سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ
بزرگ ترین سایت مطالب ودانلود
به سایت از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ خوش آمدید

ستاره دریایی


ستاره دریایی جانوری آبزی است از شاخه خارپوستان و رده ستاره‌سانان (Asteroidea). این نام همچنین به خانوادهای از آبزیان خویشاوند با ستاره‌های دریایی که از رده Ophiuroidea هستند استفاده شده است.


انواع ستاره‌های دریایی

 در ستاره دریایی

اطلاعات اولیه [ویرایش]

عمومی‌ترین صفات جانوران که طی مراحل رشد نیز قبل از همه ظاهر می‌شود، تراز ساختمانی آنهاست. همه جانوران زندگی را از یک یاخته آغاز می‌کنند و برخی از تراز بافت بالاتر نمی‌روند، اما بقیه آنها از این تراز می‌گذرند و بدن پیچیده‌تری می‌یابند. بدین ترتیب جانوران (متازوآ) را صاحب دو شعبه رده بندی در نظر می‌گیرند. در شعبه پارازوآ، بالاترین تراز ساختمانی را بافت تشکیل می‌دهد. این شعبه فقط شاخه اسفنجها را شامل می‌شود. همه جانوران دیگر که به شعبه یومتازوآ تعلق دارند، با داشتن اندام و دستگاه مشخص می‌شوند.

دومین صفت عمومی که بعد از تراز ساختمانی در حین رشد جانوران ظاهر می‌شود، نوع تقارن آنهاست. در ابتدا جنین همه جانوران دارای تقارن شعاعی یعنی به صورت کره‌ای توپر و یا توخالی و متشکل از تعدادی سلول است. بعضی از گروههای جانوری مانند عروس دریایی این تقارن شعاعی را تا مرحله بلوغ حفظ می‌کنند، اما در بقیه پس از مدتی جنین تقارن شعاعی ثانویه (مانند ستاره دریایی) و یا تقارن دو طرفی می‌یابد و کرمک و جانور بالغ حاصل از آنها نیز معمولاً همین نوع تقارن را نگه می‌دارند. بر همین اساس شعبه یومتازوآ را می‌توان به دو دسته دارای تقارن شعاعی (Radiata) و دارای تقارن دو طرفی (Bilateria) تقسیم بندی می‌کنند.

وضعیت حفره در ستاره دریایی [ویرایش]

هر گونه فضا یا حفره عمومی که کاملاً توسط بافتهای میانپوستی و به ویژه توسط پرده‌های صفاقی احاطه شده باشد، سلوم (Coelom) نام دارد. بنابراین جانوران دارای سلوم را متعلق به گروه سلوماتها، می‌دانند. سلوم دارای اقسام مختلفی است که یکی از انواع آنها آنتروسلها هستند و در فوق شاخه‌ای که خارتنان و طنابداران را شامل می‌شود، دیده می‌شوند. در این حالت مزودرم به صورت یک کیسه جانبی در می‌آید که از آندودرم منشا می‌گیرد.

این کیسه‌ها بعداً از درون‌پوست (آندودرم) جدا و مستقل می‌شوند، اما بخش درونی آنها هنوز به دستگاه گوارش متصل است و بخش بیرونی آنها در امتداد دیواره بدن واقع می‌شود. از آنجا که میانپوست (مزودرم) و سلوم از لوله گوارش بعدی (آنترون) مشتق می‌شود، حفره عمومی را آنتروسل و جانور صاحب چنین حفره‌ای را آنتروسلومات می‌نامند.

نوع تقارن در ستاره دریایی [ویرایش]

بیشتر با داشتن دستگاه و تقارن دو طرفی بعد از طی مراحل جنینی، مشخص می‌شوند. بیشتر جانوران دارای تقارن دو طرفی، این نوع تقارن را حفظ می‌کنند، اما در چند گروه مانند ستاره دریایی، در حین تغییر شکل و تبدیل شدن به به حالت بالغ، صاحب تقارن شعاعی ثانویه می‌شوند. پنج یا بیش از پنج بازو که از بخش مرکزی بدن این ماهی بیرون زده‌اند، تقارنی شعاعی را در بدن را این جانور بوجود آورده‌اند. در حقیقت گفته می‌شود که بدن نیاکان ستاره ماهیها تقارن دو طرفه‌ای داشته‌اند که ستاره‌های دریایی امروز هم بقایایی از همان ساختار بدنی را حفظ کرده‌اند. چنین جانوران بالغی همانند جانوران دارای تقارن شعاعی، کم تحرک، ساکن و بدون سر می‌شوند.

شاخه خارپوستان [ویرایش]

این جانوران دریازی هستند. لارو تقارن دو جانبی دارد. در مراحل نخستین رشد، دارای پروتوسل، مزوسل و متاسل هستند. جانور بالغ تقارن 5 شعاعی دارد. اسکلت داخلی آهکی و دستگاه گردش آب سلومی دارند. دارای 6000 گونه هستند. جز دوتروستومها طبقه بندی می‌شوند. دوتروستومها، جانورانی هستند که در آنها نخستین سوراخ حفره گوارشی جنینی، مخرج را تشکیل می‌دهد و سوراخ دومی و بعدی دهان را می‌سازد.

در طی تکامل، خارپوستان، شکل ستاره مانند به خود گرفتند و دارای بازوهایی شدند که در گرفتن غذا به آنها کمک می‌کرد. گذشته از آن تمام بدن توسط صفحات اسکلت داخلی می‌توانست پوشانده شود و بدین ترتیب، جانور چسبیده و آسیب‌پذیر مورد محافظت واقع می‌شد. این اسکلت داخلی، قاعدتا تحرک و توانایی کسب غذای بازوها را محدود می‌کرد که این مساله با پدید آمدن دستگاه گردش آب، حل شد.

بدن ستاره ماهی هیچگونه استخوان بندی ندارد ولی در عوض یک سیستم آوند آبی هیدرولیکی دارد. سیستم آوند آبی دارای تعداد زیادی برآمدگی در قسمت شکمی بازوهای ستاره دریایی است که به آنها پاهای لوله‌ای می‌گویند و وظیفه آنها حرکت و غذا رسانی است. دستگاه گردش آب، دارای بازوهای کوچک متحرک و کناری، یا پاهای لوله‌ای است که روی بازوهای اصلی پوشیده از صفحات اسکلت داخلی قرار دارند. همچنین شیارهایی که در فاصله ردیف پاهای لوله‌ای در طول بازوهای اصلی قرار دارند و به شیارهای آمبولاکرال معروفند، می‌توانستند در انتقال دادن غذا از پاهای لوله‌ای به دهانی کمک کنند که در مرکز بدن ستاره‌ای شکل قرار دارد.

رده بندی خارپوستان [ویرایش]

رده ستاره‌سانان از این رده، ستاره دریایی را می‌توان به عنوان بهترین نمونه نام برد. بدن، ستاره مانند است. شیارهای آمبولاکرال باز هستند، پاهای لوله‌ای وسیله حرکت بوده و از میان صفحات اسکلت داخلی بیرون می‌آیند. همه این موجودات بی مهره هستند پس در حقیقت ماهی نیستند، اکثر زیست‌شناسان دریایی تلاش می‌کنند که واژه ستاره دریایی را کاملاً جایگزین ستاره ماهی کنند.

ساختار بدن ستاره دریایی [ویرایش]

صفات اساسی خارپوستان در ستاره دریایی به خوبی پدیدار است. بدن چنین جانوری شامل یک صفحه مرکزی و 5 بازو است، اما در این گروه تا 20 بازو و بیشتر نیز ممکن است، مشاهده شود. در زیر بشره، یک اسکلت داخلی وجود دارد. صفحات آهکی دارای برآمدگیهای کوچک است. این صفحات توسط بافت پیوندی و عضله به هم متصل نگه داشته می‌شوند. دیواره بدن در نقاط مختلف به سمت بیرون تاخوردگی یافته و به صورت زایده‌های انگشت مانند یا آبششهای پوستی در آمده است. فضاهای میان اندامهای تنفسی، دنباله حفره عمومی بدن است که از فاصله صفحات اسکلتی مجاور می‌گذرد.

دستگاه گردش آب [ویرایش]

دستگاه گردش آب، از طریق یک سری مجاری سلولی پر از آب دریا عمل می‌کند و در حرکت و تغذیه نقش دارد. این دستگاه توسط صفحه‌ای آبکش مانند که در سطح فوقانی بدن و نزدیک زاویه میان دو بازو واقع شده، با آب اطراف در ارتباط است. یک مجرای ویژه، آب را از صفحه آبکشی به یک مجرای حلقوی در داخل بدن منتقل می‌کند و از این مجرا هم 5 مجرای شعاعی خارج می‌شوند که هر کدام به درون یک بازو می‌روند.

پاهای لوله‌ای با دریافت آب از طریق مجراها، می‌توانند به عنوان پاهای حرکتی بکار آیند. همین پاها هنگامی که بر سطحی جامد فشرده شوند، مانند بادکش عمل می‌کنند که می‌تواند فشاری یکنواخت و مداوم بر صدف دو کفه‌ایها وارد آورد و پس از خسته شدن جانور، دو کفه آن را از هم بگشاید. بدین سبب وجود ستاره دریایی در محلهای پرورش صدفهای خوراکی، مضر است. پاهای لوله‌ای موجود در طول هر بازو، طوری ردیف شده‌اند که حاشیه شیار آمبولاکرال را می‌گیرند. این شیارها به دهان که در مرکز سطح زیرین واقع است، منتهی می‌شوند.

دستگاه گوارش و دستگاه عصبی [ویرایش]

دهان از طریق یک مری کوتاه، به معده‌ای وسیع مرتبط است که می‌تواند از دهان خارج شود و به بافتهای نرم صدف برسد. ذرات غذایی و غذاهای مایع از مسیر روده‌ای کوتاه می‌گذرند و سپس به 5 جفت غدد بزرگ گوارشی می‌رسند که هر جفت آنها بیشتر فضای خالی درون یک بازو را اشغال می‌کند. گوارش ستاره ماهی در یک شکم کیسه مانند واقع در مرکز بدن این ماهی انجام می‌شود این شکم برگردارنده می‌شود و از بدن ارگانیسم بیرون می‌رود و غذا را در بر می‌گیرد بعضی گونه‌ها از تحمل بالای سیستم‌های آوندی آبی خود برای باز کردن صدف نرم‌تنان و تزریق شکم خود به داخل این صدفها استفاده می‌کنند. دستگاه گوارش به یک سوراخ دفعی کوچک در مرکز سطح فوقانی ختم می‌شود.

یک حلقه عصبی هم دور مری را فرامی‌گیرد و به مجرای حلقوی نزدیک است. از این حلقه 5 عصب شعاعی منشعب می‌شوند و به درون بازوها می‌روند. این اعصاب در ته شیارهای آمبولاکرال قرار دارند و در نوک هر بازو، به یک کله چشمی منتهی می‌شوند.

دستگاه گردش خون و عمل دفع [ویرایش]

دستگاه گردش خون شامل یک سری مجاری خونی سلومیک است که بعضی از آنها خاصیت انقباض دارند. گذشته از آن مایعی که حفره عمومی را پر می‌کند، به مقدار قابل توجهی کار ترابری مواد را در درون بدن نیز بر عهده دارد. قسمتی از عمل دفع، از طریق انتشار از سطح بدن و قسمتی توسط یاخته‌های آمیبی شکل صورت می‌گیرد که در مایع سلومیک قرار دارند. این یاخته‌ها مواد دفعی را جذب می‌کنند و آنها را از راه آبشش‌های پوستی به خارج از بدن می‌ریزند.

تولید مثل در ستاره دریایی [ویرایش]

ستاره‌های دریایی دارای 5 جفت اندام جنسی هستند که هر جفت درون یک بازو واقع است. در بیشتر موارد، عمل لقاح در درون آب دریا صورت می‌گیرد و حاصل رشد تخم، ایجاد کرمکی شناگر و آزاد به نام بی پیناریا است که تقارن دو طرفی دارد. این کرمک (لارو) سرانجام مراحل دگردیسی بسیار پیچیده‌ای را طی می‌کند و مبدل به موجود بالغ جوانی با تقارن شعاعی ثانویه می‌شود.

چنین الگوی رشدی را عموماً در سایر راسته‌های خارپوستان هم می‌توان دید، اما کرمک آنها در ظاهر اندکی با یکدیگر تفاوت دارند و نامهای مختلفی را به خود می‌گیرند.




موضوع مطلب :

چهارشنبه 91 فروردین 23 :: 7:16 عصر

 

توماس اندرس خدای صحنه هاست !





3 آپریل 2010


در تاریخ 18 آپریل 2010 در تالار Kosmos در شهر موسکو , مراسم رسمی اهدای جوایز موسیقی رادیویی "The Lord of On The Air " ( خدا و مالک صحنه ها ) سال 2010 میلادی برگزار خواهد شد.

که این جوایز ویژه به محبوب ترین و شناخته شده ترین موزیسین ها داده می شود که اغلب آن ها در حال پخش و اجرای برنامه هستند.

مهمان ویژه این مراسم تک نواز گروه افسانه ای مدرن تاکینگ "توماس اندرس " است که شخصا جایزه مجسمه کوچک " The Lord of On The Air " را در نامزدی Record- Raidio دریافت خواهد کرد .

این برای اولین بار است که یک گروه خارجی در این مراسم ترانه ای را اجرا خواهد کرد . گر چه بر طبق اطلاعات دریافتی از سایت طرفداران روسی توماس اندرس , مدیر برنامه های توماس اجرای این آهنگ در روسیه را تایید نمی کند.

نامزدی برای دریافت "The Lord of On The Air " سال 2010 توسط Radio - Chart سال 2009 که از پروژه های TopHit.RU است و همچنین از اطلاعات بدست آمده از چرخش و پخش آهنگ ها در سایت MOSKVA.FM مشخص شده است .

برای نخستین بار امسال یک هنرمند خارجی برای Radio-Hit نامزد شده است و همچنین نامزد های جدیدی هم از جمله " From Russia with love " (از روسیه با عشق ) , Newcomer of year ( ستارگان تازه وارد سال ) , "The stars of reality " ( ستاره های واقعی ) و همچنین تعدادی تهیه کننده در این مراسم حضور دارند.

هیات داوران این مراسم هم شامل نمایندگانی از ایستگاه های رادیویی و همچنین اشخاصی که دارنده جایزه این مراسم در سال های گذشته می باشند , هستند.

حقیقت و اهمیت عجیب و غریب این جایزه زمانی مشخص می شود که بدانیم که تا کنون هیچ کس موفق به کسب این جایزه ( "The Lord of On The Air " ) برای دو بار , نشده است !





موضوع مطلب :

چهارشنبه 91 فروردین 23 :: 7:3 عصر

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

پیشگویی های جالب ادیسون

 پیشگویی های جالب و خواندنی توماس ادیسون

دانشمندان بی‌شماری آمدند و رفتند اما نام «توماس آلوا ادیسون» به عنوان بزرگ‌ترین مخترع قرن بیستم در تاریخ ثبت شده است. درست 100 سال پیش در سال 1911، توماس ادیسون در مصاحبه با روزنامه «میامی متروپولیس» در مورد یک قرن بعد پیش‌بینی‌هایی انجام داده بود. شاید خواندن پیش بینی‌های این کاشف الکتریسیته برای سال 2011 خالی از لطف نباشد.
ادیسون پیش بینی کرده بود قطارهای بخار به کلی منسوخ شده و الکتریسیته به عنوان نیروی محرک اصلی قطارهای قرن 21 جایگزین شود. این مخترع بزرگ مسافرت هوایی را یکی از راه‌های رایج سفر در سال 2011 اعلام کرده بود: «وسایل نقلیه‌ای که سرعت شان در آسمان به بیش از 200 مایل در ساعت خواهد رسید به انسان‌ها امکان می‌دهد صبحانه را در لندن بخورند در پاریس قرارداد تجاریشان را امضا کنند و شام در خانه شان باشند.»
ادیسون در عصری به دنیا آمد که اصلی‌تری مصالح ساخت و ساز خانه‌ها چوب بود. او پیشگویی کرده بود که فولاد به شدت ارزان و فراوان می‌شود و به شکل گسترده در عملیات عمرانی مورد استفاده قرار می‌گیرد:«‌آهن و فولاد به مصالحی قابل حمل و سبک تبدیل می‌شوند. کودکان قرن21 در گهواره‌هایی فولادی می‌خوابند و پدران‌شان روی صندلی‌های فولادی می‌نشینند و مادران‌شان از تزئیناتی که از آهن ساخته شده‌اند اما شباهت بسیاری به چوب ماهون یا فندق دارند لذت می‌برند.» البته درست نیست که بخواهیم صحبت‌های یک دانشمند بزرگ را جور دیگری نشان بدهیم اما عین کلمات ادیسون درباره کتاب‌های آینده این بود:«کتاب‌هایی به قطر چهار سانتی متر شامل هزاران صفحه هستند که معادل صدها جلد کتاب می‌شود».
لطفا برای مشاهده به ادامه مطلب مراجعه کنید…
 
شاید با کمی اغراق بتوان گفت ادیسون اختراع کتابخوان‌های الکترونیکی امروزی و رایانه‌های لوحی مثل «آی- پد» را پیش‌بینی می‌کرد اما جالب ترین پیشگویی مخترع لامپ و گرامافون در مورد طلا بود. او باور داشت طلا هرگز ارزش و اعتبارش را از دست نمی‌دهد:« طلا سالیان سال به زندگی تجملی‌اش ادامه می‌دهد. اما روزی می‌رسد که شمش‌های طلا مثل همین سکه‌های کم ارزش در دسترس همگان باشد.» پیش از اینکه به فراوانی شمش‌های‌طلا اعتراض کنید باید بدانید که سال هاست دستگاه‌های خودپردازی وجود دارند که به جای پول نقد به مشتریان شمش طلا می‌دهند.

دانشمندان بی‌شماری آمدند و رفتند اما نام «توماس آلوا ادیسون» به عنوان بزرگ‌ترین مخترع قرن بیستم در تاریخ ثبت شده است. درست 100 سال پیش در سال 1911، توماس ادیسون در مصاحبه با روزنامه «میامی متروپولیس» در مورد یک قرن بعد پیش‌بینی‌هایی انجام داده بود. شاید خواندن پیش بینی‌های این کاشف الکتریسیته برای سال 2011 خالی از لطف نباشد.ادیسون پیش بینی کرده بود قطارهای بخار به کلی منسوخ شده و الکتریسیته به عنوان نیروی محرک اصلی قطارهای قرن 21 جایگزین شود. این مخترع بزرگ مسافرت هوایی را یکی از راه‌های رایج سفر در سال 2011 اعلام کرده بود: «وسایل نقلیه‌ای که سرعت شان در آسمان به بیش از 200 مایل در ساعت خواهد رسید به انسان‌ها امکان می‌دهد صبحانه را در لندن بخورند در پاریس قرارداد تجاریشان را امضا کنند و شام در خانه شان باشند.»ادیسون در عصری به دنیا آمد که اصلی‌تری مصالح ساخت و ساز خانه‌ها چوب بود. او پیشگویی کرده بود که فولاد به شدت ارزان و فراوان می‌شود و به شکل گسترده در عملیات عمرانی مورد استفاده قرار می‌گیرد:«‌آهن و فولاد به مصالحی قابل حمل و سبک تبدیل می‌شوند. کودکان قرن21 در گهواره‌هایی فولادی می‌خوابند و پدران‌شان روی صندلی‌های فولادی می‌نشینند و مادران‌شان از تزئیناتی که از آهن ساخته شده‌اند اما شباهت بسیاری به چوب ماهون یا فندق دارند لذت می‌برند.» البته درست نیست که بخواهیم صحبت‌های یک دانشمند بزرگ را جور دیگری نشان بدهیم اما عین کلمات ادیسون درباره کتاب‌های آینده این بود:«کتاب‌هایی به قطر چهار سانتی متر شامل هزاران صفحه هستند که معادل صدها جلد کتاب می‌شود».شاید با کمی اغراق بتوان گفت ادیسون اختراع کتابخوان‌های الکترونیکی امروزی و رایانه‌های لوحی مثل «آی- پد» را پیش‌بینی می‌کرد اما جالب ترین پیشگویی مخترع لامپ و گرامافون در مورد طلا بود. او باور داشت طلا هرگز ارزش و اعتبارش را از دست نمی‌دهد:« طلا سالیان سال به زندگی تجملی‌اش ادامه می‌دهد. اما روزی می‌رسد که شمش‌های طلا مثل همین سکه‌های کم ارزش در دسترس همگان باشد.» پیش از اینکه به فراوانی شمش‌های‌طلا اعتراض کنید باید بدانید که سال هاست دستگاه‌های خودپردازی وجود دارند که به جای پول نقد به مشتریان شمش طلا می‌دهند.

* مطالب مشابه :

 




موضوع مطلب :

چهارشنبه 91 فروردین 23 :: 7:0 عصر

دستگیری باند خانوادگی کلاهبرداری اینترنتی از زندان






فرمانده انتظامی شهرستان رباط کریم و بهارستان غرب استان تهران از دستگیری باند خانوادگی کلاهبرداری اینترنتی در زندان و کشف 10 فقره کلاهبرداری خبر داد.
سرهنگ ابراهیم حسن آبادی اظهار داشت: مأموران پلیس آگاهی در پی اجرای نیابت قضایی یکی از شهروندان، دستگیری کلاهبرداران اینترنتی را در دستور کار خود قرار می*دهند.
سرهنگ حسن آبادی ادامه داد: در تحقیقات اولیه پلیس شاکی اظهار داشت که " فردی ناشناس در پوشش خرید کالا در شهرستان بروجرد از او کلاهبرداری کرده و مبلغ سی میلیون ریال از حسابش به حساب خانمی منتقل کرده است. "
فرمانده انتظامی شهرستان رباط کریم بیان داشت: با انجام تحقیقات تکمیلی خانمی که مبلغ کلاهبرداری شده به حسابش واریز شده در شهرستان رباط کریم مورد شناسائی قرار گرفته، دستگیر و در بازجوئی*های پلیس اعتراف می*کند که عابر بانک در اختیار همسرش بوده و در یک عملیات دیگر کلاهبردار اینترنتی که دو ماه پس از آزادی از زندان مجددا مرتکب جرم شده بود در شهرستان رباط کریم دستگیر وبه مقر انتظامی منتقل می شود.
سرهنگ حسن آبادی افزود: در بازرسی به*عمل آمده از متهم 8 عدد عابر بانک به نام او و همسرش کشف و ضبط شده و در بازجوئی*های پلیس مشخص می*شود متهم با همدستی همسرش اقدام به کلاهبرداری اینترنتی می*کرده است.
سارق اینترنتی در بازجوئی پلیس شیوه کلاهبرداری خود را این گونه توضیح داده است:" در زندان از طریق صفحه نیازمندی روزنامه*ها با شماره*ی قربانیان تماس گرفته و با عناوین مختلف به آنان پیشنهاد خرید داده و آنها را به باجه عابر بانک می*کشاندم."
متهم در تشریح شیوه*ی کلاهبرداری خود گفت: با وارد کردن رمز کارت عابربانک توسط قربانی و جلب اطمینان او و پیشنهاد انتخاب زبان انگلیسی، شماره رمز دوم را بدست آورده و در یک فرصت مناسب حساب مالی قربانی را خالی می*کردم."
این مقام انتظامی تصریح کرد: متهم در اعترافات خود به بیش از ده فقره کلاهبرداری اینترنتی و سرقت بیش از دویست میلیون ریال با همدستی همسرش اذعان داشت.
گفتنی است متهمان پس از دستگیری و تشکیل پرونده تحویل مرجع قضائی شدند.
هشدارهای پلیس:
کلاهبرداران به بهانه*ی پرداخت هزینه*های کالای مورد درخواست قربانیان را نزد دستگاه خودپرداز هدایت کرده و با سوء استفاده از عدم آگاهی افراد،مبالغی به حساب*های بانکی خود واریز می*کنند و رمز اصلی موفقیت این افراد پیشنهاد آنها مبنی بر انتخاب زبان انگلیسی دستگاه بوده که معمولا افراد به آن تسلط ندارند.




موضوع مطلب :

دوشنبه 91 فروردین 21 :: 7:30 عصر

دبیرکل ITU بر راه*اندازی سریع شبکه*های نسل 4 در جهان تاکید کرد




دبیرکل اتحادیه ی جهانی مخابرات راه*اندازی هر چه سریع تر شبکه*های نسل 4 در جهان را ضروری دانست.
؛ دکتر حمدون توره گفت: اگر بخواهیم معجزه*ی ارتباطات سیار را که طی دهه گذشته رخ داده است به خدمات فراخ*باند بی*سیم ارتقاء دهیم باید به طور کامل از شبکه*های همساز با استاندارد آی*ام*تی پیشرفته بهره*برداری کنیم که سرعت بیش*تری دارند و به سراغ خدمات و کاربردهای تازه برویم.
توره افزود: کاربران امروزی توقع دارند که در هر زمان و جایی بتوانند به اینترنت، شبکه*های اجتماعی و داده*های خود دسترسی داشته باشند.
وی ادامه داد: در عصر خدمات فراخ*باند سیار واقعی به نفع همگان است که مردم بتوانند هر زمان که بخواهند از افزاره*های همراه استفاده کنند و از خدمات پرسرعتی چون تماشای فیلم به صورت زنده برخوردار باشند.
توره تاکید کرد: بهره*بردارانی که فناوری*های همساز با استاندارد آی*ام*تی پیشرفته را به سرعت راه*اندازی کنند و خدمات خود را با قیمت*های رقابتی عرضه کنند از مزایای کامل موج آینده خدمات برخوردار خواهند شد.




موضوع مطلب :

دوشنبه 91 فروردین 21 :: 7:26 عصر
پیش فرض

سه دقیقه در ماه؛ سهم گوگل پلاس از کاربران اینترنت




در حالی که گوگل همچنان در تلاش است تا گوگل پلاس را هم مانند سایر سرویس*هایش یعنی جی*میل و یوتیوب پرطرفدار کند اما به نظر می*رسد این شبکه اجتماعی در سرگرم نگه داشتن کاربرانش به شدت از رقبای خود عقب مانده است.
؛ مقاله*ای در نشریه Wall Street چاپ شده بود به این مضمون که بر اساس اطلاعات بدست آمده از comScore کاربران این شبکه اجتماعی نوپا در فاصله سپتامبر 2011 تا ژانویه 2012 حدودا سه دقیقه در هر ماه را در گوگل پلاس سپری کرده اند.
البته شاید کاربران فعال گوگل پلاس بیشتر از این وقت گذاشته باشند اما باز هم به هر صورت از فیس بوک که کاربرانش حدود 7 ساعت در ماه را در آنجا سپری می*کنند، عقب*تر هستند.
علاوه بر این گوگل از توییتر هم با 21 دقیقه در ماه ، Linkedin با 17دقیقه در ماه و حتی از Myspace با 8 دقیقه در ماه هم عقب تر است. بر اساس آمار comScore در طول 6 ماه گذشته بقیه سایتها هم مثل Tumblr و Pinterest هر کدام توانسته اند به مدت نیم تا یک ساعت در ماه کاربرانشان را جذب خود نگه دارند.
اطلاعات comScore روند نگران کننده ای را برای گوگل پلاس نشان می دهد با این حال سخنگوی گوگل در یک واکنش شتاب زده comScore را محکوم کرد و گفت که آمار این وب سایت به میزان قابل توجه از آمار داخلی ما که تحلیل گران گوگل به دست می اوردند پایین تر است.
لری پیج، رئیس اجرایی گوگل اخیرا گفته بود که گوگل پلاس 90 میلیون کاربر دارد که بیش از 60 در صد آنها هر روز با این شبکه اجتماعی سرگرمند. اگر هم این گفته درست باشد به نظر می رسد این کاربران احتمالا فقط وارد سایت شده اند و از آن استفاده نکرده اند . اما کاربران سایر محصولات گوگل مثل جی میل یا یونیوب برای استفاده کردن از این وب سایت ها وارد آنها می شوند.
گوگل اخیرا تاکید زیادی بر توصیه*ها اجتماعی از طریق جست و جو های استاندارد دارد اما اگر دوستان کاربران در گوگل پلاس فعالیتی نداشته باشند این تاکتیک هم بی فایده خواهد بود . علاوه بر این گوگل به خاطر کمبود کاربر گفته بود که اوایل این ماه از لحاظ ترافیک سایت Pinterest را هم پشت سر گذاشته است.
با این که گوگل پلاس در رویدادهای مردمی مهمی مانند اسکار در امر تبلیغات به شدت پیشتاز بوده اما برند هایی مانند اینتل گزارش داده اند که نسبت به فیس بوک و توئیتر علاقه کمتری بین کاربران گوگل پلاس در استفاده از این سایت و پست گذاشتن به چشم می خورد.




موضوع مطلب :

دوشنبه 91 فروردین 21 :: 7:26 عصر
در رابطه با مقررات جدید گوگل که از فردا اجرا می شود چه می*دانید؟


اتحادیه اروپا با ابراز نگرانی عمیق، از گوگل خواست که اجرای سیاستگذاری جدید خود را در خصوص حریم شخصی کاربران به تاخیر اندازد.

؛ سیاست جدید بزرگترین جستجوگر دنیا هنوز مورد بحث مقامات اروپا است به طوریکه اروپا اعلام کرده است نسبت به اجرای این طرع “عمیقاً نگران” است و “تردیدهای شدیدی” درباره قانونی بودن و سازگاری سیاستگذاری گوگل با قوانین مربوط به حریم شخصی دارد.
سازمان حافظت از اطلاعات شخصی فرانسه (CNIL) سوم فوریه به عنوان متولی بررسی این موقعیت، نامه ای به “لری پیج”، بنیانگذار و مدیراجرایی گوگل نوشت و با بیان تردیدهای اروپا در این خصوص از وی خواست تا اجرای این مقررات را که از روز پنجشنبه اول مارس (فردا) آغاز می شود به تاخیر اندازد.
این تصویر کوچک شده است برای نمایش اینجا کلیک کنید

اظهارات کمیسیون اتحادیه اروپا
“وویان ردینگ”، معاون کمیسیون اروپا 25 ژانویه در خصوص مقررات جدید حفاظت از اطلاعات توضیح داد: “حفاظت از کپی رایت هرگز نباید به عنوان یک پیش متن برای مداخله درباره آزادی اینترنت استفاده شود و واضح است که حق فراموش شدن به معنی حق حذف کل تاریخ نیست.”
وی گفت: ” اگر قرار است اطلاعات شخصی کاربران به دست اشخاص ثالث برسند و یا برای تبلیغات استفاده شوند باید این مسئله به وضوح در سایت اطلاع رسانی شود تا کاربر در لحظه ثبت نام بتواند آگاهانه در مورد ورود به سایت تصمیم گیری کند.”
معاون کمیسیون اروپا طی نامه ای از “لری پیج” خواست تا در این خصوص توضیحاتی را ارائه کند. در این نامه آمده است: “جناب آقای لری پیج، نظر به اینکه تعداد وسیعی از سرویسها را ارائه می کنید و در راستای محبوبیت این سرویسها، هر گونه تغییری در مقررات شما در بخش نظارت بر حریم شخصی می تواند تاثیراتی را روی بسیاری از شهروندان هر یک از کشورهای عضو اتحادیه اروپا برجای بگذارد.”
نتایج بررسیهای اولیه Cnil
سازمان حافظت از اطلاعات شخصی فرانسه در نامه ای که به “لری پیج” نوشت درباره مقررات جدید گوگل خاطرنشان کرد: “تحلیلهای اولیه نشان می دهد که سیاست جدید گوگل به التزامات دستورالعمل اروپا درباره حفاظت از اطلاعات احترام نمی گذارد.”
Cnil در ادامه توضیح دهد: “به ویژه که مشاهده می شود برای یک کاربر متوسط درک این مقررات و استفاده از اطلاعات جمع آوری شده توسط گوگل غیرممکن است. به طوریکه حتی برای یک کارشناس حرفه ای حریم شخصی نیز درک اینکه دقیقاً چه اطلاعاتی، از طریق چه سرویسهایی و برای چه اهدافی باهم به اشتراک گذاشته می شوند بسیار دشوار است. از این رو Cnil و مقامات اتحادیه اروپا در بخش حفاظت از اطلاعات برای به اشتراک گذاری اطلاعات شخصی در میان سرویسهای مختلف گوگل عمیقاً نگرانند.”
نگرانی عمیق اتحادیه اروپا در شرایطی است که گوگل خاطر نشان کرد که شفافیت، امنیت، کنترل و ارتباطات مرتبط با حریم شخصی هدف اصلی گروه مانتین ویوو است. به طوریکه، این شرکت به تمام کاربران خود در سراسر دنیا ایمیلهایی را ارسال و در سطح وسیعی در خصوص این تغییرات اطلاع رسانی و شفاف سازی کرده است.


این اطلاع رسانی ها به کاربران توضیح می دهند که می توانند گزینه های مختلفی را برای کنترل اطلاعات خود انتخاب کنند. اما زمانی که کاربر با “اکانت” خود وارد سرویسهای مختلف گوگل از جمله “یو تیوب”، “جستجوگر” و یا مرورگر “کروم” می شود می تواند به نتایج دقیق تری که با سلایق شخصی وی سازگار است دست یابد.
به اعتقاد شرکت مانتین ویوو، سیاستگذاری جدید گوگل در مورد حریم شخصی تغییر نکرده است به طوریکه، اطلاعات خصوصی، خصوصی باقی می مانند و این اطلاعات همانند گذشته به صورت محرمانه خواهند بود



موضوع مطلب :

دوشنبه 91 فروردین 21 :: 7:25 عصر

پیش درآمد

در پایان قرن بیست و یکم عملا مرگ و میر وجود نخواهد داشت. ما انسان ها با استفاده از مزایای فنآوری انتقال مغز جاودان می شویم. تا کنون حیات و زندگی ما به طول عمر سخت افزارمان گره خورده بود. وقتی سخت افزار در هم می شکست کار ما تمام بود. اما وقتی که از مرز بگذریم و خود را درون فنآوری رایانه جای دهیم، ذهن ما به تکامل خود ادامه خواهد داد. امروزه نرم افزار ما نمی تواند رشد کند. زیرا درون مغزی مرکب از تنها 100 تریلیون اتصال و سیناپس گیر افتاده است. عمر نرم افزار ما در آینده دیگر به بقای مدار محاسباتی مغزمان وابسته نخواهد بود. در واقع روزی خواهد رسید که هویت و بقای انسان از سخت افزار و بقای آن مستقل خواهد شد. جهانی را مجسم کنید که تفاوت بین انسان و ماشین محو می شود. جهانی که مرز میان بشریت و تکنولوژی رنگ می بازد. قرن بیست و یکم به روایت ری کوزویل وعده زمانی را می دهد که پیوند هوش انسان با هوش مصنوعی ماشین بنیان زندگی بشر را گسیخته کرده و آن را دگرگون می سازد.

برگرفته از کتاب عصر ماشین های معنوی، نوشته ری کورزویل،
ترجمه سیمین موحد، نشر پیکان، 1380



علاقه من به آینده نگری بیشتر ریشه درعلاقه من به اختراع دارد. از زمانی که پنج ساله بودم می خواستم که یک مخترع بزرگ شوم و خیلی زود فهمیدم که اگر کسی بخواهد مخترع موفقی شود باید آینده را خوب بشناسد. این کار کمی شبیه ورزش موج سواری است چون باید در زمان مناسب سوار موج ها شد. من وقتی که یک کار را تمام می کنم می فهمم در مقایسه با زمانی که کار را آغاز کرده ام، در جهان تغییرات زیادی رخ داده است.

به همین خاطر دانشجوی رشته روند یابی فنآوری شدم ومدل های ریاضی مختلفی برای نشان دادن چگونگی تکامل فنآوری ها تهیه کردم. حوزه های مطالعاتی ام بیشتر شامل رایانه، الکترونیک، مخابرات، فنآوری های زیستی مانند تصویر برداری ژنتیک، مهندسی معکوس مغز انسان، نانو فنآوری و همچنین آهنگ تغییرات پارادایم ها می شود. به کمک این مدل ها توانستم به عنوان یک کارآفرین و مخترع فنآوری، زمان مناسب سوار شدن بر موج را تشخیص دهم.

علاقه من به روند های فنآوری هر روز بیشتر می شد تا اینکه "قانون بازدهی شتابان" را پیشنهاد دادم. من معتقدم این قانون نحوه تکامل فنآوری در دهه های آینده را به خوبی نشان می دهد. در کتابی که در دهه 1980 نوشتم نقشه پیشرفت فنآوری ها را در دهه 1990 و اوائل 2000 ترسیم کردم که اتفاقا پیش بینی خوبی از کار در آمد. امروزه مدل های ریاضی خود را ویرایش کرده ام و می کوشم آینده فنآوری ها در قرن بیست و یکم را شناسایی کنم. به کمک این پیش بینی ها می توانم فنآوری های قرن جدید را ابداع کنم چون می دانم که در سال های 2010، 2020 یا 2030 وضعیت فنآوری ها ، ارتباطات، اندازه فنآوری، و دانش ما درباره مغز انسان چگونه خواهد بود. با اینکه هنوز قادر به ابداع این فنآوری ها نیستم اما می توانم کمابیش آنها را توصیف کنم.

نکته ای که اکثر ناظران آن را تشخیص نداده اند و صاحبنظران به اندازه کافی به اهمیت آن پی نبرده اند شتاب آهنگ تغییرات است. قرن ها پیش مردم اصلا فکر نمی کردند که جهان در حال تغییراست. البته حق هم داشتند چون زندگی اجدادشان خیلی با آنها تفاوت نداشت و انتظار داشتند که نوادگانشان هم مانند خودشان زندگی کنند.

امروزه کسی شک ندارد که سرعت تغییرات افزایش یافته است و اینکه فنآوری قادر است ماهیت جوامع را دستخوش تحول کند. اما آنچه که کمتر به آن توجه می شود این است که آهنگ تغییرات شتاب گرفته است. در واقع 20 سال گذشته به هیچ وجه راهنمای خوبی برای 20 سال آینده نیست. در هر دهه نرخ تغییر پارادایم ها و نرخ پیشرفت دو برابر می شود. در واقع بر حسب نرخ کنونی تغییرات، همه تغییرات قرن بیستم فقط به اندازه 25 سال کنونی است. به بیان دیگر ظرف بیست و پنج سال آینده ما به اندازه 4 برابر قرن بیستم پیشرفت خواهیم کرد و همچنین در کل قرن بیست ویکم به اندازه 20000 سال در توسعه فنآوری پیشرفت خواهیم کرد.

به عنوان مثال رشد فنآوری رایانه تصاعدی است. یکی از روندهای تصاعدی که متخصصان از آن آگاهند " قانون مور" نام دارد. اما خود قانون مور تنها یکی از روش های رشد تصاعدی در فنآوری رایانه به شمار می رود. بر حسب این قانون هر دوازده ماه یکبار قدرت محاسبه دو برابر می شود زیرا هر دو سال یکبار می توانیم چگالی ترانزیستورها را در مدارهای مجتمع ( آی سی ) دو برابر کنیم. اما در واقع سرعت رایانه ها هم دو برابر می شود و بنابراین با افزایش همزمان سرعت و ظرفیت باید گفت که قدرت رایانه ها هر دوازده ماه یکبار چهار برابر می شود.

باید توجه کرد که قانون مور پنجمین پارادایمی است که موجب رشد تصاعدی در رایانه ها شده است. ما تا امروز ماشین حساب های الکترومکانیکی، رایانه های مبتنی بر رله، رایانه های با لامپ های خلا، و نهایتا رایانه های ترانزیستوری را ساخته ایم. هر گاه که یکی از پارادایم ها از صحنه خارج شود پارادایم جدید جای آن را می گیرد. مثلا لامپ های خلا مرتبا کوچکتر می شدند تا اینکه به کوچکترین اندازه ممکن رسیدند و بعد از آن روش کاملا متفاوت و جدیدی یعنی کاربرد ترانزیستورها ظهور کرد. متخصصان معتقدند که ظرف 12 سال آینده قانون مور نیز از رده خارج می شود زیرا ابعاد ترانزیستورها فقط به اندازه چند اتم خواهد بود و دیگر نمی توان بیشتر از این آنها را کوچک کرد. بنابراین این پارادایم خاص نیز جای خود را به پارادایم بعدی خواهد داد.

پارادایم ششم در واقع پردازش و محاسبه موازی و سه بعدی خواهد بود. مغز ما انسان ها ساختاری سه بعدی دارد و بنابراین می توانیم به صورت سه بعدی محاسبه و اطلاعات را پردازش کنیم. روش الکتروشیمایی پردازش اطلاعات توسط دستگاه عصبی انسان ده میلیون بار کند تر و آهسته تر از روش الکترونیکی رایانه ها است. اما به خاطرمعماری سه بعدی مغز انسان، قدرت پردازش ماشین هنوز کمتراست. همه پیوندهای عصبی مغز انسان به صورت همزمان قادر به انجام محاسبات هستند بنابراین می توانند در آن واحد یک صد هزار میلیارد کار را انجام دهند. ماشین ها و رایانه ها نیز باید به همین سمت حرکت کنند. امروزه تراشه های رایانه ای حتی اگر به شدت فشرده باشند، تخت و دو بعدی هستند. ظرف 15 یا 20 سال آینده رایانه ها قادر به پردازش موازی شده و از طریق درک چگونگی کارکرد مغز، مدل های سخت افزاری با الهام از طبیعت ساخته خواهند شد.

امروزه اکثر متخصصان بر این باورند که ما سخت افزار لازم برای رسیدن به سطح هوش انسان را ظرف چند سال آینده مثلا بیست سال خواهیم داشت. آنچه که هنوز درباره آن بحث داغی مطرح است وجود یا عدم وجود نرم افزارهای لازم می باشد. رایانه های بسیار بسیار سریع از لحاظ نظری قادر به رقابت با مغز انسان خواهند بود اما هنوز درک کاملی از چگونگی کارکرد مغز، نرم افزارهای لازم، روش ها و دانش ایجاد هوش در سطح انسان را در اختیار نداریم. بدون اینها، رایانه ها فقط ماشین حساب های فوق العاده سریع خواهند بود.

اما دانش ما درباره چگونگی کارکرد مغز نیز رشد تصاعدی دارد. پیچیدگی مغز انسان بی نهایت نیست ولی درک کامل آن با یک پیشرفت ساده میسر نمی شود. در واقع ما در مسیر شناخت اصول کار مغز خیلی خوب پیشرفت می کنیم. فنآوری لازم برای تصویربرداری از مغز رشد تصاعدی دارد و هر روزه مدل های ریاضی مفصل تری از نورون های عصبی تهیه می کنیم.امروزه مدل های ریاضی پیشرفته ای برای مناطق مختلف مغز تهیه شده اند و می توان با روشهای محاسباتی متعارف آنها را اجرا کرد. نتایج مدل های مهندسی شده برای این مناطق مشخص مغز با نتایج یک مغزمعمولی تقریبا یکسان است.

همچنین امروزه بخش هایی از مغز که به خاطر بیماری یا ناتوانی های دیگر از کار افتاده اند عملا جایگزین می شوند. به عنوان مثال می توان به کاشت های عصبی برای بیماران مبتلا به پارکینسون یا افراد کر اشاره کرد. امروزه نسل جدیدی از حلزون های مصنوعی گوش ساخته شده اند که به کمک آنها افراد کر می توانند برای اولین بار موسیقی گوش دهند. بنابراین توانسته ایم چگونه کارکردن مناطقی از مغز را نشان داده و ماشین های محاسباتی متعارف را جایگزین مناطق تخریب شده آن کنیم. این دستگاه های الکترونیکی به خوبی با دیگر بخش های مغزدر تعامل بوده و وظیفه عضو از بین رفته را انجام می دهند.

در یک برآورد محافظه کارانه می توان گفت که ظرف سی سال آینده یا حتی کمتر نقشه کاملی از مغز انسان و مدل های ریاضی نحوه کارکرد بخش های مختلف آن تهیه کرده و قادر می شویم که روش کار مغز انسان را ، که با اکثر روش های کنونی به کار رفته در هوش مصنوعی کاملا تفاوت دارد، تقلید کرده و آن را مهندسی کنیم.

در واقع اینها بسیار شبیه روش هایی هستند که من در حوزه تخصصی خودم یعنی شناسایی الگوها از آنها استفاده می کنم. شناسایی الگوها بنیادی ترین کارکرد مغز انسان به شمار می رود. از آنجا که ما نمی توانیم با سرعت کافی موقعیت های مختلف را تحلیل منطقی کنیم بر قدرت شناسایی الگوها تکیه می کنیم. ظرف سی سال آینده می توان هوشمندی غیر زنده ای ساخت که قابل رقابت با هوشمندی انسان باشد. این ماشین های هوشمند غیر زنده باید مانند انسان ها آموزش ببینند. اما برخی مزیت های هوش مصنوعی فرایند های را به شدت تغییر خواهند داد. ماشین ها هم سریع تر هستند و هم دقیق تر. در واقع یک رایانه چند هزار دلاری می تواند میلیاردها مطلب را در حافظه خود دقیقا حفظ کند در حالیکه ما انسان ها برای حفظ کردن چند شماره تلفن به زحمت می افتیم.

ماشین ها بعد از اینکه چیزی را یاد گرفتند می توانند این دانش را با دیگر ماشین ها به اشتراک بگذارند. ما انسان ها در دستگاه عصبی خود پایانه هایی برای دانلود کردن اطلاعات و دانش نداریم. بنابراین مثلا من که زبان فرانسوی بلد هستم نمی توانم آن را روی مغز شما دانلود کنم. اما ماشین ها از عهده این کار بر می آیند. از این رو فرآیند آموزش ماشین ها صد ها یا هزارها برابر سریع تر از انسان هاست. در واقع می توان ظرف چند روز یا چند هفته آموخته های 20 ساله یک انسان را به ماشین منتقل کرد و پس ازاین، ماشین ها کافی است این دانش را با یکدیگر به اشتراک بگذارند و لازم نیست که به ماشین های دیگر چیزی را یاد بدهند.

یکی از دلالت های این پیشرفت ها این است که می توانیم هوش انسان ها را فوق العاده تقویت کنیم. ما می توانیم این ماشین های هوشمند را درون مغز خود قرار دهیم. امروزه چنین کاری در مورد افراد بیمار یا ناتوان به صورت محدود انجام می شود اما در آینده انسان های سالم نیز در مغز خود ماشین های هوشمند خواهند داشت. در واقع می توان ماشین های محاسبه گر را از درون جریان خون به داخل مویرگ های مغز فرستاد. این نانو روبات های هوشمند و بسیار ریز داخل مغز شده و با شبکه عصبی آن تعامل خواهند داشت. امکان پذیری چنین کاری امروزه در مورد حیوانات اثبات شده است.

یکی از کاربرد های ارسال میلیاردها نانو روبات هوشمند به داخل مغزانسان رسیدن به واقعیت مجازی و مکاشفه تمام عیار است. اگر فرد مایل باشد که در دنیای واقعی بماند نانو روباتها کاری نمی کنند و غیر فعال باقی می مانند اما اگر بخواهد وارد دنیای واقعیتهای مجازی شود نانو روباتها جلوی سیگنالهای عصبی دنیای واقعی را می گیرند و سینگال هایی را جایگزین آن می کنند که فرد را به دنیای خیالی می برد. بدین ترتیب مغز انسان یک محیط کاملا مجازی را حس می کند نه دنیای واقعی را. شما می توانید در این دنیای مجازی تنها باشید یا افراد دیگر را هم با خود ببرید و از رابطه جنسی گرفته تا مذاکرات سخت کاری را با همه حواس خود و کاملا یکسان با دنیای واقعی تجربه کنید.

مهم تر اینکه، ما قادر خواهیم شد که از طریق اتصالات تنگاتنگ، هوش غیر زنده را به هوش زنده خود پیوند بزنیم. منظور من فقط این نیست که یک لوله بسیار نازک بین مغز و یک سیستم غیر زنده قراردهیم، بلکه نانو ماشین های غیر زنده را در میلیاردها بخش مغز انسان می کاریم. شما را نمی دانم، اما خود من علاقه زیادی به مطالعه کتابها و سایت های اینترنتی دارم ولی پهنای باند اتصال من به اینترنت به اندازه کافی وسیع نیست. بنابراین از طریق این فنآوری می توانم به جای فقط صد هزار میلیارد اتصال کنونی هزار برابر صد هزار میلیارد اتصال داشته باشم. ما انسان ها بدین ترتیب می توانیم توانایی های ذهنی، شناسایی الگوها و تفکر را در خود بسیار تقویت کرده و به معنی واقعی کلمه دانش را دانلود کنیم.

اگر این روندها را بیشتر پی گیری کنید به جایی می رسید که تغییرات آنچنان سریع می شوند که سیر تاریخی تمدن بشر ناگهان گسیخته می شود. برخی صاحبنظران چنین وضعیتی را "نقطه تکین" می نامند. تعاریف مختلفی برای نقطه تکین وجود دارد که بیشتر برگرفته از علم ریاضی و فیزیک است. در فیزیک نقطه ای با چگالی و انرژی بی نهایت مانند یک سیاه چاله نشانگر گسیختگی ساخت فضا- زمان است و نقطه تکین نامیده می شود.

نقطه تکین جایی است با ویژگی های غیر عادی، بی نظیر و منحصر به فرد. می توان این مفهوم را درباره سیر و تاریخ تمدن انسان نیز به کار برد. در چنین نقطه ای نرخ پیشرفت فنآوری آنچنان سریع خواهد شد که ساخت جوامع بشری گسیخته می شود. در علم فیزیک دیدن چیزی فراتر از نقطه تکین غیر ممکن است. برخی افراد نیز معتقدند که توصیف چگونگی شرایط زندگی انسان بعد از نقطه تکین عملا غیر ممکن است. اما من مایلم که درباره زندگی انسان پس از نقطه تکین فکر کنم. نقطه ای که بنابر پیش بینی خودم قبل از سال 2050 به آن خواهیم رسید.

وجود مفاهیم بی شماری درباره طبیعت زندگی مانند طول عمر موجب می شود که ما انسان را همچون موجود زنده متفکری با توانایی های محدود ببینیم. اما زمانی که ما انسان ها با فنآوری ها خود ادغام و یکپارچه شویم همه این مفاهیم دستخوش تحولات بنیادین می شوند. در دهه 1980 در کتاب خود، "عصر ماشین های هوشمند"، پیش بینی کردم که در فاصله سال های 2020 الی 2050 هوش ماشین ها با هوش انسان برابر خواهد شد. در کتاب "عصر ماشین های معنوی" ( ترجمه شده به فارسی توسط سیمین موحد) که ده سال بعد نوشتم درباره زندگی انسان پس از این نقطه تکین و زمان رقابت ماشین ها با انسان ها بحث کردم.

نکته ای که نباید فراموش کرد این است که سطح هوش غیر ماشینی ثابت است. درذهنهای کل نژاد بشر در هر ثانیه 10 به توان 26 محاسبه انجام می شود. همچنین در کل جهان ده ملیلیارد مغز انسان وجود دارد. پنجاه سال بعد هوش نوع بشر در همین مرتبه بزرگی باقی خواهد ماند. از سوی دیگر هوش ماشین ها رشد تصاعدی دارد و امروزه فقط هزار بار کمتراز سطح هوش زنده است. بنابراین اگر چه هنوز هوش انسان بر هوش ماشین چیره است اما در سال 2030 هوش ماشین به سطح هوش انسان رسیده و به صورت تصاعدی به رشد خود ادامه خواهد داد.

برخی افراد می پرسند که ما چگونه بفهمیم که موجودات یا گونه های باهوش تری از انسان ها وجود دارند؟ آیا دانش چیزی جز تکرار مکررات نیست؟ چگونه می توانیم بیش از آنچه که می دانیم بدانیم؟ به جز ما انسان ها چه کسی باید این دانش بیشتر را بداند؟

واکنش بعضی ها به این صورت است که می گویند ما اصلا نمی خواهیم از نانو روبات ها استفاده کنیم. افراد بیشماری شاید دلشان بخواهد که فقط یک موجود زنده بیولوژیک باقی بمانند. اما نقطه تکین و گسیخته شدن سیر تاریخی تمدن بشر به نظر چنین افرادی چه گونه خواهد بود؟ پاسخ این است که آنها اصلا متوجه حضور هوش مصنوعی نمی شوند. در واقع ماشین های هوشمند همچون خدمتکاران تعالی یافته برای انسان ها کار می کنند. به نظر می رسد که این ماشین ها واقعا با ما دوست هستند و با مهربانی خاصی نیازهای ما را ارضا می کنند. اما ارضای نیازهای مادی و عاطفی تنها بخش بسیار کوچکی از خروجی ذهن بخش غیر زنده تمدن انسان خواهد بود. بنابراین چیزهای فراوانی وجود خواهند داشت که انسان ها اصلا متوجه آنها نخواهند شد.

در اینجا باید به دو نکته مهم یکی در سطح اقتصادی و دیگری در سطح معنوی توجه کرد. در سطح اقتصادی، تنها معیار ارزش افزوده خروجی ذهن است. ما امروزه به جایی رسیده ایم که تنها چیز ارزشمند اطلاعات است. اطلاعات زمانی که منعکس کننده دانش باشد ارزش دارد و نه به صورت داده های خام. محصولاتی مانند ساعت، دوربین، یا ضبط و پخش فیلم و سی دی را در نظر بگیرید. اینها فقط یک سری اشیا فیزیکی هستند. اما به این خاطر ارزش دارند که با کاربرد اطلاعات و دانش انسان طراحی شده اند. ماده خام آنها فقط یک مشت سنگ و آهن است که ارزش چندانی ندارد. محصولاتی که ما می خریم به این خاطر ارزش دارند که دانشی را در خود گنجانده اند.

مولفه دانش موجود در محصولات و خدمات به سمت 100 درصد مجانب می شود و در سال 2030 این مولفه اساسا 100 درصد خواهد شد. در واقع می توانیم با ترکیب نانو فنآوری و هوش مصنوعی هر محصول فیزیکی لازم برای برآورده کردن خواسته های مادی خود را بسازیم. زمانی که همه چیز در نرم افزار و اطلاعات خلاصه می شود، فقط کافی است که نرم افزار مناسب را دانلود کنیم. ما الان به چنین نقطه ای خیلی نزدیک شده ایم.

در سطح معنوی، موضوع خود آگاهی یکی دیگر از ابعاد مهم موضوع هوش مصنوعی است. در واقع تا سال 2030 ما با موجوداتی غیر زنده مواجه می شویم که به نظر آگاه می آیند و حتی ادعا می کنند که چیز هایی را "احساس" می کنند. امروزه برخی شخصیت ها در بازی های رایانه ای چنین ادعایی می کنند اما کسی باور نمی کند. ما می دانیم که این کاراکترها فقط یک جور شبیه سازی نرم افزاری هستند و کسی برای آنها شخصیت انسانی در نظر نمی گیرد. دلیلش این است که این هویت یا موجود نرم افزاری میلیون ها بار ساده تر از ذهن انسان است.

 




موضوع مطلب :

دوشنبه 91 فروردین 21 :: 7:18 عصر


اما در سال 2030 اینگونه نخواهد بود. مثلا شما در دنیای مجازی با "کسی" دست می دهید که خود را به صورت انسان مجسم کرده است در حالیکه اصلا جان ندارد و فقط یک نرم افزار هوشمند است. این موجودات دیگر ساده تر از انسان ها نیستند بلکه به اندازه انسان یا حتی بیشتر پیچیده خواهند بود. آنها همه نشانه های ظریف انسان ها را خواهند داشت و با تجسم خود به صورت انسان روبرویتان نشسته و با شما حرف می زنند به گونه ای که اصلا باور نمی کنید که این موجود غیر زنده است. زمانی هم که ادعا می کنند عصبانی یا خوشحال هستند باید واقعا حرفشان را جدی گرفت!

در چنین نقطه ای یک بحث عمیق فلسفی شکل می گیرد. آیا این موجود هوشمند فقط یک شبیه سازی است که خیلی خوب ما انسان ها را گول زده است یا اینکه درست مانند دیگر انسان ها خود آگاه است؟ از نظر من هیچ شیوه ای برای آزمون علمی چنین گزاره ای وجود ندارد. هیچ ماشینی وجود ندارد که بتوان روی آن چراغی نصب کرد که هر وقت سبز شد بگوییم خودآگاه است و هر وقت قرمزشد بگوییم نه خود آگاه نیست. شاید بعضی فیلسوفان بگویند که اگر این پالس ها از طریق الیاف عصبی ایجاد نشوند یا اگر این موجود پدر و مادر بیولوژیک نداشته باشد، آنگاه خود آگاه نیست. اما این حرفها بیشتر موضوعات انتزاعی- فلسفی است و از لحاظ علمی لاینحل هستند.

انقلاب بزرگ بعدی که در انتظار ماست فنآوری زیستی نام دارد. ما توانسته ایم که دانش زیستی را با فنآوری پردازش اطلاعات ادغام کنیم. از طریق درک ژنوم انسان و چگونگی کد بندی اطلاعات ژنتیکی می توان فرآیند های زیستی و بیماری ها را بهتر شناخت. در کنار این پیشرفتها بحث داغی هم درباره تعریف حیات و زندگی شکل گرفته است. هم اکنون درباره سقط جنین یک عده معتقدند که حیات همزمان با تشکیل نطفه آغاز می شود و دیگران که در سوی دیگر این طیف هستند می گویند حیات انسان پس از زایمان آغاز می شود. اما به زودی این طیف تعاریف مربوط به حیات انسان به صورت بنیادین تغییر خواهد کرد.

ما خواهیم توانست بدون عبور از مرحله تخمک بارورشده، "سلول های بنیادین" را بسازیم. تفاوت بین سلول پوست انسان، که همه ژن ها را دارد، با یک تخمک بارورشده در چیست؟ تنها تفاوت این دو وجود برخی پروتئین ها و عوامل ارسال سیگنال در تخمک است که هنوز کاملا آنها را درک نمی کنیم اما به هر حال اینها اساسا یک سری پروتئین هستند. روزی خواهد رسید که ما حجمی از پروتئین ها خواهیم ساخت که فقط مجموعه ای از مواد شیمیایی است و نه انسان. این حجم پروتئین را می توان به سلول پوست اضافه کرد و از آن سلولی درست کرد که مانند نطفه قابلیت تبدیل شدن به همه سلول های بدن را دارا باشد. در چنین دنیایی هنگامی که مثلا شما حمام می روید و پوست بدنتان را تمیز می کنید عملا هزاران انسان بالقوه را از بین می برید. در واقع برخلاف گذشته مرز مشخصی برای تعریف حیات وانسان وجود نخواهد داشت.

علم و فنآوری راه های دیگری را نیز به ما نشان می دهند. به عنوان مثال در آینده ما فنآوری شبیه سازی درمانی خواهیم داشت. در این فنآوری بسیار مهم از مفهوم "جنین" کاملا پرهیز می شود. یعنی اینکه می توانیم پوست بدن انسان را گرفته و بدون اینکه از مرحله جنین بگذریم همه سلول های لازم را بنابر تقاضا بسازیم.

 

ساختن سلول های جدید آنقدر ها هم دور از دسترس نیست. مثلا من که 53 سال سن دارم می توانم با استفاده از دی ان آ خودم سلول های قلب یک جوان 25 ساله را درست کنم و بدون نیاز به جراحی و فقط از طریق ارسال این سلول ها به درون جریان خون، قلبم را جوان کنم. پس از اینکه این سلول ها روی قلب بنشینند قلب من یک درصد جوان و 99 درصد پیر است. اما اگر این کار را هر روز انجام دهم پس از یک سال قلب من 99 درصد جوان خواهد شد. با استفاده از این فنآوری درمانی عملا می توان همه بافت ها، سلول ها و اندام های بدن را جایگزین کرد. چنین پیشرفت هایی شاید همین فردا رخ ندهند اما باید گفت نوعی فرآیندهای انقلابی هستند که ما در آستانه آنها ایستاده ایم.

اگر به موضوع طول عمر انسان نگاهی بیاندازید در می یابید که در طی قرن هیجدهم هر ساله "چند روز" امید به زندگی افزایش یافت. در قرن نوزدهم هر ساله "چند هفته" به طول عمر اضافه شد. روند افزایش طول عمر نیز تصاعدی است به گونه ای که امروزه هر ساله " صد روز" عمر انسان را افزایش می دهیم. با استمرار این روند و شتاب گرفتن آن ظرف ده سال آینده هر ساله بیش از" یک سال" طول عمر زیاد می شود.

زمانی که نسل ما پیر می شود روند تصاعدی افزایش طول عمر آنقدر سریع خواهد شد که با خوش بینی می توان گفت که ما آخرین نسلی هستیم که زود خواهد مرد! در واقع نسل کنونی مجبور است با همان روش های قدیمی و سنتی خودش را سالم و زنده نگه دارد، اما فرزندان ما که تا آن زمان 20، 30 و 40 ساله خواهند شد به کمک این فنآوری ها، طول عمری تقریبا نامحدود خواهند داشت.

نباید فراموش کرد که بحث های اخلاقی و مذهبی داغی برای جلوگیری از پیشرفت این فنآوری ها وجود دارد. سوال این است که آیا برخی افراد از طریق جنگ، نزاع ، یا فقط جر و بحث می توانند سدی در برابر این روند تصاعدی ایجاد کنند یا نه؟

من شخصا بر این باورم که اینگونه نخواهد بود. چنین بحث های اخلاقی مانند سنگ هایی هستند که درون یک رودخانه می افتند و جریان آب به راحتی آنها را دور می زند. تا کنون هیچ یک از این بحث های اخلاقی نتوانسته اند حتی یک هفته کار پیشرفت فنآوری های زیستی را متوقف کنند. شاید دانشمندان مجبور شوند که برخی موانع و محدودیت ها را دور بزنند اما تعداد پیشرفتها و حوزه های آنها بیشمار است. اگرچه شاید بحث های اخلاقی حول یک ایده یا چند ایده شکل بگیرد، رودخانه پیشرفت ها آنقدر بزرگ است که این موانع اصلا به چشم نمی آیند. مفهوم پیشرفت فنآوری آنچنان در جامعه ما ریشه دوانده است که یکی از الزامات اساسی زندگی به شمار می رود. اگر چه خطرات بالقوه ای وجود دارند اما کسی نمی تواند جریان رودخانه توسعه فنآوری را متوقف کند.

سناریوهایی که من درباره افق های زمانی 20 الی 30 سال آینده صحبت می کنم از این طریق محقق نمی شوند که عده ای دانشمند در آزمایشگاهی نشسته و قصد ساخت هوش مصنوعی در سطح انسان را داشته باشند. بلکه این پیشرفتها نتیجه اجتناب ناپذیر هزاران گام کوچک هستند. هر گام کوچکی بسیار محافظه کارانه و کاملا قابل قبول و با معنی است و به صورت نسل جدید محصول یک شرکت ظهور می کند. اگر به هزاران گام کوچک که سرعت ظهورشان شتاب گرفته است نگاه کنید متوجه رویداد تغییرات بینادین ظرف 10، 20 و 30 سال آینده می شوید. هیچ شرکتی حاضر نیست راجع به دلالت های بالقوه خطرناک فنآوری ها و محصولات جدید خود حرفی بزند. بنابراین هر روز شبکه ها و رایانه ها خود را قدرتمندتر می کنند. در واقع شرکت ها به دلیل الزامات اقتصادی و حفظ بقای خود چاره ای جز نوآوری و پیشرفت فنآوری ندارند.

علاوه بر این، الزامات اخلاقی چشمگیری برای توسعه بیشتر فنآوری وجود دارد. امروزه میلیاردها انسان دچار انواع بیماری ها بوده و افراد زیادی نیز در فقر زندگی می کنند. فنآوری های پیشرفته فرصت حل چنین مسائلی را ایجاد می کنند. کسی نمی تواند به میلیون ها انسان مبتلا به سرطان بگوید ما در آستانه خط شکنی های بزرگی برای معالجه سرطان هستیم اما چون شاید عده ای تروریست از این دانش برای ساخت عوامل بیماری زا سو استفاده کنند بهتر است جلوی پیشرفت این فنآوری را بگیریم.

این دغدغه و نگرانی واقعی است. اما ما قصد نداریم جلوی فنآوری را بگیریم. جامعه ما به منافع رشد مستمر اقتصادی و فنآوری اعتقاد دارد. همچنین پرسش هایی را درباره خطرات این فنآوری ها مطرح می کند و چون این نگرانی ها اهمیت دارند باید به این پرسش ها پاسخ داد.

یکی دیگر از ابعاد تغییرات این است که ما ناچار به ارزیابی مجدد مفهوم انسان خواهیم شد. یکی از دیدگاه های رایج کنونی با پیشرفت فنآوری و دلالت های آن برای انسانیت مخالفت می کند. آنها اینگونه استدلال می کنند که درست است که ما رایانه های فوق العاده قدرتمند ساخته ایم اما هنوز مساله نرم افزار را حل نکرده ایم و از آنجا که بحث نرم افزار واقعا پیچیده است نمی توانیم آن را مدیریت کنیم.

در پاسخ به این انتقاد باید بگویم که نرم افزار لازم برای تقلید هوش انسان واقعا خارج از توانایی کنونی ما نیست. ما باید تکنیک ها و روش های خود سازماندهی را که از طبیعت الهام گرفته اند، به کار بریم. مغز انسان پیچیده است اما این پیچیدگی بی نهایت نیست. به خاطر داشته باشید که ژنوم مغز فقط متشکل از 23 میلیون بایت است. کل ژنوم شش میلیارد بیت دارد که تقریبا معادل هشت صد هزار میلیون بایت می شود و البته تکرار ها و زوائد زیادی هم دارد. مثلا یک زنجیره نسبتا دراز به نام آ ال یو 300 هزار بار تکرار شده است. با استفاده از روش های رایج فشرده سازی داده ها استفاده کنیم می توان به راحتی این سطح پیچیدگی را مدیریت کرد ( به خاطر داشته باشید که 23 میلیون بایت فقط بخش کوچکی از کل حجم نرم افزار Microsoft Word است). اما ما هنوز چنین اطلاعاتی را در اختیار نداریم.

شاید تعجب کنید که چطور با 23 میلیون بایت می توان مغزی ساخت که میلیون ها بار پیچیده تر باشد. فهم دلیل این موضوع زیاد هم سخت نیست. ژنوم در جنین انسان فرآیندی را ایجاد می کند که غالبا به صورت تصادفی بخش های مغز را سیم کشی می کند. پس از تولد، نوزاد انسان با دنیایی پیچیده مواجه می شود و فرآیندی تکاملی در مغز آغاز می شود. برخی پیوندهای عصبی می میرند، برخی تقویت می شوند و از طریق خود سازماندهی دانش موجود در مغز را نمایش می دهند. مغز انسان سیستمی بسیار هوشمند است که هنوز چگونه کار کردن آن را کاملا درک نمی کنیم. اما بالاخره روزی نحوه کار این سیستم را می فهمیم چرا که سطح پیچیدگی آن فراتر از توان مهندسی ما نیست.

در نظر من انسان ها ابعادی ویژه و متمایز از دیگر حیوانات دارند. مثلا بنابر تصادف روند تکامل ما اولین گونه ای بودیم که قادر به ابداع فنآوری شدیم. در واقع حیوانات دیگری هم ابزارهای ساده ای ساخته بودند اما فقط ما انسان ها توانستیم این جایگاه محکم را حفظ کنیم. ما توانایی های عقلانی، تفکر منطقی ، ابداع مفاهیم انتزاعی و مدل ها را در ذهن خود ترکیب کرده و بر جهان مسلط شدیم. ما بر خلاف دیگر حیوانات انگشتانی داشتیم که می شد با آنها فنآوری ها را ابداع کرد. اما فنآوری فقط یک ابزار نیست. دیگر حیوانات هم ابزارهای اولیه و ابتدایی ساخته بودند ولی تفاوت ما با آنها در حجم دانش متغیری است که از نسلی به نسل بعد تکامل یافت. همچنین باید گفت که دانشی که گونه انسان در اختیار دارد رشد تصاعدی دارد.

ما از یک مرحله فنآوری برای ابداع مرحله بعد استفاده می کنیم. به همین خاطر است که فنآوری شتاب گرفته و هر روز قدرتمند تر می شود. به عنوان مثال، یک مهندس و طراح رایانه می تواند با استفاده از ابزارهای رایانه ای ، رایانه های قوی تر بسازد. بنابراین ظرف فقط چند روز یک سیستم بسیار بسیار پیچیده ساخته می شود. هر نسل از ابزارها قدرت لازم برای ابداع و ساخت نسل بعدی را فراهم می کند.

بنابراین فنآوری خود یک فرآیند تصاعدی و تکاملی است و در ادامه همان فرآیند تکامل بیولوژیک انسان قرار دارد. فرایند تکامل انسان نیز تصاعدی بود. در هر مرحله ابزارهای قدرتمند تری برای مرحله بعد فراهم می شد. پس ازساخت دی ان آ، ابزاری برای ثبت و نگه داری تجارب گذشته ایجاد شد که از طریق آن تکامل شتاب گرفت. نهایتا، تکامل بیولوژیک موجوداتی ساخت که قادر به دست کاری محیط زندگی خود بودند و نیز توانایی های ذهنی و عقلی داشتند. در مراحل بعدی تکامل، انسان با مخلوق خود، یعنی فنآوری، ادغام خواهد شد. هم اکنون یکپارچگی انسان و فنآوری تا حدودی محقق شده است و زندگی ما رابطه ای تنگانگ با فنآوری دارد. اما به زودی فنآوری در جسم و مغز ما نیز یکپارچه خواهد شد.

ما در حال ورود به عصر جدیدی هستیم که من آن را " نقطه تکین" تاریخ تمدن بشر می نامم. در چنین جهانی هوش انسان و هوش ماشین با یکدیگر ادغام شده و چیزی فوق العاده عظیم تر از این دو آفریده می شود. این هوشمندی بی نظیر لبه پیشران تکامل خواهد بود و سرنوشت ما و کره زمین را تعیین خواهد کرد. انسان گونه ای است که انقلاب های فرهنگی و فنآوری مختلفی را پشت سر گذاشته است . قدرت انسان به خاطر ماهیت تکامل و تغییرات شتابان آن رشد تصاعدی خواهد داشت. در واقع ما می توانیم در آینده توانمندی های ذهنی خود را با استفاده از فنآوری فوق العاده افزایش دهیم.

یکی از ویژگی های منحصر به فرد انسان، توانایی ایجاد مدل های انتزاعی و کاربرد این مدل ها برای فهم جهان است. این مدل های ذهنی هر روز پیچیده تر می شوند و زمانی که درون فنآوری ها جای می گیرند ظریفتر و قدرتمند تر می شوند. ما اکنون می توانیم ذهن خود را درک کنیم. افزایش مقیاس قدرت تمدن یکی از ویژگی های منحصر به فرد انسان هاست.

الگوها بینادی ترین واقعیت هستی شناختی هستند. زیرا فقط الگوها پایدار بوده و باقی می مانند نه طبیعت فیزیکی – مادی. مثلا خود من را در نظر بگیرید. آیا همان کسی هستم که پارسال بودم. بی شک اجزای بدن من به سرعت تغییر می کنند. برخی سلول ها ظرف چند روز عوض می شوند. حتی اسکلت من که به نظر ثابت می آید در طی یک سال تغییر می کند. اکثر نورون ها عصبی نیز جایگزین می شوند. مهم تر اینکه اجزا و مواد سازنده سلول هاسریعتر عوض می شوند. بنابراین حتی اگر یک سلول تغییر نکرده باشند اجزای سازنده اش تغییر کرده اند. بنابراین من همان ری کورزویل وهمان مجموعه اتم ها و مولکول های سال پیش نیستم.

اما الگوی من پایدار می ماند. درست شبیه الگوی جریان آب در رودخانه. آب رودخانه هر هزارم ثانیه تغییر می کند و اگر یک ثانیه بعد به آن نگاه کنید مولکول های آن تغییر کرده اند. اما الگوی جریان آب تغییر نکرده است. ایده ها هم الگو هستند. فنآوری هم یک الگو است . حتی وجود ما به عنوان انسان چیزی غیر از یک الگو نیست. شناسایی و تشخیص الگوها هسته اصلی هوشمندی انسان است. در واقع 99 درصد هوش یک فرد به توانایی تشخیص و شناسایی الگو ها بر می گردد.

طی چند سال گذشته مردم ( آمریکا) به تدریج مفهوم تغییرات تصاعدی و اثرات بالقوه فنآوری هایی همچون فنآوری رایانه، فنآوری ارتباطات و فنآوری زیستی را بر تمدن و زندگی بشر درک کرده اند. آنها ظرف سه سال گذشته به خاطر سیل اخبار و برنامه های مستند به اهمیت موضوع "دستاوردهای شتابان فنآوری" پی برده اند و هر روز اخبار و داستان های مختلفی درباره پیشرفت های چشمگیر و گسترش قدرت فنآوری ها به گوششان می رسد.


 




موضوع مطلب :

دوشنبه 91 فروردین 21 :: 7:16 عصر

ابوریحان بیرونی

ابوریحان بیرونی

تصویر ابوریحان بیرونی بر روی تمبر شرکت پست ایران
زادروز 14 شهریور 352
کاث، خوارزم
درگذشت 22 آذر 427
غزنین
ملیت ایرانی
نام‌های دیگر ابوریحان محمد بن احمد بیرونی
نقش‌های برجسته پدر علم انسان‌شناسی، زمین‌سنجی و هندشناسی.
بنیان‌گذار مکانیک تجربی و نجوم تجربی.
پیشگام در روان‌شناسی تجربی.
شرکت‌کننده در بسیاری از زمینه‌های علمی.
مذهب شیعه [1]

ابوریحان محمد بن احمد بیرونی (زاده? 14 شهریور 352، کاث، خوارزم - درگذشته? 22 آذر 427، غزنیندانشمند بزرگ و ریاضی‌دان، ستاره‌شناس، تقویم‌شناس، انسان‌شناس، هندشناس و تاریخ‌نگار ایرانی[2] [3] [4] [5] سده چهارم و پنجم هجری است. بیرونی را بزرگ‌ترین دانشمند مسلمان و یکی از بزرگ‌ترین دانشمندان همه اعصار می‌دانند.[6] همین‌طور او را پدر علم انسان‌شناسی و هندشناسی می‌دانند.

خاستگاه [ویرایش]

بیرونی در 14 شهریور 352 خورشیدی (29 ذیقعده 362 قمری برابر 5 سپتامبر 973 میلادی) در خوارزم که در قلمرو سامانیان بود به دنیا آمد، و زادگاه او که در آن زمان روستای کوچکی بود، «بیرون» نام داشت. مرگش در غزنه در اوان انقلاب سلجوقیان و پادشاهی مسعود بن محمود غزنوی بوده‌است و برخی درگذشت او را در 22 آذر 427 خورشیدی (27 جمادی‌الثانی 440 قمری برابر 13 دسامبر 1048 میلادی) می‌دانند.

تألیفات بیرونی به زبان عربی، یعنی زبان علمی و همه‌کس‌فهم عالم اسلام بوده‌است، مگر التفهیم که آن را به فارسی کرد مر ریحانه دختر حسین خوارزمی را که خواهنده? کتابی در نجوم بود. بیرونی خود التفهیم را به عربی ترجمه کرد.

فلسفه [ویرایش]

بیرونی دقّت و اصابت نظر خویش را مدیون مطالعات فلسفی بود، امّا او در فلسفه پیرو روش متعارف عهد خویش یعنی آن روش که به وسیله کندی و فارابی و نظایر آنان تحکیم و تدوین شده بود نبود؛ بلکه به باورهای ویژه و روش جداگانه و ایرادات خود بر ارسطو ممتاز است، وی همچنین از آثار فلسفی هندوان کتبی چون «شامل» را به عربی ترجمه نمود.

تندیس بیرونی در محوطه? پارک لاله، تهران

نام‌وری و شهرت [ویرایش]

دانشنامه علوم چاپ مسکو، ابوریحان را دانشمند همه قرون و اعصار خوانده‌است. در بسیاری از کشورها نام بیرونی را بر دانشگاه‌ها، دانشکده‌ها و تالار کتابخانه‌ها نهاده و لقب «استاد جاوید» به او داده‌اند.

نجوم [ویرایش]

نوشته‌هایی از بیرونی در دست است که به وضوح در آن‌ها از گردش ِ زمین به دور ِ خودش نام برده می‌شود. در کتاب ِ «استیعاب الوجوه الممکنة فی صنعة الاسطرلاب» ابوریحان می‌گوید: «از ابو سعید سجزی، اُسطرلابی از نوع واحد و بسط دیدم که از شمالی و جنوبی مرکّب نبود و آن را اسطرلاب زورقی می‌نامید و او را به جهت اختراع آن اسطرلاب تحسین کردم چه اختراع آن متکی بر اصلی است قائم به ذات خود و مبنی بر عقیده? مردمی است که زمین را متحرّک دانسته و حرکت یومی را به زمین نسبت می‌دهند و نه به کره? سماوی. بدون شک این شبهه‌ای است که تحلیلش در نهایت ِ دشواری. و قولی است که رقع و ابطالش در کمال صعوبت است. مهندسان و علمای هیئت که اعتماد و استناد ایشان بر خطوط مساحیه(= مدارات و نصف النهارات و استوای فلکی و دایرةالبروج) است؛ در نقض ِ این شبهه و رد آن عقیدت بسی ناچیز و تهی دست باشند و هرگز دفع آن شبهه را اقامت برهان و تقریر دلیلی نتوانند نمود. زیرا چه حرکت یومی را از زمین بدانند و چه آن را به کره? سماوی نسبت دهند در هر دو حالت به صناعت آنان زیانی نمی‌رسد و اگر نقض این اعتقاد و تحلیل این شبهه امکان پذیر باشد موکول به رای فلاسفه? طبیعی دان است.»[8]

ضمنا بیرونی در کتاب «الاسطرلاب» روشی برای محاسبه? شعاع زمین ارائه می‌کند (بوسیله? افت ِ افق وقتی از ارتفاعات به افق نگاه می‌کنیم). بعدها در کتاب ِ «قانون مسعودی» ابوریحان عملی کردن این روش توسط خود را گزارش می‌دهد.[9] اندازه گیری ِاو یک درجه? سطح زمین را 58 میل بدست آورده‌است که با توجه به اینکه هر میل عربی 1973?3 متر است، شعاع ِ زمین 6560 کیلومتر (بر حسب ِ واحدهای ِ امروزی) به دست می‌آید که تا حد ِ خوبی به مقدار ِ صحیح ِ آن نزدیک است.[10]

خورشیدگرفتگی هشتم آوریل سال 1019 میلادی را در کوههای لغمان (افغانستان کنونی) رصد و بررسی کرد و ماه‌گرفتگی سپتامبر همین سال را در غزنه به زیر مطالعه برد.

دانش فیزیک [ویرایش]

اپیکتوگرام یعنی چگال سنج آلت برای سنجش وزن مخصوص در فیزیک را اختراع نمود که با آن وزن مخصوص چیزها تعین می‌شود از اختراعات اوست

زیست شناسی و تکامل (فرگشت) [ویرایش]

بیرونی در فصل 47 کتاب تحقیق ماللهند تلاش می‌کند که از دید یک طبیعی دان به توضیح این که چرا نزاع‌های مهاباراتا «باید رخ میداد» بپردازد. او در آن کتاب به توضیح روندهای طبیعی و از جمله نظرات زیست شناختی مربوط به تکامل (فرگشت) می‌پردازد. برخی از اندیشمندان نظرات بیرونی را با داروینیسم و انتخاب طبیعی قابل قیاس می‌دانند. یکی از این نظرات مشابه با نظریه بنیادین مالتوس درباره عدم تناسب میان نسبت تولید مثل و نیازهای ابتدایی حیات است. بیرونی می‌گوید

  • «حیات جهان بستگی به دانه افشانی و زاد و ولد دارد. با گذشت زمان هر دوی این فرایندها افزایش می‌یابند. این افزایش نامحدود است حال آنکه جهان محدود است.»

او سپس به این اصل موجودات زنده اشاره می‌کند.

  • «هنگامی که گروهی از گیاهان یا جانوران دیگر تغییری در ساختمانشان رخ ندهد و گونه ویژه نامیرایی را بوجود آورند، اگر یکایک اعضای این گونه‌ها به جای آنکه تنها بدنیا بیایند و از بین بروند، به زاد وولد بپردازند و چندین بار، چندین موجود همانند خود را بوجود آورند، بزودی تمام دنیا از همان یک گونه گیاهی یا جانوری پر خواهد گشت و آنها هر قلمرویی که بیابند تسخیر خواهند کرد.»

بیرونی سپس به تشریح انتخاب مصنوعی می‌پردازد.

  • «کشاورز زرع خود را بر می‌گزیند و تا جایی که می‌خواهد به کشت و ذرع آن می‌پردازد و آنچه را که نمی‌خواهد ریشه کن می‌کند. جنگل دار شاخه‌هایی که به نظرش برگزیده هستند را نگه می‌دارد و سایر شاخه‌ها را می‌برد. زنبورها افرادی از گروه را که تنها می‌خورند ولی کاری برای کندویشان نمی‌کنند، می‌کشند.»

وی سپس نظر خود را در باره طبیعت اعلام می‌کند. با کمی توجه می‌توان دلمشغولی‌های داروین در باره انتخاب طبیعی را در این عبارات باز یافت.

  • «طبیعت به شیوه‌ای مشابه عمل می‌کند، ولی در تمامی شرایط رویکردش در مورد همه یکسان است. او اجازه نابودی برگ و میوه را می‌دهد و بدین طریق جلوی آنها را برای تولید آنچه هدف نهاییشان است می‌گیرد. طبیعت آنها را نابود می‌کند تا جایی برای دیگران باز نماید.»

حکومت‌های هم‌دوره [ویرایش]

در زمان بیرونی، سامانیان بر شمال‌شرقی ایران شامل خراسان بزرگ‌تر و خوارزم به پایتختی بخارا، زیاریان بر گرگان و مازندران و مناطق اطراف، بوئیان بر سایر مناطق ایران تا بغداد، بازماندگان صفاریان بر سیستان و غزنویان بر جنوب ایران خاوری (مناطق مرکزی و جنوبی افغانستان امروز) حکومت می‌کردند و همه آنان مشوق دانش و ادبیات فارسی بودند و سامانیان بیش از دیکران در این راه اهتمام داشتند. بیرونی که در جرجانیه خوارزم نزد ابونصر منصور تحصیل علم کرده بود، مدتی نیز در گرگان زیر پشتیبانی مادی و معنوی زیاریان که مرداویج سر دودمان آنها بود به پژوهش پرداخته بود و پس از آن تا پایان عمر در ایران خاوری آن زمان به پژوهش‌های علمی خود ادامه داد. با این که محمود غزنوی میانه بسیار خوبی با بیرونی نداشت و وسایل کافی برای پژوهش، در اختیار او نبود ولی این دانشمند لحظه‌ای از تلاش برای تکمیل تحقیقات علمی خود دست نکشید.

کتاب‌ها و کارها [ویرایش]

یک طراحی از کتاب فارسی بیرونی. در این نمایه، شماری از گام‌های ماه به تصویر کشیده شده‌است.

بیرونی که بر زبان‌های یونانی، هندی و عربی هم چیره بود، کتب و رسالات بسیار که شمار آنها را بیش از 146 گزارش کرده‌اند نوشت که جمع سطور آنها بالغ بر 13 هزار است. مهم‌ترین آثار او التفهیم در ریاضیات و نجوم، آثار الباقیه در تاریخ و جغرافیا، قانون مسعودی که نوعی دانشنامه‌است و کتاب تحقیق ماللهند درباره اوضاع این سرزمین از تاریخ و جغرافیا تا عادات و رسوم و طبقات اجتماعی آن. بیرونی کتاب دانشنامه خود را به نام سلطان مسعود غزنوی حاکم وقت کرد، ولی هدیه او را که سه بار شتر سکه نقره بود نپذیرفت و به او نوشت که که کتاب را به خاطر خدمت به دانش و گسترش آن نوشته‌است، نه پول.

بیرونی، هم‌دوره? بوعلی سینا بود که در اصفهان می‌نشست و با هم مکاتبه و تبادل نظر فکری داشتند.

بیرونی در جریان لشکرکشی‌های محمود غزنوی به هند (پاکستان امروز بخشی از آن است) امکان یافت که به این سرزمین برود، زبان هندی فراگیرد و در باره اوضاع هند پژوهش کند که فراورده? این پژوهش، کتاب «هندشناسی» اوست.

از دیگر آثار وی می‌توان به کتاب الصیدنه فی الطب اشاره کرد که کتابی است در باره گیاهان دارویی و با تصحیح دکتر عباس زریاب خویی منتشر شده‌است.

 




موضوع مطلب :

یکشنبه 91 فروردین 20 :: 12:48 صبح
<   1   2   3   4   5   >>   >   
درباره وبلاگ


با سلام خدمت شما بازدیدکننده گرامی ، خوش آمدید به سایت من . این سایت با به روز کردن مطالب خود باعث می شود اطلاعات شما بازدید کننده گرامی ارتقا یابد لطفا برای هرچه بهتر شدن مطالب این وب سایت ، ما را از نظرات و پیشنهادات خود آگاه سازید یا از طریق فرم تماس سایت یا ازطرق ایمیل Amirmohammad.omumi@yahoo.com ما را در بهتر شدن کیفیت مطالب یاری کنید.
پیوندها
نویسندگان
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 12
  • بازدید دیروز: 111
  • کل بازدیدها: 2318686
فرم تماس
نام و نام خانوادگی
آدرس ایمیل
امکانات دیگر

فروردین 91 - از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ
پربازدیدترین مطالب

کد پربازدیدترین

کلیه حقوق این وبلاگ برای از همــــــه جــــــــا از همـــــــه رنـــــــگ محفوظ است