کره S که شعاع آن r باشد ، برابر است با :

S=4πr²


یعنی همان نیرویی که موجب سقوط سیب به طرف زمین می‌‌شود ، بر ماه نیز اعمال می‌گردد . وی فرض کرد نیروی گرانش با عکس مجذور فاصله بین دو جسم متناسب است یعنی :

F≈1/r²


این تناسب به این معنی است که اگر شعاع یک کره را دو برابر کنیم ، مساحت آن چهار برابر خواهد شد . پس اگر فاصله ما از مرکز زمین دو برابر شود نیروی گرانشی مابین ما و زمین به یک چهارم حالت قبل کاهش پیدا خواهد کرد .
آنگاه نیوتن نتیجه گرفت که نیروی گرانش میان هر دو جسم موجود در جهان ؛ مستقیما متناسب با حاصل ضرب جرم‌های آنهاست . سپس وی با وارد کردن یک ضریب ثابت ، تناسب را به تساوی تبدیل کرد و قانون جهانی گرانش را به صورت زیر ارایه داد :

F=Gm1m2/R²


که در آن m1 و m2 به ترتیب جرم دو جسم ، R فاصله مرکز دو جسم و G ثابت جهانی گرانش است . لازم به یادآوری است نیوتن فرض کرد ، جرم اجسامی که به یکدیگر نیروی گرانش وارد می‌کنند در مرکز آنها متمرکز شده و از این نظر مانند دو ذره عمل می‌کنند .
ولی همانطور که توضیح داده شد با مشاهده ساختار فیزیکی کهکشانها و سیاه‌چاله‌های دوار ، چنین مشخص میشود که کلیه اجرام پیرامون آنها ، تقریبا تمایل دارند تا بر روی سطح ( دیسک ) قرار گیرند نه سطح کره‌ای فرضی نیوتن ، که مشاهدات نشان داده است مرکز این سطح یا دیسک ، هسته کهکشان و یا جرم نوترونی است و علت این پدیده دوران میادین گرانشی است . به تصاویر زیر توجه نمایید :



در واقع این قانون گرانش نیوتن برای اجرامی با سرعت زاویه‌ای پایین ، مثل خورشید و یا سیاره زمین صادق است ، ولی چنین به نظر میرسد که نیرو و میدان گرانشی یک جرم سنگین با سرعت زاویه‌ای نسبتا زیاد ، از سطح یا حجم کروی به سطح یا محیط دایره‌ای تغییر شکل پیدا می‌کند .




موضوع مطلب :

جمعه 91 آبان 12 :: 12:45 عصر

8 خهع

ده واقعیت جالب در مورد کهکشان راه شیری
همه عمرتان اینجا زندگی کرده اید اما واقعاً درمورد کهکشان راه شیری چه می دانید؟ احتمالاً می دانید که مارپیچی است که 100،000 سال نوری امتداد دارد. تصمیم گرفته ایم شما را با حقایق بیشتری درمورد این کهکشان آشنا کنیم.

1) مارپیچی مسدود شده است.
 

احتمالاً می دانید که راه شیری کهکشانی مارپیچ و احتمالاً زیباترین نوع کهکشان است. آنها بازوهای بسیار بزرگ و باعظمتی دارند که از یک قطب مرکزی یا توده ای ستاره درخشان بیرون می آید. مارپیچ های آن ظاهری خارق العاده دارند: یک سد مستطیل شکل از ستاره ها در مرکز به جای یک کره و بازوها از دو انتهای سد پرتو می افکنند. ستاره شناسان به این سد، حائل می گویند و ما یکی از اینها را داریم.
درواقع، سد ما واقعاً بزرگ است. این سد با طولی برابر با 27،000 سال نوری از اکثر  سدها بزرگتر است.

2) حفره ی سیاه بسیار بزرگی با چگالی بسیار بالا در قلب آن وجود دارد.
درست در قلب کهکشان یک دیو زندگی می کند: یک حفره بزرگ سیاه (سیاه چاله). می دانیم که به خاطر تاثیر جاذبه آنجا قرار دارد و ستاره های نزدیک مرکز کهکشان با سرعتی فوق العاده به دور آن می گردند. با سرعتی هزاران کیلومتر در ثانیه به دور مدار آن میگردند و سرعت شگفت انگیر آن شیئی که اسیرشان کرده را تسلیم خود می کند. با کمی ریاضی پایه می توان گفت که آن توده باید برای رسیدن به مقیاس کیهانی سرعت ستاره ها را به چهار میلیون برابر خورشید برساند. بااینحال در تصاویر هیچ چیز دیده نمی شود. پس چه چیز می تواند 4،000،000 برابر خورشید باشد ولی هیچ نوری از خود ساتع نکند؟
درست است، یک حفره سیاه (سیاه چاله).
بااینکه بسیار بزرگ است اما به یاد داشته باشید که خود کهکشان 200 میلیارد برابر حجم خورشید است، به همین دلیل در واقعیت حفره سیاه در مرکز فقط یک شکاف کوچک از حجم کلی کهکشان است. و هیچ خطر سرازیر شدن در آن برای ما وجود ندارد. هر چه که باشد 250،000،000،000،000،000 کیلومتر از ما دور است.

حال تصور می شود که یک حفره سیاه بسیار بزرگ با چگالی بسیار زیاد در مرکز کهکشان با خود کهکشان شکل می گیرد و در واقعیت ابرهایی که خارج آن به دلیل فرو ریختن اجرام در این سیاه چاله ایجاد میشود، بر شکل گیری ستاره ها در کهکشان تاثیر دارند. بنابراین، حفره های سیاه می توانند خطرناک باشند اما این امکان وجود دارد که تولد احتمالی خورشید—و تولد زمین به همراه آن—به کمک همین طوفانها به وجود آمده است.

3) کهکشانهای دیگر را می بلعد.
کهکشان ها بزرگ هستند و توده های بسیار زیادی دارند. اگر کهکشان های کوچک دیگری از نزدیک یک کهکشان بزرگتر رد شوند، کهکشان بزرگتر می تواند ستاره ها و گازهای آن را جذب کند.

راه شیری بسیار زیباست اما وحشی هم هست. اخیراً کهکشان های زیادی را بلعیده است. کمانهای زیادی از ستارگان که به دور مرکز راه شیری می چرخند را به سمت خود کشیده است. این کهکشان ها به کهکشان ما ملحق شده و کهکشان ما بزرگتر می شود. حقیقت این است که خوردن هرچه بیشتر کهکشان های دیگر، این کهکشان را گرسنه تر می کند.

4) ما در یک محله زیبا زندگی می کنیم...
راه شیری در فضا تنها نیست. ما بخشی از یک گروه کوچک کهکشان های نزدیک هستیم که گروه محلی نامیده می شوند. البته راه شیری سنگین ترین کهکشان محل است و کهکشان آندرومیدا کمی کوچکتر از آن است. کهکشان ترای آنگیولوم هم مارپیچی است اما آنقدرها بزرگ نیست و درکنار تعداد زیادی کهکشان دیگر در کنار راه شیری قرار گرفته است. همه اینها کنار هم تقریباً سه جین کهکشان در گروه محلی می شوند که بیشترین کهکشان های کوچک را دارد که تشخیص آنها بسیار مشکل است.

5) ... و در حومه شهر هستیم.
گروه محلی کوچک و دنج است و همه چمنشان را مرتب می زنند و خانه هایشان را رنگ می کنند. این به خاطر آن است که اگر از دورتر نگاه کنیم ما در حومه زندگی می کنیم. شهرِ بزرگ موجود در این تصویر ، خوشه ویرگو مجموعه ای بزرگ از حدود 2000 کهکشان است که خیلی از آنها به اندازه راه شیری هستند یا حتی بزرگتر از آن. این نزدیکترین خوشه بزرگ است که مرکز آن تقریباً 60 میلیون سال نوری دور است. به نظر می رسد که راه شیری از نظر گرانشی به سمت آن کشیده می شود، به عبارت دیگر، ما جزئی از آن هستیم. جرم کلی خوشه به اندازه یک کادریلیون برابر جرم خورشید است.

6) فقط می توانید 000003/0 درصد آنرا ببینید.
وقتی در یک شب تاریک بیرون بروید، هزاران ستاره را در آسمان خواهید دید. اما راه شیری دویست میلیارد ستاره در خود دارد. شما فقط یک بخش خیلی خیلی کوچکی از تعداد ستاره هایی که به دور این کهکشان هستند را می بینید. درواقع، دورترین ستاره هایی که می توانید ببینید 100 سال نوری از شما فاصله دارند. بدتر اینکه، بیشتر ستاره ها آنقدر کم نور هستند که از فاصله ای نزدیک تر از آن هم دیده نمی شوند. خورشید تیره تر از آن است که از 60 سال نوری بیشتر دیده شود و خورشید درمقایسه با بیشتر ستاره ها بسیار بسیار روشن تر است. پس ستاره هایی که دور و بر خودمان می بینیم فقط قطره ای از اقیانوس راه شیری هستند.

7) 90 درصد آن نامرئی است.
وقتی به حرکت ستاره ها در کهکشان خودمان نگاه می کنید، می توانید با کمی کمک گرفتن از ریاضی و فیزیک مقدار توده های کهکشان را تعیین کنید. حتی می توانید تعداد ستاره های موجود در کهکشان را حساب کرده و حجم آنها را دربیاورید. مشکل اینجاست که هیچ دو عددی با هم تطابق ندارند: ستاره ها (و سایر چیزهای مرئی مثل گاز و گرد) فقط 10 درصد حجم کهکشان را تشکیل می دهند. پس 90 درصد بقیه کجاست؟

هر چه که هست، حجم دارد اما نمی درخشد. به همین خاطر به آن شیء تیره می گوییم چون هیچ واژه مناسب تری برای آن پیدا نکردیم. می دانیم که حفره های تیره، ستاره های مرده، سیاره های طرد شده، گاز سرد و ... نیستند و آنچه که باقی می ماند بسیار عجیب است. اما می دانیم که واقعی است و وجود دارد. فقط نمی دانیم که چیست.

8) بازوهای مارپیچی وهم است.
البته آنها به خودی خود وهم نیستند اما تعداد ستاره های موجود در بازوهای مارپیچ کهکشان ما خیلی متفاوت تر از تعداد موجود بین بازوها نیستند! بازوها مثل ترافیک شهری و مناطقی است که تراکم جمعیت بالا است. درست مثل یک ترافیک در اتوبان، ماشین ها وارد ترافیک شده و از آن خارج می شوند اما خود ترافیک تکان نمی خورد. درمورد بازوها هم ستاره هایی به آن وارد و از آن خارج می شوند اما بازوها همانجا می مانند.

باز هم مثل یک اتوبان، ابرهای دودی بزرگ می توانند در این بازوها جمع شوند که باعث می شود سقوط کنند و ستاره ها را تشکیل دهند. اکثر این ستاره ها کم نور هستند و عمر بلندی دارند به همین خاطر در آخر از بازوها بیرون می روند. اما بعضی از ستاره ها بسیار پرتراکم، داغ و روشن هستند و اطراف گاز را روشن می کنند. این ستاره ها خیلی عمر نمی کنند و قبل از اینکه بتوانند از بازوها خارج شوند می میرند. از آنجا که ابرهای گازی داخل این بازوها به این صورت روشن می شوند، همین باعث مشخص شدن بازوهای مارپیچی می شود.

ما به این دلیل بازوها را می بینیم که نور در آنجا بهتر است نه به این دلیل که ستاره ها آنجا جمع می شوند.

9) به طور جدی تاب دارد.
راه شیری دیسکی چاق با امتدادی برابر با 100،000 سال نوری و پهنایی برابر با چند هزار سال نوری است. تقریباً مقیاسی مثل یک جعبه DVD چهارتایی دارد.

آیا تا به حال یک DVD را زیر نور خورشید رها کرده اید؟ با گرم شدن ممکن است تاب بردارد. راه شیری هم همینطور است. این دیسک احتمالاً به خاطر تاثیر گرانشی یک جفت کهکشان ماهواره ای در گردش، قابل انعطاف است. یک طرف دیسک به سمت بالا و دیگری به سمت پایین تاب دارد. اگر به تصویر کهکشان آندرومیدا دقت کنید می بینید که از سمت راست به سمت بالا و از سمت چپ به سمت پایین تاب دارد. آندرومیدا هم کهکشان های ماهواره ای دارد و آن را هم درست مثل کهکشان ما تاب داده اند. البته این تاب تاثیری بر ما ندارد و فقط نکته جالبی بود درمورد کهکشان راه شیری.

10) قرار است کهکشان آندرومیدا را خیلی بهتر بشناسیم.
صحبت از آندرومیدا شد، آیا تا به حال آنرا در آسمان دیده اید؟ با چشم غیرمسلح می توان آن را در شبی صاف و تاریک مشاهده کرد. کم نور اما بزرگ است. تقریباً هشت برابر ماه در آسمان است.

اگر به نظرتان این خیلی بزرگ نمی رسد، باید بگوییم که اندازه آن برابر با دو میلیارد سال نوری است.

کهکشان آندرومیدا و راه شیری با سرعتی برابر با 200 کیلومتر در ثانیه به سمت هم در حرکت هستند. یادتان هست گفتیم کهکشان های بزرگ کهکشان های کوچکتر را می خورند؟ حالا وقتی دو کهکشان بزرگ به هم برخورد می کنند یک آتش بازی حسابی راه می افتد. ستاره ها از نظر فیزیکی سقوط نمی کنند، در این مقیاس خیلی کوچکتر از آن هستند. اما ابرهای گازی سقوط می کنند و همانطور که قبلاً گفتیم وقتی این ابرها سقوط کنند، ستاره ساخته می شود. به همین دلیل انفجاری از تشکیل ستاره ها صورت می گیرد که هر دو کهکشان را نورانی می کند.

در حال حاضر، گرانش متقابل هر دو کهکشان، قوس هایی عجیب و شگفت انگیز از ستاره و گاز می سازد. درست است که بسیار زیباست اما نشاندهنده یک خشونت در مقیاسی حماسی است.

چند میلیارد سال طول می کشد تا بالاخره این دو کهکشان به هم برخورد کنند و یکی شوند. آنها کهکشانی بسیار عظیم خواهند ساخت. درواقع، وقتی این اتفاق بیفتد خورشید همچنان دور آن خواهد بود. آیا نسل های بعد از ما شاهد این برخورد شگرف در تاریخ کهکشان ها خواهند بود؟

فکر کردن به آن هم واقعاً جالب است.

تا آن موقع این 10 نکته درمورد کهکشانی که در آن زندگی می کنید کافی به نظر می رسد. البته اگر بخواهید حقایق بیشتری در این رابطه بدانید باید مطالب بیشتری مطالعه کنید.



موضوع مطلب :

جمعه 91 آبان 12 :: 12:40 عصر

در اقیانوس اطلس، منطقه شگفت انگیزی وجود دارد که تاکنون، تعداد زیادی از هواپیماها و کشتی ها، بی آنکه نشانه ای از خود برجای گذارند، به طرز اسرارآمیزی در آنجا ناپدید شده اند.
این منطقه مرگبار که اصطلاحا «مثلث برمودا» یا «مثلث شیطان» نامیده می شود، از شمال به جزیره «برمودا» از باختر به « فلوریدا» و از سوی خاور به نقطه ای از اقیانوس اطلس محدود میشود. حوادث شگفت انگیزی که در این نقطه از عالم اتفاق افتاده، دانشمندان را بر آن داشته است تا در « مثلث برمودا» به مطالعه و کاوش بپردازند و در رابطه با این حوادث، نظریات گوناگون ارائه دهند، ولی این کوشش ها، تا کنون کمکی به حل معما نکرده است.

مثلث برمودا

مثلث برمودا


در حدود ساعت 5/10 شامگاه 29 ژانویه 1948 هواپیمای بزرگ چهار موتوره بریتانیا موسوم به « استار تایگر» هنگامی که با 26 مسافر و خدمه بر فراز « مثلث برمودا» پرواز می کرد، ناگهان به طرز اسرارامیزی ناپدید شد و دیگر هیچ خبری از آن به دست نیامد.
چند دقیقه قبل، تنها یک پیام رادیویی از خلبان هواپیما دریافت شده بود که اعلام کرده بود « هوا خوب است و هیچ مانعی وجود ندارد»

با این حال، هواپیمای « استار تایگر» ناپدید گردید و معلوم نشد چه بلایی بر سر آن آمد.
در ساعت 45/7 دقیقه بامداد روز 17 ژانویه 1949 کاپیتان با هواپیمای خود از فرودگاهی در جزیره « برمودا» به هوا برخاست تا به «کینگستون» واقع در « جامائیکا» برود، ولی این هوایما نیز هنگام عبور از فراز « مثلث برمودا» به سرونوشت هواپیمای قبلی دچار گردید.
کاپیتان 40 دقیقه پس از پرواز، طی یک تماس رادیویی، وضع هوا را عالی توصیف کرد و با اطمینان گفت که به موقع به « جامائیکا» خواهد رسید.
ولی این آخرین پیامی بود که از خلبان هواپیما دریافت شد و پس از آن، فقط سکوتی اسرار آمیز بر قرار گردید.
برای یافتن این هواپیما، قطعات شکسته آن، و یا حتی آثار روغن و بنزین بر سطح آب که می توانست سرنخی به دست دهد، جستجوی گسترده ای به عمل آمد، لیکن این جستجو کاملا بی فایده بود.
پیش از ناپدید شدن این دو هواپیما، حادثه شگفت انگیزی در مثلث برمودا رخ داده بود که توجه همگان را به خود جلب کرد و در حقیقت وجه تسمیه «مثلث برمودا» از آنجا ناشی شد.
وجه تسمیه «مثلث برمودا»
در روز 5 دسامبر 1945 پنج بمب افکن از نوع «اونجر» به منظور انجام یک پرواز تمرینی که پرواز شماره 19 نامیده می شد، از پایگاه نظامی « فورت لودردیل» واقع در « فلوریدا» به هوا برخاستند . طبق برنامه ، آنها می بایستی یک مسیر مثلث شکل را طی کنند و دوباره به پایگاه بازگردند.

مثلث برمودا

مثلث برمودا

قبلا ***ین بار جنین تمرینی را انجام داده بودند، از این رو این ماموریت بر ایشان دشوار نبود. از سوی دیگر، خلبانان و خدمه این پنج بمب افکن را افرادی با تجربه و ماهر تشکیل می دادندم. و همه هواپیماها مجهز به بهترین دستاه بی سیم و تجهیزات هوانوردی بودند.
در ساعت 10/2 دقیقه آن روز، هر پنج بمب افکن به هوا برخاستند و با آرایشی زیبا و سرعتی در حدود 200 مایل در ساعت به سوی خاور به پرواز در آمدند.
در ساعت 45/3 دقیقه، حادثه وحشتناکی رخ داد. ستوان «تایلو» فرمانده این اسکادران طی تماس رادیویی با برج مراقبت فریاد زد:
- برج مراقبت … وضع اضطراری پیش آمده … انگار ما از مسیر خود منحرف شده ایم… ما قادر نیستیم زمین را ببینیم… تکرار می کنم … ما قادر نیستیم زمین را ببینیم.
مسئول برج مراقبت پرسید:
- حالا در چه موقعیتی هستید؟
- موقعیت خود را به درستی نمی دانیم … اصلا نمی دانیم کجا هستیم . به نظر میرسد راه را گم کرده ایم.
مسئول برج مراقبت از این سخن بر خود لرزید. چگونه ممکن بود پنج هواپیما، با سرنشینان پر تجربه خود، در شرایطی که هوا کاملا مساعد بود راه خود را گم کنند.
برج مراقبت گفت:
- طاقت داشته باشید. به سوی غرب پرواز کنید.
ستوان « تایلور» پاسخ داد:
- ما اصلا نمی دانیم غرب کجاست… همه دستگاه ها از کار افتاده … همه چیز شگفت انگیز است. هیچ جهتی را نمی توانیم تشخیص دهیم.
حتی اقیانوس شکل دیگری به خود گرفته است…
چند لحظه بعد، دوباره صدای ستوان« تایلور» به گوش ریسید که دیوانه وار فریاد زد:
- ما وارد آب های سفید می شویم … خطر همچون دشنه ای به سوی ما می آید… کمک … کمک …
و این آخرین پیام ستوان « تایلور» بود و صدای او برای همیشه خاموش شد.
مسئولان فرودگاه، وضع اضطراری اعلام کردند و یک هواپیمای « مارتین مرینر» با 13 سرنشین و مجهز به کلیه وسایل نجات از زمین برخاست تا به جستجوی پنج هواپیمای بمب افکن بپردازد، ولی شگفت اینکه این هواپیما نیز به همان سرنوشت پنج بمب افکن دچار گردید و برای همیشه ناپدید شد.
در ساعت 4/7 دقیقه بعد از ظهر آن روز، برج مراقبت نیروی دریایی در « اوپالوکا» پیام ضعیفی دریافت کرد که مربوط به یکی از هواپیماهای پرواز شماره 19 بود. عجیب آن بود که به موجب پیش بینی، موجودی بنزین آخرین هواپیما می بایستی تقریبا دو ساعت پیش تمام شده باشد، در حالی که هنوز در آسمان بود.

سپیده دم روز بعد، 242 فروند هواپیما و 18 فروند کشتی به جستجوی هواپیماهای گمشده پرداختند، ولی اثری از آنها نیافتند. انگار این هواپیماها، قطره ای شده و به درون اقیانوس فرو رفته بودند.

هرگاه فرض کنیم که این پنج هواپیمای بمب افکن، در آسمان با یکدیگر تصادم کرده اند، می بایستی قطعات شکسته هواپیما و یا آثار و علائمی از این تصادم پیدا می شد و از سوی دیگر هنگامی که ستوان«تایلور» وضع اضطراری اعلام کرد، برخی از خدمه هواپیما می توانستند به وسیله چتر نجات، خود را از مهلکه رهایی بخشند، یا پس از سقوط در آب از وسایل ایمنی نظیر تشک های بادی و جلیقه های نجات استفاده کنند، در حالی که معلوم نیست چرا هیچ یک از این اقدامات صورت نگرفت . هواپیمای « مارتین مرینر» که به کمک این پنج هواپیما شتافته بود، به گونه ای ساخته شده بود که می توانست روی آب بنشیند، در حالی که این هواپیما نیز بی آنکه با برج مراقبت تماس بگیرد، به طرز اسرارآمیزی ناپدید شد.
واقعیت حادثه تا به امروز کشف نشده و این ماجرا همچنان در شمار یکی از اسرار حل نشده عالم، باقی مانده است. پس از این رویداد، تعداد زیادی هواپیما و کشتی همراه با سرنشینان آنها در منطقه مثلث برمودا ناپدید شده اند که تا کنون اثری از آنها به دست نیامده است و این حوادث موجب شده که دانشمندان نظریات گوناگون در رابطه با « مثلث برمودا» ارائه دهند.
نظرات دانشمندان در ارتباط با مثلث برمودا

پاره ای از این دانشمندان بر این اعتقادند که از مثلث برمودا، دریچه ای به دنیای دیگر گشوده می شود و این کشتی ها و هواپیماها از آن دریچه به بعد دیگری که برای ما ناشناخته است منتقل می شوند.
و گروهی دیگر گناه این حوادث را به گردن موجودات فضایی می اندازند و می گویند که ساکنان کرات دیگر، کشتی ها و هواپیماها را با سرنشینانش برای تحقیق به کرات خود می برند.
برخی دیگر نیز با توجه به فرضیه فرو رفتن قاره افسانه ای آتلانتیس به زیر آب ، بر این باورند که در اعماق آب های مثلث برمودا، بلور عظیمی وجود دارد که اشعه ای قوی تر از لیزر از آن ساطع می شود و این اشعه کشتی ها و هواپیماها را ذوب می کند. در نقشه های قدیم یقاره ای به نام « آتلانتیس» به چشم می خورد که امروزه اثری از این خشکی وجود ندارد، و دانشمندان حدس می زنند بر اثر وقوع فاجعه ای که ماهیت آن هنوز بر بشر معلوم نیست، در منطقه «مثلث برمودا» به اعماق اقیانوس فرورفته باشد.

مثلث برمودا

مثلث برمودا

موقعیت مثلث برمودا

مثلث برمودا واقعا یک مثلث نیست، بلکه شباهت بیشتری به یک بیضی (و شاید هم دایره‌ای بزرگ) دارد که در روی بخشی از اقیانوس اطلس در سواحل جنوب شرقی آمریکا واقع است. راس آن نزدیک برمودا و قسمت انحنای آن از سمت پایین فلوریدا گسترش یافته و از پورتوریکو گذشته ، به طرف جنوب و شرق منحرف شده و از میان دریای سارگاسو عبور کرده و دوباره به طرف برمودا برگشته است. طول جغرافیایی در قسمت غرب مثلث برمودا 80 درجه است، بر روی خطی که شمال حقیقی و شمال مغناطیسی بر یکدیگر منطبق می‌گردند. در این نقطه هیچ انحرافی در قطب نما محاسبه نمی‌شود.

وینسنت گادیس که مثلث برمودا را نامگذاری کرده، آن را به صورت زیر توصیف می‌کند: « یک خط از فلوریدا تا برمودا ، دیگری از برمودا تا پورتویکو می‌گذرد و سومین خط از میان باهاما به فلوریدا بر می‌گردد. »

مثلث برمودا

مثلث برمودا

مشاهدات و گزارشات

در بیشتر اتفاقات مثلث برمودا ، اکثر هواپیماها در حالی ناپدید شده‌اند که تماس رادیویی خود را با ایستگاههای مبدا و مقصدشان تا آخرین لحظه حفظ کرده‌اند و یا برخی دیگر در لحظات آخر پیامهای غیر عادی مخابره کرده‌اند که حاکی از عدم کنترل آنان بر روی دستگاه و ابزارها بوده است و یا چرخش عقربه‌های قطب نما به دور خود و تغییر رنگ آسمان اطراف به زردی و مه آلودی ، آن هم در روز صاف و آفتابی و یا تغییراتی غیر عادی در آبها که تا لحظاتی قبل آرام بوده‌اند، بدون بیان هیچ دلیل روشنی از چگونگی این وقایع.

این پیامها رفته رفته ضعیف‌تر و غیرقابل تشخیص‌تر شده و یا سریعا قطع شده‌اند. دقیقا مثل اینکه چیزی ارتباط رادیویی را قطع کرده باشد و یا چنانچه اظهار عقیده شده، در حال دور شدن و عقب رفتن از فضا و زمان بوده و دورتر و دورتر شده‌اند. در برخی موارد گزارشها حاکی از آن بود که نوری ناشناخته و غیر قابل تشریح روئیت شده است. همچنین توده سیاه و تاریکی در سطح دریا که پس از مدتی ناپدید شده ، در جریان اتفاقات مزبور گزارش شده است.

در مواردی هم گزارش شده که نقطه تاریک بزرگی در میان ستارگان در آسمان دیده شده که نوری متحرک از طرف زمین به آن قسمت وارد شده و سپس هر دو ناپدید شده‌اند. در تمام مدت دیده شدن تاریکی ، دستگاهها و سایر ابزارهای قایق‌های ناظر از کار افتاده بودند که پس از رفع تاریکی آسمان ، دوباره شروع بکار کرده‌اند.

در یک مورد هم پیامی عجیب از یک کشتی باری ژاپنی بدین مضمون دریافت گردید. “خطری همانند یک خنجر هم اکنون … به سرعت می‌آید … ما نمی‌توانیم فرار کنیم …” در هر حال بدون اینکه مشخص شود خنجر چه بود، کشتی ناپدید شد.

مثلث برمودا

مثلث برمودا

علل واقعه

علل فرضی طبیعی

توضیحات و علل فرضی مختلفی درباره حوادث مثلث برمودا ارائه شده است که معمول‌ترین فرضیات بر اساس مرگ غیر طبیعی (زیرا هیچ جسدی تا کنون بدست نیامده است.) بنا شده است. این توضیحات عبارتند از:

جزر و مد ناگهانی دریا در نتیجه زلزله در اعماق دریا ، وزش بادهای مخرب و اختلالات جوی ، گویهای آتشفشان که موجب انفجار هواپیماها می‌شود، گرفتار آمدن در جاذبه یک گرداب یا گردباد که باعث سقوط و انهدام هواپیماها یا انحراف مسیر کشتیها و مفقود شدن آنها در آب می‌شود، تحت تاثیر نیرویی مغناطیسی قرار گرفتن و اختلالات امواج الکترومغناطیسی، ولی این دلایل توجیه قابل قبولی برای ناپدید شدن هواپیماها و کشتیهای متعدد در یک منطقه نیست.
علل فرضی غیر طبیعی

دستگیری و ربوده شدن به وسیله زیردریایی یا بشقاب پرنده‌هایی متعلق به کراتی دیگر که برای تحقیق درباره حیات و زندگی باستان و حال ما انسانها به کره زمین آمده‌اند، می‌تواند علتی غیر طبیعی برای توجیه وقایع باشد.

یکی از عجیب‌ترین پیشنهادات در این مورد بوسیله ادگار کایس ، پیشگو و روانکاو و حکیم در دهه پنجم قرن بیست ، ارائه شده است. به عقیده وی قرنها قبل از کشف اشعه لیزر ، بومیان سواحل اقیانوس اطلس از کریستال به عنوان یک منبع انرژی و قدرت استفاده می‌کردند. به نظر کاین نوعی نیروی شیطانی القا شده از سوی آنها ، در عمق یک مایلی در قسمت غرب اندروس غرق شده که هنوز در برخی مواقع باعث از کار انداختن ابزار و وسایل الکتریکی کشتیها ، هواپیماها و در نهایت نابودی آنها می‌گردد.

ام. ک. جساپ که یک فضانورد ، منجم و متخصص کره ماه است، در کتابش به نام « در مورد بشقاب پرنده‌ها » ابزار می‌دارد که ناپدید شدن کشتیهای مشهور در مثلث برمودا ، به وسیله اجسام پرنده صورت گرفته است. وی مفقود شدن خدمه آنها را نیز به اجسام مزبور ربط می‌دهد. به عقیده جساپ یوفوها هر چه هستند، حوزه مغناطیسی موقتی ایجاد می‌کنند که دارای طرحی یونیزه شده است و می‌تواند باعث متلاشی شدن یا ناپدید شدن هواپیماها و کشتیها گردد. او روی این سوال کار می‌کرد که چگونه نیروی مغناطیسی کنترل شده و می‌تواند باعث نامرئی شدن گردد. نظریه میدان واحد انیشتین او را مجذوب کرده بود. جساپ هر دو اینها را کلیدی می‌دانست برای ظهور و محو شدن ناگهانی بشقاب پرنده‌ها و ناپدید شدن کشتیها و هواپیماها. ولی مرگ امکان ادامه فعالیت و نتیجه گیری را از جساپ گرفت و تحقیقاتش نیمه تمام ماند.
گذشته و آینده برمودا

به نظر می‌رسد که این منطقه طی زمانهای متمادی گذشته نیز در افسانه‌ها به منزله مکانی ترسناک وجود داشته و حتی خیلی قبل از تاریخ کشف آن و بعد از آن تاریخ تا صدها سال با عناوین «دریایی از مقبره‌ها» ، «مثلث شیطان» ، «مثلث مرگ» ، «دریای بدبختی» ، «گورستان آتلانتیک» نامیده می‌شده است.
شومی و بدشگونی مثلث برمودا حتی در عصر فضا نیز باعث تعجب انسانهایی چون کریستف کلمب و فضانوردان آپولو 13 که یکی کاشف در زمین و دیگری در فضاست، شده است.

اینکه چرا وقایع عجیب این منطقه گزارش نمی‌شود، شاید به دلیل ایجاد رعب و وحشت عمومی باشد، شاید هم چون دلیل اصلی وقایع معلوم نیست، اتفاقات مربوطه بازتاب نمی‌یابد. البته در اغلب گزارشات ارائه شده هم سانسورهایی وجود دارد که اصل وقایع را سرپوشیده نگه می‌دارد.




موضوع مطلب :

پنج شنبه 91 آبان 11 :: 9:39 صبح

رخدادها

یواس‌اس سایکلوپ

نوشتار اصلی: یواس‌اس سایکلوپ

در تاریخ 4 مارس 1918 ناوگان کشتی یواس‌اس سایکلوپ پس از خروج از جزیره? باربادوس ناپدید شد. این رخداد منجر به از دست رفتن بزرگترین ناوگان تاریخ نیروی دریایی ایالات متحده و هر 309 خدمه کشتی شد. اگرچه هیچ نظریه تایید‌شده‌ای برای این حادثه ارائه نشده‌است، اما برخی علت این حادثه را طوفان و برخی فعالیت‌های دشمن در زمان جنگ جهانی اول دانسته‌اند.[10][11] همراه با ناپدید شدن این کشتی، دو کشتی خواهر آن به نام‌های یواس‌اس پروتئوس و یواس‌اس نرئوس نیز در اقیانوس اطلس شمالی در زمان جنگ جهانی دوم ناپدید شدند. هر دو کشتی غیرنظامی بوده و وظیفه‌شان رساندن سنگ معدن فلز به سایکلوپ بود.

کارول آ دیرینگ

نوشتار اصلی: کارول آ دیرینگ

در سال 1921، پنج قایق بادبانی که دوسال پیش در سال 1919 به اقیانوس اطلس رفته بوده و بازنگشته بودند در کارولینای شمالی پیدا شدند. در آن زمان شایعات زیادی به راه افتاد و احتمال قربانی شدن آن‌ها توسط دزدان دریایی بر سر زبان‌ها افتاد. احتمال می‌رود که این کشتی‌ها یکی از کشتی‌های اس‌اس هویت باشند که در همان زمان ناپدید شدند.[12]

پرواز 19

نوشتار اصلی: پرواز 19

پرواز 19 یکی از پیچیده‌ترین حوادث مثلث برمودا بوده‌است. در این حادثه 5 فروند هواپیمای نظامی آمریکا از نوع «تی‌بی‌ام افینگر 3» در تاریخ 5 دسامبر 1945 برای یک عملیات اکتشافی همزمان به سمت مثلث برمودا به پرواز در آمدند، ساعاتی پس از پرواز ستوان یکم چارلز تیلور با برج مراقبت تماس برقرار کرده و وضعیت خود را به طرز عجیبی تشریح کرد، پس از آن‌که برج مراقبت توصیه کرد تا هواپیماها 180 درجه تغییر مسیر دهند تا در جهت فلوریدا قرار بگیرند صدای خلبانان ضعیف و ضعیف‌تر شد تا به‌کلی قطع شد و هواپیماها برای همیشه ناپدید شدند.[13][14]

استار تیگر و استار آریل

هواپیماهای استار تیگر و استار آریل دو فروند هواپیما از خانواده? سلطنتی آورو تودور پنجم بودند و توسط هواپیمای مسافربری بریتانیا قصد فرود در آمریکای جنوبی را داشتند.[15] کوچکترین خطایی در ممکن بود هر دو هواپیما را نابود کند و آن‌ها را از رسیدن به آمریکای جنوبی بازدارد. پس از ورود به مثلث برمودا، هر دو هواپیما به یکباره ناپدید شدند.[16]

داگلاس دی‌سی-3

ایربورن ترنسپورت دی‌سی-3 یکی از هواپیماهای مدل داگلاس دی‌سی-3 است که در تاریخ 28 دسامبر 1948 در حالی که از سان خوآن، پورتوریکو به مقصد میامی پرواز می‌کرد، ناپدید شد. هیچ اثری از هواپیما و 32 نفر سرنشین داخل آن یافت نشده‌است.[17]

کی‌سی-135 استراتوتانکرز

در 28 اوت 1963، یک جفت هواپیمای کی‌سی-135 استراتوتانکرز از سوی نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا به پرواز در آمدند. در حالی که هر دو بر فراز اقیانوس اطلس پرواز می‌کردند، به هم برخورد کردند و در اقیانوس سقوط کردند. (واینر، برلتیز، و گادیس[18][19][20]) جالب این است که هنگام سقوط در آب 160 مایل (260 کیلومتر) با هم فاصله داشتند.[21]

کونمارا پنجم

نوشتار اصلی: کونمارا پنجم

کونمارا پنجم یک قایق بادبانی سرگردان در اقیانوس اطلس در جنوب برمودا بود که در تاریخ 26 سپتامبر 1955 پیدا شد.(برلیتز و واینر)[22][23] تمام خدمه? قایق بادبانی ناپدید شدند در حالی که قایق بادبانی در طول سه روز طوفان در دریا جان سالم به در برد. در سال 1955، یکی از سنگین ترین طوفان‌های اقیانوس اطلس وزید که احتمال می‌رود موجب ناپدید شدن خدمه? این قایق بادبانی شده باشد.[24]




موضوع مطلب :

پنج شنبه 91 آبان 11 :: 9:37 صبح

 

مثلث برمودا
Bermuda Triangle.png
مرزهای کلاسیک مثلث برمودا
گروه‌بندی مکان‌های فراطبیعی
توضیحات
نام دیگر مثلث شیطان، دریای مرگ، اقیانوس سیاهی‌ها
کشور آب‌های آزاد باهاما
منطقه اقیانوس اطلس
مختصات غربی‌°71 شمالی‌°25
زمینه آب
وضعیت افسانه شهری

مثلث برمودا (به انگلیسی: Bermuda Triangle) منطقه مثلث شکلی است که در شمال اقیانوس اطلس واقع شده‌است، بیش از 50 کشتی و 20 هواپیما به طرز مرموزی در این منطقه ناپدید شده و یا از بین رفته‌اند.[1]

نخستین گزارش ناپدیدشدن در مثلث برمودا را فردی به نام ادوارد ون وینکل جونز در 16 سپتامبر 1950 در مجله? آسوشیتد پرس ارائه داد. در یکی از این حادثه 5 فروند هواپیما در پرواز 19 ناپدید شدند و چند ثانیه پیش از این رخداد، فرمانده مأموریت می‌گفت که هیچ چیز در حالت طبیعی نیست و مشخص نیست این جا کجاست. سرانجام صدای خلبانان ضعیف و ضعیف تر شد تا به کلی قطع شد و هواپیماها برای همیشه ناپدید شدند.

نظریات علمی متعددی از جمله میل مغناطیسی قطب‌نما، وجود گلف استریم در اعماق اقیانوس و خلیج مکزیک، اشتباهات انسان‌ها، آب‌وهوا، گاز متان و امواج سرکش ارائه داده شده‌است اما هیچ‌کدام به طور رسمی پذیرفته نشده‌اند. پاره‌ای از دانشمندان نیز دلیل این پدیده را فراطبیعی می‌خوانند. یکی از این دلایل فرورفتن قاره? افسانه‌ای آتلانتیس به زیر آب است. افلاطون دراین‌باره می‌نویسد:«مردم آتلانتیس برای فتح آتن سپاهیان بی شماری فراهم کردند و زئوس بر آن‌ها طوفانی نازل کرد که قابل تصور نبود. طوفان سبب زمین‌لرزه‌ها و سیل‌های شدید شد و سرانجام دریا آتلانتیس را به زیر خود فرو برد و ناپدید گشت.» از دیگر نظریات فراطبیعی می توان به ربودن 19 انسان توسط بیگانگان و موجودات فضایی و همین‌طور ورود به دنیایی دیگر اشاره کرد.

از دیدگاه برخی از شیعیان، مثلث برمودا محل زندگی مهدی، امام دوازدهم شیعیان است. در حالی که، بسیاری از روحانیون و مفسرین زندگی مهدی این ادعا را رد کرده‌اند.

موقعیت جغرافیایی

نقشه? جغرافیایی مثلث برمودا بر روی بخشی از اقیانوس اطلس در سواحل جنوب شرقی آمریکا واقع است. رأس آن نزدیک برمودا و قسمت انحنای آن از سمت پایین فلوریدا گسترش یافته و از پورتوریکو گذشته، به طرف جنوب و شرق منحرف شده و از میان دریای سارگاسو عبور کرده و مجدداً به سوی برمودا بازگشته‌است. طول جغرافیایی در قسمت غرب مثلث برمودا 80 درجه‌است.[2]

این منطقه بر خلاف چیزی که از نامش (مثلث) پیداست، به شکل بیضی است. مساحت این منطقه 500?000 مایل، 1?500?000 کیلومتر مربع است و بخش‌هایی از اقیانوس اطلس، خلیج مکزیک، آزور، و هند غربی را در بر می‌گیرد. ادعا شده‌است که تعدادی از ناپدیدشدگان این منطقه مربوط به 500 سال پیش بوده‌اند. از جمله فرضیه‌های مرتبط میتوان از ملاقات‌های خصمانه? بیگانگان با هم و تکنولوژی کشنده? آن‌ها برای نابودی جهان، فرورفتن قاره? افسانه‌ای آتلانتیس به زیر آب، دریای هیولاها، دنیایی دیگر، و فرضیه‌های دیگر نام برد.[3]

ریشه‌یابی

قسمتی از مثلث برمودا که بیشتر قربانیان این پدیده در آن‌جا ناپدید شدند.

نخستین ادعای ناپدیدشدن غیرعادی در برمودا را ادوارد ون وینکل جونز در 16 سپتامبر 1950 در مجله? آسوشیتد پرس ارائه داد.[4] دو سال بعد، مجله? فیت مقاله‌ای کوتاه از جورج ایکس با عنوان "رمز و رازهای دریا پشت درب‌های ما هستند" منتشر کرد.[5] در این مقاله درباره? از دست دادن بسیاری از هواپیماها و کشتی‌ها از جمله پرواز 19 به طور جامع صحبت شده‌است. در آوریل 1962، مجله? لژیون آمریکایی ادعا کرد که نکته? مهمی در پرواز 19 وجود داشته‌است.[6] این مجله ادعا کرد که فرمانده? ماموریت گفته‌است:«ما در حال ورود به آب‌های سفید هستیم و هیچ چیز خوب به نظر نمی‌رسد. ما نمی دانیم که در کجا هستیم. آب سبز است یا سفید؟» حتی شایعه شد که پرواز 19 به مریخ فرستاده شده‌است. این مقاله برای نخستین بار نشان داد که مردم از وقایع رخداده در این منطقه را دنبال می‌کنند. در فوریه 1964، «وینسنت گادیس» در مجله? ارگزوا در مقاله‌ای به نام "مثلث برمودا قاتل است" درباره? پرواز 19 و دیگر رخدادهای این منطقه نوشت. در سال بعد، گادیس مقاله? خود را تا جایی گسترش داد که تبدیل به یک کتاب شد.[7]

«لورنس دیوید کخ» پژوهشگر دانشگاه ایالتی آریزونا و نویسنده? کتاب "راز مثلث برمودا" در سال 1975 ادعا کرد راه‌حلی در این‌باره پیدا کرده است. او اظهار داشت که نوشته‌های گادیس و دیگر نویسندگان درباره این پدیده بیش از حد اغراق آمیز بوده‌است. دیوید کخ با پژوهش‌های خود، اشتباهات و تناقصات بسیاری بین حساب و اظهارات چارلز برلیتز و شاهدان عینی و بازماندگان کشف کرد. کخ بسیاری از اطلاعات مربوط به کشتی‌های بادبانی و ناپدیدشدن آن‌ها را کشف کرد. مجموع پژوهش‌های کخ عبارتند از:

  • کشتی‌هاو هواپیماها که بزرگتر از بقیه بودند گرفتار طوفان گرمسیری شدند و تعدادی از آن‌ها ناپدید شدند و چارلز برلیتز و نویسندگان دیگر یادکردن طوفان در این حوادث را از یاد برده‌اند.
  • برخی از اطلاعات موجود در پژوهش‌های دیگر اغراق‌آمیز بود. به عنوان مثال، کشتی ناپدید می‌شد و اما پرسش نامشخص این‌جاست که چرا برخی از هواپیماها به سختی خود را بندر رساندند و گرفتار مثلث برمودا نشدند؟
  • مثلث برمودا به عنوان یک افسانه شهری در نظر گرفته شده‌است.[8]

با توجه به غرق شدن کشتی نفت‌کش در سال 1972، قطعاتی از بقایای آن در خلیج مکزیک پیدا شد. محققان دریافتند که کاپیتان کشتی در دفتر کابین، یک فنجان قهوه را به سختی در دستش فشرده‌است و در همان حال جان داده است.[9]




موضوع مطلب :

پنج شنبه 91 آبان 11 :: 9:37 صبح

 

فهرست کامل حوادث


فهرست حوادث
شماره نوع وسیله نقلیه نام وسیله نقلیه تاریخ مبدا مقصد دست‌نیافته خلاصه? عملیات
1 کشتی الن آستین 1880 کشتی در مثلث برمودا ناپدید شد.[25]
2 کشتی یواس‌اس سایکلوپ 4 مارس 1918 باربادوس بالتیمور کالیر، فرمانده کشتی و هر 309 خدمه دیگر ناپدید شدند.[26]
3 کشتی کارول آ دیرینگ 31 ژانویه 1921 کارولینای شمالی ریو دو ژانیرو، برزیل پنج قایق بادبانی در نزدیکی کیپ هتراس ناپدید شدند.[27]
4 کشتی اس‌اس کوتوپاکسی 1 دسامبر 1925 چارلستون، کارولینای جنوبی هاوانا، کوبا درو روز پیش از رسیدن به هاوانا، کوبا، رادیو گزارش داد که چند کشتی غرق شده‌اند.[28]
5 کشتی یواس‌اس پروتئوس 1941 مکزیک ریو دو ژانیرو، برزیل هر 58 نفر از دست رفتند و دو کشتی خواهرش نرئوس و اوریون نیز ناپدید شدند.[29]
6 کشتی یواس‌اس نرئوس 1941 مکزیک ریو د ژانیرو، برزیل این کشتی به همراه دو کشتی خواهرش پروتئوس و اوریون ناپدید شد.[29]
7 کشتی یواس‌اس اوریون 1941 مکزیک ریو دو ژانیرو، برزیل این کشتی همراه دو خواهرش پروتئوس و نرئوس ناپدید شد.[29]
8 هواپیما پرواز 19 5 دسامبر 1945 ایالات متحده آمریکا هر 5 فروند هواپیما از دست رفتند. چند ثانیه پیش از ناپدیدشدن آن‌ها فرمانده می‌گفت که این جا هیچ چیز خوب نیست، آب سبز است یا سفید. همان روز یک هواپیمای مارینر در جستجوی آن‌ها بود.[30]
9 هواپیما ایربورن ترنسپورت دی‌سی-3 28 دسامبر 1948 سان خوآن میامی هر سه خدمه و 36 مسافر پیش از رسیدن به میامی ناپدید شدند.[31]
10 هواپیما بی‌اس‌ای‌ای استار تیگر 30 ژانویه 1948 بریتانیا آزور این هواپیمای مسافربری خانواده? سلطنتی تودور بوده‌است که 6 خدمه و 25 مسافر آن از بین رفتند.[32]
11 هواپیما بی‌اس‌ای‌ای استار آریل 17 ژانویه 1949 برمودا جامایکا این هواپیمای مسافربری خانواده? سلطنتی تودور بوده‌است که هر 7 خدمه و 13 مسافرش ناپدید شدند.[33]
12 کشتی اس‌اس مارین سولفور کوئین 1963 بومانت، تگزاس این کشتی 15،260 تن گوگرد را حمل می‌کرد و دریا خشمگین شد و بعد از 16 فوت، بادهای شمالی شدیدی وزید و کشتی با 39 خدمه? آن ناپدید شد.[34]
13 فانوس دریایی ایزاک 1969 بیمینی، باهاما فانوس دریایی و 2 نگهبانش ناپدید شدند و هرگز پیدا نشدند.[35]





موضوع مطلب :

پنج شنبه 91 آبان 11 :: 9:36 صبح

 

نظریه‌های دانشمندان

نظریات علمی

قطب‌نما یکی از دلایل یادشده در حوادث مثلث برمودا است. بسیاری از فرضیه‌ها حامل این پیام بودند که ممکن است در این منطقه ناهنجاری‌های مغناطیسی غیرعادی وجود داشته باشد[36] و هیچ‌گاه نمی توان آن‌ها را پیدا کرد. قطب‌نما میل مغناطیسی دارد و گاهی اوقات دچار اشتباه می‌شود. مثلث برمودا نیز دارای قطب مغناطیسی شمال است و دریانوردان این واقعیت را از قرن‌ها پیش متوجه شده بودند. برای مثال، دریانوردان ایالات متحده آمریکا در سال 2000 بر روی خط ویسکانسین حرکت می‌کردند[37] ولی در نهایت به خلیج مکزیک رسیدند. در حالی که عموم مردم فکر می‌کنند که میل مغناطیسی قطب نما یک پدیده? مرموز است.

تصویری رنگی از گلف استریم و جریان شمالی که در غرب اقیانوس اطلس جاری است. (ناسا)

یکی دیگر از دلایل علمی این پدیده وجود گلف استریم در اعماق اقیانوس که از خلیج مکزیک سرچشمه می‌گیرد و از راه تنگه فلوریدا به اقیانوس اطلس شمالی جریان پیدا می‌کند. در حقیقت، یک رودخانه در اعماق این اقیانوس قرار دارد که می‌تواند چیزهای شناور را حمل کند. سرعت این جریان دریایی 2?5 متر در ثانیه (5?6 مایل در ساعت) است.[38]

یکی از مهم ترین توضیحات در از دست دادن هواپیماها و کشتی‌ها، اشتباهات انسان است.[39] در 1 ژانویه 1958، از روی لجبازی و سرسختی تاجر هاروی کاناور، بادبان‌های کشتی از دست رفتند و کشتی گرفتار طوفان جنوب فلوریدا شد.[40]

یکی دیگر از دلایل علمی این پدیده رفتار خشونت آمیز آب‌وهوا است. طوفان‌های قدرتمند که در آب‌های گرمسیری تشکیل می‌شوند، سبب جان باختن هزاران نفر و خسارت‌های میلیارد دلاری شده‌است. غرق شدن ناوگان فرانسیسکو د بوبادیلا در سال 1502، نخستین نمونه? ثبت شده از این طوفان بوده‌است. این طوفان در گذشته سبب تعدادی از حوادث مربوط به مثلث برمودا بوده‌است. احتمال می‌رود که علت غرق شدن کشتی در شهر بالتیمور در 14 مه 1986، هوای سرد و طوفان‌های قدرتمند بوده‌است. در این کشتی، ناگهان باد شدید وزید و سرعت باد از 20 مایل در ساعت به 60-90 مایل در ساعت افزایش یافت. جیمز لوشین متخصص ماهواره مرکزی ملی طوفان، اعلام کرد که شرایط آب و هوایی بسیار سرد و ناپایدار بوده‌است و این ناپایداری به گونه‌ای سبب انفجار باد شده‌است.[41] مشابه این رویداد در سال 2010 در کونکوردیا در سواحل آرژانتین رخ داد.

تصویری از پراکندگی گاز متان در سراسر جهان، سال 1996. (سازمان زمین‌شناسی آمریکا)

یکی دیگر از دلایل علمی این پدیده وجود گاز متان (یک گاز طبیعی) است.[42] آزمایش‌های استرالیا ثابت کرده‌است که وجود حباب در آب، سبب کاهش چگالی و در نتیجه فرورفتن کشتی در اعماق آب می‌شود.[43][44][45] لاشه‌های هواپیماها و کشتی‌ها توسط گلف استریم در آب پراکنده می‌شود. این فرضیه ارائه شده‌است که متان سبب گل‌فشان در مناطق آبی پر از کف می‌شود و کشتی‌ها قدرت شناوری کافی در آب را نخواهند داشت. این اتفاق بدون هشدار و بسیار سریع رخ می‌دهد. انتشارات سازمان زمین‌شناسی آمریکا گفته‌است که متان در بسیاری از آب‌های جهان از جمله منطقه ریج بلیک، در ساحل جنوب شرقی ایالات متحده آمریکا وجود دارد.[46] با این حال، این سازمان با انتشار مقاله‌ای بیان کرده‌است که رویداد گاز متان در مثلث برمودا در 15?000 سال پیش رخ داده‌است.[47]

یکی دیگر از دلایل علمی این پدیده امواج سرکش است. در اقیانوس‌های مختلف و سراسر جهان، امواج سرکش موجب غرق شدن کشتی‌ها شده‌است[48] و سکوهای نفتی را سرنگون کرده‌است.[49] این امواج تا سال 1995 به عنوان یک رمز و راز و یک اسطوره در نظر گرفته می‌شد.[50][51]

نظریات فراطبیعی

برخی از نویسندگان مثلث برمودا را پدیده‌ای فراطبیعی می دانند. یکی از نظریات رایج در این باره فرورفتن قاره? افسانه‌ای آتلانتیس در دریای بیمینی واقع در جزیره بیمینی است. به قلم افلاطون، مردم آتلانتیس برای فتح آتن سپاهیان بی شماری فراهم کردند و زئوس بر آن‌ها طوفانی نازل کرد که قابل تصور نبود. طوفان سبب زمین‌لرزه و سیل‌های شدیدی به مدت یک شبانه روز شد و سرانجام دریا سرزمین آتلانتیس را به زیر خود فروبرد و ناپدید گشت. در حالی که بسیاری از نویسندگان با توجه به هواپیماهای گمگشته در این منطقه، دلیل این پدیده را چیز دیگری می‌خوانند.[52] این ایده توسط استیون اسپیلبرگ با توجه به فیلم علمی-تخیلی برخورد نزدیک از نوع سوم ارائه گردید و از داستان ربودن 19 انسان توسط بیگانگان و موجودات فضاییپیروی می‌کند. این داستان ادعا می‌کند که موجودات فضایی هواپیماها و کشتی‌هایما را می‌ربایند و به کرات خود می‌برند. یکی دیگر از نظریات رایج ورود به دنیایی دیگر است. پاره‌ای دانشمندان ادعا می‌کنند که مثلث برمودا، دریچه برای گشودن دنیایی دیگر است و هواپیماها و کشتی‌های انسان‌ها وارد آن دنیا می‌شوند.[53] چارلز برلیتز نویسنده? کتاب‌های متعددی درباره? پدیده‌های فراطبیعی، این پدیده را نابودی انسان‌ها بدون هیچ توضیحی می داند.[54]

مثلث برمودا از دیدگاه شیعی

در روایات شیعی آمده‌است مردی به نام شیخ زین‌العابدین علی بن فاضل مازندرانی پس 16 روز دریانوردی به جزیره‌ای در اقیانوس اطلس رسیده و در آنجا با مهدی، امام دوازدهم شیعیان دیدار کرده‌است.[55] شباهت بین مشاهدات فاضل مازندرانی و گفته‌های خلبانان و دریانوردان لحظاتی پیش از ناپدید شدن در مثلث برمودا برآن شده تا برخی شیعیان از این مثلث به عنوان جزیره خضرا یا همان محل سکونت مهدی نام ببرند. از جمله شباهت‌های بین گفته‌های این دو می‌توان از عبارات «دریا شباهتی به دریاهای دیگر ندارد»، «ما بر فراز آب‌های سفید رنگی هستیم»، «ما بر فراز جزیره کوچکی هستیم نام برد.»[56][57] در نقطه مقابل این ادعا روحانیون شیعه و محققین و مفسرین زندگی مهدی قویا چنین ادعایی را رد کرده و هرگونه حدیث پیرامون محل زندگی را کذب می‌خوانند.[58]




موضوع مطلب :

پنج شنبه 91 آبان 11 :: 9:35 صبح

فیلم برداری یا عکس برداری از محیط دسکتاپ و بازی در بعضی مواقع بسیار بکار میآید، مثلا زمانی که دوست دارید یک فیلم آموزشی درست کنید، یا از یک مشکل فیلم برداری کنید، یا از بازی مورد مورد علاقه خود فیلم برداری کنید یا …. نیازمند نرم افزار ساده و در عین حال قدرتمند جهت ضبط فیلم از محیط بازی و دسکتاپ هستید، نرم افزار Mirillis Action میتواند گزینه مناسبی برایتان باشد.

دانلود Mirillis Action - نرم افزار ضبط فیلم از محیط دسکتاپ و بازی

نرم افزار Mirillis Action یک ابزار قدرتمند در زمینه فیلم برداری/عکس برداری از محیط دسکتاپ به شمول محیط بازی ها میباشد. Mirillis Action این امکان را مهیا میکند که از قسمت مشخص فیلم برداری یا عکس برداری کنید، با کیفیت دلخواه فیلم/عکس را خروجی دهید، با پسوند دلخواه فیلم/عکس را خروجی دهید. این نرم افزار نظر به سایر نرم افزارهای مشابه هم از حجم کمتر برخوردار بوده و هم کمتر به سیستم فشار آورده و کمتر از منابع سیستم مانند سی پی یو و رم استفاده میکند. این برنامه از ضبط فیلم با کیفیت HD پشتیبانی نموده و قابل نصب واجراء روی تمامی ویندوزها به شمول ویندوز 8 میباشد.

برای دانلود Mirillis Action به ادامه مطلب مراجعه کنید.

دانلود دانلود : دانلود رایگان با لینک مستقیم

size حجم : 21?08MB

password کلمه عبور (پسورد) : www.p30af.com




موضوع مطلب :

پنج شنبه 91 آبان 11 :: 9:29 صبح

کونگ فو توآ=طریقه دانایی


 


 واژه کونگ فو یعنی چه:هرچیزی که در جایگاه حقیقی خود قرار گیرد کونگ فو است،مثلا کار چشم دیدن است این کونگ فوست،چشمی که نمی بیند کونگ فو نیست وچیزهای دیگربه بیان ساده تر:اگر از طرف حریف ضربه ای به سمت شما بیایدواگرشما قبل از رسیدن ضربه به خود آن را دفع ویا حرکت درستی در مقابل آن بکار گیرید این را کونگ فو گویند نه یک ثانیه زود و نه دیرتر.











چگونگی پیدایش توا 

 

سالها پیش نه چندان دور ، بیش از دو دهه ، رهرو جوانی به نام ابراهیم میرزایی از سرزمین خاورمیانه جهت فراگیری فنون رزمی به خاور دور اعزام می شود . این رهرو در تایپه فنون رزمی را فرا می گیرد که در آن سرزمین به ناممعروف بود.KUNG-FU-KARATO

 

 رهرو پس از بازگشت به استادی چیره دست در زمینه های رزم ( علم تن ، روانشناسی ، پزشکی ، فلسفه گرائی ، روح روان   ((چان))(ذن) علوم (( فیزیک )) ، ریاضیات ، (( شیمی )) جهان مجهولات ) مبدل می شود. مدرک استاد را انجمنی در تایوان به نام انجمن شالبند مشکی های تایوان صاد ر کرده بود، هر چند استاد بیش از آن بود که با شال یا مدرک دیگری قیاس شود ولی پس از مراجعت از خاور دور استاد تیزبین و ژرف اندیش در سال 1351 به تدریس

 

که یکی از شیوه های زیبای کاراته می باشد، نمود.GOGORIO

 

علت تعلیم این سبک را رهروان هرگز نفهمیدند بعدها استاد در جمع رهروان گفت گوجوریو از کونگ فوی شائولین مرکزی مشتق شده است  . رهروان سرگشته و با ناباوری پذیرفتند و ماهها زیر نظراستاد به فراگیری این سبک سپری شد.   .

 

ناگفته نماند که رنگ لباس سفید بود و پس از گذراندن مدت چهار ماه تمرین مداوم استاد پس   از مدتها در محل تاتمی ( اوتایمی ) کلمه TAO

 

را در چهار طرف نوشت و پس از مدتی مربع تاتمی تبدیل به دایره اوتایمی شد با رنگها ی دایره کوچک سفید در وسط و دایره بزرگتری در به رنگ قرمز و آخرین باز هم دایره ای به رنگTAO سفید بود . با کنجکاوی سئوال پرسیدند که مفهوم این رنگها چیست ؟ در جواب از استاد چنین گفت : به زودی که شیوه جدیدی را تدریس می کنم ، پاسخ شما را خواهم داد . و در جلسه  را آغازکه به گفته استاد سایه ای از تائو بود ، پرداخت BATO شیوه ساده ای به نام تعلیم

 

چند ماهی نگذشته بود که از طرف ماْ موران حکومتی آن زمان استاد را احضار نموده و ازایشان خواستند تا کلمهَ(TaO)را حذف کند، استاد این کار را کردولی در جمع خصوصی رهروان این چنین گفت هر چند تائوهرگز نابود شدنی نیست، ولی من توآ  را جانشین آن خواهم کرد.     

 

از استاد سبک سوال شد توایعنی چه؟   

 

 این دفعه هم جواب سئوا ل قبلی وهم سئوال دوم را پاسخ گفت . استاد گفت : در جواب سئوالی که چندی قبل کردی ، فراموش نکرده ام ، درباره رنگهای

 

اوتایمی بود گفتم : بلی ! گفت : رنگ سفید وسط دایره علامت صلح و دوستی در روی کره زمین است و رنگ قرمز علامت خون و پس از کمی تاُ مل گفت : ما در این دایره با کسی مسابقه نمی دهیم ، ما فقط مبارزه می کنیم و دایره اوتایمی ما اول صلح و دوم خون و نهایت مرگ است   .

 

این جواب اولین سئوال من بود و همان وقت گفت : از امروز رنگ لباس را عوض می کنیم و برای همیشه لباس کونگ فو سیاه 

 

TO A خواهد بود و این طور تفسیر کرد که در کونگ فو سیاه رنگ مقدسی است و در مقابل رنگهای دیگر مقاومت می کند و نفوذ هر رنگ بر آن بی اثر می باشد وما نیز درمقابل رنگها و نیرنگها همچون رنگ سیاه اصا لت خود را حفظ خواهیم کرد از نظرعلمی رنگ سیاه نمی گذارد انرژی ای که در اثر سوخت و ساز بدن تولید می شود ، از دست برود و در خویش نگه می دارد و از پیری زود رس و کوفتگی و خستگی می کاهد  .

 

معنا و فلسفه کلمه توا  :

 

از زبان خود پرفوسور میرزایی  :

 

(Time of operation animal) زمان سیر حرکت حیوانات  .

 

t از time o از operation a از animal =======>TOA

 

این است طریقت دانایان به تن و روان ، انسان شاهکار جهان دارای قدرتی نامحدود و سلسله ای ا زشعور و اندیشهاست باید وی را در حریم معنویت جستجو کرد به این آماج و توان ، و تو ای انسان که بر ما نشسته ای و تفکر آغازنمودی این راه را هی بی پایان و اندیشه ُ جهان و انسان، انسانی بیزمان با فرهنگ زمان د ربی زمان است  

 

و تو ای انسان که بر ما نشسته و تفکر آغاز نمودی این راهی بی پایان و اندیشه جان و انسان ، انسان بی زمان بافرهنگ زمان در بی زمان است.  

 

از زبان دیگرانتوآ (تو بیا   )  :(البته میشه گفت ادامه معنای فارسی  )

 

توا(دعوت به طریقت دانایی)




موضوع مطلب :

سه شنبه 91 آبان 9 :: 9:5 عصر

تخصص و مهارت پیدا نموده است و در کل فردی فوق العاده واعجوبه در رزم می باشد.لغت رنجر(ذز حیظه رزمی-نظامی یعنی ضدضد چریک)در سبک رزمی نینجا رنحر یعنی فردی که تخصصدر کلیه ی امور ورزشی پیدا نموده است.نینحا ها در ایران بیشتر در حهت استعداد یابی و توسعه قهرمانی و همگانی شدن ورزش گام بر داشته که    نمونه ی آن در مسابقات رینگی که بخش اعظم این سبک را تشکیل می دهد و رکن اساسی می باشدو



مسابقات تیر اندازی و تفنگ بادی و....است که نشانگر فرق آن با نینجاهای دیگر  می با شد.




موضوع مطلب :

سه شنبه 91 آبان 9 :: 9:4 عصر
<   <<   31   32   33   34   35   >>   >   
درباره وبلاگ


با سلام خدمت شما بازدیدکننده گرامی ، خوش آمدید به سایت من . این سایت با به روز کردن مطالب خود باعث می شود اطلاعات شما بازدید کننده گرامی ارتقا یابد لطفا برای هرچه بهتر شدن مطالب این وب سایت ، ما را از نظرات و پیشنهادات خود آگاه سازید یا از طریق فرم تماس سایت یا ازطرق ایمیل Amirmohammad.omumi@yahoo.com ما را در بهتر شدن کیفیت مطالب یاری کنید.
پیوندها
نویسندگان
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 475
  • بازدید دیروز: 184
  • کل بازدیدها: 2345783
فرم تماس
نام و نام خانوادگی
آدرس ایمیل
امکانات دیگر

امیرمحمدعمومی - از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ
پربازدیدترین مطالب

کد پربازدیدترین

کلیه حقوق این وبلاگ برای از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ محفوظ است